فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی ساختنی است نه ماندنی
بمان برای ساختن
نساز برای ماندن
منتظر نباش
کسی برایت گل بیاورد
تلاش کن ،بذری بکار
و از آن مراقبت کن
خود صاحب گل خواهی شد ...
سلام
📌صبح شنبه تان بخیر
🗓 تقویم:
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
میلادی: Saturday - 04 March 2023
قمری: السبت، 11 شعبان 1444
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
🗞 و.قایع مهم امروز:
🔹ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام، 33ه-ق
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️20 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️29 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️34 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
شايستگي حضرت علي اکبر سلام الله عليه براي خلافت به اعتراف معاویه
✍️ابوالفرج اصفهاني با سند معتبر از مغيره نقل ميكند:
روزي معاويه بن ابي سفيان به اطرافيان خود گفت: به نظر شما شايسته ترين فرد برای خلافت كيست؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر برای خلافت نمي شناسيم. معاويه گفت: چنين نيست. پسندیده ترین فرد علي اکبر فرزند حسين بن علي [عليهماالسلام] است که جدش رسول خدا صلي الله عليه [وآله] وسلم است؛ وی شجاعت بني هاشم، سخاوت بني اميه و زيبايي قبيله ثقيف را در خود جمع کرده است.
📚مقاتل الطالبیین، ص86.
حارج فقه کتاب خمس درس 38 شمبه 13 اسفند 1401 شمسی
ظاهر این است که دو روايت یکی هستند، زیرا »شعيري» از القاب سكوني است و سند روایت اول اشکالی ندارد، و بناء اصحاب در ابواب مختلف بر عمل به روايات سكوني است در آنجا که راویان از او موثق باشند، و قول او «تركه صاحبه» بر اعراض آن شخص از آن شیء دلالت دارد، و آیا معتبر اعراض قلبي است، و اعراض عملي كاشف از آن و اماره بر آن است، و یا خود اعراض عملي معتبر است؟ هر دو محتمل است، زیرا ممكن است گفته شود: در صورت اعراض عملي علاقه و ارتباط مالك عرفا از آن منقطع میشود و به نظر عرف نظير مباحات اصلي میشود، چنانکه نظير آن را در باب كنوز و اثار قديمی دانستی.
و نیز ممكن است گفته شود: غرق مال با عدم خروجش به دنبال آن موجب میشود که مال عرفا در حكم تالف باشد، در این صورت اخراج آن به منزله اخراج معدن و مانند آن است.
در هر حال آنگاه که اعراض قلبي احراز گردد اشكالی در جواز تملك نبیست و دلیل بر آن قطعا روايت است، پس اشكال بعض محشيین عروه در مورد آن بلا وجه است.
مگر اینکه گفته شود: روايت گرچه از حهت سند و دلالت تمام است ولی اعراض اصحاب از آن، آن را از حجيت ساقط میکند، و مضمون آن مفتي به در كتب قدمای اصحاب ما نیست، پس گویا آنان از این روایت اعراض کردند.
متن عروه: «و لا يلحقه حكم الغوص علي الاقوي |1| و ان كان من مثل اللؤلؤ و المرجان لكن الاحوط اجراء حكمه عليه .
حکم معدن زیر آب
«مسألة 26): اذا فرض معدن من مثل العقيق او الياقوت او نحوهما تحت الماء بحيث لا يخرج منه الا بالغوص، فلا اشكال في تعلق الخمس به [1] لكنه هل يعتبر فيه نصاب المعدن او الغوص؟ وجهان و الاظهر الثاني» |2].
|1| شرح: به دلیل ظهور نصوص و فتاوي در مواردی که معدن در دریا پیدا شود، و تا آن زمان مورد تملك قرار نگیرد، ولی احوط در مثل لؤلؤ و مرجان اجراء حكم غوص است.
|2| شرح: بلکه اظهر قول اول است، زیرا ظاهر روايات غوص و آنچه از دریا بیرون میآید اخراج چیزی است که در قعر آب تكون پیدا میکند و در سطح زمین آن حادث میشود، نه چیزی که در اعماق زمینش تگون پیدا میکند به گونهای که دستیابی به آن به حفر و استخراج توقف داشته باشد، پس معادن متكون در اعماق زمینهای دریاها به گونهَای که به حفر نیاز داشته باشد حكم معادن به ان ملحق میشود، چنانکه عرفا معدن خوانده میشود.
آری، اگر ثابت شود چیزی مثل ياقوت و زبرجد ذكر شده در خبر محمد بن علي از قبيل معادن واقع شده در اعماق دریا است = چنانکه [سید حکیم (ره)] در «مستمسک العروة الوثقی» [جلد 9: 487] آن را ادعا کرذه است، در این صورت برای آنچه مصنف ذکر کرده است وجهی خواهد بود، ولی چنین چیزی ثابت نشد.
و آنچه از اخراج غواصين معروف است اخراج اشياء متكون در زیر آب بر سطح زمین دریا است، نه معادن محتاج به حفر و استخراج.
و شاید استظهار مصنف برای وجه دوم از این جهت باشد که او معادن طلا و نقره مذكور در روايت سابق از محمد بن علي را بر معادن واقع شده در زیر آب حمل کرد و ان روایت در مقام شمارش چیزهایی که با غوص بیرون اورده میَشوئد بوده است.
سپس اگر فرض شود که غوص بر معادن استخراج شده از اعماق زمین دریا و حكم به ثبوت خمس معدن در ان صدق میکند، پس چرا به ثبوت خمس معادن نیز در آنها حکم نشود، آن هم پس از اینکه با دو عنوان معنون شده و هر یک از دو عنوان موضوع مستقل برای خمس است؟.
حکم عنبر
متن عروه: مسألة 27): العنبر اذا اخرج بالغوص جري عليه حكمه |1| و ان اخذ علي وجه الماء او الساحل ففي لحوق حكمه له وجهان، و الاحوط اللحوق و احوط منه اخراج خمسه و ان لم يبلغ النصاب ايضا».
|1| شرح: اصل ثبوت خمس در عنبر بی اشكال است، و نزد آنان در باره آن اختلافی وجود ندارد، و آن را در كتابهای مهیا شده برای نقل مسائل مأثوره از ائمة (ع) مانند «النهايه» و مانند ان ذکر کردند و دلیل بر آن صحيحه حلبي است: قال: سألت ابا عبدالله (ع) عن العنبر و غوص اللؤلؤ فقال: عليه الخمس ... {الوسائل 9: 498، کتاب الخمس، ابواب ما يجب فيه الخمس، باب 7، حديث 1].
ولی اشكال در نصاب آن است، از کتاب «النهايه» [صفحه 197] و جمعی دیگر از آنان عدم نصاب در آن ظاهر میشود، و از کتاب «الغريه شیخ مفيد نقل شده که نصاب آن بیست دينار است: و از كشف الغطاء [جلد 4: 201] نقل شده است که عنبر از غوص است و یا حكم غوص را دارد، و در کتاب «شرائع الاسلام» آمده: «العنبر ان اخرج بالغوص روعي فيه مقدار دينار و ان جني من وجه الماء او من الساحل كان له حكم المعادن». [شرائع الاسلام 1: 180].
دلیل قول اول: اطلاق صحيحه حلبي است و دليلی بر تقييد صحیحه نسبت به عنبر وجود ندارد، گرچه آن را نسبت به غوص مقید کردیم به سبب روايت محمد بن علی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
یک شنبه و چهاردهمین روز🕊💜
اسفند ماهتون زیبـا
🙏امـيـدوارم کـه🕊💜
چهاردهمین روز اسفندماه
بـراتــون سـرشـار🕊💜
از آرامـش بـاشــہ 🕊💜
و اسفند براتون
پراز موفقيت در كار🕊💜
و بـارش رحـمت الــهـی🕊💜
هميشہ در زندگيتون جارى باشہ🕊💜
🗓 تقویم شیعه:
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۴ اسفند ۱۴۰۱
میلادی: Sunday - 05 March 2023
قمری: الأحد، 12 شعبان 1444
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
▪️19 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان
▪️28 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️33 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
📌 اخلاق پسنديده
و فرمود:(حضرت امير المؤمنين عليه السّلام)شش چيز است كه بسيار نيكو است و ليكن از شش نفر نيكوتر است-1-عدالت نيكو است و از امراء(و سرپرستان هر مملكتى)نيكوتر است-2-صبر نيكو است و از فقرا نيكوتر است-3-ورع و اجتناب از هر نوع گناه و مكروهات نيكو است و از علماء نيكوتر است-4-سخاوت نيكو است و از اغنياء نيكوتر است-5-توبه از گناهان نيكو است و توبه از جوانان نيكوتر است-6- حيا و عفت نيكو است و از زنان نيكوتر است. و سلطان و فرماندار و رئيسى كه عادل نباشد همانند ابري است كه باران نداشته باشد،و فقيرى كه صابر نباشد همانند چراغي است كه نور نداشته باشد،و عالمى كه ورع و تقوى نداشته باشد مانند درختى است كه ميوه نداشته باشد،و ثروتمندى كه سخاوت نداشته باشد همانند زمين بىگياه است.و جوانى كه توبه نكند مانند درياچه و نهر بىآب است، و زنى كه بي حيا باشد مانند غذاى بىنمك است.
سِتَّةُ أَشْيَاءَ حَسَنٌ وَ لَكِنْ مِنْ سِتَّةٍ أَحْسَنُ اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأُمَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْفُقَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلسَّخَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأَغْنِيَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلتَّوْبَةُ حَسَنَةٌ وَ هِيَ مِنَ اَلشَّابِّ أَحْسَنُ وَ اَلْحَيَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلنِّسَاءِ أَحْسَنُ وَ أَمِيرٌ لاَ عَدْلَ لَهُ كَغَيْمٍ لاَ غَيْثَ لَهُ وَ فَقِيرٌ لاَ صَبْرَ لَهُ كَمِصْبَاحٍ لاَ ضَوْءَ لَهُ وَ عَالِمٌ لاَ وَرَعَ لَهُ كَشَجَرَةٍ لاَ ثَمَرَةَ لَهَا وَ غَنِيٌّ لاَ سَخَاءَ لَهُ كَمَكَانٍ لاَ نَبْتَ لَهُ وَ شَابٌّ لاَ تَوْبَةَ لَهُ كَنَهَرٍ لاَ مَاءَ لَهُ وَ اِمْرَأَةٌ لاَ حَيَاءَ لَهَا كَطَعَامٍ لاَ مِلْحَ لَهُ.
📚إرشاد القلوب , جلد۱ , صفحه۱۹۳
خارج فقه کتاب حمس درزس 39 یکشنبه 14 اسفند 1401 شمسی
دلیل قول دوم: آنان بعد از اینکه اتفاق کردند بر ثبوت خمس در عنبر و تسالم کردند بر اینکه موضوعات خمس هفت است الحاق عنبر به یکی از آنها تعین پیدا میکند، و الحاق آن به معدن اولي است، به دلیل شباهتش به آن، زیرا عنبر نیز مكان مخصوص دارد و هر چیزی که مکان محصص داشته باشد بر مكانی که در آن یافت میشود اسم معدن اطلاق میشود، در حالی که بنا بر اینکه منبع آن دریا باشد حقیقتا معدن است، و گرفتن آن از روی اب یا از ساحل نزدیک به معدن که عادتا از معدنش به آن انتقال پیدا میکند با صدق گرفتن ان از معدنش منافات ندارد.
دلیل قول سوم: ادعا بشود که عنبر گرفته نمیشود مگز از دریا به وسیله غوص و یا اینکه ذكر آن در عداد غوص در صحيحه و در كلمات اصحاب قديما و حديثا دلالت دارد بر الحاق ان به غوص بعد از اینکه تسالم کردند بر اینکه موضوعات خمس عفت است، نه بیشتر.
دلیل قول چهارم یعنی تفصيل شرايع: هر چیزی که با غوص اخراج بشود حقيقتا غوص است و غير آن شبیه معدن است چنانکه ذکر کردیم.
اشکال: عطف غوص بر ان در صحيحه دلیل بر مغايرت كلي بین آن دو است.
پاسخ: در عطف مغايرت اندک کافی است و - بعد از اینکه ثابت شد که بعضی از آن شبیه معدن است و حكم آن را دارد – این مقدار مغایرت اندک کافی است، اینها بعضی از چیزهایی است که در این مقام گفته شد.
بررسی: در تفسیر عتبر اختلاف کردند، برخی گفتهاند گیاهی در دریا است [ابن ادریس این قول را در السرائر: 1: 485 از مبسوط و الاقتصاد نقل کرده است]، و برخی گفتهاند: چشمهایست که از دریا میجوشد [ابن ادریس این قول را از ابن جزله در کتاب منهاج البیان نقل کرده است [ر.ک: السرائر 1: 486]]، و برخی گفتهاند: پشکل حیوان دریایی است [فیروز آبادی، القاموس المحیط 4: 57]، و برخی گفتهاند: عتبر از قعر دریا خارج میشود و بعضی از حیوانات دریا آن را میخورند، به خاطر چربیش و سپس آن را به داخل اب پرت میکنند و آنگاه روی اب قرار میگیرد و باد آن را به ساحل میبرد [طریحی، مجمع البحرین 3: 415, حیاة الحیوان 2: 79]، و شاید قول اخير شاهد جمع بین اقوال دیگر باشد..
در هر حال ظاهر كلماتشان این است که عنبر از روی آب یا از ساحل گرفته میشود؛، نه از قعر دریا و با این حال در باره آن به ثبوت خمس حکم کردهاند، و آنان را میبینیم آن را در باب غوص ذکر کردهاند. و در صحيحه نیز در ردیف غوص ذکر شده است، و شاید در ذهن تأمل کننده منقدح شود که جواهر و اشياء ارزشمند که از آب استخراج شوند موضوع برای خمس است، چه به وسیله غوص از قعر دریا بیرون آورده شود و چه مانند عنبر از روی آب یا ساحل گرفته شود، و ذكر آن به طور خاص از این جهت است که اشياء دارای قيمت دریایی جز عنبر بقیه وزن سنگین دارند و در آب رسوب میکنند، و چیزی که سبک وزن است و بر روی آب قرار بگیرد غالبا منحصر به عنبر است، بنا براین اگر فرض شود خروج بعضی از جواهر از دریا به سبب موج و مانند ان نیز در این صورت محكوم به حكم عنبر است. .
و بالجمله: ذكر عنبر و غوص لؤلؤ با هم در صحيحه موجب انتقال ذهن به این میشود که این دو در واقع یک موضوع برای خمس هستند، و جامع بين این دو عنوان مستفاد دریایی از اشياء قيمتی در مقابل مستفاد ارضي از كنوز و معادن است، بنا براین بين آنچه از قعر دریا بیرون اورده میشود و آنچه از سطح اب و یا از ساحل گرفته میشود فرقی وجود ندارد، و لا محالة نصاب در عنبر و مانند ان نیز همان نصاب غوص است.
ولی با این حال احوط تخميس آن مطلقا است، به دلیل عدم ذكر نصاب برای آن در صحيحه و در كلمات اصحاب.