وارد حرم امام رضا علیه السلام شدم
جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن
کرده بود، متذکر حرمت (حرام بودن) آن شدم
او در جواب گفت: میدانم
و به زیارت خود مشغول شد
من ابتدا ناراحت شدم
زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه کرد
و با بی اعتنائی دوباره مشغول زیارت شد
بعد به فکر فرو رفتم که الآن اگر
امام رضا علیه السلام از بعضی از
خلاف کاریهای من بپرسد
نمیتوانم انکار کنم و باید اقرار کنم!!!
با خود گفتم پس من در مقابل امام رضا
علیهالسلام و آن جوان در مقابل من
اگر بدتر نباشم بهتر نیستم
بعد از چند لحظه همان جوان
کنار من نشست و گفت: حاج آقا
به چه دلیل طلا برای مرد حرام است!؟
من دلیل آوردم و او قبول کرد
پیش خود فکر کردم چون روح من
در مقابل امام رضا علیهالسلام تسلیم شد
خداوند هم روح این جوان را
در مقابل من تسلیم کرد
✍ برگرفته از خاطرات
#حجتالاسلام قرائتی
#غدیر_را_قدر_بدانیم
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
🌼 امیرالمؤمنین علیهالسلام:
🍃 من تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بقَلبِهِ و يَدِهِ وَلِسانِهِ فهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ.
🍃 كسى كه در برابر منكر با دل و دست و زبان خويش اعتراض نكند، او مرده اى است در ميان زندگان.
📚 تهذيب الأحكام، ج 6، ص 181.
#حدیث_روز
#غدیر_را_قدر_بدانیم
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
داستان بسیار زیبا و آموزنده ایست
مخصوصاً برای بعضی از دختر خانمها
⚠️ حتماً بخوانید
سر کلاس بحث این بود که چرا
بعضی از پسرهائی که هر روز با یه دختری
ارتباط دارند دنبال دختری که تا به حال
با هیچ پسری ارتباط نداشتهاند
برای ازدواج میگردند!
اصلاً برایمان قابل هضم نبود که
همچین پسرهائی دنبال اینطور دخترها
برای زندگیشان باشند
این وسط استادمان خاطرهای را
از خودش تعریف کرد:
ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه
مشاور دانشجوها بودم، روزی دختری که
قبلاً هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد
سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت
سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه
میانداخت و با پسرا کل کل میکرد
و بگو بخند داشت دختر شوخی بود
و در عین حال ظاهر شادی داشت
سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم
در مورد مسئلهای با شما صحبت کنم
اجازه هست؟
گفتم بفرمائید و شروع کرد به تعریف کردن
راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسر
رو میخوام ولی اصلاً روم نمیشه بهش بگم
میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید
آخه اونم مثل خود من خیلی راحت
باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه
روحیاتمون باهم میخوره
باهام بگو بخند داره خیلی راحتتر از
دخترهای دیگهای که در دانشکده هستن
با من ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه
از چشمهاش معلومه اونم منو دوست داره
ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم
میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه
رو بهش بگید
حرفش تمام شد و سریع به بهانهای که
کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت
در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او
با من سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد
به خودم گفتم حتماً این هم بخاطر این
دخترک آمده چقدر خوب که خودش آمده
و لازم نیست من بخواهم نقش واسطه رو
بازی کنم
پسر حرفش رو اینطور شروع کرد
که من در کلاسهائی که میرم
دختری چشم من رو بد جور گرفته
میخوام بهش درخواست ازدواج بدم
ولی اصلاً روم نمیشه
و نمیدونم چطوری بهش بگم
بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی!
چشمهام گرد شد دختری رو معرفی کرد که
در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!
گفتم تو که اصلاً به این دختر نمیخوری
من باهاش چند تا کلاس داشتم
این دختر خیلی سر سنگین و سر به زیره
بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الآن
توی هیچ کدوم از دخترهای دانشکده ندیدم
ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته
فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که
قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من
خواست واسطه میان او و این پسر شوم)
بیشتر مناسب شما باشه
نگذاشت حرفم تمام شود
و شروع کرد به پاسخ دادن
من از دخترهائی که خیلی راحت
با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد
من دوست دارم زن زندگیم فقط مال خودم
باشه، دوست دارم بگو بخندهاشو
فقط با مرد زندگیش بکنه
زیبائیهاش فقط مال مرد زندگیش باشه
همه درد و دلهاشو با مرد زندگیش بکنه
حالا شما به من بگید با دختری که همین الآن
و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آیندهاش
جا نذاشته من چطوری بتونم باهاش
زندگی کنم!؟
من همون دختر سر به زیر سر سنگینی رو
میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده
همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس
میشینه و حواسش بجای اینکه به این باشه
که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده
چهار دنگ به درسشه و نمراتش عالی
همون دختری که حجب و حیاش باعث شده
هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش
شوخی کنه و من هم بخاطر همین
مزاحم شما شدم چون اونقدر باوقاره
که اصلاً به خودم جرأت ندادم
مستقیم درخواستم رو بگم
حالا تصمیم با خودتونه✔️
#غدیر_را_قدر_بدانیم
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
💕بسم الله الرحمن الرحیم
#اعمال_عید_غدیر
1. 🍃 روزه
2. 🚿غسل
3. 🌺زيارت حضرت امير المؤمنين عليه السلام
4. 🌸نماز و دعاهای که برای عید غدیر وارد شده
5. 🌼خواندن دعای ندبه
6. 💠خواندن دعای اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ
7. 🔹 چون مؤمنى را ملاقات كند بگويد الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ
8. 🌿صد مرتبه بگويد: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ
💞انجام این کارها در عید غدیر ثواب بسیار دارد:
1. 👕پوشیدن لباسهای نیکو
2. 🌾زينت كردن و عطر زدن
3. 😊شادى كردن و شاد نمودن مومنان
4. 🌿عفو و گذشت از تقصيرات مومنان
5. 🌺برآوردن حاجات مومنان
6. 💐صله ارحام
7. 🌸توسعه رزق بر خانواده
8. 🍲اطعام مؤمنان
9. 🍛افطار دادن روزه داران
10. 💕دیدار با مومنان و مصافحه با ایشان.
11. 😊تبسم كردن
12. 🎁هدیه دادن
13. 🕌شكر الهى بجا آوردن به جهت نعمت بزرگ ولايت
14. 💐فرستادن صلوات
15. 💚عبادات و طاعات
16. 🍚🍨طعام دادن به مؤمنین
📚كليات مفاتيح الجنان صفحه 535
#احکام_نموداری
#غدیر_را_قدر_بدانیم
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
💠 حدیث روز 💠
💎 معرفی صاحب اختیار و امام مردم از زبان رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله
🔻رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله در روز غدیر:
إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَ إِلَهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَ نَبِیُهُ الْمُخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِاللهِ رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمَامَةُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَ رَسُولَهُ
❇️ خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولیّ و معبود شماست و پس از خداوند، ولیّ شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن میگوید؛ پس از من به فرمان پروردگار، علیّ علیهالسّلام، ولیّ و صاحب اختیار و امام شماست. آنگاه امامت در فرزندان من از نسل علیّ علیهالسّلام خواهد بود. این قانون تا برپایی #رستاخیز که خدا و رسولِ او را دیدار کنید، دوام دارد.
📚 بحارالأنوار، ج ۳۷، ص ۲۰۷ و ۲۰۸
#غدیر_را_قدر_بدانیم
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
[جشن ولایت آسمانی]
برنامه یکشنبه ۲۶ تیرماه شب عید غدیر (امشب)
سخنران : حجه الاسلام دانشمند
مولودخوانی غدیر : آقای محمودیان
خواننده : استاد علیرضا افتخاری
پرده خوانی غدیر : حجه الاسلام محمدی
استند آپ : آقای یوسف کرمی
برنامه هنری : استاد میر زاده
همراه با برنامه های جنبی متنوع
در میدان تاریخی امام خمینی اصفهان
(هیئت بنی فاطمه اصفهان )
❤️ #امام_علی علیهالسلام فرمودند:
🍃 زیانکار کسی است که عمر خود را ساعت به ساعت بیهوده از دست میدهد.
📖 بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۵۲
#حدیث_روز
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
تعمیرکار موتور بودم . دل کندم رفتم جبهه؛ توی جهاد. کار زیاد بود؛ گاهی شب تا صبح. پشت هم موتورهای ترکش خورده می آوردند برای تعمیر. کارم چند برابر تهران بود ، حقوق نصف نصف هم نبود.
آخر شب بود . رضوی آمده بود به ما سر بزند . قیافه ام خسته بود. پرسید :«چند شَبه نخوابیدی؟» خودش خسته تر بود. خندیدم ، گفتم «خواب فراوونه!»
خندید ، نشست روی چهارپایه. از زن و بچه ام پرسید و اینکه چطور خرجشان را می دهم. چند دقیقه ماند و بعد رفت. آخر بُرج حقوقم شد دو برابر . حقوق همه را زیاد کرده بود. گفتند : رضوی گفته :«کسی که زن و بچه اش را می گذارد می آید جبهه ، باید خیالِش از بابت خرجشون راحت باشه.»
📚 یادگاران ص ۶۳
#برگی_از_شهدا
#شهید_محمدتقی_رضوی
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
🔸️امام کاظم علیهالسلام: از کبر و خودخواهی بپرهیز، که هرکس در دلش به اندازهی دانهای کبر باشد، داخل بهشت نمیشود.
💌 میلاد حضرت امام کاظم علیهالسلام مبارک...
#حدیث_روز
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
🔸بشر حافی در زمان امام موسی کاظم«ع» زندگی میکرد. خانۀ او محلِّ تجمّع و رفت و آمد اراذل و اوباش بود. همیشه صدای لهو و لعب و موسیقی از بیرون خانه به گوش میرسید و مؤمنین را آزار میداد.
🔹روزی امام هفتم«ع» در حال عبور از مقابل منزل او بودند. صدای موسیقی را شنیدند. اتّفاقاً همان موقع، خدمتکار بُشر حافی برای کاری به درب منزل آمد.
🔸حضرت موسی بن جعفر«ع» از فرصت استفاده کردند و پرسیدند: این خانه متعلّق به آزاد است یا بنده؟ گفت: آزاد است. فرمودند: آزاد است که چنین میکند و الاّ اگر بندۀ خدا بود، خانۀ او چنین نبود. همین جمله را فرمودند و رفتند.
🔹خدمتکار به داخل خانه برگشت و ماجرا را برای بُشر حافی شرح داد. فرمایش امام هفتم«ع»، مانند جرقّهای در وجود بُشر، سراسر وجود او را مشتعل کرد. او را به مقامی رساند که نه فقط از اولیاء الله شد، بلکه از او خرق عادت نقل کردهاند. بُشر حافی در اثر تذکّر امام زمان خویش بیدار شد و در راه افتاد و راه را ادامه داد تا به مقصد رسید.1
1. منهاج الکرامة، ص 19.
📚برگرفته از کتاب سیروسلوک، منزل اول: یقظه، ص 66.
🌸 ولادت امام موسی کاظم«سلاماللهعلیه» مبارک باد
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha
خدا ما را کافی است...
و او بهترین حامی ماست...
📖 آیه ۱۷۳، سوره آل عمران
#داستانهای_آموزنده
#با_ولایت_تا_شهادت
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
🆔 @m_setarehha