بسم الله الرحمن الرحیم
درباره ی #شهید_بهشتی گفتن و نوشتن کار آسانی نیست
بی شک او از سرآمدان تاریخ معاصر است
و گفتن و نوشتن درباره ی این آدم ها به غایت سخت اما شیرین است.
با دریایی مواجهی که کرانه ندارد
از کجا شروع و به کجا ختم کنی؟
در نگاه من او از جهات مختلفی جامع اضداد است.
1⃣فقیه روشنفکر
بین روشنفکری در لغت و جریانات روشنفکری در مملکت ما ،زمین تا آسمان فاصله است.
روشنفکری در لغت یعنی آنکه با ذهنی باز ، زمان شناس ، آینده نگر ، بدور از تعصبات کور و با انصاف ، بفهمی و بفهمانی ، بشناسی و بشناسانی و به عبارتی چراغ روشن پیش روی مردمت باشی و فکر تو روشن کننده تاریکی ها باشد.
اما جریانات روشنفکری در کشور ما چیزی جز تاریک فکری و چاه ضلالت نبود.
اینها عمدتا در آمیخته بودند به تقابل با دین و غش کردن در آغوش بیگانگان.
با لحاظ همین نکته باید گفت شهید بهشتی روشنفکر بود به معنی دقیق کلمه اما از تمام جریانات معروف به روشنفکری هم دور و مبری بود.
در فضایی که یا باید طلبه ی سنتی به دور از مظاهر دنیای مدرن باشی یا روشنفکر غربزده بی دین، شهید بهشتی با نگاهی بلند در حوزه ی آن زمان می گوید من طلبه ای هستم عالم ، با تقوا و در عین حال دارای فهیمی عمیق از تحولات زمان ، اهل ارتباط با مردم دنیا ، اهل آشنایی با تفکرات غرب و شرق و فقیهی مسلط و چراغی روشنگر در پیش پای مردم.
2⃣محبوب ترین ، منفورترین
اگر از محبوبیت بی نظیر حضرت امام رضوان الله تعالی بگذریم شاید کمتر کسی به اندازه شهید بهشتی، همزمان محبوب ترین و منفورترین آدم زمانه ی خود باشد
و این ریشه در عمق تاثیر گذاری ایشان در تحولات برق آسای انقلاب اسلامی ایران دارد.
وقتی دوست و دشمن به خوبی می فهمند که مهمترین بازیگر در کف میدان، شهید بهشتی است طبیعی است که عاشقان اسلام و انقلاب دلداده ی او می شوند و دشمنان اسلام و انقلاب و هوی پرست ها هم کینه او را به دل می گیرند
و عوام متاثر از بازی های رسانه ای هم که تکلیفشان روشن است.
از آمریکایی ها بگیر تا کمونیست ها
از نهضت آزادی ها تا مجاهد ها
همه یک دشمن مشترک داشتند
سید محمد حسینی بهشتی
و تو چقدر باید دلِ بزرگ و ایمانِ قوی ای داشته باشی که محبت ها تو را مغرور و کینه ها و نفرت ها تو را کینه جو یا منفعل نکند.
و تو بر همان اصل اصیل خودت یعنی یک «طلبه ی ساده» ماندی و شهید شدی.
3⃣مستجمع نظر و عمل
خیلی ها بودند و هستند که عمر خود را صرف خواندن و نوشتن در کنج حجره ها و مدرس ها کردند.
کتاب ها را هفت لا خواندند و نوشتند
اما به دور از میدان عمل و اجرا
صاحبان عقل نظری قوی اما با عقل عملی ضعیف
در بین اینها کم نبودند و نیستند مدعی های پر افاده که همیشه در آستین راستشان مشتی نقد و در آستین چپشان مشتی ایده آرمانی دارند.
در مقابل هم فراوان اند آدم های اجرایی که دوندگی ها و اصطکاک های کار اجرایی آنها را از خواندن و نوشتن و اندیشیدن و تعمق دور نگهداشته است.
اما شهید بهشتی چه در جامعه ی اسلامی و چه در جامعه جهانی
هم در حوزه ذهن و فکر و اندیشه و هم در حوزه کارهای اجرایی و مدیریتی کار کرد و درخشید.
عمر او در آمیخته است با تالیف و تاسیس.
بحث علمی می کند ، نقد می کند ، قانون می نویسد ، مدرسه تاسیس می کند با طرحی نو ، حوزه تاسیس می کنه با طرحی نو ، مرکز اسلامی هامبورگ را به ثمر می رساند با نگاه و طرحی نو
تقریب را دنبال می کند نه فقط تقریب بین شیعه و سنی را
بلکه تقریب و همبستگی را بین تمام ادیان توحیدی و بین تمام مظلومان عالم
و در اوج بلوغ خود در پیروزی انقلاب ، تاسیس حزب جمهوری اسلامی ، مدیریت مجلس خبرگان قانون اساسی و در ریاست دیوان عالی و قوه قضائیه ، درخشید.
بهشتی برای مردمش یک فقیهِ روشنفکرِ، مدیرِ متفکرِ اثرگذار بود
"او یک ملت بود"
@m_seraj_ir