eitaa logo
مادر خوب
99.3هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
4.9هزار ویدیو
202 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bD3q.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🍝بر سر یك سفره غذا بخورید 👈والدین باید تلاش كنند تا دست كم یك وعده غذایی را دور هم میل كنند. 👌میز صبحانه، ناهار یا شام بهترین فرصت برای صحبت اعضای خانواده با یكدیگر و درد و دل كردن آنهاست. ❤️ @maadar_khoob
⭕️ بایدها و نبایدهای تغذیه‌ای در ایام امتحانات 🔸مریم زارعی، کارشناس برنامه تغذیه نوجوانان در دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان: 🔹داوطلبان کنکور و دانش آموزان در وعده شام باید غذای سبک مصرف کنند تا هضم آن غذا آسان شده و خواب راحتی داشته باشند. 🔹دانش آموزان در ایام امتحانات از مصرف روزانه شیر و ماست شیرین غافل نشوند. ❤️ @maadar_khoob
❇️ نشست احترام به جسم های نشست احترام به جسم قسمت26 ❤️ @maadar_khoob
روحانی:تعطیلی پنج‌شنبه‌ها نیز برای مدارس حذف می‌شود ❤️ @maadar_khoob
. ✔️ اولین مسئله: عزت نفس و اعتماد به نفس در فضای عمل و تجربه به دست می آید نه در فضای نصیحت و بحث کلامی. 🔷 توی کلاس ها و کتاب ها یاد می گیریم که بگیم "عزیزم من خودت رو دوست دارم، کارت را دوست ندارم" بعد دائم کلیشه ای این جملات را تحویل بچه هایمان می دهیم از بچه ی یکساله گرفته تا 20 ساله بعد می گوییم اصلاً درست بشو نیست. ✅ چون این موضوع یعنی تفکیک کار از وجود، صرف در گفتار اصلاً فایده ندارد. واکنش و احساس درونی والدین مهم است 110 ❤️ @maadar_khoob
از کودکی نذر حضرت اباالفضل (ع) بود . ارادت قلبی به ایشان داشت . در جبهه هم مسئول دسته گروهان اباالفضل از لشگر امام حسین (ع) بود .علیرضا 16 سال بیشتر نداشت . آخرین باری که به جبهه می رفت گفت : راه کربلا که باز شد برمیگردم !✋😔 15 سال بعد پیکرش باز گشت . همان روزی که اولین کاروان بطور رسمی به سوی کربلا میرفت !! عجیب بود . پیکرش به شهر دیگری منتقل شد و مدتی بعد آمد . روزی که تشییع شد تاسوعا بود . روز حضرت اباالفضل علیه السلام.💚 علیرضا در 16 سالگی و 3 ماه قبل از شهادت وصیتنامه خود را نوشت .😔 شهید‌علیرضا‌کریمی ❤️ @maadar_khoob
قیافه دوازدهمی ها بعد شنیدن اینکه از سال بعد پنجشنبه ها تعطیل نیس ❤️ @maadar_khoob
رقیب عاطفی کودکان در خانه نشینی کرونا؟ والدین بسیاری هستند که میزان وقت‌گذرانیِ فرزندانشان در ایام قرنطینه خانگی با گوشی‌های هوشمند ‌نگرانشان کرده است. آن‌ها می‌خواهند بدانند «اعتیاد» کودکان و نوجوانان به این فناوری‌ها چه تأثیراتی بر زندگی آن‌ها خواهد داشت و آیا این اعتیاد واقعیت دارد؟ با جستجویی ساده در موتورهای جستجوگر پاسخ های زیادی در این باره پیدا خواهیم کرد. اما شاید بد نباشد سوال مهمتری را هم پاسخ دهیم: اعتیاد و پرمصرفی والدین در خانه ،چه تأثیری بر کودکان می‌گذارد؟ بررسی و پاسخ این پرسش نتایج تعجب‌ برانگیزی خواهد داشت؟ پیش از ایام خانه نشیی کرونا، بچه‌ها باید با غیبت والدینی کنار می‌آمدند که سر کار می‌رفتند، با دوستانشان وقت می‌گذراندند یا با همدیگر خلوت می‌کردند. اما این روزها تجربیات جدیدی را کودکان خانه نشینی که به مدرسه نمی روند تجربه کرده‌اند: «والدینی که از لحاظ فیزیکی نزدیک‌اند، اما ذهنشان جای دیگری است. تجربه این «دوری در عین نزدیکی» برای کودکان می‌تواند دردناک‌تر از دوری واقعی تمام شود. بهره‌مندی از توجه کامل و تمام‌عیار مخاطب در تمامی سنین یک لذت رشک‌برانگیز و کمیاب است، اما در سنین آغاز رشد که نزدیک‌ترین و شاید تنها مخاطب کودک همزمان نقش اصلی‌ترین حامی زندگی او را همبازی می‌کند، این کم‌توجهی و گاه بی‌توجهی می‌تواند معنای صریح طرد هم بدهد. ماجرا آن‌گاه وخیم تر می‌شود که والدین برای کم کردن زحمت کودک از سر خود، یکی از همین ابزارها (موبایل، تبلت، رایانه و ...) به او می‌دهند تا خود را با آن مشغول کند و شاید در شبکه شاد کمی شادی کند. کودک نیز در ادامه تقلیدهای خود از اطرافیان، رفتار والدین را درونی می‌کند و مشکل، مضاعف می‌شود. از نظر برخی والدین، این اتفاق یک مزیت دیگر هم دارد؛ عادت کردن کودک به همراهی با یک همدم و هم‌صحبت فناورانه که گاه امن‌تر و کم‌حاشیه‌تر از دوستان غیرمجازی به نظر می‌آید چون کودک در دایره ایمن خانه می‌ماند و از آسیب‌هایی که شاید بیرون خانه او را تهدید کنند در امان می‌ماند. مجموعه این عوامل به خلق فضایی منجر می‌شود که عادت والدین به واسطه‌گری فناوری‌های ارتباطی در ارتباطات میان‌فردی‌شان، به فرزندان هم منتقل می‌شود. اوج ماجرا را می‌توان در آن لحظه‌هایی دید که فناوری‌های ارتباطی، واسطه تماس میان والد و فرزندی می‌شوند که حتی از لحاظ جغرافیایی و فیزیکی در مجاورت همدیگر و در خانه (!)به سر می‌برند برای مثال برای صدا کردن کودک به جهت آمدن به سر سفره غذا از چت استفاده می شود. و به مرور زمان اگر این خانه نشینی کرونایی طولانی تر شود، تقسیم توجه‌ها میان فناوری بی‌جان و اولاد جاندارمان چنان هنجار می شود و به آنها عادت میکنیم که انگار این گوشی های هوشمند جزءی از زندگی‌مان هستند و در اینده به راحتی نمی توان میان آن کودک و گوشی مان یکی را انتخاب کنیم ؟. اما راه حل چیست؟ راه‌حل‌ها ازقضا ساده‌اند؛ تعیین قوانین سخت گیرانه به منظور محدودسازی و مدیریت مصرف استفاده از این ابزارهای فناورانه و بیرون راندنشان از لحظات گران‌قدر صمیمیت و نزدیکی میان والد و فرزند در ایام کرونایی؛ البته به‌شرط آنکه بتوان بر وسوسه فناوری و ضرورت های این روزگار غلبه کرد؛ اتفاقی که در عمل چندان ساده نیست. اما به هیچ عنوان قیمتی تر از فرزندان مان نیست نظرتان چیست ؟ " پژوهشکده رسانه ای امید" ❤️ @maadar_khoob
خرسی به نام زنبق.mp3
3.97M
🐻خرسی به نام زنبق ❤️ @maadar_khoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمد بن مسلم از امام(ع) پرسید: از چه زمانی کودک نماز بخواند؟ فرمود:از زمانی که نماز را می فهمد. پرسیدم چه زمانی نماز را می فهمد؟ فرمود:در شش سالگی. وسائل الشیعه/ج4/ص119 ❤️ @maadar_khoob
غم مدرسه رفتن پنجشنبه ها رو کجا ببرم؟ ❤️ @maadar_khoob
❇️ نشست احترام به جسم های نشست احترام به جسم قسمت27 ❤️ @maadar_khoob
15 🧐چیستان پانزدهم یکی از شهرای بلوچستان که اگه حرف اولش رو برداریم، اسم یه غذا میشه⁉️ ❤️ @maadar_khoob
جواب چیستان پانزدهم: خاش: آش ❤️ @maadar_khoob
. 💠 کودک کاری انجام می دهد مثلاً لیوانی را می شکند، والدین چه واکنشی نشان می دهند؟ واکنش و احساسِ پشت آن از طرف والدین، بسیار مهم است نه کلامی که به زبان می آورند. ✅ شاید در ظاهر و در کلام بگویند که: شکست فدای سرت بیا عزیزم یک لیوان پلاستیکی بهت میدم برو تمرین کن ولی در دلش آشوب است و زمین و زمان را فحش می دهد که ای وای لیوان شکست ، کی میخواد این هارو جمع کنه یا عجب بچه ی بی عرضه ای ✔️ بچه ها گول نمی خورند و از چشمان مادر و احساس او همه چیز را می خوانند. 111 ❤️ @maadar_khoob
✔️ این قدر با بچه ها بحث کلامی نکنید. ⬅️ بچه ی دوساله را می نشانند روی صندلی و یا میگن برو توی اتاقت چند دقیقه به کارهات فکر کن ببین این کارهای تو درسته؟ بعد بیا. خوب بچه هم میگه مامان من رفتم و فکر کردم واقعاً کارهای من خوب نبود ،معذرت می خوام، مادر هم خوشحال می شود و می خندد، کودک هم خوشحال می شود که آخ جون نمی دونم چی گفتم ولی مامان خندید! بعد کودک دوباره کارهایش را تکرار می کند که در این جا دیگر مادر به فهم و شعور کودک شک می کند نه به رفتار خودش. 🔷 کودک تنها چیزی که می داند و می شناسد احساس والدین به خصوص مادر است،برای او فقط خنده وخوشحالی مادر مهم است. 112 ❤️ @maadar_khoob
🔸مدارس هم زوج و فرد شد 🔹وزیر آموزش و پرورش با اشاره به این که با تداوم شرایط موجود آموزش‌ها ترکیبی خواهد بود، گفت: فعالیت مدارس در مناطق کم‌جمعیت به روال عادی و مناطق پرجمعیت به صورت زوج و فرد برگزار می‌شود. ❤️ @maadar_khoob
خانه بایستی محل آرامش وجايي امن برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد ومناقشات وجر وبحث‌ها ودعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند وبهانه گریز نوجوان ازخانواده رافراهم نیاورد. ❤️ @maadar_khoob
س‌ها، جرزنی کردن تو بازی‌ها، خستگی از فرق سر تا نوک پا و ... مدام کودک رو در شرایط تصمیم‌گیری و حل مسئله قرار میده، چیزی که ممکنه تا آخر عمر تکرار نشه. حالا کوچه یا مهد کودک؟! طبیعیه که هر دو با هم ایده‌آله. اکثر مهدها به خاطر ساختار بسته‌ای که دارن اصلا امکان این تجربیات توشون نیست. شما فکر کنید یه بچه سوسک بگیره دستش و با خودش بیاره مهد! احتمالاً فردا مامانش باید بیاد مهدکودک چون خاله رو ترسونده 😉😁 یا مثلاً فکر کنید بچه‌ها با هم دعواشون میشه، خب خاله مهربون سریع مداخله می‌کنه و باقی ماجرا. در حالی که توی کوچه فرصتی مداخله دیگران کمتر پیش میاد (اگه با این ادبیات آشنا نیستید یا الآن کلی سوال دارید، پست‌های قبلی رو بخونید یا برام بنویسید تا دوباره جواب بدم) خب پس نظرِ همایونی بنده اینه که از این جهت قطعاً تعامل با همسالان توی کوچه مفیده و هر چی بیشتر، بهتر! اما چطور جلوی اون آفات رو بگیریم؟ همون‌طور که قبلاً هم گفتم در دوره کودکی ما حق نداریم دنیا رو برای بچه‌ها ناامن کنیم! امنیت باید از سمت منِ مادر، منِ پدر، منِ بابابزرگ و یا به زبون فنی منِ حامی تأمین بشه. مادری که ناظر هست و نه مداخله‌گر قطعاً داره این فضا رو برای کودک تأمین می‌کنه. در مورد تربیت هم زیاد قصدِ صحبت ندارم! چون می‌دونم نظرتون عوض نمیشه 😂 اما در کل اگر تربیتی - یعنی چیزی که به هیچ عنوان نمیشه ازش گذشت - توی بچه‌های محل نمی‌بینید، سخت‌گیری شما مانع رشده. اتفاقاً اختلافات تربیتی خانواده‌ها که مسیر تربیت شما رو منحرف نکنه به نفع همه‌ی بچه‌ها هست. حداقلش اینه که مداوم باید چالش‌های جدید رو تجربه کنن، راه‌حل جدید پیدا کنن و ... یادتونه قدیما که مثلاً یه بچه لوس وسط جمع‌مون بود بعد از یک سال چقدر تغییر کرده بود و خود ماها هم چقدر تعامل کردن با اون رو بهتر یاد گرفته بودیم؟! پی‌نوشت۱: متن رو فارغ از دوران کرونا بخونید! ❤️ @maadar_khoob
🔴 امروز اَمن‌تریم یا دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ ؟!! اواسط دهه‌ی هفتاد بود و من اول راهنمایی بودم. هر روز ساعت حدود ۶.۰۰ صبح ۱۰ دقیقه پیاده می‌رفتم تا به ایستگاه اتوبوس برسم و برم مدرسه و از فوتبال اول صبح جا نمونم! 😁 اون زمان تمام اتوبوس‌ها مال شرکت واحد بود و همه راننده‌ها کارمند دولت. یه روز نمی‌دونم برای چی راننده‌ها اعتصاب کرده بودن و اوضاع خیلی ناجور بود. اگه تو حالت معمول هر ۷-۸ دقیقه یه اتوبوس میومد، اون روز هر ۲۰-۲۵ دقیقه و به همین دلیل تا خِرتناق پُرِ پُر بود!! و طبیعتاً توی ایستگاهی که ما بودیم نمی‌ایستاد. ساعت حدود ۶.۵۰ دقیقه شده بود و زنگ مدرسه ما ۷.۳۰ می‌خورد. منم کلاً ۲۵ تومن پول توی جیبم بود. دقیقا به اندازه کرایه خیابون نبرد بود. ماشین سوار شدم و رفتم چهارراه کوکاکولا، نمی‌دونم چرا تصمیم گرفته بودم هر جور شده برسم مدرسه. از اونجا تا چهارراه آبسردار که مدرسه‌مون بود رو با یه کوله‌پشتی پر از کتاب دویدم. پنج دقیقه قبل از اینکه زنگ بخوره رسیدم مدرسه و یادمه رفتم آب زدم به سر و صورتم. تمام صورتم سرخِ سرخِ سرخ بود ... (الآن توی نقشه نگاه کردم و دیدم این فاصله دقیقاً ۴ کیلومتره 😎) اون زمان تلویزیون دو تا شبکه بیشتر نداشت و شبکه دو، حدود دو ساعت بعد از ظهرها برنامه کودک نشون میداد! فکر می‌کنید دو ساعت قبل از شروع برنامه کودک هر روز چی نشون میداد؟! دو ساعت تمام، تصویر و اسم و فامیل گمشدگان!! بله، حدود ۱۲۰ دقیقه، هر روز تصویر افرادی رو که اون یکی دو روز توی کشور گم شده بودند رو نشون میداد. هر تصویر رو هم اگه یک دقیقه نشون میداد، میشد روزی ۱۰۰-۱۲۰ نفر! اما ماها و خانواده‌هامون خیلی خیلی امن‌تر بودیم ... واقعیت اینه که جامعه‌ی ما نسبت به ۲۰ سال قبل بسیار امن‌تر شده. الآن یک نفر توی کشور گم میشه، مردم تا چند هفته درگیر هستند و فشار روحی رو تحمل می‌کنن. این رو چی جوری میشه تحلیل کرد؟! به نظرم بین امنیت و احساس امنیت، کاملاً تفاوت وجود داره. جامعه در گذشته، ناامن‌تر بود اما احساس امنیت بیشتر بود. امروز جامعه امن‌تر هست اما احساس ناامنی به شدت بیشتره که البته علل مختلفی داره، اما به نظرم مهم‌ترینش به رسانه‌ها و نوع استفاده‌ی ما از رسانه‌ها برمی‌گرده. یه مثال بزنم تا تفاوت این دو تا خیلی بهتر براتون ملموس بشه. یکی، دو ماه قبل رو تصور کنید. کرونا تعداد مبتلایانش شاید به یک سوم امروز هم رسیده بوده. یعنی زیر ۱۰۰۰ نفر مبتلا در روز اما همه به شدت از اون می‌ترسیدیم و سعی در مراقبت بیشتر داشتیم. امروز آمار مبتلایان به کرونا نزدیک به ۳۰۰۰ نفر در روز هست اما انگار ترسمون ریخته و خیلی راحت‌تر همه جا میریم و میایم!! آیا خطر کرونا کمتر شده؟! ظاهراً که اینطور نیست، حداقل شدت ابتلا به هیچ عنوان کمتر نشده. امنیت یه چیزه و احساس امنیت یه چیز دیگه. اینکه چرا امروز احساس ناامنی بیشتری داریم از رسانه گرفته، از شرایط اقتصادی و مدام گرون‌تر شدن اجناس گرفته، از ناامنی‌های اجتماعی گرفته، از اغتشاش و به هم ریختگی اجتماع گرفته، از داعش و ترس از تحریم گرفته، از دلار و سکه و بورس گرفته، از پیج‌ها و کانال‌ها گرفته تا پویا و اخبار و ... تلویزیون رسمی‌مون! بهش فکر کنید که چرا اینجوریه و چرا ما برای استفاده ازش تدبیر نمی‌کنیم؟! ❤️ @maadar_khoob 🔴 بچه‌ها توی کوچه بازی کنن یا نه؟!! شاید اگر دهه‌ی شصت یا هفتاد بود، بازی در کوچه یه موضوع کاملاً بدیهی بود و اصلاً جایی برای فکر و سوال وجود نداشت اما الآن اینطور نیست! (خود این موضوعیه که چرا اینجوری شد ولی الآن محل بحث بنده نیست اما شما حتماً بهش فکر کنید) اکثر افراد وقتی ازشون می‌پرسند چرا نمی‌گذارید کودک‌تون توی کوچه بازی کنه، دو تا دلیل میارن: ⁦1️⃣⁩ بحث امنیت، خصوصاً امنیت جنسی! ⁦2️⃣⁩ تربیت نامناسب در کوچه اولاً بدونیم که هیچ چیزی به اندازه تعامل با همسالان موجب رشد بچه‌ها نمیشه. بچه‌ها در بازی‌هاشون، قهر و آشتی‌هاشون، دعواهاشون، بگو مگوهاشون و ... چیزهایی رو یاد می‌گیرند و مهارت‌هایی بهشون اضافه میشه که در حالت معمولی ممکنه تا چند سال طول بکشه و شاید گذر زمان هم نتونه اون یادگیری‌ها رو ایجاد کنه. خیلیا میگن بازی با همسالان برای کودک مفیده اما شخصاً معتقدم به ابعاد دیگرِ رشدی هم کمک می‌کنه و صرفاً مسئله رشد اجتماعی نیست. تجربیات جدیدی که هر روز ممکنه در کوچه و تعامل با بچه‌های دیگه به وجود بیاد، تقریباً ناب و تکرار نشدنی هست. دیدن سوسک، مارمولک، کرم‌های توی خاک، دستشویی پرنده‌ها، بالا رفتن از درخت برای توت خوردن، برخورد محکم توپ توی صورت، دعوا سر اینکه چرا از جلوی خونه ما رد شدی، دوچرخه بازی و زمین خوردن، زخم و زیلی شدن به خاطر شیرجه زدن روی آسفالت یا کشیده شدن به درخت، دنبال گربه کردن، زیر ماشین رفتن برای در آوردن توپ، دفاع از بچه‌های کوچیکتر تو بازی، کثیف شدن هر روزه‌ی لبا