eitaa logo
مهدی تخاوری
624 دنبال‌کننده
414 عکس
138 ویدیو
38 فایل
محب اهل بیت[علیهم السلام]‌ و دیگر هیچ... برای ارتباط @Moheeb
مشاهده در ایتا
دانلود
💢کــــاشْ منم یتیــــم بودمــــ… ابوطفیل کِنانی می گوید: امیرالمومنین علی علیه السلام را دیدم که یتیمان را می خواندند و به ایشان عسل می‌خورانیدند تا جایی که یکی از اصحاب او گفت: دوست داشتم که من نیز یتیم می‌بودم (و اینچنین مورد الطاف ایشان واقع می‌شدم)! 📙مناقب جلد ۲ صفحه ۸۹ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
💢 فرزندم! علی بن ابی طالب را حلال کن نَظَرَ عَلِيٌّ إِلَى اِمْرَأَةٍ عَلَى كَتِفِهَا قِرْبَةُ مَاءٍ فَأَخَذَ مِنْهَا اَلْقِرْبَةَ فَحَمَلَهَا إِلَى مَوْضِعِهَا وَ سَأَلَهَا عَنْ حَالِهَا فَقَالَتْ بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صَاحِبِي إِلَى بَعْضِ اَلثُّغُورِ فَقُتِلَ وَ تَرَكَ عَلِيٌّ صِبْيَاناً يَتَامَى وَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْءٌ فَقَدْ أَلْجَأَتْنِي اَلضَّرُورَةُ إِلَى خِدْمَةِ اَلنَّاسِ فَانْصَرَفَ وَ بَاتَ لَيْلَتَهُ قَلِقاً فَلَمَّا أَصْبَحَ حَمَلَ زِنْبِيلاً فِيهِ طَعَامٌ فَقَالَ بَعْضُهُمْ أَعْطِنِي أَحْمِلْهُ عَنْكَ فَقَالَ مَنْ يَحْمِلُ وِزْرِي عَنِّي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فَأَتَى وَ قَرَعَ اَلْبَابَ فَقَالَتْ مَنْ هَذَا قَالَ أَنَا ذَلِكَ اَلْعَبْدُ اَلَّذِي حَمَلَ مَعَكِ اَلْقِرْبَةَ فَافْتَحِي فَإِنَّ مَعِي شَيْئاً لِلصِّبْيَانِ فَقَالَتْ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَكَمَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَدَخَلَ وَ قَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ اِكْتِسَابَ اَلثَّوَابِ فَاخْتَارِي بَيْنَ أَنْ تَعْجَنِينَ وَ تَخْبِزِينَ وَ بَيْنَ أَنْ تُعَلِّلِينَ اَلصِّبْيَانَ لِأَخْبِزَ أَنَا فَقَالَتْ أَنَا بِالْخُبْزِ أَبْصَرُ وَ عَلَيْهِ أَقْدَرُ وَ لَكِنْ شَأْنَكَ وَ اَلصِّبْيَانَ فَعَلِّلْهُمْ حَتَّى أَفْرُغَ مِنَ اَلْخَبْزِ فَعَمَدَتْ إِلَى اَلدَّقِيقِ فَعَجَنَتْهُ وَ عَمَدَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى اَللَّحْمِ فَطَبَخَهُ وَ جَعَلَ يُلْقِمُ اَلصِّبْيَانَ مِنْ اَللَّحْمِ وَ اَلتَّمْرِ وَ غَيْرِهِ فَكُلَّمَا نَاوَلَ اَلصِّبْيَانَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً قَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ اِجْعَلْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فِي حِلٍّ مِمَّا مَرَّ فِي أَمْرِكَ فَلَمَّا اِخْتَمَرَ اَلْعَجِينُ قَالَتْ يَا عَبْدَ اَللَّهِ سُجِرَ اَلتَّنُّورُ فَبَادَرَ لِسَجْرِهِ فَلَمَّا أَشْعَلَهُ وَ لَفَحَ فِي وَجْهِهِ جَعَلَ يَقُولُ ذُقْ يَا عَلِيُّ هَذَا جَزَاءُ مَنْ ضَيَّعَ اَلْأَرَامِلَ وَ اَلْيَتَامَى فَرَأَتْهُ اِمْرَأَةٌ تَعْرِفُهُ فَقَالَتْ وَيْحَكِ هَذَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ فَبَادَرَتِ اَلْمَرْأَةُ وَ هِيَ تَقُولُ وَا حَيَايَ مِنْكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ بَلْ وَا حَيَايَ مِنْكِ يَا أَمَةَ اَللَّهِ فِيمَا قَصَّرْتُ فِي أَمْرِكِ . 📚 المناقب ج ۲، ص ۱۱۵ روزی امیرالمؤمنین علی علیه السلام زنی را دید که مشک آبی بر دوش دارد. مشک را از او گرفت و تا خانه اش برد. آنگاه از احوالش پرسید. زن گفت: علی بن ابی طالب شوهرم را به یکی از مناطق مرزی فرستاد. او کشته شد و کودکانی یتیم برایم به جای گذاشت. چیزی ندارم و نیاز، مرا به کلفتی مردم واداشته است. علی علیه السلام بازگشت و آن شب را تا صبح مضطرب بود. هنگامی که صبح شد زنبیلی غذا به دوش گرفت. برخی گفتند: بگذار به جای تو بر دوش کشم. حضرت فرمود: «چه کسی روز قیامت، گناه مرا به دوش می کشد؟» سپس به در خانه آمد و در را کوبید. زن گفت: کیستی؟ فرمود: «بنده ای که دیروز مشک آبت را به دوش کشید. در را باز کن؛ غذایی برای کودکان، همراه من است.» زن گفت: خدا از تو خشنود باشد و میان من و علی بن ابی طالب داوری کند. سپس حضرت داخل خانه شد و فرمود: «دوست می دارم ثوابی به دست آورم. تو خمیر می کنی و نان می پزی یا کودکان را سرگرم می کنی تا من نان بپزم؟» زن گفت: من به پختن نان آگاه تر و به آن توانمندترم. تو با کودکان باش و آنان را سرگرم کن تا از پختن نان فارغ شوم. زن به سوی آردها رفت و آن ها را خمیر کرد و علی علیه السلام به سوی گوشت رفت و آن را پخت و از خرما، گوشت و دیگر خوراکی ها لقمه به دهان کودکان می گذاشت و هرگاه کودکان لقمه ای می خوردند به آن ها می گفت: «فرزندم! علی بن ابی طالب را حلال کن به خاطر آنچه بر تو گذشته است.» وقتی زن، آرد را خمیر کرد گفت: ای بنده خدا! تنور را روشن کن. علی علیه السلام شتابان برای روشن کردنش حرکت کرد. وقتی شعله ورش ساخت و آتش به صورتش برخورد کرد گفت: «یا علی! بچش این است کیفر کسی که بیوه زنان و یتیمان را رها سازد.» زنی [دیگر] که علی علیه السلام را می شناخت او را دید و گفت: وای بر تو ای زن! این امیرمؤمنان است. راوی می گوید: زن با شتاب می گفت: شرمنده ات هستم ای امیر مؤمنان!. حضرت فرمود: من شرمنده تو هستم ای بنده خدا! از آن رو که درباره ات کوتاهی کردم 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
💢 پدر یتیمها... جَاءَ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَسَلٌ وَ تِينٌ مِنْ هَمْدَانَ وَ حُلْوَانَ فَأَمَرَ اَلْعُرَفَاءَ أَنْ يَأْتُوا بِالْيَتَامَى فَأَمْكَنَهُمْ مِنْ رُءُوسِ اَلْأَزْقَاقِ يَلْعَقُونَهَا وَ هُوَ يَقْسِمُهَا لِلنَّاسِ قَدَحاً قَدَحاً فَقِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا لَهُمْ يَلْعَقُونَهَا فَقَالَ إِنَّ اَلْإِمَامَ أَبُو اَلْيَتَامَى وَ إِنَّمَا أَلْعَقْتُهُمْ هَذَا بِرِعَايَةِ اَلْآبَاءِ . 📚 الکافي ج ۱، ص ۴۰۶ حبيب بن ابى ثابت گويد: از همدان و حلوان (شهريست نزديك بغداد) براى امير المؤمنين عليه السلام عسل و انجير آوردند، حضرت به نقيبان و رؤساء اصحابش دستور داد تا يتيمان را حاضر كنند، سپس سر مشكهاى عسل را در اختيار آنها گذاشت تا بخورند و خود عسلها را قدح، قدح، به مردم تقسيم ميكرد. بحضرت عرض شد: اى امير مؤمنان! چرا بايد يتيمان سر مشكها را بخورند؟ فرمود: زيرا امام پدر يتيم ها است و من بحساب پدرها خوردن آنها را به ايشان واگذاشتم. 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii