eitaa logo
معـــادشناســی
146 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔰نشر معارف و مطالبی نفیس برگرفته از کتاب #معاد_شناسی حضرت علامه حسینی طهرانی (قدّس سّره) 💐 باتشکر از همراهی شما 💐 📍https://eitaa.com/joinchat/1504051309C19f5b9894b
مشاهده در ایتا
دانلود
☘️نتیجه اعمال خوب و بد در برزخ☘️ 📌(قسمت آخر) 🍂چون اين را شنيدم برخاستم و گفتم: عيال من در خانه منتظر است، من بايد بروم و براى آنان افطارى ببرم. همان مردى كه در صدر نشسته بود برخاست و مرا تا دم در بدرقه كرد، از در كه خواستم بيرون آيم يك كيسه برنج به من داد، كيسه كوچكى بود، و گفت: اين برنج خوبى است، ببريد براى خانواده تان. خداحافظى كردم و آمدم بيرون باغ، از دريچه‏ اى كه داخل شده بودم خارج شدم، ديدم داخل همان قبر هستم و مرده هم به روى زمين افتاده و دیگر دريچه‏ اى نيست؛ از قبر بيرون آمدم و خشت‏ها را گذارده و خاك ریختم . كيسه برنج را با خود به منزل آورده و طبخ نموديم. 🍂و مدّتها گذشت و ما از آن برنج طبخ می كرديم و تمام نمی شد، و هر وقت طبخ می كرديم چنان بوى خوشى از آن متصاعد می شد كه محلّه را خوشبو ميكرد. همسايه‏ ها می گفتند: اين برنج را از كجا خريده ايد؟ بالاخره بعد از مدّتها يك روز كه من در منزل نبودم، يك نفر به ميهمانى آمده بود و چون عيال از آن برنج طبخ کرد، عطر آن فضاى خانه را فرا گرفت ميهمان ‏پرسید: اين برنج از كجاست كه از تمام اقسام برنج‏ هاى عنبر بو خوشبوتر است؟ اهل منزل، مأخوذ به حيا شده و داستان را براى او تعريف‏ مى كنند. پس از اين بيان، آن مقدارى از برنج كه مانده بود چون طبخ كردند ديگر برنج تمام شد. آرى اينها غذاهاى بهشتى است كه خداوند براى مقرّبان درگاه خود روزى می فرمايد. 🔻@maad_shenasy
🍃احاطه ملکوتی مرحوم آقای قاضی رضوان الله علیه🍃 💠یکی از بزرگان علمی نجف نقل می کرد که: من از احوالاتى كه از بگوشم می رسيد در شكّ بودم. با خود می‌گفتم آيا اين مطالبى كه اينها دارند درست است يا نه؟ مدّتها در این فکر بودم و كسى هم از نيّت من خبرى نداشت. تا يكروز برای اعمال مسجد کوفه به آنجا رفتم. در بيرون مسجد به مرحوم رحمة الله عليه برخورد كردم و سلام و احوال پرسی كرديم و مشغول صحبت شدیم تا رسيديم پشت مسجد، روى زمين نشستيم تا قدرى رفع خستگى كرده و سپس به مسجد برويم. 💠 رحمة الله عليه از عظمت توحيد و قدم گذاردن در اين راه، و در اينكه يگانه هدف خلقت انسان است مطالبى را بيان می نمود من در دلم می گفتم: كه واقعا ما در شكّ و شبهه هستيم و نمی دانيم چه خبر است؟ اگر حقيقتى باشد و به ما نرسد واى بر ما! و از طرفى هم نمی دانيم كه واقعاً راست است تا دنبال كنيم. در اين حال مار بزرگى از سوراخ بيرون آمد و در جلوى ما خزيد چون در آن نواحى مار بسيار است و غالباً مردم آنها را مى‏بينند. همينكه مار در مقابل ما رسيد من وحشت كردم، رحمة الله عليه اشاره‏اى به مار كرده و فرمود: مُتْ بِإذْنِ اللَهِ! «بمير به اذن خدا!» مار فوراً در جاى خود خشك شد! سپس بدون آنكه اعتنائى كند مشغول صحبت شدند.، سپس برخاستيم رفتيم داخل مسجد. 💠اين عمل بواسطه اسم المُميت پروردگار صورت تحقّق پذيرفته است و با آن قبض روح انجام گرفته است. 🔻@maad_shenasy