#تاریخ #سقیفه 📖قسمت یازدهم 🔰 #حضرت_زهرا (س) : ای پسر خطاب !! آمده ای تا درِ خانه ی مرا آتش🔥 بزنی ؟ ⚠️عمر پاسخ داد : آری.....این کار ، دینی را که پدرت آورده ، تقویت می کند. 💢حضرت زهرا (س) نقش بسزایی در مخالفت با این جریان انحرافی سقیفه داشتند و در موارد متعدد به بصیرت دهی و روشنگری مردم پرداختند. و هر چه داشتند در این مسیر گذاشتند حتی جان خود را نیز در این مسیر فدای امام زمان خود کردند ‼️ 👌شاید به این نکته کمتر توجه شده باشد که : حضرت زهرا (س) در عباراتی که درباره همسر خود ، حضرت علی (ع) در جریان سقیفه بکار بردند ، لفظ وصیّ پیامبر(ص) را می گفتند. مثلا فرمودند : حزن و اندوه من ، به سبب از دنیا رفتن پیامبر(ص) و ستمگری به وصیّ پیامبر است و یا تعبیر امام را برای حضرت علی (ع) بکار بردند و نگفتند : بخاطر ظلم به همسرم‼️ این مطلب نشان دهنده ی بصیرت دینی و سیاسی ایشان است. 🔻از جمله موارد ایفای نقش حضرت زهرا ، هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از ایشان است که خلاصه ی آن چنین است: به آنها فرمود: از دنیای شما سیر شده ام ، از مردان شما کراهت دارم.... زشت باد کُندی ( سستی ) آنها ❗️ ⚠️جانشینی پیامبر را از جایگاهش کندند و از پایگاه رسالت و محل نزول وحی دورش کردند.آنهایی که به امر دین و دنیا عارف اند.همانا این زیانی آشکار است. مگر چه ایرادی به ابوالحسن _حضرت علی_ داشتند؟؟ آری ، خوش نداشتند برندگی شمشیرش را ....سختگیری اش در راه خدا. اگر دور نمی کردند از بند ریسمانی که پیامبر (ص) به او سپرده بود ، آنان را به نرمی می راند...... . 👈اما حال که چنین نشد ، خداوند آنان را به خاطر آنچه انجام داده اند مواخذه و عقاب خواهد کرد. .....قسم به خدا این کار شما آبستن فتنه و فساد شد ، کمی صبر کنید تا نتیجه دهد.در این کاسه ی شیر ، شما خون خواهید دوشید ‼️ آماده ی فتنه ها باشید.مژده باد شما را به شمشیر کشیده و هرج و مرجی که همه را فراگیرد و استبدادی از ستمگران که آنچه را دارید از شما خواهند گرفت. آنچه کِشتید ، آیندگان (فرزندانتان) دِرو می کنند. ✍توجه: [ در اینجا حضرت فاطمه (س) اشاره به فتنه هایی می کنند که در ادامه گریبان گیرشان (انصار) خواهد شد مانند واقعه ی حرّه و سختی ها و مشکلاتی که انصار دچار آن خواهند شد چون به پشتوانه ی بیعت آنها بود که این اتفاقات رخ داد : حضرت علی (ع) را خانه نشین کردند،به حضرت زهرا (س) جسارت کردند و .....] #روشنگری_حضرت_زهرا(س) 📖 سقیفه ص ۱۲۲ الی ۱۴۱ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ #سقیفه 📖قسمت دوازدهم 🔰عیادت ابوبکر و عمر از حضرت زهرا (س) 🔻قال رسول الله : رِضا الله مِن رضا فاطمه ، اِنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِ فاطمه و یَرضی لِرضا فاطمه 💢 حضرت زهرا (س) از احترام ویژه ای در جامعه برخوردار بود و هنگامی که به ایشان توسط دستگاه خلافت ( عمر و ابوبکر و... ) جسارت صورت گرفت ، این کارشان به عنوان لکه ی سیاهی بر پیشانی شان از آن موقع تا به امروز باقی ماند. ⛔️وقتی حال زهرا (س) وخیم شد و بیماری اش شدت گرفت ، ابوبکر و عمر خواستند که سابقه ی خوبی برای خود درست کنند و بگویند ؛ که به دیدن زهرا (س) رفتیم و در آخر باهم صلح کردیم و ایشان از ما گذشت. لذا از حضرت علی (ع) تقاضا کردند که برای آن دو از حضرت زهرا (س) اجازه بگیرد تا بیایند به احوال پرسی ایشان. 🔻حضرت زهرا (س) تمایل به این دیدار نداشت اما وقتی حضرت علی (ع) از ایشان درخواست کرد ، حضرت زهرا گفت: خانه ، خانه ی شماست و بانو [خانه] هم ، بانوی شماست. ابوبکر و عمر آمدند و حضرت زهرا (س) روی به دیوار و پشت به آنها کرد. گفتند : آمده ایم تا رضای شما را حاصل کنیم ❗️ حضرت زهرا (س) فرمود : من با شما حرف نمی زنم ، مگر که قول بدهید که آنچه را که می گویم ، اگر راست است ، به راستی آن شهادت دهید‼️ . عمر و ابوبکر ، قبول کردند. حضرت زهرا (س) فرمود : یادتان می آید که پیامبر (ص) فرمود : رضای فاطمه ، رضای خداوند است و خداوند بسبب غضب فاطمه ، غضب می فرماید ⁉️ عمر و ابوبکر گفتند : آری حضرت زهرا (س) فرمود : خدایا ، شاهد باش که من بر این دو نفر ، غضبناکم و از این دو راضی نیستم ‼️ ....آن دو رفتند. ✍ [ نکته قابل تذکر : حضرت زهرا (س) آیینه عفاف و حجاب و دارای مقام عصمت و دارای کمالات بی شماری است که زبان ما قاصر هست و کیفیت ملاقات آن دو با ایشان باید با لحاظ این ویژگی ها در ذهن خواننده ملاحظه شود.....]‌. 📖 سقیفه ص ۱۴۱ #روشنگری_حضرت_زهرا(س) 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ ✔️اثر بخشی سریع حرکت امام حسین (ع) ☑️ قسمت پنجم 🔰قیام بعد از قیام ⚠️با خون امام حسین(ع) ، اعتبار و قداست خلافت ، رو به افول و شکست نهاد و ساختمانی که پنجاه سال حکومت قریشیان در برآوردن و ساختنش زحمت کشیده بودند ، فروریخت. در واقع جهان اسلام نتوانست ، شهادت حضرت حسین (ع) را برتابد و تحمل آورد و در همه جا ، به صورت پنهان و نهان نارضایتی بوجود آمده بود. 👈خواب غفلت حاکم بر عالم اسلام ، پاره شده بود و جهلی که می رفت در اثر مرور زمان به ضلالت غیر قابل علاج تبدیل شود ، از سر ها پریده بود.از هر جا کسانی فریاد بر می داشتند و سخنانی برخلاف وضع موجود بر زبان می راندند و گاه و بی گاه انقدر این ناراحتی گسترده و عمیق بود که کسانی به اعمال انتحاری دست می زدند❗️ 📚معلم درس محبت ص ۵۰ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ ⚠️حکومت معاویه به هیچ وجه مشروعیت ندارد.... 🔻حضرت علی(ع) فرمود: معاویه مردی است که خداوند برای او سابقه ای در دین قرار نداده و هیچ پشتوانه ای از پاکی و راستی در این کیش ندارد و آزاد شده ای فرزند آزاد شده ی دیگر می باشد ، که در تمام جنگ های ضد اسلام شرکت داشه. همیشه او و پدرش ، دشمن خدا و رسول و اسلام بوده اند و تا آنگاه که با کراهت به اسلام وارد شدند و از اظهار آن خودداری کردند. 🔸عبدالله بن بدیل ، از سران لشگر امام علی (ع) در نبر صفین ، درباره معاویه گفته است: پیکار کنید با این گروه ستمگر که برای بدست آوردن خلافت با کسی که اهلیت آن را داراست ، می جنگد و من همراه ، پیامبر(ص) با اینان نبرد کرده ام... 🔸 و در نامه ای ، حضرت امام حسن مجتبی(ع) به خود معاویه نوشت: جای شگفتی فراوان است ، ای معاویه! که تو امروز به مقامی دست انداخته ای که به هیچ وجه سزاوار آن نیستی ، چه آنکه در دین ، نه فضیلتی داری و نه سابقه ی خوشی در اسلام بلکه تو فرزند یکی از رئیس های بزرگ جنگهای ضد اسلامی و دشمن ترین کسان با رسول خدا و قرآن می باشی!! 🔻اما با این که شخصیت های بزرگ اسلام اینگونه با معاویه برخورد می کردند ، ام المومنین عائشه به گونه ای دیگر عمل می کرد. اسود بن یزید ، به عائشه گفت: آیا تو در شگفت نیستی از مردی که درشمار آزادشدگان است و با یاران راستین پیامبر (ص) در خلافت مبارزه می کند؟! عائشه جواب می دهد: نه!! در این مسئله شگفتی وجود ندارد ، این حکمرانی را خدا آن را به هر نیکوکار و بدکار می دهد... ✍بله ، ام المومنین عائشه چون دارد از این شرایط بهترین استفاده را می کند و یار و یاوری ندارد ، نیازی به مخالفت ندارد اما همینکه با معاویه به اختلاف برخورد کرد ، تغییر سیاست داد و احادیث فضل اهل بیت را از لسان پیامبر نقل می کرد برای ضربه زدن به بنی امیه. 📚نقش عایشه در تاریخ اسلام ج۳ ص ۲۶۱_۲۶۲_۲۶۳ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ ⚠️نتیجه تمام جنایات معاویه در چند کلمه: تنها می خواستم بر شما ریاست کنم‼️ 🔻معاویه با طرح نقشه ای به بهانه ی مظلومیت عثمان و درخواست خون وی ، با حضرت علی (ع) جنگید ، و با حربه ای که در لحظات پایانی ، مشاور او ( عمروعاص) به کار برد ، که دو طرف به حکمیت قرآن ، عمل کنند ، با این که تاثیر عملی اتفاق نیفتاد ، اما نام معاویه در کنار نام حضرت علی (ع) ، قرار داده شد با اینکه معاویه ، تا آن موقع عنوانی جز حاکم طاغی و یاغی نداشت. و از طرفی در این جنگ از لشگر شام چهل و پنج هزار نفر و از لشگر حضرت بیست و پنج هزار نفر کشته شدند. 🔻اما معاویه همچنان بعد از جنگ به کارش ادامه داد ، او غارتگران شامی را به مناطق اسلامی می فرستاد و دستور قتل عام ، مردم مسلمان را به آنها می داد ، افرادی بی رحم که از سر بریدن ، کودکان خرد سال دریغ نمی کردند ، حتی اموال حاجیان را که به راه مکه می رفتند را غارت می کردند.اما کار به اینجا تمام نشد، او صحاب رسول خدا را کشت ، همچنین امام حسن مجتبی(ع) را( که با دستور او بود که همسرش سم را به او خورانید) به شهادت رساند ، او باب لعن به حضرت علی (ع) را گشود و از جمله خیلی جنایات دیگر.... اما به راستی علت این کارهای او چه بود⁉️ 💢 شاید از زبان خودش بگوییم بهتر باشد: معاویه در یک سخنرانی عمومی گفت: 《من ، به خدا سوگند❗️با شما نبرد نکردم که نماز بخوانید و روزه بگیرید و نه اینکه به حج بروید و زکات بپردازید‼️شما این کار ها را خود می کنید. بلکه تنها می خواستم بر شما ریاست کنم و حکومت کنم.❗️》 📚نقش عایشه در تاریخ اسلام ج۳ ص۹۴_۹۵_ ۱۱۱ _۱۰۳_۱۰۴_۱۳۰ _ ۱۶۰_۱۶۳ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ #سقیفه 📖قسمت چهاردهم 🔰 دو اتفاق متناقض 💢 #حضرت_علی (ع) ، (👈خطبه ی شقشقیه): شگفتا !!! با اینکه نفر اول (ابوبکر) ، در دوران زندگی اش ، از خلافت استعفا می کرد ، پس از خود ، گردنبند خلافت را ، به گردن دیگری بست ، آن دو تن ، دو پستان خلافت را چه سخت میان خود تقسیم کردند. 🔻عمر بن خطاب : بیعت با #ابوبکر لغزشی ناگهانی بود که شد و خدا شرّش را از مسلمانان دور کرد ؛ بعد از این باید بیعت ( با خلیفه ) با مشورت باشد و اگر کسی بدون مشورت با کسی بیعت کند ، باید هر دو کشته شوند. 📜 ابوبکر ، بیمار شد.در بستر مرگ ، عثمان را خواست تا وصیت نامه ی خود را بنویسد. ابوبکر گفت : 《 بنویس : بسم الله الرحمن الرحیم . این وصیّت ابوبکر بن اَبی قُحافَه است به مسلمانان.》 بعد از این جمله ، از شدّت بیماری بیهوش شد. عثمان وصیت نامه را این چنین_خودش_ تمام کرد : 《من ، عمر بن خطاب را به جانشینی خود و خلافت بر شما برگزیدم و در این راه از خیر خواهی شما فروگذاری نکردم》 👈در این هنگام ، ابوبکر چشم گشود و به عثمان گفت : بخوان ببینم چه نوشته ای ؟ عثمان نیز آنچه را نوشته بود ، برای ابوبکر خواند. ابوبکر با شنیدن مطالب نوشته ی عثمان ، گفت : با آنچه نوشته ای ، موافقم.خدا پاداش بهت بدهد.آنگاه نوشته را امضاء کرد. 👌این اتفاق چقدر شبیه اتفاقی بود ، که در زمان بیماری پیامبر اکرم (ص) بوجود آمده بود : پیامبر اکرم (ص) فرمود : 《آتونی بِدَوات و قِرطاس اَکتُب لکم کِتابا لَن تَضِلّوا بعده》 گفتند : بیماری بر پیامبر غالب شده . عمر گفت : حَسبُنا کتاب الله . بعضی رفتند ، قلم و کاغذ بیاورند ، که عمر گفت : اِنّ الرجل لَیَهجُر یعنی این مرد (پیامبر) هذیان می گوید. رفتار و سخنان عمر ، در هنگام وصیت نوشتن پیامبر اکرم قبل از وفات آن حضرت با رفتار و سخنانش درباره وصیت نامه ابوبکر که در حال بیهوشی نوشته بود ، چقدر متناقض است ‼️ [ ✍ عثمان از کجا می دانست که چه چیزی در وصیت نامه بنویسد و چه کسی را انتخاب کند؟ ] 📖 سقیفه ص ۱۵۵ _ ۲۳۱ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ 🔰 واقعه ی 《حرّه》 📖 قسمت اول 🔻مدتی بعد از حادثه ی عاشورا ، مردم مدینه و مکه در سال ۶۳ به خاطر فسق و فجور یزید ، علیه او شورش کردند. یزید لشکری حدود ۱۲ هزار تن ، از شام برای مقابله با آنها فرستاد که فرمانده آن《مسلم بن عقبه》بود. این فرمانده بیش از نود سال داشت و شخصی مریض و ناتوان اما خون خوار و بی رحم بود. لشکر یزید به مدینه رسید و مردم مدینه برای مقابله آمدند و به خاطر شجاعت و از جان گذشتگی فراوانی که از خود نشان دادند ، در ابتدا غلبه یافتند و سپاه شام را به عقب راندند و حتی پرچم دار آنها را کشتند. 🔻در اینجا مسلم ، فرمانده ی سپاه شام ، رو به سپاه خویش کرد و گفت : ای مردم شام !! آیا واقعا این جنگ شما ، جنگ مردمی است که از دین خود حمایت و دفاع و امام خود (یزید) را یاری می نماید؟! .... ای اهل شام!! مگر شما در حسب و نسب در عرب برترین نیستید...در این راه پایداری کنید...پس این راه را به بهترین صورت پی بگیرید و در وظایف خودتان در اطاعت از امام ، کوتاهی نکنید که خدا نعمت خود را با پیروزی بر شما تمام خواهد کرد....هر کس از شما روزی به مرگی خواهد مرد و هیچ مرگی ، بهتر و برتر از شهادت نیست و خداوند آن را در دسترس شما قرار داده!! 🔻هجوم شامیان بی امان بود و مردم مدینه که سران و بزرگان خود را از دست داده بودند ، عقب نشینی و فرار کردند. ⚠️یزید گفته بود : اگر مردم مدینه مقاومت کردند و شما بر آنها غلبه کردید :《من سه روز ؛ جان ، مال و ناموس مردم آن شهر را بر شما حلال می کنم!!》 😱هزاران تن در این قتل عام کشته شدند و شهر مدینه غارت شد و هزاران ناموس مورد تجاوز قرار گرفت. در تاریخ ( ابن اثیر ) آمده است : آنگاه به زنان تجاوز کردند به گونه ای که هزار زن بدون شوهر باردار شدند!! 📚معلم در س محبت ص ۳۷ و مقتل الحسین ص ۲۳۵ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ 🔰واقعه 《حرّه》 📖قسمت دوم 🔻بعد از سپری شدن سه روز از حمله به شهر مدینه ، (مسلم بن عقبه) شروع کرد به بیعت گرفتن از مردم شهر ، مفاد بیعت این بود که : 《بیعت کنند که بندگان و بنده زادگان یزید هستند و او اختیار دار آنها است و می تواند هرگونه در مال و جان آنها حکم کند❗️》. 🗡همه مردم چنین بیعت کردند و هر کس این بیعت را نپذیرفت ، سرش بر باد رفت. 🔻مسلم بن عقبه که از آن پس به او 《مسرف》می گفتند ، از مدینه به سمت مکه حرکت کرد ، تا با (عبدالله بن زبیر) که در مکه سر به شورش بر داشته بود ، بجنگد. ⚠️مسلم ، در میان راه مدینه به مکه ، حالش خراب شد و رو به وخامت رفت. یزید ، طبیبی به همراه او فرستاده بود ، تا اگر مشکلی پیش آمد ، طبیب به معالجه اقدام کند.اما مسلم ، در آن شرایط او را نپذیرفت و مرگ را در این حال ، فوزی برای خود می دانست ، که من با این اعمال ، پاک شده ام و بهتر است در همین حال بمیرم و دیگر زندگی دنیا را نمی خواهم. در ساعت آخر عمر و حالت احتضار بود که به اطرافیان گفت : مرا بلند کنید .‌ او را بلند کردند و نشست و تکیه داد و گفت : 《خدایا❗️من بعد از شهادت به وحدانیت تو و اینکه محمد ، بنده و رسول تو است ، عملی بهتر و در آخرت امیدوار کننده تر از قتل عام مردم شهر مدینه ندارم❗️》 😱و در نقل بلاذری آمده است : 《بارالها❗️تو می دانی من هرگز با خلیفه ای در ظاهر و در باطن مخالفت نکرده ام و عملی بعد از ایمان به خدا و رسول او انجام ندادم که در نظر من محبوب تر و امیدوار کننده تر از کشتار مردم مدینه باشد.پس تو گناه مرا بیامرز و مرگ و ورود من به عالم آخرت را برای من ، مبارک قرار بده❗️ اگر عملی به این خوبی نتواند گناه مرا پاک کند ، پس من اهل شقاوت هستم❗️ 👈این جملات را گفت و اندکی بعد مرد. ✍از سخنان این فرمانده لشکر یزید ، در لحظات آخر عمرش روشن می شود : او معتقد است که چون از خلیفه (یزید) اطاعت کرده ، به تمام دین عمل کرده و رضایت خدا را بدست آورده است.این اطاعت هرچه باشد تفاوتی ندارد ، حرام و جنایت باشد ، قتل عام مسلمانان باشد یا بر باد دادن نوامیس اهل اسلام.اصلا حلال و حرام در برابر حکم خلیفه ، قابل طرح و بحث نیست.اطاعت از خلیفه هر گناهی را می آمرزد. 📚معلم درس محبت ص ۳۸ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ #سقیفه 📖قسمت شانزدهم 🔰وضع مدینه پس از شهادت حضرت زهرا (س) 🔻بعد از بدست گرفتن حکومت توسط ابوبکر و بعد از او عمر بن خطاب ، دستگاه حکومت کلا قریشی شد. در هیچ لشکر کشی ، کسی از انصار را فرمانده سپاه قرار ندادند. در شهر هایی ( مردم آنجا مخالف ابوبکر بودند و حکومت با آنجا می جنگید و در نهایت ) فتح می کردند ، اُمرای لشکر و والیان شهر ها را ، همه از قریش گذاشتند. قریش را در همه چیز ، بر غیر قریش ، مقدم می داشتند. ⚠️جالب است بدانیم که حتی برای محکم کردن سیادت خود ، دست به جعل حدیث زدند و آن احادیث را به پیامبر (ص) نسبت دادند ، مانند : 1⃣ هر کس به قریش توهین کند ، خدا او را پست کند. 2⃣ بعد از این [ فتح مکه ] تا روز قیامت ، فردی از قریش را نمی شود کشت. 3⃣ حکومت از آن قریش است ، حتی اگر دو نفر روی زمین باشند ، قریش باید بر آنها حکومت کند 👌 بدین سبب ، انصار فقیر شدند و عقب افتادند و تا جایی که نان شب نداشتند❗️ اینکه در سیره ی حضرت سجاد (ع) و حضرت باقر (ع) می خوانیم که شبانه به درب خانه ی فقرای مدینه می رفتند و به آنان پول می رساندند ، آن فقرا ، همان فرزندان انصار بودند. 💢 مُعلَّی بن خُنَیس یکی از اصحاب امام صادق (ع) می گوید : امام را دیدم که در شب تاریک از خانه بیرون آمد و بر دوش خود باری داشت.گفتم : ای پسر رسول خدا ، اجازه دهید به شما کمک کنم. فرمود : این بار را باید خود بردارم و به راه افتاد..... به سقیفه ی بنی ساعده (👈 همان جایی که انصار جمع شدند تا برای سعد بن عباده بیعت بگیرند ، بعد ها فقرای انصار در آنجا می خوابیدند ) رفت. بالای سر هریک از آنان که خوابیده بودند ، دو قرص نان گذاشت. وقتی باز می گشت ، مُعَلَّی بن خُنَیس از امام سجاد (ع) پرسید : آیا اینان حق امامت را می شناسند ⁉️ فرمود : اگر اینان حق را می دانستند ، ما نمک سائیده یِ خانه ی مان را هم با آنان قسمت می کردیم؛ نه اینها ، حق را نمی شناسند. 🔻در موارد دیگر ، حضرت سجاد (ع) غذا به درب خانه ها می برد.اهل آن خانه ها در کنار درب خانه هایشان در انتظار آن شخص که شب به آنجا می آمد ، می ایستادند و غذا را از وی می گرفتند. در وقت غسل دادن حضرت سجاد (ع) دیدند پشت ایشان پینه بسته است.از حضرت باقر (ع) علت را پرسیدند؛ فرمود : از بار هایی است که شبها بر دوش می کشیدند. ▫️تمام این فقرا ، از انصار بودند.اینها از مواردی بود که حضرت زهرا (س) به زنان انصار که به عیادتشان آمده بودند ، پیشگویی کرده بود. 📖 سقیفه ۱۴۵ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ #سقیفه 📖 قسمت هفدهم نکته ی مهم‼️ 💢 تا حالا فکر کردید ، معاویه چگونه به قدرت رسید⁉️ 🔻قدرت معاویه حاصل حق السکوت ابوبکر در برابر ابوسفیان بود 🔻با فتح مکه ، ابوسفیان (رئیس قریش در جاهلیت) در ظاهر مسلمان شد ، اما مسلمانان هیچ وقت نمی توانستند ، گذشته ی او را فراموش کنند ، آن همه کارشکنی ها ، دشمنی ها و... . 👈اینگونه خاطرات باعث می شد ، که هرگز با دید مهربانی به او نگاه نکنند ، کینه هایی که گاه و بیگاه در خلال کلماتشان ،اثرات خودشان را ظاهر می کرد و در مجامع او را نپذیرند.نمونه های زیادی وجود دارد ، مانند: روزی خلیفه دوم از کوچه های مکه عبور می کرد ، کوچه ها کثیف بودند.فرمان داد که مردم آلودگی های مقابل منازل خودشان را تمیز کنند.اما دوباره معابر را آلوده یافت ، با خشم تازیانه ای بر سر ابوسفیان کوبید. ⛔️ اما: پس از وفات پیامبر اکرم(ص) ، وقتی ابوبکر به خلافت رسید ، اولین نفری که مخالفت کرد ، ابوسفیان بود ، او نمی توانست ببیند ، افرادی ، از پست ترین طوائف قریش ، به حکومت برسند.به همین علت ، ابوسفیان نخستین بار به سوی حضرت علی(ع) آمد ، گفت: ای ابوالحسن ، دستت را بگشا تا با تو بیعت کنم... 🔻گردانندگان سقیفه به خوبی ابوسفیان و قدرت او را می شناختند ، لذا برای ساکت کردن و راضی کردن او به تلاش افتادند. عمر به ابوبکر گفت: صدقاتی که در زمان پیامبر ، گرد آورده است ، در اختیارش بگذار ، تا از شرّش راحت شویم!!..... 👈این کار انجام شد و ابوسفیان بیعت کرد و ابوبکر بپاس سکوت و همکاری او ، پسرش یزید را به فرماندهی یک لشکر بزرگ برای فتح شامات ، گسیل داشت.همراه او برادش معاویه نیز حضور داشت. پس از فتح شام ، به فرمان ابوبکر ، یزیدبن ابوسفیان به حکومت دمشق منصوب شد... بعد از مدتی ، در زمان خلافت عمر ، یزیدبن ابوسفیان به مرض طاعون مبتلا شد و مُرد .در این حال ، عمر ، معاویه را به حکومت آنجا منصوب کرد❗️ سوال؛ آیا دلیل شرعی وجود داشت ، برای بخشیدن صدقات به ابوسفیان⁉️ آیا حق السکوت در اسلام داریم⁉️ نتیجه این کار که باعث قدرت گرفتن معاویه شد ، چه تبعاتی داشت⁉️ 📚نقش عایشه در تاریخ اسلام ج۳ ص۴۴_۴۷_۶۳_۶۴ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ ⛔️یک چهارم شریعت از او گرفته شده است..... 🔻شخصی به نام مسروق می گوید: شیوخ اکابر اصحاب رسول خدا(ص) را دیدم که درباره احکام از او (عائشه) سوال می کردند.مقصود او از 《شیوخ اکابر》؛ عمر و عثمان بود... حتی ام المومنین عائشه ، در زمان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان فتوا دهنده منحصر به فرد بود و این کار او ادامه یافت تا از دنیا رفت.‌ ⚠️آنچه از ام المومنین عائشه _به تنهایی _ از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده است، بالغ بر ۲۲۱۰ حدیث است ، در حالی که از سائر (امّهات مومنین) یعنی هشت نفر دیگر از زنان پیامبر تنها ۶۱۲ حدیث نقل شده است. 👈دو کتاب صحیح بخاری و مسلم که مشتمل بر احکامند بیش از ۲۹۰ حدیث از ، ام المومنین عائشه آمده است. بدین خاطر گفته اند که : یک چهارم شریعت از او گرفته شده❗️ 💢اما اینجا یک سوال وجود دارد که حل آن راه گشای مسائل مهمی است و آن : از《ام المومنین ام سلمه》، در مسند احمد ۲۷۷ حدیث وجود دارد و مجموع احادیث او در جوامع السیره ۳۷۸ حدیث است. اما: از 《ام المومنین عائشه》_به تنهایی_در مسند احمد بیش از ۲۲۷۰ حدیث_مکرر و غیر مکرر_ وجود دارد. ⚠️چگونه می شود که ام المومنین عائشه بیشترین فتوا را در میان صحابه داشته باشد در حالی که در میان آنها خلفایی بوده اند که مسلمانان در شئون زندگی خود به آنها _خلفا_ مراجه می کردند⁉️ ⚠️چگونه می شود که مجموع روایات هشت تن دیگر از زنان پیامبر(ص) تنها ۶۱۲ حدیث باشد ، اما عائشه به تنهایی ۲۲۱۰ حدیث بگوید⁉️ در حالی که عائشه در سال دوم هجری و در سن ده سالگی وارد خانه پیامبر (ص) گردید و کودکانه به بازی می پرداخت و در سال ۵۸ یا ۵۹ از دنیا رفت اما: ام سلمه در سال سوم هجری، در حالی که زن بزرگسالی بود ، وارد خانه پیامبر (ص) گردید و حدود سه سال هم بیش از عائشه زندگی کرد و در سال ۶۲ یا ۶۳ هجری از دنیا رفت. چرا اینهمه در تعداد احادیث متفاوت اند⁉️ چرا هرچه از عائشه می پرسیدند علم آن را نزد او می یافتند⁉️ ✅ آیا سزاوار نیست احادیثی همچون ام المومنین عائشه را با این مقدار از کثرت و اهمیت مورد بررسی قرار گیرد⁉️ ✍البته احتمال بسیاری وجود دارد که افرادی ، برای به کرسی نشاندن حرف غلط خود ، احادیثی را به ایشان نسبت می دادند. 🔰اما پیروان مکتب اهل بیت(ع) ، احادیث را مورد بررسی قرار می دهند خصوصا راوی حدیث را.... 📚نقش عائشه در تاریخ اسلام ج۴ ص ۴۲ الی ۴۷ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini

#تاریخ ✔️اثر بخشی سریع حرکت امام حسین (ع) ☑️قسمت ششم 🔰موضع گیری رسمی عبدالله بن زبیر علیه یزید 🔻اولین بار عبدالله بن زبیر به جریان کربلا استناد کرد و آن را بهانه ی جدیدی برای نارضایتی و قیام خودش قرار داد.او بعد از خطبه ای بعد از حادثه ی کربلا چنین گفت : اهل عراق ، اهل نیرنگ و گناه هستند و اهل کوفه از همه ی اهل عراق بدترند.آنها حسین را دعوت کردند که او را یاری کرده و حکومت را به او بسپارند ، اما آنگاه که به میان آنها رفت ، علیه او شوریدند و به او گفتند : یا دستت را در دست ما بگذار تا تو را به نزد ابن زیاد ، فرزند سمیّه بفرستیم تا هرچه بخواهد ، در مورد تو حکم کند یا باید به جنگ با ما تن در بدهی❗️ 👈اما او مرگ کریمانه را بر زندگی مذلت بار برگزید....بخدا سوگند ، او را کشتند در حالی که در شبها قیام طولانی داشت و در روز ها روزه اش فراوان بود. او به آن حکومت و قدرت که آنها دارند سزاوارتر بود و از نظر دین داری و فضیلت از آنها شایستگی بیشتری داشت.او قرآن خواندن را به آوازخوانی و گریه از خشیت خدا را به موسیقی و روزه را به نوشیدن حرام...... تبدیل نکرده بود . ⚠️عبدالله بن زبیر در گذشته چنین سخنانی نگفته بود ، او با یزید بیعت نکرده بود اما با حکومت او هم برخوردی نمی کرد و تنها خود را پناهنده به خانه ی خدا می دانست و این اولین بار بود که در بیان ابن زبیر چنین توجّه نسبتا درستی دیده می شود.اگر چه او گناه را به گردن مردم عراق و کوفه بار نمود اما دولت بنی امیه را در این گناه شریک کرده و به طور غیر صریح یزید در راس فسق و فجور و گناه برای احراز مقام خلافت می دانست. ✍این اواین بار بود یک شخصیت رسمی و نام و نشان دار ، چیزی نظیر آن گفته بود و این یک قدم بزرگ محسوب می شد. 📖معلم درس محبت ص ۵۰ 🔗برای پیگیری بیشتر : ( @Allameaskari ) 📲 @Maaref_dini