هدایت شده از خبر مهم 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معارف الشیعه
#پنجره متفاوتی از اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر مجاهد بزرگ اسماعیل هنیه. ۱۴۰۳/۵/۱۱ فقط اونجاش که آ
کیاست، بصیرت، تیزبینی و دقت مقام معظم رهبری فوق العادس
هدایت شده از صوت های کوتاه استاد قاسمی
انس با امام حسین سلام الله علیه.mp3
5.26M
#صوت_های_معارفی
✅انس با امام حسین "سلام الله علیه"
🎙 حجت الاسلام و المسلمین
استاد #حاج_شیخ_سعید_قاسمی
" حفظه الله تعالی "
┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━
@ostad_ghasemi_podcast
┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
39.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#احتجاج_با_اهلسنت
#روایات_اهلسنت
🔴ادعایی فراتر از عصمت برای صحابه ی گناهکار
🎥 عالم محقق و مدافع ولایت اهلبیت علیهم السلام ، آیت الله #حسینی_قزوینی " دامت برکاته "
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
هدایت شده از صوت های کوتاه استاد قاسمی
آثار فوق العاده نماز استغفار.mp3
2.26M
#صوت_های_معارفی
✅آثار فوق العاده نماز استغفار
🎙 حجت الاسلام و المسلمین
استاد #حاج_شیخ_سعید_قاسمی
" حفظه الله تعالی "
┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━
@ostad_ghasemi_podcast
┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
#دستورات_ماثور
🔴 روایت دستورالعمل شریف #نماز_استغفار
🔻[در هر رکعت بعد از خواندن سوره حمد، سوره قدر را می خوانیم و پس از آن، ۱۵ مرتبه ذکر «اَستَغفِرُ الله» را تکرار کرده. سپس به رکوع رفته و پس از ذکر «سبحان ربی العظیم و بحمده» ، ذکر «استغفر الله» را ده مرتبه تکرار می کنیم. هنگام برخاستن از رکوع دوباره ده مرتبه «استغفر الله» گفته، در سجده اول پس از ذکر «سبحان ربی الاعلی و بحمده» ده مرتبه، میان دو سجده ده مرتبه، در سجده دوم نیز پس از «سبحان ربی الاعلی و بحمده» ده مرتبه و پس از برخاستن از سجده دوم نیز ده مرتبه ذکر «استغفر الله» را تکرار می کنیم و رکعت دوم را نیز همانند رکعت اول به جای می آوریم و با تشهد و سلام نماز را تمام می کنیم.
نکته؛ فقط ذکر عبارت «اَستَغفرُالله» کفایت می کند و نیازی به اضافه کردن «ربی و اتوب و الیه» نیست.]
▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
إِذَا رَأَيْتَ فِي مَعَاشِكَ ضِيقاً وَ فِي أَمْرِكَ اِلْتِيَاثاً فَأَنْزِلْ حَاجَتَكَ بِاللَّهِ تَعَالَى وَ جَلَّ وَ لاَ تَدَعْ صَلاَةَ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ هِيَ رَكْعَتَانِ تَفْتَتِحُ اَلصَّلاَةُ وَ تَقْرَأُ اَلْحَمْدَ وَ إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ مَرَّةً وَاحِدَةً فِي كُلِّ رَكْعَةٍ ثُمَّ تَقُولُ بَعْدَ اَلْقِرَاءَةِ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً ثُمَّ تَرْكَعُ فَتَقْرَأُهَا عَشْراً عَلَى هَيْئَةِ صَلاَةِ جَعْفَرٍ يُصْلِحُ اَللَّهُ لَكَ شَأْنَكَ كُلَّهُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ
چون معیشتت دچار ضیق و گرفتگی شود و کارت به پراکندگى گراید، حاجت خود را به درگاه خدای عز و جل عرضه دار و نماز استغفار را ترک مکن، و نماز استغفار دو رکعت است در هر رکعت حمد و «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» را یک بار بخوان و بعد از قرائت ۱۵ مرتبه بگو: اَستَغفِرُ الله. و سپس به رکوع که رفتى آن ذکر را ده مرتبه بگو و همانند نماز جعفر سلام الله علیه، نماز را تمام کن که همه امورت و احتیاجاتت ان شاء الله اصلاح شود.
📚بحار الأنوار ج ۸۸، ص ۳۵۴
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تقویم_شیعه
#تاریخ_مستند
🔴 یکم #ماه_صفر سالروز ورود اهلبیت علیهم السلام به شهر شام
⚫️ ورود اهل بیت امام حسین علیهم السلام به شام ...
❌... ثُمَّ أَمَرَ بِالسَّبَايَا وَ رَأْسِ الْحُسَيْنِ فَحُمِلُوا إِلَى اَلشَّامِ فَلَقَدْ حَدَّثَنِي جَمَاعَةٌ كَانُوا خَرَجُوا فِي تِلْكَ الصُّحْبَةِ أَنَّهُمْ كَانُوا يَسْمَعُونَ بِاللَّيَالِي نَوْحَ الْجِنِّ عَلَى الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى الصَّبَاحِ وَ قَالُوا فَلَمَّا دَخَلْنَا دِمَشْقَ أُدْخِلَ بِالنِّسَاءِ وَ السَّبَايَا بِالنَّهَارِ مُكَشَّفَاتِ الْوُجُوهِ فَقَالَ أَهْلُ اَلشَّامِ الْجُفَاةُ مَا رَأَيْنَا سَبَايَا أَحْسَنَ مِنْ هَؤُلاَءِ فَمَنْ أَنْتُمْ فَقَالَتْ سُكَيْنَةُ ابْنَةُ الْحُسَيْنِ نَحْنُ سَبَايَا آلِ مُحَمَّدٍ فَأُقِيمُوا عَلَى دَرَجِ الْمَسْجِدِ حَيْثُ يُقَامُ السَّبَايَا وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ هُوَ يَوْمَئِذٍ فَتًى شَابٌّ فَأَتَاهُمْ شَيْخٌ مِنْ أَشْيَاخِ أَهْلِ اَلشَّامِ فَقَالَ لَهُمُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ أَهْلَكَكُمْ وَ قَطَعَ قَرْنَ الْفِتْنَةِ فَلَمْ يَأْلُوا عَنْ شَتْمِهِمْ فَلَمَّا انْقَضَى كَلاَمُهُ قَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ أَ مَا قَرَأْتَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ نَعَمْ قَالَ أَ مَا قَرَأْتَ هَذِهِ الْآيَةَ - « قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ » قَالَ بَلَى قَالَ فَنَحْنُ أُولَئِكَ ثُمَّ قَالَ أَ مَا قَرَأْتَ - « وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ » قَالَ بَلَى قَالَ فَنَحْنُ هُمْ قَالَ فَهَلْ قَرَأْتَ هَذِهِ الْآيَةَ - « إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » قَالَ بَلَى قَالَ فَنَحْنُ هُمْ فَرَفَعَ الشَّامِيُّ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مِنْ قَتَلَةِ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ لَقَدْ قَرَأْتُ اَلْقُرْآنَ فَمَا شَعَرْتُ بِهَذَا قَبْلَ الْيَوْم...
✍🏻 ابن زیاد لعنه الله دستور داد اسيران را با سر مطهر امام حسين عليه السلام بشام برند، جمعى كه با آن سر مطهر رفته بودند، گفتند كه شبها نوحه جنها را تا صبح بر حسين (علیه السلام) ميشنيدند. گفتهاند چون بشام رسيديم، روز روشن زنان و اسيران را وارد كردند، و اهل شام میگفتند: ما تا بحال اسيرانى نورانی مانند شما نديديم، شما چه کسانی هستید؟ سكينه دختر حسين علیهم السلام فرمود: ما اسيران خاندان پیامبریم. سپس آنها را بر سکوی مسجد كه توقفگاه اسيران بود بازداشتند، و على بن الحسين عليهم السلام هم جوان بود، شيخى از شاميان آمد و گفت: حمد خدای را كه مردان شما را كُشت و آشوب را خاموش كرد، و هرچه توانست به آنها بد گفت. چون سخن خود تمام كرد، على بن الحسين عليهم السّلام به او فرمود: تو قرآن نخواندى؟ گفت چرا. فرمود: اين آيه را خواندى: "قُلْ لاٰ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبىٰ _ بگو از شما مزدى نخواهم جز دوستى خانوادهام." گفت: آرى. فرمود: ما مصداق این آیهایم؛ فرمود: اين آيه را خواندى كه: "وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ _ حق ذى القربى را بدهید؟" گفت آرى. فرمود: ما مصداق این آیهایم. سپس فرمود آیا آیه تطهیر را خواندهای؟! گفت آرى. فرمود: ما مصداق این آیهایم. آن شامى دست به آسمان برداشت و سه بار گفت: خدايا من بدرگاهت توبه كردم. خدايا من بيزارم از دشمن آل محمد علیهم السلام و از قاتلان اهل بيت علیهم السلام، من قرآن را خواندم و تا كنون متوجه اين آيات نشدم ...
📓أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ٣
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
#ماه_صفر
◾️ سنگدلتر از يزید (لعنه الله علیه) ندیدم ...
... ثُمَّ أُدْخِلَ نِسَاءُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ فَصِحْنَ نِسَاءُ آلِ يَزِيدَ وَ بَنَاتُ مُعَاوِيَةَ وَ أَهْلُهُ وَ وَلْوَلْنَ وَ أَقَمْنَ الْمَأْتَمَ وَ وُضِعَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ بَيْنَ يَدَيْهِ - فَقَالَتْ سُكَيْنَةُ وَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ أَقْسَى قَلْباً مِنْ يَزِيدَ وَ لاَ رَأَيْتُ كَافِراً وَ لاَ مُشْرِكاً شَرّاً مِنْهُ وَ لاَ أَجْفَى مِنْهُ وَ أَقْبَلَ يَقُولُ وَ يَنْظُرُ إِلَى الرَّأْسِ - لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا جَزَعَ اَلْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلِ ثُمَّ أَمَرَ بِرَأْسِ الْحُسَيْنِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسْجِدِ دِمَشْق...
✍🏻 سپس زنان امام حسين عليه السلام را نزد يزيد بن معاويه لعنهماالله بردند، و زنان آل يزيد و دختران معاويه و خاندانش شيون و واويلا كردند و ماتم برپا نمودند؛ سر مطهر امام را برابر يزيد لعنه الله گذاشتند؛ سكينه علیهاالسلام گوید: سختدلتر و كافرتر و مشركتر و جفاکارتر از يزيد نديدم، به آن سر مطهر نگاه كرد و مىگفت: كاش کشتهشدگانِ ما در جنگ بدر مىديدند این روزها را؛ سپس دستور داد سر حسين عليه السلام را بر در مسجد دمشق آويختند ...❗
📓أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ٣
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
🩸نوعروسان شامی، جمع شدند و سر مطهر قاسم ( سلام الله علیه ) را سنگباران کردند …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که سر های مطهر شهدای کربلا را وارد شهر شام کردند، هر یک از سرها که از دروازه شهر میگذشت، معلونی بر در دروازه ایستاده بود و نام صاحب آن سر را میپرسید.
🥀 تا نوبت به سر مطهر قاسم علیهالسلام رسید، آن حرامزاده امر کرد که عروسها هر یک سنگی را برداند و سر قاسم علیهالسلام را سنگ باران کنند.
📚سرور المؤمنین،نائینی، ص ۱۰۵، بازنویسی شده (نسخه خطی)
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
◾️ای پدر! وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباسِ کهنه دارم؛ آنها را برای این دختر یتیم بیاورم...
⚡️دلسوزیِ دختر شامی برای حضرت سیّدتنا و مولاتنا، سکینه خاتون سلاماللهعلیها...
در نقلی آمده است:
در خرابه شام هفده طفل یتیم، دامن زینب کبری سلاماللّهعلیها گرفته بودند و از گرسنگی ناله میزدند. مردی از اهل شام از آنجا به همراه دخترش عبور میکرد. آن دخترک ، حضرت سکینه سلاماللهعلیها را دید که مانند اسیران و غریبان رو به دیوار نهاده و میگرید.
🩸آن دخترک دلش سوخته به پدرش گفت:
حالت این دختر دلم را به درد آورد؛ وقتی به خانه رفتیم به خاطرم بیاور چند دست لباس کهنه دارم؛ آنها را برای این یتیم بیاوریم.
🩸پدرش گفت:ساکت باش! چه میگویی؟! این دختر، دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و ناز پرورده فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است؛
از جنگ روزگار، گرفتار کفّار شده است؛ در حالیکه گردش زمین و آسمان بسته به وجود پدر و جدّ اوست. لب از اینگونه سخنان فرو بند و به آزار و اذیت برگزیدگان خداوند راضی مباش !
🩸دختر از حرفش پشیمان شد و به پاهای حضرت سکینه سلاماللهعلیها افتاد و عذر خواهی کرد؛ سپس رو به پدرش کرد و گفت:
ای پدر، در روز محشر جواب پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را چگونه میدهی!؟ وای بر شما! بر حقانیت اجداد این اسیران، اقرار میکنی، اما آنها را بدین حالت در قید ذلت در خرابه نگه میدارید!
پدر آن دختر خجالت زده و شرمگین به خانه برگشت.
📚 بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۶
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
#تاریخ_مستند
🩸سه روز أسرای آل الله را پشت دروازه معطل گذاشتند تا شهر را آذین ببندند … | پانصد هزار نفر به تماشا آمدند …
در نقلها آمده است:
📋 أَوقَفُوا أهلَ البيتِ عليهمالسّلام عَلَى بابِ الشّامِ ثَلاثة أيّامٍ حتّى یَزّيَّنوا البَلدَة ، فَزيّنوها بِكلٍّ حُليٍّ و زينَة و مِرآةٍ كانَتْ فيها
▪️و بر در شهر شام سه روز اسراء آل الله را نگه داشتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند.
📜 ثُمّ اسْتَقبَلَتْهم مِن أهلِ الشّامِ زِهاءَ خَمسَ مِائَة ألفٍ مِن الرّجالِ و النّساءِ
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن از اهل شام، به جهت استقبال، بيرون آمدند.
📜 و كانَ فيهم أُلوفٌ مِن الرّجالِ و الشّبّان و النِّسوانِ يَرقُصونَ و يَضرِبونَ بِالدّفِّ و الصِّنجِ و الطّنبور،
▪️در بین این پانصد هزار نفر، چند هزار مرد و زن و جوان، رقصكنان با دف و صِنج و طبلزنان به استقبال آمدند.
📜 و قد تَزيّنَ جَميعُ أهلِ الشّام بألوانِ الثّيابِ و الكُحلِ و الخَضاب
▪️همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سُرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى، ج۲ ص۲۹۲
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
◾️هفت مصیبت وارده در شهر شام از زبان مبارک امام سجاد علیهالسلام ...
نعمان بن منذر گوید:
سه سال بعد از شهادت امام حسين عليهالسلام در مدينه منوّره به زيارت قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله مشرّف شدم، چون داخل مدينه و مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله شدم ديدم كه مولى و آقايم، سيّدِ سجّاد عليه السلام بر سر قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درد و دل میکند و عرضه میدارد:
🩸اى جدّ بزرگوار، به درستی كه معصيت كاران امّت تو بر دور ما جمع شدند و هتك حرمت ما نمودند و راه را بر ما مسدود ساختند و اميد ما را قطع كردند، مردان ما را كشتند و كودكان ما را ذبح نمودند، ما را در بلاد گردانيدند و زنان ما را اسير كردند، پس باقى نماند براى ما حرمتى مگر آنكه هتك نمودند و قرابت ما را به جناب مقدّست ملاحظه نكردند، و آنچه ستم و ضرب كه خواستند در حقّ ما به جا آوردند.
🩸نعمان گويد:
آن مظلوم بعد از آن شكايات آواز خود را به گريه بلند نمود و گفت:
وا لَهفاه!
كشتند كسى را كه از اهل بيت وحى و تنزيل بود و اصل ايمان و تاجِ عزّت بود، و مثل و مانند نداشت؛ آه! آه!
ثُمَّ رفَعُوا رَأسَهُ علَى السِّنانِ وَ تمَنّوا مِنَّا الجارِيَة ؛
▪️... بلند كردند سر مقدّس او را بر نيزه و از ما اهل بيت خواهش كنيزى نمودند،
فَوا ضَجَّتاهُ ! از اين ظلمی که بر ما وارد شده. بعد از آن، آن مظلوم فریادی كشيد و غش نمود، پس جمع شدند بر دور آن سروَر اصحاب و غلامان او، و آن حضرت را به سوی خانه بردند و من با ايشان بودم، چون آن حضرت را وارد حجره مباركه نمودند و از حالت غشوه به خود آمد، در مقابلش ايستادم و هر دو دست آن سرور را بوسيدم و عرض كردم:
يا سيّدى، از همه اين مصيبت كه بر شما وارد آمده كدام مصيبت سخت تر بود؟
🩸 امام علیهالسلام فرمودند:
اى نعمان، نديدم مصيبت را كه شديدتر باشد از آن زمانى كه ما را وارد شهر شام نمودند.
عرض كردم: اى مولاى من، چگونه بود آن مصيبت؟ فرمود:
فَعَلوا بِنا سَبعةَ أفعالٍ لَم يَستَعمِلوها مِن أسرِنا إلى أن ورَدنا إلَى الشّامِ،
▪️ بنى اميّه بر ما وارد آوردند هفت مصيبت كه از زمان اسيرى ما تا ورود به شام مثل آن مصايب را بر ما وارد نياورده بودند:
أوّلًا قَد أحاطُوا علَينا سالينَ سيُوفَهُم وَ مَقدَمينَ أسنانَهُم حامِلينَ علَينا وَ يَضربُونَنا بِكِعابِ السّنان وَ أمسكونا في حَوزةِ الشّامِ إلى أن اجتَمَعوا علَينا مِن أهلِ الطّنابيرِ وَالمضاميرِ جمعاً كَثيراً يفرَحونَ وَ يطرِبُونَ وَ يضحكونَ،
▪️ مصيبت اوّل اين بود كه آن كافران بر دور ما احاطه نمودند در حالتى كه شمشيرهاى خود را كشيده بودند از غلاف، و نيزه هاى خود را راست كردند و بر ما حمله مى كردند، و با كعب نيزه ما را مى زدند، و در ميان جمعيّت اهل شام ما را نگه داشته بودند تا اينكه از اهل طنبور و مضمار بر دور ما جمع شدند، و آن گروه فرح و شادى مىكردند و مىخنديدند، و به جهت اسيرى ما دف و طنبور مى زدند.
ثانياً قَد أجمَعوا بينَ الرّؤوسِ وَ الاسارى فجَعَلوا رأسَ أبِي الحُسَين عليه السلام وَ عَمِّيَ العَبّاسِ مَقام عرشتي عمّتي زَينَب وَ امّ كُلثوم وَ رأسَ أخي علِيّاً وَ ابن عَمّي قاسِماً مُحاذياً لِناقةِ اختي سَكينَةَ وَ فاطِمَةَ وَ قَسَّموا الرُّؤوسَ بَينَنا وَ يُلاعِبونَ مَعَ الرّؤوسِ فكَم مِن رأسٍ يكبُّ علَى الأرضِ بَينَ قَوائمِ المَراكِب،
▪️ دوّم از آن مصايب اين بود كه جمع كردند ميان سرهاى شهدا و اسرا را؛ و سر بزرگوار پدرم و عمویم عبّاس علیهالسلام را مقابل كجاوه عمّهام زينب خاتون و امّ كلثوم واداشته بودند، و سر برادرم على اكبر و پسر عمویم قاسم را مقابل ناقه خواهرم سكينه و فاطمه واداشته بودند، و سرهاى شهدا را ميان ما اسيران قسمت نموده بودند، و به اين اكتفا ننموده، در مقابل نظر ما، با سرهاى منوّره كه بر بالاى نيزه بود بازى مى كردند، در آن وقت بعضى از سرهاى شهدا از بالاى نيزهها به روى زمين در بين دست و پاى اسبان مخالف مى افتاد.
ثالثاً ألقوا علَينَا الماءَ وَ النّارَ الموقدَة مِن سُطُوحِ الدّورِ وَ البُيوتِ حتّى أوقَدوا عمّامَتي فَما قدَرتُ على إطفائِها لأنّهُم قَد غلُّوا يدَيَّ وَ رِجلَيَّ فَما رَحِموا علَيَّ وَ ما أطفَؤُا النّارَ إلى أن احتَرَقَ رَأسي،
▪️ مصيبت سومی كه آن نانجیبان بر سر ما اسيران وارد آوردند اين بود كه آب و آتش از بالاى خانهها و منز لها بر سر ما ريختند، و آنقدر آتش بر سرم ريختند كه عمّامهام آتش گرفت و مشتعل شد، و قدرت نداشتم كه او را خاموش نمايم زيرا كه دستها و پاهاى مرا غل نموده بودند، پس آن بىرحمان بر من رحم نكردند و آتش را از عمّامه خاموش نكردند تا آنكه از سوز آتش سر رنجورم سوخت.
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
👇 ادامه مطلب بالا 👆
رابِعاً دَوَّرونا في دربِ الشّامِ مِن طُلوعِ الشّمسِ إلى قريبِ الغُروبِ في مجامِع النّاسِ وَ مضاريبِهِم بِالطنابيرِ وَ يقولونَ اقتُلُوا هذِهِ الخَوارِجَ الطّاغيَةَ فَلا حُرمَةَ لَهُم فِي الإسلامِ،
▪️ ظلم چهارمى كه در شام به ما كردند اين بود كه ما را در كوچه هاى شام گردانيدند از طلوع آفتاب تا نزديك غروب در جايى كه محلّ اجتماع مردم بود، و جايى كه اهل طنبور و طرب طنبور مى زدند و مى گفتند: بكُشيد اين خارجيهاى طاغى را كه احترامى براى ايشان در شريعت اسلام نيست.
خامِساً قَد أنزَلُونا مِنَ المَطايا وَ شدَّدونا بِحبلٍ واحدٍ وَ دَوَّرونا عِندَ اليَهودِ وَ يقُولونَ لهُم: هُم مِن أهلِ بيتٍ قَد قتَلوا آبائَكُم وَ انهَدَموا بُنيانَكُم فَخُذُوا مِنهُم غيظَ قلُوبِكُم؛ يا نُعمانُ، فَما بَقى أحدٌ مِنهُم إلّاوَ قَد ألقوا علَينا مِنَ التّرابِ وَ الأحجارِ وَ الأخشابِ ما أرادُوا،
▪️ظلم پنجم كه بنى اميّه وارد آوردند بر ما اين بود كه ما را از شتران به زير آوردند و تمامى ما اهل بيت را به يك ريسمان بستند، و در محله يهودی ها مىگردانيدند و به ايشان مىگفتند كه: اين گروه اسيران، خانوادهاى هستند كه پدران شما را كشتند و دين شما را باطل نمودند و اركان شما را منهدم ساختند، پس شما امروز تلافى نماييد بر ايشان و غيظ قلوب خود را به سبب اذيّت و آزار بر ايشان خاموش سازيد. حضرت فرمود: اى نعمان، وقتى كه آن ظالمان به طايفه يهود اين كلمات را گفتند باقى نماند از ايشان احدى مگر اينكه خاك و سنگ و چوب و هر چه که میخواستند بر سر ما ریختند.
سادِساً قَد أضبَطونا في سَوقٍ يُباعُ فيهِ العَبيدُ وَ الأمآءُ وَ هَمّوا بِأن يَبيعونا فَما جَعَلَ اللَّهُ لَهُم ذلِكَ» ،
▪️ ششم اين بود كه ما را نگاه داشتند در بازارى كه در آنجا غلام و كنيز مىفروختند، و قصد آن كردند كه ما را بفروشند، خداوند عالم از براى ايشان اين را ميسّر نفرموده بود.
سابِعاً قَد أسكَنونا في مسكَنٍ غيرَ مُسقَّفٍ لا يَقينا مِن حَرٍّ وَ لا بردٍ وَ ما رَعونا حقَّ رِعايَتِنا وَ كُنّا مِن شِدَّةِ الجوعِ وَ البَردِ وَ خوفِ القَتلِ إلَى الصُّبحِ مُرتَجِعينَ .
▪️مصيبت هفتم اين بود كه ما را ساكن نمودند در مكانى كه سقف نداشت، و ما را از سرما و گرما نگه نمى داشت، پس بنى اميّه حقّ ما را رعايت نكردند آنچه لازمه رعايت بود، و ما اهل بيت از شدّت جوع و گرسنگى و سرما و خوف كشته شدن، تا صبح مضطرب بوديم و آرام نداشتيم.
📚تذکرة الشهداء، ص۵۶۱
📚سفینة النجاة ج۱ ص۳۷۲
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
◼️ پانصد هزار نفر در شهر شوم "شام" به تماشا آمده بودند...
... و در دروازهٔ شهر شام سه روز اسراء آل الله را بازگرفتند تا شهر را بيارايند و هر حُلّى و زيورى و زينتى كه در آن بود، به آيينها بستند به گونه ای كه كسى تابحال چنین نديده بود.
ثُمَّ اسْتَقبَلَتْهُم مِن أهلِ الشّامِ زهاءُ خمس مِائَةَ ألفٍ مِنَ الرِّجالِ و النّساءِ مَعَ الدُّفوفِ، و خَرَجَ أُمَراءُ النّاسِ مَعَ الطُّبولِ و الصُّنوجِ و البوقاتِ
▪️قريب پانصد هزار مرد و زن با دفها و اميران ايشان طبلها و كوسها و بوقها و دهلها بيرون آمدند
و كان فيهم أُلوفٌ مِنَ الرِّجالِ و الشَّبّانِ و النِّسوانِ يَرقِصونَ و يَضرِبونَ بالدَّفِّ و الصَّنجِ و الطَّنبورِ، و قد تَزَيَّنَ جَميعُ أَهلِ الشّامِ بأَلوانِ الثّيابِ و الكُحلِ و الخَضابِ
▪️ چند هزار مردان و جوانان و زنان رقص كنان با دف و چنگ و طبل زنان استقبال كردند. همه اهل شام دست و پاى خود را از خوشحالی خضاب كرده و سرمه در چشم كشيده و لباسهای زیبا و رنگارنگ پوشيده بودند.
📚كامل بهايى،ج ۲/ ص۲۹۲- ۲۹۳
📚نفس المهموم، /ص ۴۳۲
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
◼️ از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون...
آن روزی که اسراء را وارد شهر شام کردند، روز چهارشنبه ای بود....
و كان خارجُ البَلَدِ مِن كَثرَةِ الخَلائِقِ كعَرصَةِ المَحشَرِ يَموجُ بعضُها في بَعضٍ.
▪️بیرون از شهر، چنان مردم شام ازدحام کرده بوده که گویی صحنه محشر اتفاق افتاده بود به طوری که بعضی روی بعضی دیگر، موج میخوردند.
اول صبح، به وقت سپیده دم،سرهای مقدس واسرا را وارد شهر کردند اما از کثرت ازدحام، وقت ظهر بود که اسرا با خستگی شدید، به گونه ای که بدن و مفاصل هر انسانی از دیدن آن ها به لرزه در می آید،آنها به در کاخ یزید ملعون رسیدند.
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
📚معالي السّبطين،ج ۲ ص۱۴۱
📚مقتل الحسين عليه السّلام مقرم ص ۴۴٧
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#ماه_صفر
⚫️ سخنان جانسوز #امام_سجاد سلام الله علیه خطاب به یزید لعنه الله علیه
🔻 [الفتوح] ... ثُمَّ قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام: وَیلَکَ یا یَزیدُ، إنَّکَ لَو تَدری ما صَنَعتَ و مَا الَّذِی ارتَکَبتَ مِن أبی وأهلِ بَیتی وأخی وعُمومَتی، إذاً لَهَرَبتَ فِی الجِبالِ وفَرَشتَ الرَّمادَ، ودَعَوتَ بِالوَیلِ وَالثُّبورِ أن یَکونَ رَأسُ الحُسَینِ ابنِ فاطِمَةَ و عَلِیٍّ علیهما السلام مَنصوباً عَلی بابِ المَدینَةِ، وهُوَ وَدیعَةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فیکُم، فَأَبشِر بِالخِزیِ وَالنَّدامَةِ غَداً إذا جُمِعَ النّاسُ لِیَومٍ لا رَیبَ فیهِ...
✍🏻 وای بر تو ای یزید! اگر میدانستی چه کردهای و چه جنایتی نسبت به پدرم و اهل بیت ما و برادر و عموهای من مرتکب شدهای، به طرف کوهها فرار میکردی، و خاکستر را فرش خود قرار میدادی و صدا به واویلا بلند میکردی. سر پدر من حسین که پسر فاطمه و علی علیهماالسّلام میباشد بر فراز دروازه شهر شما نصب شده، در صورتی که او در میان شما امانتی است از پیامبر!!! ای یزید! مژده باد تو را به رسوایی و پشیمانی در روز قیامت، هنگامی که خلایق همگی اجتماع خواهند کرد و شکی در آن نیست.
📚 الصحیح من مقتل سیدالشهداء و اصحابه علیهم السلام، ج ۲، ص ۵۰۷
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
#ماه_صفر
⚫️ شطرنج بازی و شرب خمرِ یزید لعنه الله، نزد سر مطهر #سیدالشهدا سلام الله علیه
«جلس يزيد عليه اللعنة يلعب بالشطرنج و يذكر الحسين و اباه و جده و يستهزئ بذكرهم....»
✍🏻 علامه مجلسی رحمه الله مینویسد:
شیخ صدوق رحمه الله (در عيون اخبار الرضا علیه السلام) به اسنادش از حضرت امام رضا علیه السّلام روایت کرده است:
وقتی سر مطهّر امام حسین علیه السّلام را به مجلس یزید پلید آوردند، مجلس شراب آراست و با ندیمان خود شراب زهر مار میکرد و با ایشان شطرنج بازی میکرد و شراب به یاران خود میداد و میگفت: بیاشامید که این شراب مبارکی است که سرِ دشمن ما نزد ما گذاشته است و دلشاد و خرّم گردیدهایم. سپس ناسزا به امام حسین و پدر و جدّ بزرگوار او صلوات اللَّه علیهم میگفت و هر مرتبه که در قمار بر حریف خود غالب میشد، سه پیاله شراب زهر مار میکرد و تهِ جرعه شومش را در پهلوی طشتی که سر آن سرور را در آن گذاشته بودند میریخت!!!!! پس هرکس که از شیعیان ماست، باید که از شراب خوردن و شطرنج اجتناب نماید که کار دشمنان ماست، و هرکس در وقت نظر کردن به شراب یا به شطرنج صلوات فرستد بر امام حسین و لعنت کند یزید و آل زیاد را، حق تعالی گناهان او را بیامرزد هرچند به عدد ستارگان آسمان باشد.
📓جلاء العیون، صفحه ۷۳۲
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از صوت های کوتاه استاد قاسمی
حکایت توسل به حضرت رقیه در راه زیارت کربلا.mp3
4.09M
#صوت_های_معارفی
✅حکایت توسل به حضرت رقیه "سلام الله علیها" در راه زیارت کربلا
🎙 حجت الاسلام و المسلمین
استاد #حاج_شیخ_سعید_قاسمی
" حفظه الله تعالی "
┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━
@ostad_ghasemi_podcast
┗━━━━━━━─━━⊰✾✿
#مصائب_شام
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
◾️مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلاماللهعلیها در شهر شام...
درنقلی آمده است:
در شهر شام هنگامی که نگاه حضرت زینب سلاماللهعلیها به حضرت سکینه سلاماللهعلیها افتاد که از شدت تشنگی و حزن نزدیک بود که روحش از بدنش جداشود، به سمت زنان شامی رفت وفرمود: از شما کسی هست که این یتیم را سیراب کند؟همانا او از شدت عطش نزدیک است جان بدهد.
فَإذًا بإمرَأةٍ فی یَدِها کأسٌ مملوٌّ مِنَ الماءِ فَقالَتْ :
▪️ناگهان زنی آمد و در دستان خود کاسهای پر از آب آورد و گفت:
خُذ هذا فاسقیهِ لَعَلَّ اللهَ تعالی لایَیتمُ أولادیَ وأن لایَجعَلَهم أسیرًا ولاغریباً
▪️ بگیر این را و او را آب دِه؛ امید است که خداوند اولاد من را یتیم نکند وایشان را اسیر وغریب قرار ندهد.
🩸وقتی حضرت سکینه سلاماللهعلیها این صحنه را دید، خاطرات گذشته و عزت و جلالی را که داشت، به یاد آورد و چنان فریادی کشید که نزدیک بود زمین و زمان بهم بریزد تا اینکه زینب کبری سلاماللّهعلیها آمدند و او را تسلی خاطر دادند.
📚 بحرالمصائب،ج۸،ص۳۲
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
◾️جریان شهادت اُمّوهب در شهر شام...
در نقلی آمده است:
سربازان ظالم، مشغول به عیش و نوش و خوشگذرانی شدند واز غذا دادن به ایتام آل الله غافل گشتند
فَجَعَلوا یَبکونَ مِن شدّةِ الجوعِ والضَّعفِ
▪️پس یتیمان از شدت گشنگی و ضعف، به گریه افتادند.
🩸امّوهب که اسمش« قمر» بود میان اسیران قرار داشت ، او وقتی این حالت کودکان را دید, صدای خود بلند کرد وفریاد زد :
یاقَومُ خافوا مِن غَضَبِ اللهِ تعالی هؤلاءِ ذرّیّةُ الرَّسولِ و بَناتُ البَتولِ یَبکونَ مِن شِدَّة الجوعِ إرحَموا علیهم
▪️ای قوم بترسید ا زخشم خدایمتعال؛ این کودکان ذریه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و دختران حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میباشند که از شدت گرسنگی گریه میکنند، بر آنها رحم کنید!
وقتی اهل شام سخن امّوهب را شنیدند از همه طرف به او حمله ور شدند و او را با سنگ و چوب میزدند تا اینکه روحش به بهشت رهسپار شد.
هنگامی که اهلبیت علیهمالسلام این این صحنه را دیدند، غمهایشان تازه گشت وشروع کردن به گریه کردن.
📚بحرالمصائب ج۸ ص۱۷
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
#امام_سجاد_سلام_الله_علیه
🩸حکایت جانسوز «مِنهال» از حال و روز امام سجاد علیهالسلام و دیگر أسرای آل الله در خرابه شام ...
منهال بن عَمرو گوید:
🥀 يك روز در بازارهاى دمشق راه مىرفتم که ناگاه نگاهم به على بن الحسين عليهماالسّلام افتاد.
📋 إذًا أنا بِعليِّ بنِ الحُسين عَلَيهمَالسّلام يَتوَكّأ عَلَى عَصٰا، و رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه، فَخنقَتْني العَبرة.
▪️او بر عصاى خويش تكيه زده بود. دو پاى مباركش مانند دو چوبه نىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و چهره مباركش هم زرد شده بود. از اين حال او، گريه راه گلويم را گرفت؛
🩸عرض كردم: «يابن رسول اللّه! حال و روزتان چگونه است ؟» امام سجاد علیهالسلام گريست و فرمود:
📋 كيفَ حالُ مَن أصبحَ أسيراً لِيزيدِ بن معاوية و نِسائي إلىٰ الْآنِ ما أشَبَعنَ بُطونَهنَّ و لَا كسَوْنَ رُؤوسَهُنَّ نائحاتِ اللّيلِ و النَّهار.
▪️چگونه است حال آن كس كه صبح کند، در حالی كه اسير يزيد پسر معاويه باشد و اهلبيت من از آن روزی که پدرم را کشتهاند، تاكنون با شكم گرسنه خوابیده و بر سرشان پوشش مناسبی نمانده است و شبانه روز گريانند و ناله میکنند.
🥀 همه به غارت رفتهایم و کشته شده و در به در و آواره گشتهایم. هر وقت يزيد ما را طلب کند، گمان قتل، بر خود میبریم.
منهال گويد: گفتم: «اى سيّد من! اكنون به كجا میروى؟» إمام سجاد علیهالسلام فرمودند:
📋 المَحبسُ الّذي نَحن فيه لَيسَ له سَقفٌ و الشّمسُ تُصَهّرُنا بهِ و لا تُرىٰ الهَواء فأفرُّ منه لِضعفِ بدني سُوَيعةً و أرجعُ خشيةً علَى النّساء.
▪️به همان خرابهای كه ما را در آن حبس کردند. خرابهای كه سقف ندارد و از تابش آفتاب میسوزیم و هيچ مكانى و گودالی نیست كه با اين ضعف بدن و سستى تن، اندك مدتى راحت بگيرم و الان از ترس زنان حرم دارم به همان خرابه مراجعت میکنم.
🥀 منهال گوید: پس در همان حال كه با آن حضرت صحبت میکردم، زنى را ديدم كه آن حضرت را صدا میزد. پس امام علیهالسلام مرا رها کرد و به سوی آن بانو رفت. چون پرسیدم که آن زن کیست؟ گفتند: زينب دختر امير المؤمنين عليهالسّلام بود كه آن حضرت را مىخواند و مىفرمود:
📋 إلیٰ اَینَ تَمضی یا قُرةَ عَینی؟
▪️ «اى روشنى ديده من! كجا بودی؟ »
🥀 و آن حضرت مراجعت فرمود و من برگشتم و هر وقت که به ياد آن حضرت و حال او میافتم، گریهام میگیرد.
📚الانوار النعمانیه ج٣ ص٢۵٢
📚معالي السّبطين ج٢ ص١۶٧
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مصائب_شام
⚫️خرابه ی شام
🔻عن فاطمة بنت علىّ علیهالسلام: إنَّ يَزيدَ لَعَنَهُ اللهُ أمَرَ بِنِساءِ الحُسَينِ (علیهالسلام)، فَحُبِسنَ مَعَ عَلِىِّ بنِ الحُسَينِ (علیهالسلام) فى مَحبِسٍ لا یَکُنُّهُم مِن حَرٍّو لاقَرٍّ، حَتّى تَقَشَّرَتُ وُجوهُهُم.
🔸صدوق به نقل از فاطمه دختر امیرالمومنین " سلام الله علیه " فرمودند:
یزید که خدا لعنتش کند فرمان داد تا زنان خاندان حسین (علیهم صلوات الله) را با علی بن الحسین ( سلام الله علیهما) در بازداشتگاهی زندانی کنند که آنان را از گرما و سرما نگه نمی داشت تا آنجا که صورتشان پوست انداخت.
📚الأمالى للصدوق، ص٢٣١، ح٢٤٣
📚روضة الواعظين، ص٢١٢
📚بحارالأنوار، ج٤٥، ص١٤٠
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#مقتل_مستند
#مصائب_شام
⚫️ به جرم گریه، نیزه بر سر ما میزدند ...
➖[إقبال الأعمال] رَأَیْتُ فِی کِتَابِ الْمَصَابِیحِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام قَالَ قَالَ لِی أَبِی مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ: سَأَلْتُ أَبِی عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ عَنْ حَمْلِ یَزِیدَ لَهُ فَقَالَ حَمَلَنِی عَلَی بَعِیرٍ یَطْلُعُ بِغَیْرِ وِطَاءٍ وَ رَأْسُ الْحُسَیْنِ علیه السلام عَلَی عَلَمٍ وَ نِسْوَتُنَا خَلْفِی عَلَی بِغَالٍ فأکف- [وَاکِفَةً] وَ الْفَارِطَةُ خَلْفَنَا وَ حَوْلَنَا بِالرِّمَاحِ إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَیْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ حَتَّی إِذَا دَخَلْنَا دِمَشْقَ صَاحَ صَائِحٌ یَا أَهْلَ الشَّامِ هَؤُلَاءِ سَبَایَا أَهْلِ الْبَیْتِ الْمَلْعُونِ.
✍🏻 در کتاب "مصابيح" به سندش آورده:
حضرت امام محمّد باقر سلام الله علیه فرمودند: من از پدرم علی بن الحسین علیهما السلام راجع به این که یزید لعنه الله او را چگونه اسیر کرد جویا شدم. فرمودند: مرا بر شتری که بدون جهاز بود سوار کرد و سر مبارک امام حسین سلام الله علیه هم بر فراز نیزه بود. زنان ما به دنبال ما بر استرهای بدون زین سوار بودند. دشمنان با نیزهها به دنبال و اطراف ما بودند! هرگاه چشم یکی از ما گریان میشد، با نیزه بر سر او میزدند! وقتی با این کیفیت داخل دمشق شدیم، شخصی فریاد زد: ای اهل شام! اینان اسیرانِ .... هستند.❗️
📚 بحارالانوار، ج ۴۵، ص ١۵۴، به نقل از "اقبال الاعمال" سید بن طاووس رحمه الله
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#اذکار_ماثوره
#احادیث_فضیلت_صلوات
🔴رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
أَکْثِرُوا مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَإِنَّهُ یَوْمٌ یُضَاعَفُ فِیهِ الْأَعْمَالُ
در روز جمعه زیاد بر من صلوات بفرستید چرا که در آن روز اعمال مضاعف حساب میشود.
📚 بحار الأنوار، ج ۹۱، ص ۶۵
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa