eitaa logo
محمد مهدی طباخیان
5.7هزار دنبال‌کننده
559 عکس
583 ویدیو
6 فایل
وظیفه ما اینجا نشر معارفی از سیره اهل بیت ع و تاریخ زندگی ایشان است. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام . دانشگاه تربیت مدرس ما را در جریان دیدگاههای خود قرار دهید. مدیر کانال: @Kazem_mosavi 09208828742 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/mahdi_tabakhian
مشاهده در ایتا
دانلود
سوار کار ماهری بود. آدم باورش نمیشود این نعشِ متلاشی، همان جوان باشد. با چه شور و حرارتی بالای اسب خطبه میخواند، با فصاحت، دقیق جملاتش را بر زبان می آورد. کار ساده ای نیست، پا در رکاب اسب، هم باید اسبت را مهار کنی و هم این گونه با حرکات دست و چهره مخاطب را با خودت همراه کنی. واقعا باورش سخت است این جمجمه ی شکافته، مغز متلاشی، زبان از کام بیرون مانده، چشم های سفید و از حدقه بیرون زده و این صورت شکسته، برای همان جوانِ خطیب باشد. میگویند اسبش رم کرده و او را این گونه به زمین زده. تا دقایقی پیش در بازار مدینه چه معرکه ای به راه انداخته بود، بالای اسبش داشت را هجو میکرد، زرنگ بود ناسزایش را با شعر و سجع در هم آمیخته بود و آنچنان به علی میتاخت که کسی را یارای عرض اندام نبود. به گمانم طمع دینارهای و مروان او را این گونه شجاع کرده بود. صدای مرا به خودم آورد، جمعیت را می شکافت و جوان را صدا میزد. سردار قادسیه بود، برایش راه باز كردند. مقابل سوار که رسید فریاد زد: "بیگانه! به چه حقی، علی را دشنام میدهی! مگر نمیدانی؛ اولین مسلمان، علی است! اولین مومن، علی است! داماد پیامبر، علی است! زاهدترین و عالم ترین مردم، علی است! سردار و پرچمدار پیامبر در تمام غزوات، علی است!" دستانش را به سوی آسمان بلند کرد: "خدایا این بیگانه، ولیّ تو را دشنام میدهد، پیش از این که جمعیت متفرق شوند، جانش را بستان" پ.ن۱: حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۴۹۹ eitaa.com/m_mahdi_tabakhian