روز خاکسپاری پدربزرگم ، بابا یه دستمالی همراه خودش آورد و گفت اینو باید با آقاجون دفن کنیم.
کنجکاو شدم و از بابا پرسیدم این چیه؟!
بابا که انگار منتظر بود ازش بپرسم ،بغضش ترکید و گفت:
این دستمال هفتاد سال #اشک پدربزرگ رو توی خوش جمع کرده. این دستمال توی روضه ها پابه پای آقاجون گریه کرده و الان وقتشه به دادش برسه.
آدم توی قبرم که میره باید یه نشونه ای از روضه با خودش ببره....
@maahed_ir
🏴
اما میبینی وسط #روضه نشستی و هنوز دستمال #اشک به صورتت نرسیده از تمام صورتت اشک سعادتت جاری شده. گاهی هیچوقت نمیفهمی و گاهی هم میبینی «آنِ» زندگیت وسط همون روضه اتفاق میفته؛ از اون لحظهای که #دلت میشکنه.
گاهی میفهمی چجوری قدمبهقدم رسیدی پشت خیمهٔ حسین(ع) و گاهی هم بهخودت میای و میبینی رسیدی به اینجا. مهم اینه خود صاحب #خیمه دستت رو گرفته و تا اینجا اومدی.
#محرم #عاشورا #ماهد #امام_حسین #بیرق #کتیبه #اربعین
🔗 @maahed_ir