مهجور 🏴
هوالعلیم پدر؛ این دیگه چیه مدام دستته ؟! آیدین؛ کتاب. _؛ خدا قوت، کور نیستم میگم که چی بشه هی سرت
مادر؛ بانو حُدیث کیه؟! #سر_بر_دامن_ماه چیه مادر؟! از این رمان عشقیها نباشه!
آیدین؛ نه مادر من! سرگذشت مادربزرگ امام موعوده، البته من که خوشم نمیاد ولی خوب انگار بد هم نیست!!
مادر؛ عه چه جالب! مادر خدا خیرت بده ازین چیزا هم میخونی، میگم من که سواد ندارم برای منم بخون ببینم چی گفته!
آیدین؛ ای بابا! یه چیزی میگی مامان ها!
همون یه بارم به زور حلقه استاد جوان و تو رودربایستی خوندم کلا نچسبه، من که خوشم نیومد.
مادر؛ حلقه چیه؟! استاد جوان کیه؟! از راه بدرت نکنه؟!
_؛ ای وااای! دوباره نگرانیت شروع شدا، بابا گروه کتابخونیه، منم خیلی نمیشناسمش یکی از دوستام معرفی کرد، منم چون بحث کتاب خوندن بود گفتم باشه، بعد دیدم طرف ملاست، خورد تو حالم!
اورهان؛ شما نبودی دو دقیقه پیش افاضات فرمودی، آخوند و غیر آخوند نداره! باید حرفش و کارش درست باشه پس چی شد؟!
_؛ ول کن تو هم از آب گلآلود میخوای ماهی خودتو بگیری! به قول #عباس_خان_معروفی کلا «من نه از این جماعت خوشم میاد نه بهشون فکر میکنم.»
_؛ پس تعریفت از جُنیدی چی بود؟!
خوب اون بنده خدا واقعا کارش درسته نتیجه کارش هم مشخص، اصن ول کن بابا !!
مادر؛ آره والا، حاج جنیدی کجا و آقای شما کجا ؟! معصومه دخترش میگفت آلا چقدر براش درد و دل کرده از روز عروسیش گفته که آقا جون گذاشت و رفت و تو عروسیم نموند، گفته تقی به توقی میخوره، آبادانی اینو مثل پتک میکوبونه تو سرم که تو اگه ارزش داشتی برای خانوادت، بابات برای مراسم عروسی ول نمیکرد بره !!
یا اینکه بهش میگفته معلومه اضافی بودی تو خونه، هم خودت دست پاچه بعله رو گفتی هم خانوادت هیچ پرس و جویی نکردن، ببینند من چکارهام چه جور آدمیام
الآنم که چندساله از خونه رفتی حتی یه تو که پا نیومدن آبادان ببینن دخترشون کم و کسری داره! نداره!
بچم خیلی غریبی کشید و غریبونه گُر گرفت و سوخت.
معصومه میگفت خیلی دلم سوخته براش، دلم نیومده از پیگیریهای بابام بهش بگم، برای اینکه حال و هواش عوض بشه بهش گفتم غصه نخور مامان منم روزی که من داشتم میرفتم خونه بخت وایساده بود کنار اجاق بادمجون سرخ کردن، فکر کن بادمجونا از من براش مهمتر بودن!! یهو دوتاییمون زدیم زیر خنده، نمیدونم آروم شد یا آتیش زیر خاکستر وجودش موند که بعدها شعله گرفت و سوخت.
#حلقه_پنجم_کتابخوانی_مبنا
#سمفونی_مردگان
#آداب_کتابخواری
#مگر_چشم_تو_دریاست
#سر_بر_دامن_ماه
#ماستا_رو_نریز_تو_قیمهها
@maahjor