eitaa logo
معارف الشیعه
3.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
695 ویدیو
307 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
7.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 از کتب اهلسنت ببینید 🔻 ▪️قسم دادن مردم توسط سلام الله علیه در خصوص حدیث و اعتراف مردم .... 🎥 عالم محقق و مدافع ولایت اهلبیت علیهم السلام ، آیت الله " دامت برکاته " کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
4_5909135324323251586.mp3
5.57M
🔴 گوشه ای از فضائل شنیدنی حضرت سلام الله علیه در منابع 🎙عالم محقق و مدافع ولایت اهلبیت علیهم السلام ، آیت الله " دامت برکاته " کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
‍ ❗️آیت الله العظمی وحید خراسانی: به حجاج بگویید در این سفر برای و امام زمان عجل الله تعالی فرجه زیاد دعا کنند! 🔻 مرجع تقلید شیعیان، آیت الله العظمی وحید خراسانی پیش از ظهر جمعه ۲۷خردادماه ۱۴۰۱ در دیدار با فرمودند: 🔸 این سفر یک سفر عادی نیست؛ سفر به خانه‌ی خداست و زائران و مسافران این سفر، و مهمانان الله هستند. 🔸 ایشان در ادامه با تاکید بر دقت در راهنمایی و بیان افزودند: سعی کنید با حوصله و دقت پاسخ مردم را بدهید. از پاسخ و حل مشکلات حجاج خسته نشوید که کار شما همین است. 🔸 معظم له با اشاره به خطبه علیه السلام در نهج البلاغه که «واختار من خلقه سمّاعا اجابوا اليه دعوته وصدقواکلمته» (خداوند سبحان از میان انسان‌ها، شنوندگانی را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند وکلماتش راتصدیق کنند)، فرمودند: 🔸 شما به این سفر دعوت شده‌اید. به حجاج بگویید همت کنند و حج‌شان را به یکی از ائمه‌ی هدی علیهم السلام هدیه کنند. این اکسیر احمر است! 🔸 ایشان در ادامه با اشاره به غربت علیهم السلام و لزوم شناساندن آن بزرگواران به زائران مدینه خاطر نشان کردند: 💢 با به زیارت بقیع بروید که آن‌جا عرش خداست. ملائکه‌ی آسمان بال‌هایشان را فرش قدم‌هایتان می‌کنند. 🔸 ایشان در پایان همه‌ی حجاج را به کثرت دعا برای سلامتی و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه ورفع گرفتاری از تمامی مردم توصیه کرده و فرمودند: 🤲🏻 به حجاج بگویید در این سفر، چه در ، چه در خانه‌ی خدا و چه در صحرای برای فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه زیاد دعا کنند. ان‌شاءالله شما و حجاج دیگر با دعای مستجاب و مقبول در صحت و سلامت بر می‌گردید. 🔸 پیش از این دیدار گزارشی از فعالیت‌های انجام شده و پیش روی بعثه، محضر ایشان ارائه گردید. 📅 ۲۷/خردادماه/۱۴۰۱ ◻️ ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🔴 از اهم اعمال روز ▪️ سلام الله علیه فرمودند: «أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتَفَرَّقُوا حَتّىٰ يُعْطَوْا [يُؤْتَوْا] سُؤْلَهُم»* 🔹 هر جماعت و گروهی از افراد که در روز دور هم جمع شوند و کنند؛ متفرّق نمی‌شوند مگر اینکه درخواست‌هایشان از خدا به آنها عطا و عنایت می‌شود. ⬅️ بنابراین یکی از مراقبه‌های روز این است که مؤمنین دور هم جمع شوند و یاد و ذکر خدا کنند و به باشند. این کار فضیلت بسیار زیادی دارد و جزء مراقبات روز دحو الارض است. 📘 سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۱۲. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 یا علی! چون وفات یافتم ... ▪️ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام جُعِلْتُ فِدَاکَ هَلْ لِلْمَاءِ حَدٌّ مَحْدُودٌ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ علیه السلام إِذَا أَنَا مِتُّ فَاسْتَقِ لِی سِتَّ قِرَبٍ مِنْ مَاءِ بِئْرِ غَرْسٍ فَغَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ حَنِّطْنِی فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ غُسْلِی فَخُذْ بِمَجَامِعِ کَفَنِی وَ أَجْلِسْنِی ثُمَّ سَائِلْنِی عَمَّا شِئْتَ فَوَ اللَّهِ لَا تَسْأَلُنِی عَنْ شَیْ ءٍ إِلَّا أَجَبْتُکَ. 🔸فضیل سکرة گفت به سلام الله علیه گفتم: جانم به فدایت آیا برای غسل مرده به مقدار آب معینی احتیاج هست؟ فرمود: به فرمودند: چون از دنیا رفتم شش مشک آب از چاه غرس بکش و مرا با آن غسل بده و کفن و حنوط کن. چون از غسل من فارغ شدی اطراف کفنم را بگیر و مرا بنشان سپس از هرچه خواهی از من سؤال کن. به خدا قسم از هر چه بپرسی به تو جواب دهم. 📚بصائرالدرجات: ۸۱ 📚اصول کافی ۱: ۲۹۶ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 جلوگیری ( سلام الله علیه) از فروختن مادر امام سجاد( سلام الله علیهما ) به عنوان برده توسط 📌ابوجعفر محمد بن جریر بن رُستم طبری - نه طبریِ تاریخ نگار - گفت: وقتی اسیران ایران وارد مدینه شدند، عمر تصمیم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگیرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است: برجستگان و محترمانِ هر قوم را محترم بدارید! عمر گفت: این مطلب را شنیده‌ام که می‌فرمود: هرگاه فردِ باشخصیت و محترم قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید اگرچه مخالف شما باشد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: اینها قومی هستند که تسلیم شمایند و به اسلام علاقه دارند، و من از نژاد اینها فرزندانی خواهم داشت! من خدا و شما را گواه می‌گیرم که سهم خود را از اینها در راه خدا آزاد نمودم. بنی هاشم همه گفتند: ما نیز سهم خود را به شما بخشیدیم. باز فرمود: خدایا شاهد باش، من حقی را که اینها به من بخشیدند در راه تو آزاد کردم. مهاجران و انصار گفتند: ای برادر رسول خدا، ما هم حق خود را به تو بخشیدیم. فرمود: خدایا اینها حق خود را به من بخشیدند و من از آنها پذیرفتم و تو را شاهد می‌گیرم که در راه خودت آزادشان کردم. عمر گفت: چرا تصمیم مرا در مورد عجم‌ها نقض کردی و چه چیز تو را به این کار واداشت؟ امیرمؤمنان فرمایش پیغمبر درباره احترام افراد با شخصیت را به یادش آورد. عمر گفت: ای ابوالحسن، من سهم خود و سهم اشخاصی را که نبخشیده اند، به تو و خدا می‌بخشم. علی علیه السلام فرمودند: خدایا تو شاهد گفته‌های ایشان باش و شاهد باش که من اینها را آزاد ساختم. گروهی از قریش تمایل داشتند با آن بانوان ازدواج کنند. امیرمؤمنان فرمود: نباید آنها را بر ازدواج مجبور کرد، باید اختیار را به خودشان داد، و هر انتخابی که داشتند، باید عمل شود. گروهی به شهربانو دختر یزدگرد اشاره نموده و اختیار انتخاب را به او دادند و از پشت پرده خواستگاری کردند، و در حضور جمع به او گفتند: از میان کسانی که از تو خواستگاری کرده اند، کدام را انتخاب می‌کنی؟ آیا علاقه به داشتنِ شوهر داری؟ او سکوت کرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: به شوهر علاقه دارد و حالا باید منتظر بود تا چه کسی را انتخاب کند. عمر گفت: از کجا فهمیدی که تصمیم به ازدواج دارد؟ فرمود: هرگاه بانوی محترمی از یک طائفه بدون سرپرست بود و نزد پیامبر می‌آمد، وقتی از او خواستگاری می‌شد، دستور می‌داد به او بگویند: آیا به ازدواج تمایل داری؟ اگر خجالت می‌کشید و سکوت می‌کرد، همین سکوتش را دلیل اجازه اش قرار می‌داد و دستور ازدواجش را صادر می‌کرد؛ و اگر می‌گفت نه، او را مجبور به پذیرش نمی کرد. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند، او با دست به حسین بن علی علیه السلام اشاره کرد. باز از او تقاضای انتخاب کردند، این مرتبه نیز به حسین بن علی اشاره کرده، با زبان خودش گفت: اگر اختیار با من است، همین شخص! امیرمؤمنان را ولیّ خود قرار داد، و حُذَیفه خطبه عقد را خواند. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: اسمت چیست؟ گفت: شاه زنان دختر کسری. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: نه، شاه زنان نیست مگر دختر محمد صلی الله علیه و آله و او سیدة النساء است و تو شهربانویه و خواهرت مروارید است؟ گفت: آری! 📚بحارالانوار،ج۱۰۱،ص۱۹۹📚 💐💐💐💐 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 از اهم اعمال روز ▪️ سلام الله علیه فرمودند: «أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتَفَرَّقُوا حَتّىٰ يُعْطَوْا [يُؤْتَوْا] سُؤْلَهُم»* 🔹 هر جماعت و گروهی از افراد که در روز دور هم جمع شوند و کنند؛ متفرّق نمی‌شوند مگر اینکه درخواست‌هایشان از خدا به آنها عطا و عنایت می‌شود. ⬅️ بنابراین یکی از مراقبه‌های روز این است که مؤمنین دور هم جمع شوند و یاد و ذکر خدا کنند و به باشند. این کار فضیلت بسیار زیادی دارد و جزء مراقبات روز دحو الارض است. 📘 سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۱۲. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ۲۵ سالروز جسارت بزرگ به محضر مبارک " صلوات الله علیه و آله " ▪️در این روز پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل برای " سلام الله علیه " است، ولی عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوی صلّی اللَّه علیه و آله جسارت کرد و گفت: «ان الرجل لیهجر»: «این مرد هذیان می گوید»! همچنین پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندند و مردم را موعظه نمودند و به پیروی از قرآن و عترت فرا خواندند. 📚 مستدرک سفیته البحار: ج ۶ ص ۲۹۵. 📚 بحار الانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۳ 📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹ 📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶ الا لعنت الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 جلوگیری ( سلام الله علیه) از فروختن مادر امام سجاد( سلام الله علیهما ) به عنوان برده توسط 📌ابوجعفر محمد بن جریر بن رُستم طبری - نه طبریِ تاریخ نگار - گفت: وقتی اسیران ایران وارد مدینه شدند، عمر تصمیم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگیرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است: برجستگان و محترمانِ هر قوم را محترم بدارید! عمر گفت: این مطلب را شنیده‌ام که می‌فرمود: هرگاه فردِ باشخصیت و محترم قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید اگرچه مخالف شما باشد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: اینها قومی هستند که تسلیم شمایند و به اسلام علاقه دارند، و من از نژاد اینها فرزندانی خواهم داشت! من خدا و شما را گواه می‌گیرم که سهم خود را از اینها در راه خدا آزاد نمودم. بنی هاشم همه گفتند: ما نیز سهم خود را به شما بخشیدیم. باز فرمود: خدایا شاهد باش، من حقی را که اینها به من بخشیدند در راه تو آزاد کردم. مهاجران و انصار گفتند: ای برادر رسول خدا، ما هم حق خود را به تو بخشیدیم. فرمود: خدایا اینها حق خود را به من بخشیدند و من از آنها پذیرفتم و تو را شاهد می‌گیرم که در راه خودت آزادشان کردم. عمر گفت: چرا تصمیم مرا در مورد عجم‌ها نقض کردی و چه چیز تو را به این کار واداشت؟ امیرمؤمنان فرمایش پیغمبر درباره احترام افراد با شخصیت را به یادش آورد. عمر گفت: ای ابوالحسن، من سهم خود و سهم اشخاصی را که نبخشیده اند، به تو و خدا می‌بخشم. علی علیه السلام فرمودند: خدایا تو شاهد گفته‌های ایشان باش و شاهد باش که من اینها را آزاد ساختم. گروهی از قریش تمایل داشتند با آن بانوان ازدواج کنند. امیرمؤمنان فرمود: نباید آنها را بر ازدواج مجبور کرد، باید اختیار را به خودشان داد، و هر انتخابی که داشتند، باید عمل شود. گروهی به شهربانو دختر یزدگرد اشاره نموده و اختیار انتخاب را به او دادند و از پشت پرده خواستگاری کردند، و در حضور جمع به او گفتند: از میان کسانی که از تو خواستگاری کرده اند، کدام را انتخاب می‌کنی؟ آیا علاقه به داشتنِ شوهر داری؟ او سکوت کرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: به شوهر علاقه دارد و حالا باید منتظر بود تا چه کسی را انتخاب کند. عمر گفت: از کجا فهمیدی که تصمیم به ازدواج دارد؟ فرمود: هرگاه بانوی محترمی از یک طائفه بدون سرپرست بود و نزد پیامبر می‌آمد، وقتی از او خواستگاری می‌شد، دستور می‌داد به او بگویند: آیا به ازدواج تمایل داری؟ اگر خجالت می‌کشید و سکوت می‌کرد، همین سکوتش را دلیل اجازه اش قرار می‌داد و دستور ازدواجش را صادر می‌کرد؛ و اگر می‌گفت نه، او را مجبور به پذیرش نمی کرد. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند، او با دست به حسین بن علی علیه السلام اشاره کرد. باز از او تقاضای انتخاب کردند، این مرتبه نیز به حسین بن علی اشاره کرده، با زبان خودش گفت: اگر اختیار با من است، همین شخص! امیرمؤمنان را ولیّ خود قرار داد، و حُذَیفه خطبه عقد را خواند. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: اسمت چیست؟ گفت: شاه زنان دختر کسری. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: نه، شاه زنان نیست مگر دختر محمد صلی الله علیه و آله و او سیدة النساء است و تو شهربانویه و خواهرت مروارید است؟ گفت: آری! 📚بحارالانوار،ج۱۰۱،ص۱۹۹📚 💐💐💐💐 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 از اهم اعمال روز ▪️ سلام الله علیه فرمودند: «أيُّما جَماعَةٍ اجْتَمَعَتْ ذلِكَ الْيَوْمَ فِي ذِكْرِ رَبِّهِمْ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَتَفَرَّقُوا حَتّىٰ يُعْطَوْا [يُؤْتَوْا] سُؤْلَهُم»* 🔹 هر جماعت و گروهی از افراد که در روز دور هم جمع شوند و کنند؛ متفرّق نمی‌شوند مگر اینکه درخواست‌هایشان از خدا به آنها عطا و عنایت می‌شود. ⬅️ بنابراین یکی از مراقبه‌های روز این است که مؤمنین دور هم جمع شوند و یاد و ذکر خدا کنند و به باشند. این کار فضیلت بسیار زیادی دارد و جزء مراقبات روز دحو الارض است. 📘 سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۳۱۲. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
سلام الله علیه «» به واسطه من انجام شد ... وَ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَا دَحَوْتُ أَرْضَهَا وَ أَنْشَأْتُ جِبَالَهَا وَ فَجَّرْتْ عُيُونَهَا وَ شَقَقْتُ أَنْهَارَهَا وَ غَرَسْتُ أَشْجَارَهَا وَ أَطْعَمْتُ ثِمَارَهَا وَ أَنْشَأْتُ سَحَابَهَا وَ أَسْمَعْتُ رَعْدَهَا وَ نَوَّرْتُ بَرْقَهَا وَ أَضْحَيْتُ شَمْسَهَا وَ أَطْلَعْتُ قَمَرَهَا وَ أَنْزَلْتُ قَطْرَهَا وَ نَصَبْتُ نُجُومَهَا وَ أَنَا اَلْبَحْرُ اَلْقَمْقَامُ اَلزَّاخِرُ وَ سَكَّنْتُ أَطْوَادَهَا وَ أَنْشَأْتُ جَوَارِيَ اَلْفُلْكِ فِيهَا وَ أَشْرَقْتُ شَمْسَهَا وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ وَ قَلْبُ اَللَّهِ وَ بَابُهُ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ اُدْخُلُوا اَلْبَابَ سُجَّداً أَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَ أَزِيدُ اَلْمُحْسِنِينَ وَ بِي وَ عَلَى يَدَيَّ تَقُومُ اَلسَّاعَةُ وَ فِيَّ يَرْتَابُ اَلْمُبْطِلُونَ 🔻حضرت «صلوات‌الله‌علیه» : زمین این دنیا را من گستراندم و کوه هایش را من هستی بخشیدم و چشمه هایش را من شکافتم و نَهرهایش را من جاری کردم! درخت هایش را من کاشتم و میوه هایش را طعم و مزه دادم، و ابرهایش را من ایجاد کردم و صدای ابرهایش را من شنواندم و برقش را روشنی بخشیدم! من خورشیدش را گرمی دادم و ماهش را به در آوردم و بارانش را فرو ریختم و ستارگانش را بر جای خود نشاندم! دریای خروشان موّاج بی‌انتها منم، من کوه هایش را به پا داشتم و کشتی را در آن به حرکت در آوردم و به خورشیدش تابش عطا کردم! من «جنب الله»، «کلمة الله»، «قلب الله» و دروازه‌ای هستم که از آن به نزد وی در آیند سجده‌کنان از در وارد شوید تا گناهان شما را ببخشایم و بر پاداش نیکوکاران بیفزایم! به واسطه من و بر دست من قیامت به پا می‌شود، و باطل گرایان درباره من دچار تردید می‌شوند... 📚 المناقب ج ۳، ص ۳۸۷ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 جلوگیری ( سلام الله علیه) از فروختن مادر امام سجاد( سلام الله علیهما ) به عنوان برده توسط 📌ابوجعفر محمد بن جریر بن رُستم طبری - نه طبریِ تاریخ نگار - گفت: وقتی اسیران ایران وارد مدینه شدند، عمر تصمیم داشت زنان را بفروشد و مردان را به عنوان برده بگیرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده است: برجستگان و محترمانِ هر قوم را محترم بدارید! عمر گفت: این مطلب را شنیده‌ام که می‌فرمود: هرگاه فردِ باشخصیت و محترم قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید اگرچه مخالف شما باشد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: اینها قومی هستند که تسلیم شمایند و به اسلام علاقه دارند، و من از نژاد اینها فرزندانی خواهم داشت! من خدا و شما را گواه می‌گیرم که سهم خود را از اینها در راه خدا آزاد نمودم. بنی هاشم همه گفتند: ما نیز سهم خود را به شما بخشیدیم. باز فرمود: خدایا شاهد باش، من حقی را که اینها به من بخشیدند در راه تو آزاد کردم. مهاجران و انصار گفتند: ای برادر رسول خدا، ما هم حق خود را به تو بخشیدیم. فرمود: خدایا اینها حق خود را به من بخشیدند و من از آنها پذیرفتم و تو را شاهد می‌گیرم که در راه خودت آزادشان کردم. عمر گفت: چرا تصمیم مرا در مورد عجم‌ها نقض کردی و چه چیز تو را به این کار واداشت؟ امیرمؤمنان فرمایش پیغمبر درباره احترام افراد با شخصیت را به یادش آورد. عمر گفت: ای ابوالحسن، من سهم خود و سهم اشخاصی را که نبخشیده اند، به تو و خدا می‌بخشم. علی علیه السلام فرمودند: خدایا تو شاهد گفته‌های ایشان باش و شاهد باش که من اینها را آزاد ساختم. گروهی از قریش تمایل داشتند با آن بانوان ازدواج کنند. امیرمؤمنان فرمود: نباید آنها را بر ازدواج مجبور کرد، باید اختیار را به خودشان داد، و هر انتخابی که داشتند، باید عمل شود. گروهی به شهربانو دختر یزدگرد اشاره نموده و اختیار انتخاب را به او دادند و از پشت پرده خواستگاری کردند، و در حضور جمع به او گفتند: از میان کسانی که از تو خواستگاری کرده اند، کدام را انتخاب می‌کنی؟ آیا علاقه به داشتنِ شوهر داری؟ او سکوت کرد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: به شوهر علاقه دارد و حالا باید منتظر بود تا چه کسی را انتخاب کند. عمر گفت: از کجا فهمیدی که تصمیم به ازدواج دارد؟ فرمود: هرگاه بانوی محترمی از یک طائفه بدون سرپرست بود و نزد پیامبر می‌آمد، وقتی از او خواستگاری می‌شد، دستور می‌داد به او بگویند: آیا به ازدواج تمایل داری؟ اگر خجالت می‌کشید و سکوت می‌کرد، همین سکوتش را دلیل اجازه اش قرار می‌داد و دستور ازدواجش را صادر می‌کرد؛ و اگر می‌گفت نه، او را مجبور به پذیرش نمی کرد. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند، او با دست به حسین بن علی علیه السلام اشاره کرد. باز از او تقاضای انتخاب کردند، این مرتبه نیز به حسین بن علی اشاره کرده، با زبان خودش گفت: اگر اختیار با من است، همین شخص! امیرمؤمنان را ولیّ خود قرار داد، و حُذَیفه خطبه عقد را خواند. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: اسمت چیست؟ گفت: شاه زنان دختر کسری. امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: نه، شاه زنان نیست مگر دختر محمد صلی الله علیه و آله و او سیدة النساء است و تو شهربانویه و خواهرت مروارید است؟ گفت: آری! 📚بحارالانوار،ج۱۰۱،ص۱۹۹📚 💐💐💐💐 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa