🔹از وقتی مادرم سر زا مرد و یک سال بعد پدرم هم بیماری لاعلاج گرفت و قبل مردن، وصیت کرد آقا بزرگ هرطور که خودش صلاح میداند، من را تربیت کند، افسار زندگیام افتاد دست شاباجی.
همیشه فکر میکردم هیچ مردی جز عیسیخان که آن هم بعد از قضایای کودتای ۲۸ مرداد رفت به ناکجاآباد و هیچوقت برنگشت، نمیتوانست داغ شوهر را برای همیشه، به دل عمه بگذارد.
📕 #آقای_بادیگارد| صفحه ۷۹| نفیسه زارعی
📚مرکز مجازی مسابقات کتابخوانی را در ایتا دنبال کنید.
@M_ketab