eitaa logo
مادر خوب
110.5هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
212 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bD3q.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر خوب
حال چگونه از "دیدن" برای کار با کودک استفاده کنیم یعنی وارد بحث دانایی و روش می شویم. در بچه هایتان
در نظر بگیرید بچه از صبح که از خواب بلند می شود تا شب که می خوابد، کارهای مختلفی انجام می دهد، دست و صورت می شوید، صبحانه می خورد، بازی می کند، غر می زند، خرابکاری می کند و غیره تا آخر شب فرض می کنیم 100 تا کار مختلف انجام می دهد. از این کارها 50 تا کار بچه خوب است و در منطقه ی سبز است یعنی کودک کارش را درست انجام می دهد؛ وقتی کودک کار خوب می کند واکنش شما چیه؟ یا هیچ واکنشی نشان نمی دهیم. حالا 45 کار کودک خیلی بد نیست خیلی خوب هم نیست، در منطقه ی زرد است، این کارها ضد ارزش ها نیستند، در حد سهل انگاری، بی دقتی، بی توجهی و فراموشی و غیره هستند. چون ما می خواهیم فرزندمان بی نقص بار بیاید، دائم نگاه می کنیم که کجا خطا می کند، تذکر بدهیم و یک زخم زبون هم بزنیم که به غیرتش بربخورد بلکه آدم شود. 5تا کار هم در منطقه ی قرمز هستند چون عبور از ارزش ها است. زندگی باید نظام ارزشی داشته باشد. تا ارزش های ما در زندگی برای ما شفاف نباشند، مهارت ها به درد نمی خورند. زندگی بدون نظام ارزشی به هیچ دردی نمی خورد. کودکی که در فضایی رشد می کند که نظام ارزشی ندارد، درست و سالم رشد نمی کند. پس ارزش های زندگی تان را بشناسید و مشخص کنید چون زندگی بدون چهارچوب ارزشی، ارزش زندگی کردن ندارد. بچه ها باید ارزش ها را یاد بگیرند. ما در زندگی خط قرمزها داریم. از خط قرمز اگر رد شوی تنبیه می شوی، واکنش می بینی چون پای ارزش درمیان است. ما سر ارزش با بچه ها معامله نمی کنیم، ثابت و پررنگ ولی بدون خشونت جلوی او می ایستیم. ارزش ها آموختنی نیستند بلکه کودک از اول زندگی خود بخود آن ها را از ما فرامی گیرد. پس اول باید خود ما به عنوان والدین ارزش های خود را بشناسیم و اجرا کنیم. وقتی پدر و مادری عصبانی می شوند، هرچه بد و بیراه از دهانشان بیرون می آید و می گویند،چگونه می توانند به فرزندشان بگویند: «عزیزم حرف بد نزن. زشته» پدر و مادر و در کل هر آدمی حق دارد که عصبانی شود یا دعوا کند اما می توانند خیلی موءدب و بدون حرف زشت این کار را کنند. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت31} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
در نظر بگیرید بچه از صبح که از خواب بلند می شود تا شب که می خوابد، کارهای مختلفی انجام می دهد، دست و
اگر کودک از خط قرمز خارج شود، باید واکنش نشان بدهیم اما بدون خشونت. کودک آخر شب با خودش حساب می کند، "درست مثل خود ما بزرگترها" که این حساب و کتاب را آخر شب با خودمان می کنیم که این مهمترین شخصیت های زندگی من یعنی پدر و مادرم به خصوص مادر، 50 تا از کارهای منو خیلی ندیدند پس حساب نیست اما 45 دفعه خیلی ناراحتشون کردم، مامان یه چیزهایی گفت، بابا دعوا کرد، وای من این دوتا رو خیلی اذیت کردم. 5 بار هم که آخ آخ صدای مامانمو درآوردم بدجوری اذیتشون کردم، من از صبح تا شب فقط این هارو اذیت می کنم وای «من خیلی بچه ی بدی هستم». خوب بچه ی بد چی کار می کنه؟ معلومه کار بد می کنه، از خودش ناامیده، دائم این درک را از خودش دارد که من بدم، یکی از علامت هایش هم عذرخواهی زیاد است. بچه در اثر واکنش های تند والدین برای آن 45 کار، این درک را از خودش پیدا می کند که من اصلاً اضافه هستم، این ها من رو نمی خوان چون من بچه ی بدی هستم. حالا این حالت غیر از آن بی شعورها و نفهم ها است که به بچه می گوییم و این قضاوت خود بچه است که من از صبح که بلند میشم هی مادر از دست من جیغ زد و هی حرص خورد، من بمیرم که این خدای من این همه چیز من از دست من اینقدر اذیت نشه!! کودک از بدو تولد این تحلیل های احساسی را دارد، این تحلیل ها اصلاً عقلانی نیستند بلکه کاملاً احساسی هستند. کودک از بدو تولد این درک را از خودش دارد که من بدم، هی جام رو خیس می کنم، گریه می کنم و ... تو خوبی که به من می رسی و تر و خشکم می کنی. « من بدم – تو خوبی » حالت اول در تحلیل رفتار متقابل است. مرحله ی احساس گناه است. کودک با احساس گناه به دنیا می آید، من بدم چون فقط تو را اذیت می کنم. کودک که پی پی می کنه چه جوری او را می شوئید؟ اگر با احساس بد این کار را بکنید، اّه ه ه از صبح تا حالا این دهمین باره چه خبرته!!! کودک با خودش این درک را پیدا می کند که "آخ من کیف کردم پی پی کردم ولی تو منو شستی زجر کشیدی" درک تو خوبی، من بدم از نوزادی می آید. (ادامه دارد....) ؟ {قسمت32} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
اگر کودک از خط قرمز خارج شود، باید واکنش نشان بدهیم اما بدون خشونت. کودک آخر شب با خودش حساب می کند،
پدر و مادرهایی که عصبی هستند و خشونت دارند و بچه را اذیت می کنند، بچه این درک را پیدا می کند که: "من که بد بودم ولی حالا تو هم بدی. تو هم منو اذیت می کنی." این حالت وقتی ادامه پیدا می کند وقتی کودک راه افتاد دچار حالت لجبازی می شود و می گردد تا یک چیزی پیدا کند و مادرش را بچزاند و حرص دهد، بعد کودک دوباره من بدم اش تقویت می شود و دچار احساس گناه می شود و وارد یک چرخه ی مخرب می شود. پس این حالت « من بدم – تو بدی » است. حالت دیگر اگر خشونت ها از یک حدی بگذرند حالت « من خوبم – تو بدی » به وجود می آید. زمانی که خشونت ها با رفتار بچه در هماهنگی نیست. این حالت بیشتر در مناطق حاشیه و محروم و کودک آزاری و تنبیه های شدید بدنی و ..... به وجود می آید و از عوامل ایجاد درک مظلوم است. این حالت خطرناک است درک مظلوم هم اگر به این حد برسد خطرناک است و زیر بنای جرم و جنایت است. تمام مجرمین این زیربنا را دارند و می خواهند انتقام بگیرند. بهترین حالت، « من خوبم – تو خوبی» است. چه جوری به فرزندمان نگاه می کنیم؟ به عنوان یک مجرم بالفطره، "این بچه ذاتش خرابه، ولش کنم زندگی را بهم ریخته" "باز تو چی کار کردی؟؟؟" "نیم ساعته صداش در نمیاد حتماً یه جایی داره خرابکاری می کنه، امکان نداره این ساکت باشه" وقتی با نگاه خرابکار به فرزندمان نگاه می کنیم، او هم خرابکار بار می آید. عکس این حالت هم صادق است مثل: "این بچه ی من اونقدر ساکته اصلاً جنب نمی خوره" خب بنده ی خدا اگر بچه هم بخواد که یک تکانی بخوره دیگه با این حرف ها از جایش تکان نمی خوره؛ چون این جوری دیده شده، خودش نیست. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت33} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
پدر و مادرهایی که عصبی هستند و خشونت دارند و بچه را اذیت می کنند، بچه این درک را پیدا می کند که: "من
بیاییم بر پایه ی باورهای جدید، یک نگاه جدید به کودک خود کنیم و نحوه ی دیدنمان را عوض کنیم. ببینیم که بچه ی ما کار مثبت می کند، همان کار خوب و مثبت او را ببینیم به جای این که صرف کارهای منفی را ببینیم. یاد بگیریم کارهای کودک را توصیف  کنیم، تفسیر نکنیم. کاری که انجام داده را می بینیم و توصیف می کنیم و واکنش نشان می دهیم. نگاه و واکنش ما مهم است. مثل: "عزیزم یک لیوان آب به من بده"، کودک این کار را انجام می دهد......"آخی الهی قربون دستت برم اگه تو نبودی من چی  کار می کردم" نه این که بگیم "فرشته ی من بی نظیر من اصلاً تو دنیا مثل تو نیست" یا این که از فرزندمان می خواهیم که از بالکن دوتا سیب زمینی بیاورد، شب هم که پدرش آمد ندا را می دهیم که پدر سر شام بگوید: امشب غذا یک جور دیگه است عجیب خوشمزه شده، و بعد مادر بگه که : آخه تو نمی دونی چرا، چون سیب زمینی اش را مثلاً سهیلا آورده، اِه عجب می بینم اصلاً  مزه ی غذا چه خوشمزه شده. نه این که نمی دونی سهیلا چه خانمی شده، بی نظیر، اگه تو دنیا یک ملکه بخوان انتخاب کنند، سهیلا را باید انتخاب کنن، چرا؟ چون دو تا سیب زمینی آورده!!! این حالت خود شیفتگی ایجاد می کند. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت34} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
بیاییم بر پایه ی باورهای جدید، یک نگاه جدید به کودک خود کنیم و نحوه ی دیدنمان را عوض کنیم. ببینیم که
کار خوب فرزندمان را ببینیم. مشکل ما این نیست که این کار را نمی کنیم بلکه مشکل ما این است که اصلاً کار خوب نمی بینیم. مثل لیستی که برای حرف های بد و خوب تهیه کردید یک لیست هم از کارهای خوب فرزندتان تهیه کنید و ببینید که اصلاً می توانید کار خوب در فرزندتان ببینید و بررسی کنید که چندتا کار خوب می بینید و چندتا کار بد. یک مادری قسم می خورد که دو هفته است که دنبال بچه ام می کنم که یک کار خوب پیدا کنم، نمیشه!! به اوگفتم توی این دو هفته فرزندتون جیش کرده یا نه؟ گفت بله، گفتم کجا جیش کرد؟ رفت دستشویی یا توی هال و مبل جیش کرد؟ مادر گفت: نه بابا رفت دستشویی، 10 سالشه دیگه گنده شده گفتم: خب این یک کار خوب، قربونش هم می رفتی. ما کار خوب را وظیفه می دانیم و اصلاً آن را نمی بینیم. در سلسله مراتب اجتماعی نیز همین گونه هستیم همسر، کارمند، شاگرد و غیره را هم نمی بینیم. رسالت ما این شده که مچ بگیریم. پس مچ بچه هاتون رو موقع انجام کار خوب بگیرید مثل وقتی که ظرفی را سرجایش گذاشت یا کفش هایش را جفت کرد، واکنش های هیجانی خلاق از خودتان نشان دهید و کارش را توصیف کنید و دائماً روی یک کار نایستید بلکه کارهای جدید پیدا کنید تا کودک متوجه شود که اگر توجه می خواهد باید رشد کند. بحث خودپنداره و خودایده آل را یکبار دیگر مرور کنید، این فاصله باید متعادل باشد. بچه باید بداند که اگر می خواهد نظر مادرش را جلب کند باید کار خوبش را زیاد کند و حتماً می کند چون بچه ها زود متوجه می شوند که قضیه چیست. ما هر وقت مسئول بودیم، مقصر شدیم؛ هیچ وقت به ما اجازه نداند که جبران کنیم. ما را همیشه به چشم گناهکار دیده اند. پس نگاهمان را عوض کنیم، کار خوب را ببینیم، توصیف کنیم و یک واکنش جذاب و بعد عبور کنیم نه اینکه تا آخر عمر بچه بیاد و بگه ببین مامان دارم میرم دستشویی جیش کنم ها!!!!!!!!!!! پس شما واکنش هایتان را تنظیم کنید تا کودک مجبور شود چیز جدید برای جلب توجه شما پیدا کند. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت35} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
کار خوب فرزندمان را ببینیم. مشکل ما این نیست که این کار را نمی کنیم بلکه مشکل ما این است که اصلاً کا
کارهای نه چندان بد بچه ها را نبینید. این قدر اصرار نکنید که اشتباه بچه ها را ببینید. اجازه بدید که اشتباه کنند. مگر خود ما اشتباه نمی کنیم؟ یکی از بزرگترین مسائل جوانان امروز این است که به خودشان اجازه ی اشتباه نمی دهند و با کوچکترین اشتباه داغون می شوند. همه ی ما اشتباه می کنیم اما مهم واکنش بعد از انجام آن است. بعد از هر اشتباه چه بلایی سر خودتان می آورید؟چون به شما اجازه ی اشتباه کردن داده نشده ولی شما به بچه هایتان اجازه ی اشتباه بدهید، حتی بارها و حتی نبینید. کودک سهل انگاری می کند کمی تأمل کنیم، سریع نیش نزنیم. ما دائماً نگران این هستیم که نکنه بچه عادت کنه چون می خواهیم یک موجود بی عیب و نقص تربیت کنیم. مگر همه ی ما و شما بی عیب و نقص هستیم؟ مشکل از این جا شروع می شود که ما بهترین را می خواهیم، فرزند ما نباید کوچکترین اشتباهی بکند. چرا از عادت شدن می ترسیم؟ چون ما یک پیش فرض هایی کاملاً ذهنی برای خودمان می گذاریم که بعد این پیش فرض ها مانع می شوند که عامل شویم. دائم در حال این پرسش هستیم که "اگر این کارها رو کردم و او بدعادت شد، بعدش چی؟" تا به حال یک نفر را ندیدم که بیاید و بگوید: کارهایی که توی کلاس گفتید را انجام دادم و بچه ام به آن ها عادت کرد. در جلسه ای مادری تعریف می کرد، روزی که برای مشاوره پیش سلطانی آمدم زندگی ام جهنم بود چون از پی پی بچه بدم می آمد و من و فرزندم به خاطر نظافت تحت فشار بودیم، تنها چیزی که من از سلطانی یاد گرفتم این بود که بابا پی پی چیز خیلی بدی نیست و حتی میشه با آن بازی کرد، از وقتی این مسئله را رها کردم زندگیم بهشت شد حالا هم فرزندم هرکاری می کنه با خودم می گم از پی پی که بدتر نیست بذار بکنه! خب بچه ام هم حالش خوب است. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت36} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
کارهای نه چندان بد بچه ها را نبینید. این قدر اصرار نکنید که اشتباه بچه ها را ببینید. اجازه بدید که ا
۹۵ درصد از کارهای بچه ها در منطقه سبز و زرد است منطقه سبز کارهای خوب منطقه زرد کارهای نه خوب نه بد و بدون خطر مثلا بازی با وسایل خونه، خرابکاری ، بازی با غذا و... کارهای منطقه ی زرد را نبینید ولی کارهای قرمز را ببینید چون ارزش ها شوخی بردار نیستند و بدون خشونت واکنش نشان دهید. کودک خودش را بررسی می کند 50 تا کار کردم در منطقه ی سبز، عجب مامان و بابا کیف کردند و ذوق کردند، من اون هارو خوشحال کردم، این جا است که عزت نفس می آید. منطقه ی زرد را هم که کسی ندید پس ولش کن؛ 5 تا هم که آخ آخ خیلی ناجور بود اما بیشتر وقت ها من مامان و بابا رو خوشحال کردم پس من بچه ی خوبی هستم، و بچه خوب میره دنبال کارهایی که والدینش را خوشحال کند. کار بچه ها مثل شاخه ی گل است ما شاخه ی گل را تزئین نشده به کسی نمی دهیم. کار بچه ها را بگیرید، تزئینش کنید و روبان ببندید و به خودشان برگردانید. بعد خودشان برای گرفتن این گل های قشنگ سعی می کنند که دائم به شما شاخه گل بدهند و گل تزئین شده بگیرند که به این ترتیب در یک چرخه ی مثبت می افتید. پس این چگونه دیدن بچه ها است که به آن ها یاد می دهد بعداً چگونه دیده شوند و چگونه جلب نظر کنند. (ادامه دارد) ؟ {قسمت37} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
۹۵ درصد از کارهای بچه ها در منطقه سبز و زرد است منطقه سبز کارهای خوب منطقه زرد کارهای نه خوب نه بد و
🔹مروری بر گذشته در جلسات قبل گفتیم که شخصیت از سه عامل تشکیل می شود: 1- فردیت یا خود 2- تصور از خود یا خودپنداره 3- انتظار از خود یا خود ایده آل. که مجموعه ی این سه عامل "رفتار" را می سازند. اگر تصور از خود و انتظار از خود واقعی باشد، شخصیت واقعی خواهد بود. و اگر تصور و انتظار از خود واقعی نباشد، شخصیت غیرواقعی و نامتعادل خواهد بود. گفتیم شخصیت واقعی یعنی شخصیت مطلوب؛ به معنی آن شخصیتی که ما طلب می کنیم و آن را می خواهیم؛ و شخصیت نامطلوب آن شخصیتی است که ما آن را نمی خواهیم. همچنین در مورد دیدن و دیده شدن صحبت کردیم. این که کودک در محیط خانه چگونه دیده می شود و کودک چه چیزهایی را می بیند. پس دوتا مسئله است؛ یکی این که کودک توسط والدینش چگونه دیده می شود، که در مبحث پیش مفصل راجع به آن صحبت کردیم و بررسی کردیم که با نگاه و تفکر مثبت می بیند یا با نگاه و تفکر منفی و نگاه به منفی های کودک است یا به مثبت های کودک. و دوم این که کودک چه چیزهایی می بیند، در محیط زندگی چشمان کودک ما چه چیزهایی می بیند؟ رفتار والدین با هم و رفتار والدین با کودک و نظام ارزش های خانواده ..... به یک نکته دوباره اشاره می کنم که تمام این مباحث را کلی نگاه کنید و تمرین کنید، ما چون مجبور هستیم که جلسه به جلسه راجع به این موضوع ها صحبت کنیم آن ها را جزء به جزء کرده ایم ولی شما این مطالب را به صورت کلی بررسی کنید. چون کودک یک مجموعه است یعنی وقتی می خواهید روی موضوع شخصیت کار کنید نمی توانید فقط صرف روی موضوع دیدن تمرکز کنید بلکه احترام به جسم، اقتدار، امنیت، خشونت و غیره را همه با هم ببینید و بررسی کنید و مدنظر داشته باشید و تمرین کنید. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت38} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
🔹مروری بر گذشته در جلسات قبل گفتیم که شخصیت از سه عامل تشکیل می شود: 1- فردیت یا خود 2- تصور از خ
آیا شما قادر به هدایت جت بوئینگ 747 هستید؟ آیا قادر به جراحی قلب باز هستید؟ آیا شما می توانید یک کتاب فلسفه ی ژاپنی را به فارسی ترجمه کنید؟ سه تا سوال از شما کردم سه تا "نه نمی توانم" از شما گرفتم. در این مبحث با این جواب ها خیلی کار داریم. حال می رویم سر اصل مطلب، یک مفهوم دیگر شخصیت، رشد اجتماعی و اعتماد به نفس و عزت نفس است. در این مبحث می خواهیم اعتماد به نفس و عزت نفس را تمرین کنیم. پس وقتی می گوییم شخصیت مطلوب یعنی کسی که اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارد. و وقتی می گوییم شخصیت نامطلوب یعنی کسی که اعتماد به نفس و عزت نفس پایین یا متزلزلی دارد. این دو عبارت خیلی برای شما آشناست و تقریباً با هر مادری صحبت می کنم گله دارد که اعتماد به نفس فرزندم پایین است و می خواهم که بالا برود. اولین جلسه کودک آرزوها را به یاد دارید؟ بیشترین ویژگی هایی که شمردید بیشتر روی اعتماد به نفس تأکید داشتید و کمتر کسی به ویژگی های عزت نفس اصرار می کند. زیربنای شخصیت اعتماد به نفس و عزت نفس است. اعتماد به نفس در حوزه ی مهارت ها است. اعتماد به نفس یعنی دیدن توانایی ها و اعتماد به توانایی ها. عزت نفس در حوزه ی ارزش ها است، یعنی دیدن منزلت، مقام و جایگاه انسان در هستی. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت39} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
آیا شما قادر به هدایت جت بوئینگ 747 هستید؟ آیا قادر به جراحی قلب باز هستید؟ آیا شما می توانید یک کت
بحث زن بودن و مادر بودن را به یاد دارید؟ گفتیم مادر بودن یک منزلت است و زن بودن یک مهارت است؛ مادر بودن در حیطه ی عزت نفس و منزلت است و از ارزش ها می آید. در حالی که بچه داشتن از مهارت ها است و در حیطه ی اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس و عزت نفس مکمل یکدیگرند. اصل عزت نفس است نه اعتماد به نفس. من در اول مبحث سه تا سوال کردم و شما در جواب هر سه سوال جواب دادید" نمی توانم" . نمی توانم یعنی ناتوان هستم و این نشان دهنده ی عزت نفس پایین و هم اعتماد به نفس پایین است. و نشان دهنده ی پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس کل جامعه ی خانم های ایرانی است. شما اقرار به ناتوانی کردید. من می توانستم 50 تا سوال دیگر از شما کنم که جوابش نمی توانم می بود.از این که این قدر ناتوان هستید احساس حقارت نمی کنید؟ یکی از حاضرین: خوب دلیل نداره که ما همه ی مهارت ها را یاد بگیریم. استاد سلطانی: من اصلاً صحبت این را نکردم که چه مهارت هایی دارید؟ من سوال کردم که توانایی دارید، می توانید، شما هم گفتید نه ! یعنی القاء ناتوانی. این درست همان کاری است که با بچه هایمان می کنیم."عزیزم بذار زمین، نمیتونی!!" حاضرین: سوال شما در مورد آینده بود؟ استاد سلطانی: نه اصلاً دقیقاً برای همین لحظه ی حال است و جواب هر سه سوال من باید این باشد: "بله من می توانم" با قدرت همین الآن. از من بپرسید، که جراحی قلب می توانی انجام بدهی؟ جواب می دهم که بله می توانم خیلی هم با قدرت می گویم بله می توانم، خوب طبیعتاً می گویید پس انجام بده، خیلی ساده است جواب می دهم "بلد نیستم" . بلد نبودن چه ربطی به نتوانستن دارد؟ مگر کسی که جراحی قلب می کند با شما متفاوت است؟ مگر به جای دو دست و دو پا و دو چشم، چهار چشم و دست و پا باید داشته باشد؟ تونایی چه ربطی به بلد بودن دارد؟ این همان موضوعی است که من به آن می گویم بحران مفاهیم. همه چیز را با هم قاطی می کنیم. ما بلد نبودن را با ناتوان بودن یک جا می بینیم. در نتیجه وقتی که کودکمان بلد نیست به او القاء ناتوانی می کنیم. من می توانم همه ی این کارها را که گفتم حتی بالاترش هم را انجام بدم. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت40} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
بحث زن بودن و مادر بودن را به یاد دارید؟ گفتیم مادر بودن یک منزلت است و زن بودن یک مهارت است؛ مادر ب
استعدادها به همه داده شده و هیچ تفاوتی در استعدادها بین انسان ها نیست، پس چرا این قدر ابراز عجز و ناتوانی می کنید. همه ی ما انسان ها استعداد همه کاری داریم، محیط رشدمان مناسب نبوده، بلد نیستیم، یاد می گیریم انجام می دهیم؛ بله می توانیم یاد بگیریم. اگر فرصت نداریم دلیل نمی شود که خودمان را ناتوان بدانیم. ناتوانی برمی گردد به عزت نفس و اعتماد به نفس پایین. بچه ها خودشان به ما می گویند که «من می توانم ولی بلد نیستم» اما ما اصرار داریم که نخیر نمی توانی، پس دقت کنید و ببینید که کجا داریم پایه های عزت نفس را در کودک سست می کنیم. دنبال مقصر نیستیم شما هم نگردید، خودمان را هم سرزنش نکنیم، این مسئله از یک سالگی کودک شروع می شود، برای من، شما و برای همه ی ما این مسئله وجود داشته ولی بعضی بچه ها به خصوص در روستاها از سه یا چهار سالگی فرصت دارند که در باغ و مزرعه و..... خودشان را پیدا کنند ولی بچه های آپارتمان محکوم به این هستند که زیر ذره بین مادر و پدر باشند. ذره بین تو دستمان گرفتیم و مرتب در حال دیدن ناتوانایی های کودک هستیم. حالا اگر کودک پافشاری کند به او برچسب سرتق و پررو می زنیم، از رو نمی ره، خیره است، کم نمیاره و ...... کودک براساس نظام خلقت و آفرینش عمل می کند این ما هستیم که منحرفش می کنیم. پس عزت نفس از دل ارزش ها و اصول بیرون می آید. حال برپایه ی این ارزش ها من چه وضعیتی دارم؟ آیا عزت دارم یا ذلت دارم؟ عزت از عزّ می آید به معنای ارجمندی، گرانمایه ای، جلال، شکوه. ذلت از ذل می آید به معنای حقارت، بی ارزشی و پستی. در مقابل عز می گوییم عزت، عزیز و در مقابل ذل می گوییم ذلت، ذلیل. چه قدر به بچه ها می گوییم ذلیل شده؟ چه قدر می شنویم که ذلیل بشی الهی یا ذلیل شده؛ ولی هیچ وقت نمی گوییم الهی عزیز بشی یا عزیزشده، برو که انشاء... عزیز بشی؛ نمی گوییم عزیز مرده می گوییم ذلیل مرده. (ادامه دارد...) ؟ {قسمت41} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob
مادر خوب
استعدادها به همه داده شده و هیچ تفاوتی در استعدادها بین انسان ها نیست، پس چرا این قدر ابراز عجز و نا
دوران کودکی دورانی است که ما به بچه هایمان یاد می دهیم که چگونه عزت را انتخاب کنند نه ذلت را و حاصل این کار عزت نفس است. در زمینه ی عزت نفس بسیار کتاب داریم اما یادتان باشد که این کتاب ها عزت نفس ایجاد نمی کنند این کتاب ها روش را به ما نشان می دهند و این خود ما هستیم که باید عمیقاً روی عزت نفس کار کنیم و آن را به دست آوریم. ما در یادگیری با دو مسئله مواجه هستیم: 1- باید برویم و تحقیق کنیم و وقت بگذاریم و به دست آوریم 2- نه تحقیق کنیم و وقت نگذاریم و فقط تقلید کنیم و کلید بگیریم. امکان ندارد عزت نفس را با کتاب بخواهید در بچه هایتان بسازید؛ عزت نفس برپایه ی اعتقادات و ایمان و تحقیق خود فرد به وجود می آید. این طور نیست که من به شما کلید و راه حل بدهم و چندتا کتاب معرفی کنم بعد شما مطمئن شوید که بچه هایتان عزت نفس پیدا کردند. برای به دست آوردن عزت نفس باید به آن برسیم، ایمان آوریم و به آن معتقد شویم بعد روش های به دست آوردن اعتماد به نفس را می توانیم در حیطه ی اهمیت و مهارت به دست آوریم. حاضرین: باورها در کجای این ساختار قرار می گیرند؟ استاد: باورها در سه حیطه ی بالای ساختار هستند. در کل نظام باورها از حیطه ی اهمیت به بالا است و عزت نفس هم در باورهای ما است. ما اصلاً باور نداریم که عزت نفس داریم. چه قدر عبارت من بدبخت هستم را می گوییم؟ چه قدر بارها و بارها خودمان را در بن بست دیده ایم؟ چه قدر دچار این حالت شده ایم که اصلاً چرا من بدنیا آمده ام؟ من به چه دردی می خورم؟ و هیچ وقت نتوانستیم به این شکل نگاه کنیم که من بدنیا آمده ام چون مأموریت دارم. می توانم مأموریتم را نبینم و اجرا نکنم و سقوط کنم به مراحل پایین ساختار و مخروط؛ و می توانم مأموریتم را ببینم و بالا بروم به سمت اصل و عزت نفس. عزت نفس یعنی من وظیفه ای دارم، من انتخاب شده ام، آمده ام و کاری باید انجام بدهم؛ می توانم انجام ندهم؛ حالا وقتی وارد مبحث مسئولیت شدیم می بینیم که از کودکی این حالت چگونه به وجود می آید. ما راجع به روش به دست آوردن عزت نفس صحبت می کنیم اما باور آن باید در خود شما به وجود آید. (پایان) ؟ {قسمت42} [مباحث کودک متعادل] ❤️ @maadar_khoob