eitaa logo
محمدرفیع شفیعی نیا
202 دنبال‌کننده
829 عکس
271 ویدیو
9 فایل
مآتشنہ ؏ـشقیمُ‌ شنیدیم‌‌ ڪہ‌ گفتند: رفـع عـطـش ؏ـشق؛ فـقـط‌نـامِ‌‌حـسیـ‌ن‌است. @M_rafiee313 :کاری داشتید
مشاهده در ایتا
دانلود
از همه جای تهران و حومه حتی گاهی اوقات از شهر های دیگه ، پولدار و فقیر ، بزرگ و کوچیک ، پیر و جوون حتی نوزاد و جنین ، دارای خانواده و بی خانواده ، لات و ضعیف ، قاتل ، اعدامی ، بازیگر و.... همه آخرین مقصدشون اونجا بود و من ، به چشم خودم همه رو دیدم. واقعا این دنیا ارزش نداره فقط و فقط یه پلی هست برای آخرت. این رو یادمون نره. خدا انشاءالله با شهادت آبرومون رو هم داخل این دنیا و هم اون دنیا بخره🤲 ┄┅═✧@m_r_shafiee313✧═┅
دیروز روز سوم محرم بود و منسوب به سه ساله ی امام حسین(علیه السلام) بخاطر همین هر سیاه چادری که میرفتیم چند کلمه ای روضه ی حضرت رقیه(علیها السلام) با زبون محلی لری خودم برای مردم بختیاری میخوندم. بیشتر از اینکه من بخوام اونها رو متحول کنم حال و هوای اونا منو متحول می‌کرد. واقعا با اینکه شاید زیاد چیزی ندونن درباره ی شهادت این خانوم سه ساله ولی انگار برای یکی از افراد خانواده ی خودشون عزا داری و گریه میکردند. واقعا صفای دل در دریافت فیض الهي تاثیر داره ؛ شاید نماز و روزه و... شون منظم نیست اما صادقانه با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) صحبت میکنن. عضوشوید👇 https://eitaa.com/m_r_shafiee313
دیشب رفتیم شهرک🏣کوشکا شب خونه ی یکی از اهالی به اسم آقا عیسی دعوت بودیم ،برادر آقا عیسی آقا اَحد طلبه ی مسجدسلیمان بود. انصافا خیلی مهمون نوازی کردن. صبح داخل حیاط خواب بودیم که این دوست🦆🦆🦆عزیز اومد ما رو بیدار کرد. ┄┅═✧@m_r_shafiee313✧═┅┄
بعد از ظهر رفتم به حضرات بختیاری سر بزنم خیلی مهمون نوازن تا الآن روستا خیلی خلوت بود مردا رفته بودن ختم اصفهان تازه اومدن. با هم خیلی حرف زدیم و خوش و بش کردیم تقریبا یک ساعت شد وقتی هم که می فهمیدن من خودم لُر هستم خیلی بیشتر تحویلم میگرفتن. میگفتن (پس حاجاقا زِ خُومُونی) یعنی حاجاقا از خودمونی. قرار گذاشتیم از فردا که همه اومدن داخل روستا دسته ی عزاداری راه بندازیم . انصافا خیلی امام حسینی هستن. عضوشوید👇 https://eitaa.com/m_r_shafiee313
بچه که بودم گاهی اوقات خود بابام یه شعرهایی میخوند یا گاهی اوقات تلویزیون یه شعر هایی پخش میکرد که می‌دیدم بابام با صدای بلند با اون شعر ها گریه میکنه، یا مادرم بعداز نماز مفاتیح رو باز می‌کنه یه دعاهایی میخونه و آروم آروم اشک می‌ریزه. با خودم تعجب میکردم که چرا؟ کم کم که بزرگ شدم فهمیدم که عشق به خدا و اهل بیت علیهم السلام بخصوص امام حسین کوچیک و بزرگ نمی‌شناسه. شده ام نوکر ارباب به لطف پدرم شکر آن رزق حلالی که مرا نوکر کرد رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد این شوق نوکری اثر شیر مادر است. خدا همه پدر و مادرانی که بچه هاشونو با امام حسین علیه السلام آشنا کردن رو حفظ کنه.🤲 ┄┅═✧@m_r_shafiee313✧═┅┄