میترسم» (بحارالأنوار، ج 6، ص 218)
آری باطن و حقیقت برزخیِ قبر هر کسی یا باغی از باغهای بهشت است یا چاهی از چاههای جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منکر و نکیر از عقبههای بس خطرناک قبر است که کسی را از آنها گریزی نیست؛ مگر اینکه ایمان و عمل صالح را پیش از خود فرستاده باشد. روایت شده است: قبری را میکندند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) با شتاب به سوی آن رفتند و به شدت گریستند؛ به حدی که خاک از اشک ایشان تر شد و به یاران خود فرمودند: «إِخْوَانِی لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا» ؛ «برادران من! برای همانند آن مهیا شوید» (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465.)
توصیه هایی در باب فشار قبر
توصیههای بسیاری که در روایات شده است که میت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن مدتی او را در کنار قبرش نگاه دارید و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، همگی برای کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقیقت آن برای ما روشن نیست. اجمالاً میتوان گفت: انسانی که از دنیا رفته است، به دلیل انس به دنیا و ناآشنایی به عالم برزخ ونظام جدید، فشار قرار میگیرد.
سؤال منکر و نکیر نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «یَجِیءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَی الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا کَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ یَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْیَابِهِمَا وَ یَطَئَانِ فِی شُعُورِهِمَا. فَیَسْأَلَانِ الْمَیِّتَ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ قَالَ فَإِذَا کَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّی وَ دِینِیَ الْإِسْلَامُ فَیَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی خَرَجَ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِی فَیَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَیَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا وَ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی الْجَنَّةِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا وَ إِذَا کَانَ الرَّجُلُ کَافِراً دَخَلَا عَلَیْهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَیَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّکَ وَ مَا دِینُکَ وَ مَا تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ الَّذِی قَدْ خَرَجَ مِنْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ فَیَقُولُ لَا أَدْرِی فَیُخَلِّیَانِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الشَّیْطَانِ فَیُسَلِّطُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِینَ تِنِّیناً لَو ْ أَنَّ تِنِّیناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِی الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَی النَّارِ وَ یَرَی مَقْعَدَهُ فِیهَا»؛ «دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامی که دفن میشود، میآیند؛ در حالی که صدای آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقی سهمناک و خیرهکننده است، در این حال زمین را با دندانهای خود زیر و رو میکنند و موهای خود را میکشند؛ پس از میت میپرسند: پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟
اگر او مؤمن باشد، میگوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من. آنان به او میگویند: درباره مردی که از برای پشتیبانی شما بیرون آمده چه میگویی؟ میگوید: آیا از محمد(صلی الله علیه وآله) پیامبر خدا میپرسید؟ میگویند: شهادت بده که او پیامبر خدا است. او میگوید: شهادت میدهد که او پیامبر خدا است.
مهمترین امری که باعث میشود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) و خاندانش، سرمایهای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله میباشد
[بدین ترتیب او از آزمون سربلند بیرون آمد و آنگاه] به او میگویند: بخواب! خوابی که در آن رویایی نیست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه میدهند و برای او، دری به سوی بهشت باز میکنند و او جایگاهش را میبیند.
اما اگر او کافر باشد، بر او وارد میشوند؛ در حالی که شیطان چونان دودی در کنار دیدگان او نشسته است. از او میپرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ درباره این شخص که برأی پشتیبانی شما بیرون آمده چه میگویی؟
میگوید: نمیدانم! [در این هنگام] بین او و شیطان را خالی میکنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط میسازند که اگر یکی از این مارها در زمین نفس بکشد، هرگز درختی نخواهد رویید. و دیدگان او را به سوی آتش میگشایند و او جایگاه خود را در آن میبیند» (کافی، ج 3، ص 236.)
آری برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراک آن عاجزیم. آنچه ما میبینیم قبری است در دورن زمین؛ اما حقیقت آن برای ما روشن نیست. این قبر یا ب
اغی از باغهای بهشت است و آن برای انسانهایی است که در دنیا بهشتی زندگی کردند، یا چاهی از چاههای آتش و آن مخصوص انسانهایی است که زندگانی جهنمی داشتهاند و این بهشت و دوزخ برزخی که غیر از بهشت و دوزخ قیامت است، برای ما مکشوف نیست و پس از مرگ عیان میشود.
اما مهمترین امری که باعث میشود، قبر برای ما، نه تنها جایگاه تنهایی و وحشت نباشد؛ بلکه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ایمان و عمل صالح است که محبت پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) و خاندانش، سرمایهای بس عظیم برای طول سفر و از جمله این مرحله میباشد.
در شب اول قبر، نکیر و منکر با انسانها به چه زبانی صحبت میکنند؟
شیخ صدوق مینویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».
به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛از رخدادهاى مهم و حتمى عالم برزخ سؤال دو فرشته «نکیر» و «منکر» است. از روایات و گفتار متکلمان اسلامی بر میآید که سؤال نکیر و منکر حقیقتی غیر قابل انکار است. شیخ صدوق در این باره مینویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».1
روایات در اینباره فراواناند؛ از جمله امام جعفر صادق(ع) فرمود: «هر کس سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست: معراج، سؤال قبر و شفاعت».2 همچنین نقل شده است: امام سجاد(ع) در هر جمعه در مسجد رسول خدا(ص) مردم را موعظه میفرمود و از جمله مواعظش این بود: «اى فرزند آدم! اجل تو سریعترین چیزها به سوى تو است و نزدیک است تو را دریابد و ملک الموت روح ترا قبض کند و به سوى منزلِ تنها بروى، پس روح ترا به سوى تو برگردانند و منکر و نکیر براى سؤال و امتحان سخت تو بیایند همانا اول چیزى که از تو سؤال کنند از دین تو است که به آن معتقد بودهاى و از کتاب تو است که آنرا تلاوت کرده و از امامی است که ولایت او را اختیار نموده و میپرسند از عمر تو که در چه چیز فانى کردى و از مال تو که از کجا کسب، و در چه راه مصرف نمودى، پس عذر خود را بگیر و براى جواب آماده شو».3
درباره کیفیت و چگونگی سؤال در قبر -مانند اینکه به چه زبانی صحبت میکنند- چیزی صریحی در روایات بیان نشده است، اما به طور اجمال باید گفت:
1. برخی معتقدند که در قبر از هر شخصی، با زبان اصلی آن شخص سؤال و جواب خواهد شد.4 حتی اگر این نظریه را نپذیریم ولی مسلم است که این گفتوگو به شیوهای انجام خواهد شد که درک متقابل وجود داشته باشد.
2. گروهی نیز احتمال دادهاند که سؤالات قبر به این صورت نیست که با زبان و الفاظ مادی از ما بپرسند، پروردگار و پیامبر تو کیست و ما اسم آنرا بگوییم، بلکه در عالم قبر قوای مثالی انسان به کار میافتد؛ یکی از مهمترین چیزهایی که به کار میافتد حافظه مثالی انسان است، و وقتی حافظه مثالی به کار میافتد تمام زندگی شخص و باورهایی از اعماق وجود انسان پیش چشم او میآید. و وقتی این دو ملک از انسانها سؤال میکنند، میخواهند آن چیزی که در عمق وجود آنها در مورد خدا شکل گرفته است، را بدانند.
به دیگر سخن؛ در قبر، زبان حال وجود دارد، نه زبان قال، چنانچه در روایات به این مطلب اشاره شده است، پیامبر خدا(ص) میفرماید: «هنگامى مرده در قبر گذاشته میشود، قبر به او میگوید: واى بر تو اى فرزند آدم! چه چیزى تو را نسبت به من فریب داد؟ آیا نمیدانى من سراى فتنه، سراى تاریکى، سراى تنهایى و خانه کرمهایم، چه چیزى تو را نسبت به من مغرور کرد؟ که تو با آرزوهاى بسیار و کبر و تلاش زیاد بر روى من خرامان میگذشتى، در این موقع اگر مرده از اهل صلاح باشد، گویندهاى بر قبر پاسخ میدهد که: چه میگویى؟ اگر امر به معروف و نهى از منکر کرده باشد، گور میگوید: من در این صورت سبزه زارى میشوم و تن او نورى میشود و روح او به سوى خدا بالا خواهد رفت».5 امام صادق(ع) فرموده است: «قبر را در هر روز گفتارى است، میگوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرمهایم، من قبرم، من مرغزارى از مرغزارهاى بهشت و یا حفرهاى از حفرههاى آتشم».6
3. ممکن است گفته شود: سؤال و جواب با گوش و زبان همین بدن است، ولى در ظرف عالم دیگر، نه در این عالم مادی. و اینکه گفتیم: در بدنِ مثالى است، منافى این سخن نیست. توضیح اینکه؛ روح انسانى، جوهرى است مجرّد و غیر از روح حیوانى است و به مردن انسان فانى نمیشود، بلکه تنها علاقه تدبیرى و تصرف او از این بدن عنصرى قطع میگردد، بنابراین، مانعى ندارد که لذائذ و آلام وارده بر این بدن را درک کند و با اهل و اولاد خود تکلم نماید و عملیاتى که نسبت به بدن او میشود ببیند و سخنانى که در اینباره گفته میشود بشنود و همراه بدن خود حرکت کند، اما نه به این زبان و چشم و گوش و دست و پا و سایر حواس ظاهرى بلکه با مردن، ادراکات روحى شدیدتر میشود و بدون این آلات امور را درک میکند.7
[1]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 58
[2]. روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 501
[3]. شیخ صدوق، الأمالی، ص 503 – 504
[4]. غزالی، سراج الطالبین
[5]. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، ج 1، ص 288 – 289،
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی،ج 3، ص 242
[7]. طیب، سید عبد الحسین، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام، ص 662
در قبرها چه میگذرد؟
________________________________________
مرگ، حقیقتی است ناشناخته که ذهن تمامی انسانهای کره خاکی را گاه به گاه به خود مشغول میسازد. واقعیتی ناشناخته که سۆالات بسیاری را برای آدمی ایجاد میسازد. راهی که باید رفت و طعمی که باید چشید. اولین خانه انسان پس از جان دادن قبر اوست. قبری که میتواند در دل خاک، دریا، کوهستان و ... باشد. حال سۆالی بزرگ ایجاد خواهد شد!! به راستی در قبرها چه میگذرد؟!
________________________________________
این سۆالی است که یافتن پاسخ قطعی آن، شاید، جز با تجربه ممکن نباشد. اما پیشوایان دینی برای آماده ساختن پیروان خود پرده از روی برخی حقایق برداشتهاند و رهنمودهایی برای بهتر مواجه شدن با آن دادهاند.
وقایع اتفاقیه شب اول
بر اساس نصوص برخی روایات میتوان وقوع برخی رویدادها در شب اول قبر را قطعی دانست:
1ـ حضور ملائکه
بررسی مجموع روایات نشان میدهد پس از آنکه فرد در قبر گذاشته میشود دو فرشته به نامهای نکیر و منکر بر وی وارد شده و از اعمال کلی او سۆال میشود و کیفیت ایمان وی مشخص میگردد. در روایت زیر چنین آمده است:
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: «إِذَا وُضِعَ الرَّجُلُ فِی قَبْرِهِ أَتَاهُ مَلَكَانِ مَلَكٌ عَنْ یَمِینِهِ وَ مَلَكٌ عَنْ شِمَالِهِ وَ أُقِیمَ الشَّیْطَانُ بَیْنَ یَدَیْهِ عَیْنَاهُ مِثْلُ النُّحَاسِ ... ».[1]
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «زمانی که فردی را در قبرش قرار میدهند دو ملک بر او وارد میشوند. فرشتهای از سمت راست او و فرشتهای از سمت چپش در کنارش قرار گرفته و شیطان در مقابلش میایستد در حالی که چشمانش همچون شعله بدون دود میماند ... ».
2ـ سۆال
بر اساس آنچه در روایات آمده است سۆال از چهار چیز در قبر حتمی:
1ـ پروردگار و رب
2ـ دین
3ـ پیامبر
4ـ امام
عواملی چون بدخلقی با افراد خانواده، سخنچینی و ضایع کردن نعمات الهی فشار قبر را افزایش میدهند و انجام برخی امور چون به جا آوردن نماز شب، خواندن سورههایی از قرآن، روزه گرفتن در ماههایی از سال آن را کاهش میدهند
پاسخ فرد به هر یک از این سۆالات بسته به عملکرد او در دنیا خواهد داشت و سرنوشت او را در برزخ مشخص میسازد. در روایت چنین آمده است:
أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: «یُقَالُ لِلْمُۆْمِنِ فِی قَبْرِهِ مَنْ رَبُّكَ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ فَیُقَالُ لَهُ مَا دِینُكَ فَیَقُولُ الْإِسْلَامُ فَیُقَالُ لَهُ مَنْ نَبِیُّكَ فَیَقُولُ مُحَمَّدٌ فَیُقَالُ مَنْ إِمَامُكَ فَیَقُولُ فُلَانٌ فَیُقَالُ كَیْفَ عَلِمْتَ بِذَلِكَ فَیَقُولُ أَمْرٌ هَدَانِی اللَّهُ لَهُ وَ ثَبَّتَنِی عَلَیْهِ فَیُقَالُ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِیهَا نَوْمَةَ الْعَرُوسِ ثُمَّ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ ... ».[2]
امام رضا (علیه السلام) میفرمایند: «به مۆمن در قبرش گفته میشود: پروردگار تو کیست؟ پاسخ میدهد الله. سپس به او گویند: دین تو چیست؟ جواب دهد اسلام. بعد از او میپرسند: پیامبر تو کیست؟ در جواب گوید محمد (صلی الله علیه و آله). از او سۆال میشود: امام تو که بود؟ پس گوید فلان کس. در نهایت از او سۆال میشود: چگونه بر این راه قرار گرفتی؟ پاسخ میدهد: امری است که خداوند مرا بر آن رهنمون ساخت و ثابت قدم گردانید. پس به او میگویند همچون عروسان [با آرامش] بخواب. سپس دری به سوی بهشت بر او گشوده خواهد شد ... ».
3ـ فشار قبر
از امور مسجل دیگری که در قبر اتفاق خواهد افتاد فشار قبر است که در روایت با عنوان «ضَغْطَةِ الْقَبْر» مذکور است. اصحاب ائمه (علیهم السلام) همواره در این زمینه از ایشان پرسش کرده و فراگیر بودن آن بین تمامی افراد را جویا میشدند.
كلینى روایت میكند أبو بصیر گوید: من به حضرت صادق (علیه السّلام) عرض كردم: آیا كسى از فشار قبر رهایى پیدا میكند؟ حضرت فرمودند: پناه به خدا از فشار قبر؛ چه قدر افرادى كه از فشار قبر رهایى پیدا كنند كم هستند. و سپس فرمودند: چون عثمان، رقیّه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را كشت، رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) بر كنار قبر او ایستادند و در حالی كه سر خود را به آسمان بلند نموده و اشک از چشمانشان جارى بود به مردم فرمودند: من رقیّه دخترم را به یاد آوردم و نیز به یاد آوردم آنچه را كه به او رسیده بود پس دلم شكست و خواستم كه خدا او را از فشار قبر برهاند و عرض كردم: بار پروردگارا به خاطر من رقیّه را از فشار قبر برهان. پس خداوند او را به خاطر پیامبر رهانید».[3]
کسانی که در دریا میمیرند یا خاکستر میشوند و ... نیز شب اول قبر دارند؟
بر اساس آیات و روایات، روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی، خود را با بدن برزخی و قالب مثالی مییابد. بدن مثالی شباهت بسیار زیادی به بدن دنیوی انسان دارد؛ ولی در عین حال بدنی است که با نظام و قوانین عالم بر
زخ سازگار است و با بدن دنیوی، تفاوتهایی دارد. عذاب قبر و فشار آن و شادیها و فراخیهایش، مرتبط با عالم برزخ بوده و با قالب بدن برزخی، صورت میگیرد. از این رو اگر مردهای را بسوزانند یا به دریا بیندازند و یا آن را مومیایی کرده و در محفظههای خاصی نگه دارند؛ باز هم مسائل شب اول قبر برای آنان خواهد بود و شب اول قبر آنها همان شبی است که این بدنها به دریا انداخته شد، یا طعمه حریق گشته یا خوراک حیوانی قرار گرفته است. شب اول قبر شهیدانی که پس از مدت مدیدی، اجساد مقدس و مطهرشان یافت میشود؛ همان شبی است که در بیابان ماندهاند.[4]
كلینى روایت میكند یونس میگوید: «من از حضرت راجع به شخصى را كه به دار آویختهاند سۆال كردم كه آیا او را هم عذاب قبر میدهند؟ حضرت فرمود: آرى خداوند عزّ و جلّ به هوا امر میكند كه او را در فشار خود بگیرد».[5]
کلیدهایی برای رهایی از فشار قبر
برای رهایی از فشار شب اول قبر، راههایی ذکر گردیده که در این مجال به برخی از آنها اشاره میگردد:
1ـ ترک برخی گناهان مانند:
ـ سخنچینی، دوری مرد از زن: أمیرالمۆمنین (علیه السّلام) قَالَ: «عَذَابُ الْقَبْرِ یَكُونُ مِنَ النَّمِیمَةِ وَ الْبَوْلِ وَ عَزْبِ الرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ»[6]؛ «عذاب قبر از سخن چینى و پرهیز نكردن از بول و دورى مرد از زنش پیدا میشود كه رختخواب خود را جدا نموده و در غذا و خواب از او دورى كند».
ـ ضایع کردن نعمتها: قَالَ رَسُولُ اللَهِ (صلی الله علیه و آله): «ضَغْطَةُ الْقَبْرِ لِلْمُۆْمِنِ كَفَّارَةٌ لِمَا كَانَ مِنْهُ مِنْ تَضْیِیعِ النِّعَمِ»[7]؛ رسول خدا (صلّى الله علیه و آله» فرمودند: «فشار قبر براى مۆمن كفّاره تضییع نعمتهایى است كه نموده است».
ـ بدخلقی با خانواده: بر اساس گزارشات روایی فشار قبر سعد ـ یکی از یاران خوب رسول خدا ـ به علّت سوء خُلقى بود كه با اهل خانه خود داشت.[8]
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «زمانی که فردی را در قبرش قرار میدهند دو ملک بر او وارد میشوند. فرشتهای از سمت راست او و فرشتهای از سمت چپش در کنارش قرار گرفته و شیطان در مقابلش میایستد در حالی که چشمانش همچون شعله بدون دود میماند ... »
2ـ به جا آوردن رکوع نماز به صورت تام و کامل
3ـ مداومت بر خواندن سوره زخرف
4ـ قرائت سوره نساء در هر جمعه
5ـ به جا آوردن نماز شب
6ـ خواندن سوره تکاثر هنگام خواب
7ـ گذاشتن دو چوب تر با میت در قبر
8ـ روزه گرفتن چهار روز از ماه رجب و دوازده روز از ماه شعبان[9]
نتیجهگیری
روایات فراوانی از معصومین (علیهم السلام) گزارش شده است که در آنها به برخی رخدادهای شب اول قبر اشاره گردیده است. از جمله این موارد حضور نکیر و منکر، سۆال و فشار قبر میباشد. فشار قبر به جسم مثالی مربوط است به همین دلیل نحوه مرگ و مدفن فرد در آن مدخلیتی ندارد. عواملی چون بدخلقی با افراد خانواده، سخنچینی و ضایع کردن نعمات الهی فشار قبر را افزایش میدهند و انجام برخی امور چون به جا آوردن نماز شب، خواندن سورههایی از قرآن، روزه گرفتن در ماههایی از سال آن را کاهش میدهند.
پی نوشت ها :
[1]. الزهد، ص 86.
[2]. الكافی (ط - الإسلامیة)، ج3، ص 238.
[3]. معاد شناسى، ج3، ص 189.
[4]. مقاله «عذاب قبر»، محمدرضا کاشفی.
[5]. معاد شناسى، ج3، ص 191.
[6]. علل الشّرائع، ص 309.
[7]. همان.
[8]. الکافی، ج 3، ص 235.
[9]. مقاله «عذاب قبر»، محمدرضا کاشفی.
نماز وحشت هدیه ای برای اموات
________________________________________
هیچ ساعتى در نزد میت سخت تر از شب اول قبر نیست، پس بر مردگان خود رحم کنید با صدقه دادن و اگر قدرت صدقه دادن نداشتى دو رکعت نماز براى میت.
________________________________________
نماز وحشت یا نماز «لیلة الدفن» ، نمازى است که در شب اول دفن مؤمنی که از دنیا رفته است براى او خوانده مى شود. به این خاطر نماز وحشت نامیده شده که فردى که از دنیا رفته هنوز با عالم قبر آشنایى و انسى ندارد و در خود احساس ترس و وحشت دارد و این نماز با فضل الهى وحشت را از او دور مى کند، در روایت آمده که این نماز باعث راحتى میت وگشادگى قبر او تا روز قیامت و زیاد شدن حسنات و ثواب هاى انجام دهنده این نماز و بالارفتن درجه او مى شود. [۱] پس در واقع نماز رفع وحشت است نه نماز وحشت.
چگونگى خواندن نماز وحشت:
نماز وحشت را به یکی از روش های زیر می توان خواند:
1- در رکعت اول سوره حمد و سپس آیه الکرسى است و خواندن «از لا اله الا هو تا و هو العلی العظیم»[۲] کافی است.[۳] (بدون سوره توحید) و در رکعت دوم سوره حمد و سپس ۱۰ مرتبه سوره قدر «انا انزلناه» خوانده مى شود و وقتى نماز تمام شد، چنین گفته مى شود: «اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر فلان» و به جاى کلمه فلان، نام میت را مى برد.
2- در رکعت اول بعد از حمد آیة الکرسى را تا «فِیها خالِدُونَ» بنا بر احتیاط یک بار خوانده و…[۴] بنابراین امام راحل ره نیز به خواندن تا «فِیها خالِدُونَ» فتوی نداده است.
3- پیامبر (ص) فرمود: «هیچ ساعتى در نزد میت سخت تر از شب اول قبر نیست، پس بر مردگان خود رحم کنید با صدقه دادن و اگر قدرت صدقه دادن نداشتى دو رکعت نماز براى میت به این ترتیب بخوان: در رکعت اول بعد از حمد، دو مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، ۱۰ بار سوره تکاثر بخواند و بعد از نماز چنین بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر ذلک المیت فلان ابن فلان (به جاى فلان اول نام خود میت و به جاى فلان دوم، نام پدرش را مى گوئى)».[۵].
باید به یاد داشته باشیم که اگر خدای ناکرده عزیزی را از دست دادیم فغان و ناله ما کاری برای وی نمی کند به جای ناآرامی و بی تابی از فراغ ایشان باید بکوشیم برای شادی روحشان کاری انجام دهیم و فراموش نکنیم شب اول قبر شب هولناکی است گذشتگانمان را در این شب دریابیم باشد که ما را نیز در شبی که خواه ناخواه پیش رو داریم دریابند
زمان خواندن نماز وحشت:
«نماز وحشت» را در هر موقع از شب اوّل قبر مى توان بجا آورد، ولى مناسبت تر است در اوّل شب، بعد از نماز عشا باشد و اگر دفن میّت به علّتى تأخیر بیفتد، باید نماز وحشت را تا شب اوّل دفن او تأخیر اندازد.
تأثیر نماز وحشت در گشایش کار اموات
« روزی آیت الله بهجت پیرامون تأثیر عمل نیک و قبول شدن عمل خالص فرمودند: مرحوم آیت الله حاج شیخ فتحعلی کاظمینی ( از آیات عظام و جامع فقه و اصول و عرفان) که در حرم کاظمین علیهماالسلام تدریس می کرد، خیلی از اوقات در اثنای درس ایشان میت می آوردند و دفن می کردند و رسم آقا هم این بود شبها نماز وحشت برای آنان می خواند یکی از بزرگان کاظمین شبی یکی از بستگان خود را در خواب می بیند و از حال او می پرسد وی می گوید: وضعم خراب بود، نماز آقا به دادم رسید و موجب گشایش کار من شد.»
باید به یاد داشته باشیم که اگر خدای ناکرده عزیزی را از دست دادیم فغان و ناله ما کاری برای وی نمی کند به جای ناآرامی و بی تابی از فراغ ایشان باید بکوشیم برای شادی روحشان کاری انجام دهیم و فراموش نکنیم شب اول قبر شب هولناکی است گذشتگانمان را در این شب دریابیم باشد که ما را نیز در شبی که خواه ناخواه پیش رو داریم دریابند.
پی نوشت:
[۱] . حاشیه مفاتیح، نماز براى اموات، ص ۳۵۴٫
[۲] . بقره، ۲۵۵٫
[۳]. نک: مجمع المسائل (للگلپایگانی)، ج۱، ص ۱۹۰، س ۲۶۱٫
[۴] . نجاة العباد (للإمام الخمینی)، ص ۶۲٫
[۵] . حاشیه مفاتیح، نماز براى اموات، ص ۳۵۴٫
وقتی قبر برای ما تنگ میشود
________________________________________
در روایتی آمده است که ابو بصیر خدمت امام صادق علیهالسلام رفت و از حضرت پرسید: «آیا کسی از فشار قبر رهایی مییابد؟». امام در پاسخ فرمود: «از فشار قبر به خدا پناه میبرم. فقط عده کمی فشار قبر نمیبینند».
________________________________________
فشار قبر
یکی از حوادث مهم عالم قبر، «فشار قبر» است. آن گونه که از برخی روایات استفاده میشود، فشار قبر برای همه مگر افراد اندکی وجود دارد؛ برای برخی شدیدتر و برای برخی ملایمتر است. فشار قبر به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهیهاست. قرآن فشار قبر برخی را این گونه توصیف کرده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکًا»؛ «و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت».(1)
از روایات بیان شده در این مسئله چنین به دست میآید که منظور از «معیشة ظنک» در این آیه شریفه، همان عذاب قبر است؛ شاهد آن نیز اشاره ای است که بعد از این عبارت به قیامت شده است: «وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی»؛ «و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم».
در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است که فرمود: «به خدا قسم تنها چیزی که من برای شما میترسم (که گرفتارش شوید) برزخ است».(2)
البته بعضی از انسانها همچون انبیا و امامان علیهم السلام و نیز مؤمنان از فشار قبر مستثنا هستند. در برخی روایات آمده است که زمین، مشتاق مؤمنان است که در حال حیات بر روی زمین، مرتکب معصیت خداوند نشده و پروردگار خویش را از خود راضی کردهاند. زمین، آماده پذیرایی از آنان بوده و برای آنها از مادر مهربانتر است و بر چینی کسانی هرگز فشار قبر نخواهد آورد. حتی مؤمنان راستین از اینکه قبض روح شده و پا به منزل جدید گذاشتهاند، راضی و خوشحالند و خدا و پیامبر و امامان علیهم السلام نیز از او راضیاند و فرشتگان به او بشارت میدهند: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلی فی عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی»؛ «تو ای روح آرام یافته! به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو».(3) (4)
در روایتی آمده است که ابو بصیر خدمت امام صادق علیهالسلام رفت و از حضرت پرسید: «آیا کسی از فشار قبر رهایی مییابد؟». امام در پاسخ فرمود: «از فشار قبر به خدا پناه میبرم. فقط عده کمی فشار قبر نمیبینند».(5)
فشار قبر برای همه یکسان نیست؛ بلکه برخی انسانها اصلاً فشار قبر ندارند، چنان که در برخی روایات آمده است: مؤمنانی که بعضی از اعمال خیر مانند نماز شب، مداومت بر تلاوت برخی از سوره های قرآن یا بعضی از ذکرها و ... داشته باشند، از فشار قبر در امانند؛فشار قبر در بعضی افراد شدید است و کیفر اعمالشان محسوب میشود و برای گروهی دیگر خفیفتر و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهیهاست
منظور از فشار قبر
با دقت در آیات و روایات مربوط به عالم برزخ و عذاب قبر، روشن میشود که مراد از قبر، آن گودال کوچکی نیست که انسان را در آن دفن میکنند، بلکه مقصود همان جهانی است که انسان پس از مرگ. پیش از برپا شدن قیامت در آن زندگی میکند و چون قرار گرفتن در قبر، ملازم و یا سرآغازی برای ورود به آن جهان میباشد، واژه قبر در مورد آن به کار رفته است. (6)
در روایتی آمده است که از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: «اگر کسی [چندین روز] به دار آویخته شده باشد، فشار قبر درباره او چگونه است؟». امام در پاسخ فرمود: «به هوایی که بر او احاطه دارد، دستور داده میشود که از هر طرف بر او فشار وارد کند».(7)
روایات بسیاری در این زمینه وارد شده است که حاکی از آن میباشد که فشار قبر از مسلّمات است و تردیدی در آن نیست؛ اگر چه حقیقت آن بر ما روشن نیست، ولی دورنمای آن این است که وقتی جنازه انسان را در قبر میگذارند، او خود را در تنگنای تاریک وحشت آور قبر مینگرد و در فشار و زحمت بسیار سختی قرار میگیرد. (8) بنا بر همین روایات، روح بعد از جدا شدن از این بدن، به بدنهای لطیفی شبیه به این بدنهای دنیوی که در اصطلاح به آن «بدن مثالی» میگویند، تعلق میگیرد و سؤال و فشار قبر نیز مربوط به روح و آن بدن مثالی است. (9)
فشار قبر برای همه یکسان نیست؛ بلکه برخی انسانها اصلاً فشار قبر ندارند، چنان که در برخی روایات آمده است: مؤمنانی که بعضی از اعمال خیر مانند نماز شب، مداومت بر تلاوت برخی از سوره های قرآن یا بعضی از ذکرها و ... داشته باشند، از فشار قبر در امانند؛ (10) فشار قبر در بعضی افراد شدید است و کیفر اعمالشان محسوب میشود و برای گروهی دیگر خفیفتر و به منزله کفاره گناهان و جبران کوتاهیهاست. (11)
در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است که فرمود: به خدا قسم تنها چیزی که من برا
ی شما میترسم (که گرفتارش شوید) برزخ است
پاسخ گویی به نکیر و منکر
پاسخ گویی در شب اول قبر به دو فرشته نکیر و منکر نیز از مسلّمات است که تردیدی در آن نیست. طبق روایات مطرح شده در این زمینه، برای اینکه نکیر و منکر در شب اول قبر با انسان مهربان شوند و ترس از آن دو فرشته از انسان دور شود، هر کس نُه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد، این دو فرشته در هنگام سؤال قبر با او مهربان میشوند. امام باقر علیهالسلام در مورد فضایل شب زنده داری در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان و خواندن صد رکعت نماز در آن شب فرموده است: «خدا ترس نکیر و منکر را از او برطرف میکند». همچنین در روایتی آمده است که تلقین میت موجب میشود که نکیر و منکر از سؤال قبر صرف نظر کنند. (12)
بعضی از کارها مایه فشار قبر است و برخی دیگر از فشار قبر میکاهند. اموری که باعث فشار قبر میشوند، عبارتند از:
تباه کردن نعمت: در سخنی از امام صادق علیهالسلام آمده است: «فشار قبر برای مؤمن، کفاره نعمتهایی است که تباه کرده است».(13)
بداخلاقی با خانواده: رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد فشار قبر سعد بن معاذ صحابی بزرگش فرمود: «فشار قبر او به خاطر بداخلاقی او با خانوادهاش بود».(14)
نمّامی و سخن چینی، مراقبت نکردن از آلودگی بدن به قطره های بول (ادرار) و دوری جستن از اهل و عیال: امام علی علیهالسلام فرموده است: «از جمله چیزهایی که موجب عذاب قبر میشود، سخنی چینی، مراقبت نکردن از آلودگی بدن به قطره های بول و دوری جستن از اهل و عیال است».(15)
چیزهایی نیز که فشار قبر را کم میکنند، عبارتند از:
نماز شب: امام رضا علیهالسلام فرموده است: «خواندن نماز شب و هفتاد بار استغفرالله گفتن، موجب ایمنی از عذاب قبر میشود».(16)
خواندن سوره «تکاثر» هنگام خوابیدن، خواندن سوره «نساء» در روز جمعه و خواندن سوره «ن و القلم» در نماز واجب و مستحب. (17)
پی نوشت ها:
1. طه: 124
2. بحارالانوار، ج 6، ص 214
3. فجر: 27 30
4. تفسیر نمونه، ج 26، ص 475 479
5. بحارالانوار، ج 6، ص 261
6. سبحانی، جعفر، معادشناسی در پرتو کتاب، سنت و عقل، ترجمه علی شیروانی، ص 86
7. بحارالانوار، ج 6، ص 266
8. طاهری، حبیب الله، سیری در جهان پس از مرگ، ص 288
9. ر. ک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج 9، ص 238 239
10. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن، ج 5، ص 468 470
11. ر. ک: هاشمی؛ سید علی، پرسمان قرآنی معاد، ص 95 93
12. ر. ک: قمی، شیخ عباس، منازل الاخره، ص 38 30
13. بحارالانوار، ج 6، ص 221
14. همان، ص 220
15. همان
16. مستدرک الوسایل، ج 6، ص 331
17. کافی، ج 2، ص 623؛ وسایل الشیعه، ج 7، ص 409؛ بحارالانوار، ج 79، ص 64