پاسخ 3: نه تنها نقل فضیلتی از علی علیه السلام درباره ابوبکر و عمر درست نیست، بلکه طبق روایت مسلم [در کتاب صحیح خود] در نگاه علی (علیه السلام) آن دو (ابوبکر و عمر) دروغگو، گناهکار، حیله‌گر و خائن بوده‌اند: با سندی از مالک بن أوس نقل شده است که گفت: عمر بن خطاب کسی را به دنبال من فرستاد و من هنگامی که روز بالا آمده بود نزد او رفتم... یرقا (نگهبان عمر) آمد... و گفت: علی و عباس نیز می‌توانند داخل شوند؟ (عمر) گفت آری.... سپس عمر به علی و عباس گفت: پس ابوبکر گفت: پیامبر فرمود «از ما میراثی نمی‌ماند و انچه می‌ماند صدقه است» و شما او (ابوبکر) را دروغگو، گناه‌کار، حیله‌گر و خیانتکار می‌دانید.... سپس ابوبکر وفات کرد و من جانشین پیامبر (ص) و ابوبکر هستم، پس شما مرا نیز دروغگو، گناه‌کار، حیله‌گر و خائن می‌دانید. .(مسلم، الصحیح، کتاب الجعاد، باب 15 (حکم الفیء)، حدیث 1756 چاپ دار الفکر، بیروت ج 12 ص 75 چاپ دار طیبه، بیروت ج 3 ص 840). این خبر در بعضی از ترجمه‌های فارسی صحیح مسلم ترجمه علط شده است، یعنی (اولا) ضمیر در «فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا» را به پیامبر (ص) برگرداند، و (ثانیا) کلمه «غادرا) را معنی نکرد و (ثالثا) به صورت سؤالی ترجمه کرد! در حالی که مرجع ضمیر در «فرأیتماه» ابوبکر است که راوی خبر دروغ از پیامبر علیه السلام بود و در ادامه نیز عقیده علی علیه السلام درباره خود عمر را نیر با همان تعبیرات بیان کرد که مرجع ضمیر اول را کاملا مشخص می‌کند، و جمله هم خبری است، نه سؤالی، هیچ حرف استفهامی در آغاز آن ذکر نشده است. اشکال با درود الان سوالی که شاید تو ذهن خیلی ها باشه این است که اگر مطابق با این احادیث و تفسیرها پیامبر حضرت علی را به خلافت منصوب کرده است ، چرا بعد از رحلت پیامبر، حضرت علی در شورای سقیفه بنی ساعده حاضر شد و رای شورا را مبنی بر انتخاب ابوبکر پذیرفت و حکم صریح پیامبر را نادیده گرفت ؟ چون اگر مطابق با دستور پیامبر ( و در اصل دستور خدا) حضرت علی باید خلیفه میشد، پس ایشان‌نباید زیر بار این شورا می رفت و موظف به اجرای حکم الهی می شد اگر چه مردم آنرا نپذیرند، (درست مثل بیعت نکردن امام حسین با یزید، حتی به قیمت کشته شدنش، چون هدف اجرای حکم‌خداست و نه نتیجه ) خلاصه پاسخ: در مورد رای شورای سقیفه علی ع آن را نپذیرفت هم خود اعتراض کرد و هم تعدادی از صحابه و تعدادی هم در خانه علی ع جمع شدند و تحصن کردند که با تهدید عمر از خانه بیرون امدند و علی ع را به مسجد بردند ولی باز هم بیعنت نکرد و طبق نظر تحقیق اصلا بیعت نکرد ولی طبق نظر اهل تسنن – قبلا گفته شد - پس از شش ماه که علی ع دید مردم از او رویگردان شدند ابوبکر را به خانه دعوت کرد و خقانیت خود را بیان کرد تا انجا که ابوبکر خواست استعفا بدهد ولی عمر مانع شد تا ایکه علی ع با شرایطی پس از شش ماه با ابوبکر بیعت کرد و معلوم است که چنین بیعنی مصلحتی ناچاری موجب مشروعیت بیعت شونده نمی شود. مفصل داستان بیعت در کتاب زیور خلافت آورده شد داستان یزید حیلی فرق دارد چون فساد او خیلی روشن بود اما ابوبکر را تدریجا مردم عملا نیز قبول کرده بودند تا آنجا که علی ع منزوی شده بود در مورد شورای عمر علی ع درست است که منصوب از جانب خدا بود ولی طبق توصیه پیامبر (ص) اجازه نداشت با شمشیر حکومت را در دست بگیرد بلکه وظیفه مردم بود به سوی او بروند پیامبر (ص) به او فرموده بود (تو مانند کعبه ای مردم باید به سوی تو بیاید نه اینکه تو به سوی مردم بروی و از آنان بخواهی) ولی شرکت در شورای جزء موارد منع پیامبر (ص) نبود بلکه راهی بود برای رسبدن به حق علی (ع) طبق روایاتی هرگز امیدی نداشت که در شورای عمر خلافت به او سپرده شود ولی شرکت در آن را نقض سخن قبلی عمر دانست چون عمر قبلا در باره علی ع گفته بود او شوخ طبع است و برای خلافت مناسب نیست و یا «امت دوست ندارد نبوت و خلافت در یک خاندان باشد» در حالی که در رمان مرگ خود، علی ع را جزء شورا قرار داد افزون بر اینکه علی ع از طریق شوری در مدت چند روز که با اهل شوری بود به بیان فضایل خود پرداخت و از اهل شوری اعتراف گرفت که طولانی است و در کتاب زیور خلافت آورده ام تا انجا که او مانده بود و عثمان ولی با طرح خائنانه عب الرحمن بن عوف مینی بر قبول بیعت با شرط عمل به سیره شیخین علی ع ان را نپذیرفت

در هنگام وفات عمر و داستان شوراى شش نفره كه عثمان از آن بيرون آمد، على علیه السلام اگر ياورانى با خود ‏داشت هرگز سكوت نمى‏كرد؛ ولى در آن هنگام نيز از حمايت كافى مردم برخوردار نبود. ابن ابى الحديد از شعبى نقل كرده است كه فرداى آن روز مقداد بيرون آمد... و نزد على علیه السلام رفت و گفت: «برخيز جنگ كن، ما به همراه تو مى‏جنگيم»، على علیه السلام گفت: «خدا تو را مورد رحمت خود قرار بدهد، با چه كسى جنگ كنيم؟»، عمار بن ياسر [به على علیه السلام] رو كرد و گفت: «یا ناعی الاسلام قُم فأنعه قد مات عرف و بَدا مُنکَر».«ای فریادگر اسلام برخیز و فریاد بزن * معروف مرده و منکَر آشکار شد»، به خدا سوگند اگر من يارانى داشتم با آنان مى‏جنگيدم، به خدا سوگند اگر يك تن با آنان جنگ كند من دومين خواهم بود». على علیه السلام گفت: «به خدا سوگند من در برابر آنان ياورانى نمى‏يابم و دوست ندارم شما را در معرض چيزى قرار بدهم كه توانايى آن را نداريد». على علیه السلام در خانه خود ماند و تعدادى از اهل بيت او با او بودند و از ترس عثمان كسى نمى‏توانست نزد او [على علیه السلام] برود. (شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 55). از اين خبر نیز به دست مى‏آيد كه على علیه السلام با عثمان بيعت نكرده بود. جندب بن عبد اللّه مى‏گويد: من به تعقيب مقداد رفتم... و بلا فاصله نزد على علیه السلام رفتم، آن‏گاه كه نشستم، گفتم: «اى ابو الحسن! به خدا سوگند قوم تو با بازگرداندن اين امر از تو كار درست انجام نداده‏اند»، على گفت: «صَبْرٌ جَميلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعانُ»، گفتم: «به خدا سوگند تو صبور و بردبارى»، گفت: «فَاِنْ لَمْ أَصْبِرْ فَماذا أَصْنَعُ؟». (ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 57). «اگر صبر نکنم چه كنم؟!».

🎥 سخنان تکان‌دهنده و اعترافات تلخ شیخ طارق یوسف المصری (عالم و دعوتگر اهل سنت) در مورد حدیث غدیر! 🔻شیخ طارق یوسف المصری: به خداوند قسم ما امتی هستیم که علی [علیه السلام] را تنها گذاشتیم! برخی از صحابه پس از #غدیر بر ضدّ حضرت علی توطئه کردند و ایشان را از خلافت کنار گذاشتند و راه بغض و کینه را نسبت به وی در پیش گرفتند.

کارت تبریک عید غدیر - کارت پستال دیجیتال https://digipostal.ir/kartghdir

https://eitaa.com/joinchat/4020764681C7aaad105a7 پاسخ به چند شبهه وهابیت درباره شیعه

شنبه ها اول صبح قهوه هاطعم غزل میگیرند غزلی که بلبم میشیند وبه ذهن همه ی خاطرها شنبه ها اول صبح زندگی بوی تورا میگیرد بوی عطر گلها بوی قاصدکی که بلبش اسم تورا یک بغل رزسپیدکرده که باخود ببرد شنبه هااول صبح زندگی بوی هرلحظه وصال بوی گلهای سپید عطرشقایق دارد.. سلام صبح اولین روز هفته،پرنشاط❤️

🗓 تقویم شیعه: ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۷ تیر ۱۴۰۲ میلادی: Saturday - 08 July 2023 قمری: السبت، 19 ذو الحجة 1444 📆 روزشمار: ▪️11 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️20 روز تا عاشورای حسینی ▪️35 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام