eitaa logo
🌷مهمانی شهدا 🌷
70 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
790 ویدیو
27 فایل
🌷حاج قاسم سلیمانی🌷 🍃والله والله والله،مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروزسکان انقلاب رابه دست دارد نشر با ذکر صلوات🍃 ارتباط با مدیر @Ashmaneha لینک کانال: 🆔 @m_setarehha
مشاهده در ایتا
دانلود
ه گرفتن و در حال آموزشه! - شاید هم ما داریم بزرگش می‌کنیم و واقعا خبری نیست! ابروهای صدرا با این حرف در هم رفت و سکوت کرد. امیر نگاهی به ساعتش کرد و قدم‌هایش را بلندتر برداشت: - تیمت رو در نظر بگیر یک! کارای قبلیت رو سرعت بده دو، اطلاعاتی که سامان و سیاهکار داده بودند خوب بود اما ملاقات آقاوحید خوب‌تره سه! با هم تا مقابل ساختمان مرکزی رفتند و صدرا یک‌راست رفت اتاق آقاوحید؛ نتیجۀ صحبتشان این شد که در کشور سومی دیدار و گفت‌وگو بین آقاوحید و سامان انجام شود. ترکیه و دبی مناسب نبودند و کشورهای اروپایی هم به نتیجه نرسید. - آقاوحید، برادر سامان توی هند یه شرکت تجاری داره! ⏳ادامه دارد... ⏳ •••📕🎭🎬••• 📕| ✍| 📖| نگاه آقا وحید روی صورت صدرا دقیق شد و با مکثی طولانی گفت: - الان میگی؟ - می‌خواید برید هند؟ - مشکلش چیه؟ پاشو پاشو برو هماهنگی‌هاشو انجام بده! صدرا پشت سیستم‌اش که نشست، عکس زنبور را که دید با عجله صفحه را باز کرد. کلمات رمز سامان مقابل چشمانش رژه می‌رفت. خنده‌اش گرفت و زمزمه کرد: - هرچی بچگی از معمای آبکی بدم می‌اومد، حالا سرم اومده! زمزمه‌های زیر لبش تمام نشده بود که دست سید نشست روی شانه‌اش: - میدونی قصۀ ماها چیه؟ صدرا نیم‌خیز شد تا بلند شود، اما سید شانه‌اش را فشار داد و گفت: - قبلا می‌گفتند یه دیوونه سنگ انداخت توی چاه، صد تا عاقل در نیوردند، حالا مشکل شده قوم دیوانه‌ها! در نتیجه چاه هم پر سنگ؛ حالا اون موقع صد تا عاقل نمی‌تونستند در بیارن، الان چند تا عاقل نیازه!؟ - ای تو روح هرچی دیوونه‌اس! خوبی سید؟ سید اشاره‌ای به پیام نمایشگر صدرا کرد و گفت: - تازه رسیده؟ امیر گفت شاید پروژۀ جدید داشته باشیم که فعلا دست توست! اومدم بگم کاری بود هستم. و نماند تا عکس‌العمل صدرا را ببیند و تنها شنید: - آقایی! ⏳ادامه دارد... ⏳ 🆔 @m_setarehha