هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #آمدن_زینب_به_قتلگاه
📚لهوف، سید بن طاووس، ص 133-134
🔸قَالَ فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ ....
يَا مُحَمَّدَاهْ بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ بِأَبِي مَنْ أَضْحَى عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً بِأَبِي مَنْ فُسْطَاطُهُ مُقَطَّعُ الْعُرَى بِأَبِي مَنْ لَا غَائِبٌ فَيُرْتَجَى وَ لَا جَرِيحٌ فَيُدَاوَى بِأَبِي مَنْ نَفْسِي لَهُ الْفِدَاءُ بِأَبِي الْمَهْمُومُ حَتَّى قَضَى بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى بِأَبِي مَنْ شَيْبَتُهُ تَقْطُرُ بِالدِّمَاءِ بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي مَنْ جَدُّهُ رَسُولُ إِلَهِ السَّمَاءِ بِأَبِي مَنْ هُوَ سِبْطُ نَبِيِّ الْهُدَى بِأَبِي مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى بِأَبِي خَدِيجَةُ الْكُبْرَى بِأَبِي عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى بِأَبِي فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ سَيِّدَةُ النِّسَاءِ بِأَبِي مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ صَلَّى. قَالَ الرَّاوِي: فَأَبْكَتْ وَ اللَّهِ كُلَّ عَدُوٍّ وَ صَدِيق...
🔹راوی می گوید: سوگند به خدا زينب دختر على عليه السّلام را فراموش نمیكنم كه با آهى جانكاه براى حسين عليه السّلام میگريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى زد:
▪️فرياد اى محمّد!
▪️دخترانت را اسير كرده اند،
▪️فرزندانت كشته شده اند
▪️و باد صبا بر بدنشان مى وزد،
▪️اين حسين تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده اند،
▪️عمامه و لباسش را به يغما بردهاند.
▪️پدرم به فداى آن كسى كه روز دوشنبه(روز تشکیل سقیفه) خيمه هايش غارت شد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه طنابهاى خيمهاش بريده شد،
▪️پدرم به فداى كسى كه نه به سفرى رفت كه اميد بازگشت در آن باشد و نه آن گونه مجروحى است كه درمان گردد،
▪️پدرم و جانم قربان او باد.
▪️پدر و مادرم به فداى آن شخصى كه با غمهاى بسيار جان سپرد،
▪️پدرم به فداى آن لب تشنه ات كه با لب عطشان به شهادت رسيد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه قطرات خون از محاسن شريفش میريزد،
▪️پدرم به فداى آن كسى كه جدّش رسول خداى آسمان است،
▪️ پدرم به فداى آن كسى كه نبيره پيامبر هدايت است،
▪️پدرم به فداى كسى كه ستوده برگزيده است،
▪️پدرم به فداى فرزند خديجه كبرى عليها السلام و على مرتضى عليه السّلام و فاطمه زهرا عليها السلام سرور زنان بهشت.
▪️پدرم به فداى فرزند آن كسى كه خورشيد براى او بازگشت تا نمازش را بخواند.
✳️راوی می گوید: سوگند به خدا همه حاضران از دشمن و دوست (با ديدن حال زينب عليها السلام) گريستند.
#عاشورا
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
✅ @hosenih_maghtal
▪️يكي با نيزه اش از پشت ميزد
يكي با چكمه و با مُشت ميزد
خودم ديدم سنانِ دائمُ الخَمر
حسينم را به قصد كشت ميزد
#نوحوا_علی_الحسین
#عاشورا
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
▪️عَظَّمَ اللَّهُ اُجُورَنا وَاُجورَكُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ،وَجَعَلَناوَاِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبينَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ
بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواريمان براى حسين صلوات الله علیه قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه وليش امام مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف از خاندان محمد صلوات الله علیهم
#عاشورا
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
حجت الاسلام بندانی نیشابوری4_5947315994446790898.mp3
زمان:
حجم:
4.35M
🔴 سلسله مباحث حجت الاسلام والمسلمین استاد حاج شیخ عبدالحسین #بندانی_نیشابوری دامت برکاته
🔸 موضوع : #مدینه_تا_اربعین
🔸 جلسه یازدهم
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
" #فلسفه بخوانم یا خیر ؟
آیت الله #میرزا_رحیم_سامت به نقل از استاد خود ، مرحوم آیت الله العظمی علامه #سید_موسی_زرآبادی چنین نقل می کنند :
پیش از تشرف به نجف اشرف ، به خدمت مرحوم آقا سید موسی زرآبادی رسیدم و با ایشان مشورت کردم که آیا حکمت و #فلسفه بخوانم یا خیر ؟
فرمودند : #نه!
گفتم : در اصول یک سری اصطلاحاتی وجود دارد که آشنایی با فلسفه را می طلبد.
فرمودند:« این مقدار آگاهی با خواندن شرح تجرید ، برآورده می شود .
از این روی ، ایشان شرح تجریدی برای ما شروع کردند و ما چند درسی خدمت آن مرحوم خواندم و بعد عازم نجف اشرف شدم .
📚مصاحبه با حضرت آیت الله شیخ رحیم سامت ، نشریه حوزه «۱۳۷۴» ص۳۰
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
حجت الاسلام بندانی نیشابوری4_5947315994446790899.mp3
زمان:
حجم:
5.59M
🔴 سلسله مباحث حجت الاسلام والمسلمین استاد حاج شیخ عبدالحسین #بندانی_نیشابوری دامت برکاته
🔸 موضوع : #مدینه_تا_اربعین
🔸 جلسه دوازدهم
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
🔴 در خواندن #زیارت_عاشورا مثل هم بودیم ...
▪️یکی از بزرگان می فرمود:
مرحوم آیة اللّه حاج حسین خادمی و حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین سلام الله علیه را در خواب دیدم که در غرفه ای از غرفه های بهشت دور یکدیگر جمع بودند. از آیة اللّه خادمی احوالپرسی کردم و گفتم : با هم بودن شما یک آیة اللّه و آقای حاج شیخ عباس قمی یک محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتی دارد که با یکدیگر یک جا قرار گرفته اید؟
جواب دادند: ما همگی مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم
📚 کرامات الحسینیه، علی میر خلف زاده، ج 2
#محرم
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
🔻 آنقدر عزاداری کرد تا از شدت غصه جان سپرد....
◾️نام خانم #حضرت_رباب علیهاالسلام، تداعیگر دلدادگی و عشق به ولیّالله است.
📜 تواریخ ازجمله کامل ابن اثیر نقل کردهاند:
رباب پس از واقعه عاشورا و اسارت تا شام، وقتی به مدینه بازگشت، اشراف قریش از ایشان خواستگاری کردند. پاسخ داد: پس از رسول الله صلی الله علیه و آله، پدر شوهری برنمیگزینم. یک سال زنده ماند و در این مدت زیر سقف هیچ خانهای نرفت تا مریض شد و از غصه جان سپرد.
📚 الکامل فی التاريخ، ابن أثير، جلد۳، صفحه۴۴۰
#تاریخ
#نوحوا_علی_الحسین
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #دفن_امام_حسین (ع) و سایر شهدای کربلا چگونه اتفاق افتاد؟
🔹بنی اسد، با کمک امام سجاد (ع) ابدان مطهر شهدای کربلا را سه روز پس از واقعه عاشورا دفن کردند.
🔸پس از شهادت امام حسین علیه اسلام و اهل بیت و اصحاب ایشان در دهم محرم سال 61 هجری قمری، بدن های قطعه قطعه و خون آلود آنان بر زمین ماند تا آنکه در پایان روز دوازدهم محرم الحرام، قوم بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) شهدا را دفن نمودند.
🔹در رابطه با چگونگی دفن شهدای کربلا، روایات فراوانی وجود دارد که همه روایات بر دفن شهدا توسط بنی اسد اتفاق نظر دارند اما در چگونگی آن تفاوتهایی ذکر کردهاند.
🔸شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه نوشته است:
🔻«گروهی از بنی اسد که در غاضریه بودند، نزد اجساد مطهر امام حسین(ع) و یارانش آمده و بر آنان نماز خواندند و آنان را دفن کردند، بدین ترتیب که حسین(ع) در همین جایی است که اکنون قبر شریف اوست و فرزندش علیاصغر (ع) کنار پای حضرت دفن است. برای دیگر شهیدان گودالی در پایین پای حسین(ع) کنده و همگی را گردآورده و در آنجا دفن کردند، و عباس بن علی(ع) را در همانجا که به شهادت رسیده بود، سر راه غاضریه همان جایی که اکنون قبر اوست، دفن نمودند».
🔹علاوه بر شیخ مفید، بلاذری در انساب الشراف و مسعودی در مروج الذهب نیز بر همین باورند که
🔻امام حسین علیه السلام و دیگر شهدا یک روز پس از شهادت و بعد حرکت سپاهیان عمر سعد به سمت شام یعنی یازدهم محرم توسط اهل غاضریه از بنی اسد دفن شدند؛
✳️ این قول مورخان اهل سنت است و شیخ مفید در الارشاد و سید بن طاووس در لهوف و ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب از مورخین و علمای شیعه هم همین قول را نقل کرده اند،
✳️با این تفاوت که شیعیان معتقداند بنی اسد با کمک امام سجاد (ع) اجساد شهدای کربلا را دفن کردند.
🔸از آنجایی که بنی اسد اهل روستایی در نزدیکی کربلا بودند و در میدان نبرد شرکت نداشتند، نمی توانستند بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان و پیکر و لباسشان شناخت کامل داشته باشد آنان را شناسایی و دفن کنند.
🔻شهدای کربلا بهجز حضرت علی اصغر که خود امام حسین (ع) آن را دفن نمود و حر بن ریاحی که نزدیکانش مانع بریدن سر از پیکرش شدند، هیچ کدام سر در پیکر نداشتند و این اتفاق، کار شناسایی شهدای کربلا را غیر ممکن میساخت و بنا بر نظر شیعه، دفن امام را جز امامی مانند خودش بر عهده نمیگیرد.
🔻با دلایل ارائه شده بر عدم امکان دفن شهدا توسط بنی اسد بدون کمک راهنما، میتوان به این نتیجه رسید که امام سجاد (ع) در دفن شهدای کربلا حضور داشتند؛ و حضور ایشان نیز باید خارج از اسباب عادی صورت گرفته باشد و این مطلب نیز به وسیله روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده؛ تایید میشود چراکه امام سجاد (ع) در روز یازدهم با کاروان اسرا به سمت کوفه حرکت کردند و در روز دوازدهم در مجلس ابن زیاد به روشنگری مشغول بودند تا اینکه در هنگام غروب، ابن زیاد اسرا را به زندان فرستاد؛ اینگونه برداشت میشود که امام علیه اسلام فرصتی پیدا کردند که اندکی دور از اذیت و آزار یزید قرار گیرند لذا با بهره گیری از امدادهای غیبی به دشت کربلا آمدند
🔻و بدنهای شهداء را سه روز بعد از واقعه کربلا در روز سیزدهم محرم به کمک مردان طایفه بنی اسد که با تحریک زنانشان به سوی دشت کربلا آمده بودند دفن می کنند.
🔹علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار اینگونه میگوید:
🔻«از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام درباره امامتشان گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهدهدار امر دفن امام، جز امام نمیشود، پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟
🔻گفت: امام بود.
🔻پرسید چه کسی عهدهدار کار او شد؟
🔻گفت: علی بن الحسین(ع).
🔻پرسید او کجا بود؟
🔻او که دست ابن زیاد اسیر بود!
🔻گفت: بیآنکه دشمنان بفهمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت.
🔻امام رضا(ع) در ادامه فرمود: خدایی که میتواند امام سجاد(ع) را به کوفه ببرد تا پدرش را دفن کند، میتواند صاحب امر امامت را به بغداد برساند تا عهدهدار کفن و دفن پدرش شود و برگردد، در حالی که نه در زندان است نه اسیر.»
🔹مقرم در کتاب مقتل الحسین (ع) نیز میگوید:
🔻چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمدهاند و سرگردانند؛ نمیدانند چه کنند و کشتهها را نمیشناسند، چون بین بدنها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان میپرسیدند؛ امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشکها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند.
🔻سپس امام سجاد (ع) به محل قبر آمد، کمی از خاکها را کنار زد،
هدایت شده از حسینیه مقتل
قبری حاضر و آماده، آشکار شد و حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت:
🔻 «بسم الله و بالله وعلى ملّة رسول الله، صدق الله ورسوله، ماشاء ولا حول ولا قوة إلاّ بالله العظیم.»
✳️ امام به تنهایی بیآنکه بنی اسد در این کار همراهیاش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری میکند. هنگامی که او را در قبر نهاد، صورت بر آن رگهای بریده گذاشت و گفت:
🔻خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است، اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی، سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا.»
🔸امام سجاد (ع) پس از آنکه اباعبدالله الحسین (ع) را دفن نمودند، بر قبر حضرت اینگونه نوشتد:
🔻«این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را لب تشنه و غریب شهید کردند.»
🔻سپس به طرف عمویشان عباس (ع) رفت و خود را روی بدن مقدس او انداخت، درحالی که رگهای بریدهاش را میبوسید و میگفت:
🔻«پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنیهاشم! از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد.»
🔻و پس از آن به تنهایی بدن مطهر حضرت اباالفضل العباس (ع) را به خاک سپرد و در پایان، دو نقطه را مشخص نمودند تا بنی اسد در یک نقطه، شهدای بنی هاشم و در نقطه دیگر اصحاب را دفن کنند، و در آخر، حر بن ریاحی توسط خویشان خود، به خاک سپرده شد.
🔹در رابطه با سر مطهر امام حسین (ع) روایات مختلفی آمده که در برخی از آنان اینگونه گفته شده است:
🔻بنا بر مطلبی که در کتاب وسائل الشیعه آمده است، برخی از علمای شیعه با استفاده از اخبار و روایاتی از ائمه معصوم(ع)، گفته اند:
🔻سر مقدس سیدالشهدا (ع) در نجف اشرف، کنار مرقد مطهّر امیرالمومنین(ع) دفن شده است.
🔻هم چنین در روایتی دیگر، ابن کثیر گفته که، یزید لعنة الله علیه سر مبارک امام را برای حاکم مدینه عمرو بن سعد فرستاده، و او آن را در بقیع، کنار قبر مادرش زهرا(س)، دفن نمود است.
🔻و بنا به قولی دیگر از ابن ابی الدنیا و بلاذری، سر مبارک امام حسین (ع) در دمشق دفن شده است. گفته شده که خلفای فاطمی سر مقدس را از باب الفرادیس به عسقلان که بین شام و مصر است، بردند و از آنجا به مصر منتقل نمودند و بنا بر روایاتی دیگر، سر مبارک را به کربلا آوردند و به بدن امام ملحق نمودند.
📚منابع:
▪️الارشاد، شیخ مفید
▪️مروج الذهب، جلد 3
▪️فرهنگ عاشورا، جواد محدثی
▪️مقتل الحسین، مقرم
▪️بحارالانوار، مجلسی
▪️وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی
▪️شذرات الذهب، عماد حنبلی
#روز_یازدهم_محرم
#روز_دوازدهم_محرم
#روز_سیزدهم_محرم
✅ @hosenih_maghtal
▪️آجرک الله یا مولای یاصاحب الزمان و ساعدالله قلبک الشریف فی مصیبت جدک
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
⚫️ جلوگیری #امیرالمؤمنين ( سلام الله علیه) از فروختن #حضرت_شهربانو مادر امام سجاد( سلام الله علیهما ) به عنوان برده توسط #عمر_ابن_خطاب
📌 ابوجعفر محمد بن جریر بن رُستم طبری - نه طبریِ تاریخ نگار - گفت:
وقتی اسیران ایران وارد مدینه شدند، عمر تصمیم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگیرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است: برجستگان و محترمانِ هر قوم را محترم بدارید! عمر گفت: این مطلب را شنیدهام که میفرمود: هرگاه فردِ باشخصیت و محترم قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید اگرچه مخالف شما باشد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: اینها قومی هستند که تسلیم شمایند و به اسلام علاقه دارند، و من از نژاد اینها فرزندانی خواهم داشت!
من خدا و شما را گواه میگیرم که سهم خود را از اینها در راه خدا آزاد نمودم. بنی هاشم همه گفتند: ما نیز سهم خود را به شما بخشیدیم. باز فرمود: خدایا شاهد باش، من حقی را که اینها به من بخشیدند در راه تو آزاد کردم. مهاجران و انصار گفتند: ای برادر رسول خدا، ما هم حق خود را به تو بخشیدیم. فرمود: خدایا اینها حق خود را به من بخشیدند و من از آنها پذیرفتم و تو را شاهد میگیرم که در راه خودت آزادشان کردم.
عمر گفت: چرا تصمیم مرا در مورد عجمها نقض کردی و چه چیز تو را به این کار واداشت؟ امیرمؤمنان فرمایش پیغمبر درباره احترام افراد با شخصیت را به یادش آورد. عمر گفت: ای ابوالحسن، من سهم خود و سهم اشخاصی را که نبخشیده اند، به تو و خدا میبخشم.
علی علیه السلام فرمودند: خدایا تو شاهد گفتههای ایشان باش و شاهد باش که من اینها را آزاد ساختم. گروهی از قریش تمایل داشتند با آن بانوان ازدواج کنند.
امیرمؤمنان فرمود: نباید آنها را بر ازدواج مجبور کرد، باید اختیار را به خودشان داد، و هر انتخابی که داشتند، باید عمل شود. گروهی به شهربانو دختر یزدگرد اشاره نموده و اختیار انتخاب را به او دادند و از پشت پرده خواستگاری کردند، و در حضور جمع به او گفتند: از میان کسانی که از تو خواستگاری کرده اند، کدام را انتخاب میکنی؟ آیا علاقه به داشتنِ شوهر داری؟ او سکوت کرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: به شوهر علاقه دارد و حالا باید منتظر بود تا چه کسی را انتخاب کند. عمر گفت: از کجا فهمیدی که تصمیم به ازدواج دارد؟ فرمود: هرگاه بانوی محترمی از یک طائفه بدون سرپرست بود و نزد پیامبر میآمد، وقتی از او خواستگاری میشد، دستور میداد به او بگویند: آیا به ازدواج تمایل داری؟ اگر خجالت میکشید و سکوت میکرد، همین سکوتش را دلیل اجازه اش قرار میداد و دستور ازدواجش را صادر میکرد؛ و اگر میگفت نه، او را مجبور به پذیرش نمی کرد. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند، او با دست به حسین بن علی علیه السلام اشاره کرد. باز از او تقاضای انتخاب کردند، این مرتبه نیز به حسین بن علی اشاره کرده، با زبان خودش گفت: اگر اختیار با من است، همین شخص! امیرمؤمنان را ولیّ خود قرار داد، و حُذَیفه خطبه عقد را خواند. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: اسمت چیست؟
گفت: شاه زنان دختر کسری. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: نه، شاه زنان نیست مگر دختر محمد صلی الله علیه و آله و او سیدة النساء است و تو شهربانویه و خواهرت مروارید است؟ گفت: آری!
📚بحارالانوار،ج۱۰۱،ص۱۹۹📚
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa