eitaa logo
کَهْفُ الحَصین
436 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
11 فایل
کانالی برای نوجوان ها و جوان هایی که جویای حقند اینجا سعی میشه که با هم مسیر درست رو بفهمیم، بشناسیم و بپیماییم پرازمطالب ناب مذهبی،شهدایی و انقلابی و... کهف الحصین=پناهگاه امن⬅️قرآن و اهل‌بیت موسسه کهف الحصین #لبیک_یا_خامنه_ای شیخ محمد ادمین: @mkaf_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هروقت‌میخواست‌براےجوانان یادگارےبنویسدمے‌نوشت‌: “من‌کان‌للہ‌کان‌الله‌له” هرکه‌باخداباشدخدابااوست رسم‌عاشق‌نیست‌بایک‌دل دودلبرداشتن
در شب هـاۍ سرد زمستان بدون بالش و زیرانداز مـےخوابید وقتـے اعتراض مۍکردیم مـی‌گفت : باید این بدن را آمـٰاده ڪنم باید عادت کند ڪھ روزگار طولانـے در خاڪ بماند..! کهف الحصین | عضو شوید👇🏻 🆔 @m_kahfolhasin 🌐 Kahfhasin.ir
•|شهدا رفتند تا بمانیم|• |خون شهید |حق الناس است |با این حق الناس بزرگ که |به گردنمان است چه خواهیم کرد شهیـد خطـش را میخواهد نه شـرمنده کهف الحصین | عضو شوید👇🏻 🆔 @m_kahfolhasin 🌐 Kahfhasin.ir
🌷مادر شهید می‌گفت:  دکتر گفته بود،به این زودی نمی توانی به جبهه برگردی.پسرم طاقت نمی آورد چند بار با من صحبت کرد،آخر از علی اکبر و علی اصغر حسین گفت تا راضی شدم و رفت.    یک روز که در اتاق خوابیده بودم،صدایی شنیدم که گفت:«مادر خداحافظ» همان موقع دلم به شلمچه رفت تا پسرم را بدرقه کند. ابوالقاسم سرپرست خانواده ام بود. ودوستش حسن ادهم تعریف میکرد: همەی بچه‌هایی که با ما بودند، دو تا پلاک داشتند؛ چون قبلا جزو تیپ امام رضا علیه السلام بودیم و وقتی تیپ ۱۲ مستقل قائم(عجل الله) تشکیل شد، منتقل شدیم. به ما گفته بودند که موقع عملیات، پلاک تیپ امام رضا علیه السلام را از گردنمان برداریم. گفتم: ابوالقاسم، پلاک تیپ امام رضا علیه السلام رو از گردنت بردار گفت: نه، بذار باشه. می‌خوام اگه شهید شدم، برم زیارت امام رضا علیه السلام. همان طور هم شد، پیکرش را به اشتباه بردند مشهد و بعد از طواف، شناسایی شد و آوردندش سرخه. 🌷شهید ابوالقاسم سنگسر 🌷تولد: سرخه، سال ۱۳۴۷ 🌷شهادت: شلمچه، کربلای ۵، سال ۱۳۶۵ کهف الحصین | عضو شوید👇🏻 🆔 @m_kahfolhasin 🌐 Kahfhasin.ir ݁
❤️داعشی ها محاصره اش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش تموم شد داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌ی زمین فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی... اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب... اصلا من آمدم سرم رو بدم... یا علی یا زهرا... میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج قاسم... ما اتفاقی نیست عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم... 💔 ❤️ ❤️ کهف الحصین | عضو شوید👇🏻 🆔 @m_kahfolhasin 🌐 Kahfhasin.ir ݁