رهایی از بند⛓ پارت ۴ رضا:اقا اکبری دوباره وارد ساختمان شد محمد :ببین خیلی سریع برو استعلام شنود بگیر رضا :چشم اقا سریع یه بچه ها زنگ زدم گفتم چهار چشمی همه جارو بپایید نباید این دفعه در بره. استعلام اومد و تلفن اقای اکبری شنود شد.. این سریع متوجه ی یه چیز عجیب شدم اون با یه زن به اسم (زهرا مجیدی )دیدار میکنه . رضا سریع هرچی میتونی درمورد این خانم پیدا کن!!!!!!!!!!!!! رضا:اقا این خانم متولد ۱۳۵۹ درشهر مشهد اسم پدر :غلام رضا)واسم مادر:سوگل) تا الان ۲ بار به تلاویو سفر کرده و هربار به ترکیه می رفته بهد به امریکا و بعد به تلاویو!!!! به مرتضی و خانم مهدوی بگو زیر نظر بگیرنش* اها رضا یه گزارش از تمامی چیز هایی که داریم تو۵ خط بنویس بیار ..................................... .....

بچه ها خبر عالی و دسته اول 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

#به_سوی_کربلا😭♥️

#کپشن ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند .. آشوبهاي زندگي حكمت خداست. ازخداوند ، دل آرام بخواهيم، نه درياي آرام ,,,, #خدا

🌹

میخونید اینو؟🙂

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را تسلیت عرض میکنیم 😔😔😭😭

ای ماه بی تکرار من... بغض بی انکار من... با دل دیوانه ام... می ماندی ای کاش... #گاندو

تا الان برا امام حسین چکار کردی؟🙂 شده امام حسین یهویی نجاتت بده🙂؟! اگه داشتی نا شناس بگو 🙂❤️ #گاندو #خدا #اربعین #کربلا

*بِسـ﷽ـمِ رَبِ العشـ🖤ـقِ الَذی خَلَقَ المَهدے* _می‌گفت: هرڪسی‌روزے‌‌ ³ مرتبہ.... خطاب‌به‌حضرت‌مهدی 'ﷻ' بگہ ↓ ﴿بابی‌انتَ‌وامےیااباصالح‌المهدے‌‌﴾ حضرت‌یجور‌خاصےبراش‌دعامیکنن ✿ *~•{قطعہ اے از بہشت🖤}•~* *مطالب کاناڵ* *#🌵رمان📚* *#💚دلنوشٺه💓* *#🌵بېو🧡* *#💚چادرانه🧕🏻* *#🌵انواع_عکس_نوشٺه😍* *#💚کلېپ🎥* *#🌵کلېپ درمورد شهدا🎞️* *#💚شهېدانه😇* *#🌵چالش🏆* *#💚کلېپ امام زمانے📽️* *#🌵مٺن و عکس شهدا🖼️* *#💚معرفے شهېد😊* *#🌵تلنگر🙃* *#💚رهبرانه😍* *#🌵آیہ گࢪافۍ💚* *#💚نوحہ و مداحے🎧* ________🌸__________ *••ڪانال مجاهد دمشق 🌿••* ~ https://chat.whatsapp.com/Gg1oLvUzeDYLxMQ8sTPOcb ---------------------------------------- *ڪُپی‌ٖپسټ هآبـٰا‌ذِڪْر‌‌ِ ² صَـݪَـواٰتْ‌بڔآے سݪآݦټے آقآ اݦاݥ زݦآن "عج"و دعا؁ شہادت برا؁ ادمین🌿⃟📿* #گاندو

رهایی از بند⛓ پارت ۵ نوشت اورد خیلی سریع برسی کردم . یهو موبایلم زنگ خورد 📞 از آنجایی که ۳ روز خونه نرفتم جواب دادم مریم خانم محمد. مریم:سلام محمد جان خوبی ؟ محمد :آره خوبم شما بچه ها مادرم چطور هستن؟ مریم:خوبن امشب نمیایی خونه . محمد :خودت که از شغل من و شرایط کاریم خوب خبر داری،. میدونی بعضی اوقات باید تو اداره بمونم ایشالله فردا نهار دور همیم🍱 مریم:باشه محمد جان خداحافظ خداحافظ رضا در زد . بیا داخل. رضا اقا محمد امروز اکبری با بعضی‌ها از افراد سفارت ملاقات داره . موقعیت خوبیه برای شناسایی محمد :به بچه ها بگو زیر نظر داشته باشنش ...........................................🙂