خارج فقه
کتاب خمس
درس 20 چهارشبه 12 بهمن
صورت شک در اخراج خمس
متن عر.وه: و ان شك في ان الانسان المخرج له اخرج خمسه ام لا [1].
|1| بلکه این احنیاط اقوي است، به دلیل استصحاب عدم، چه اینکه یابنده آن [خارج شده از معدن در صحرا] حيازت و تملك آن را قصد کند یا قصد نکند، یا در آن شك کند، نهایت امر این است که تخميس در صورت اول با نظر حاكم است و با چهار پنجم دیگر مانند لقطه برخورد میکند – چنانکه پیش از این بیان شد -، و تمسك به قاعده «يد» که حدوث آن معلوم الخلاف است برای اثبات ملكيت طلق مشكل است و جای بحث از آن مقام دیگر است.
آیا معدن از انفال است؟
متن عروه: (مسألة 8): لو كان المعدن في ارض مملوكة فهو لمالكها و اذا اخرجه غيره لم يملكه، بل يكون المخرج لصاحب الارض |2| و عليه الخمس من دون استثناء المؤونة لانه لم يصرف عليه مؤونة .
|2| بحث در این مسأله و مسأله بعدی توقف دارد بر بحث از مالك معادن به نحو مطلق و اینکه ایا معادن از انفال است یا نه؟ محل بحث از ان گرچه باب انفال است، ولی در اینجا نیز از بحث در باره ان چاره ای نیست، پس میگوییم: اصحاب در باره معادن اختلاف کرذند.
بعضی از انان مطلقا گفته اند معادن از انفال و برای امام است، این افراد مانند شیخ مفيد (المقنعه: 278) و شيخ طوسی (المبسوط1: 227 و 263) و سلار (المراسم: 140) و قاضي ابن براج (المهذب1: 186) و جمعی دیگر.
بعضی دیگر از آنان مطلقا گفته اند از مباحات اصلي است و مردم در انها به طور برابر آزادند، این افراد مانند محقق (مختلف الشیعه3: 209 – 217 مساله 164 و 165) و شهيد ثانی (الروضة البهیه2: 85، الدروس الشرعیه1: 264؛ مسالک الأفهام1: 475) و جماعتی.
بعضی دیگر از آنان تفصیل دادند و معادن را تابع ملك دانسته اند، اینان گفته اند: آنچه در زمین انفال از معادن وجود دارد و آنچه در ملك خاص وجود دارد برای هر کسی است که در آن جستجو و کاوش کند، و آنچه در زمین مفتوحة عنوة نیز وجود دارد تابع انفال است، این قول به ابن ادریس حلي (السرائر1: 497) و جمعی دیگر نسبت داده شد.
برای قول اول به رواياتی استدلال شد: در موثقه اسحاق بن عمار روایت شده در تفسير علي بن ابراهيم آمده که راوی گفت: سألت ابا عبدالله (ع) عن الانفال فقال: ... و ما كان من الارض بخربة لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب، و كل ارض لا رب لها، و المعادن منها، و من مات و ليس له مولي فماله من الانفال». (تفسیر القمی1: 254، وسائل الشیعه9: 531 – 532، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب 1: حدیث 20).
و در خبر ابو بصير روایت شده در تفسير عياشي از ابو جعفر(ع) در شمارش انفال آمده: از آنها است معادن و اجام. تفسیر العیاشی2: 48 / 11؛ وسائل الشیعه9: 533، کتاب الحمس، ابواب الانفال، باب 1، حديث 20، 28).
و در خبر داود بن فرقد روایت شده در تفسیر عیاشی از ابو عبدالله (ع) آمده: «و اجام و معادن». {تفسیر العیاشی2: 49 / 21؛ وسائل الشیعه9: 534، کتاب الحمس، ابواب الانفال، باب 1، حديث 32).
و در مستدرك از كتاب عاصم بن حميد حناط از ابو بصير از ابو جعفر(ع) آمده که فرمود: «... و لنا الانفال قال: قلت له: و ما الانفال؟ قال: المعادن منها والاجام و كل ارض لا رب لها ...». {مستدرك الوسائل7: 295، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب 1، حديث 1].
اشکال: چه بسا در اطلاق موثقه که اهم ادله است خدشه بشود به اینکه احتمال داده میشود بازگشت ضمير در "منها" به «الارض التي لا رب لها» نه اینکه به انفال برگردد و كلمه "منها" صفت برای معادن باشد، نه خبر برای آن، افزون بر اینکه تبدیل آن در بعضی نسخه ها به "فيها" بلکه چه بسا گفته شود: قرار دادن كلمه «منها» به عنوان خبر برای معادن موجب میشود که واو برای استيناف باشد، نه برای عطف، و این خلاف ظاهر است.
پاسخ: ولی ممكن است این اشکال رد بشود به اینکه كلمه «منها» خبر برای قول امام (ع): "و ما كان من الارض" قرار داده شده و ما بعد آن عطف بر آن بشود به عنوان عطف مفرد بر مفرد.
در هر حال اخبار دلالت دارند که معادن از انفال هستند.
ممكن است این قول با اعتبار نیز تایید بشود، زیرا انچه در همه دولتها و حکومتها مورد عمل قرار میگیرد قرار دادن آنچه بدون صاحب است مخصوصا مثل معادن و دریاها و خشکیها و قفار [مکان بدون سکنه زمین] از اموال عمومي مرتبط به حكومتها است، و حکومتها در آنها تصرف میکنند و منافع آنها را در راه مصالح ملت صرف میکنند، و در شريعت ما سنخ این امور برای امام (ع) قرار داده شد، و تو از ما دانستی که حيثيت امامت در این امور و نیز در خمس تقييديه اعتبار شده است، نه تعليليه، پس این امور برای مقام و حیثیت امامت از جهت امام بودن است، و این عبارت دیگر از این است که اینها برای حكومت مسلمانان است و آیا روا است کسی بگوید اسلامي که دين عدالت و انصاف است همه معادن و اراضي و اجام و دریاها و مانند انها را برای یک شخص به عنوان شخصش قرار بدهد؟ و آیا این کار با قول خدای متعال (كيلا يكون دولة بين الاغنياء منكم) ]الحشر:7] منافات ندارد؟ پس انفال از جمله آنها معادن ملك برای حيثيت امامت و حكومت مسلمانان. و قهرا تصرفی در اداره شؤون آنان است و این عين چیزی است که در دیگر حكومتها مورد عمل قرار میگیرد، نهایت امر اینکه حكومت در قانون اسلام نزد ما حكومت عادلانه آگاه به مصالح اسلام و مسلمانان بوده و از اهم مصالح آنان اداره شؤون خود حکومت است.
و سنخ معادن نیز سنخ ساير چیزهای بدون صاحب مانند آجام [نیزارها] و مفاوز [بیشه ها] و کوهها و اراضي موات و مانند آنها است، پس ظاهر این است که اینها نیز از انفال است، و ملاك در اینها عدم مالك خصوصي پبرای آنها است، پس هر چیزی که به شخص خاصی تعلق نداشته باشد به عموم تعلق پیدا میکند. و اگر خواستی بگو: امام از این جهت که امام است، به این معني که زمام امر آن در دست او قرار دارد هرگونه که بخواهد در ان تصرف میکند، و امام عادل عالم خواسته او تعلق نمیگیرد جز به چیزی که مصالح اسلام و مسلمين آن را اقتضا میکند
مدیریت خانواده
در یک گروه به نام «تفسیر و فقه» با مدیریت آقای احمد عابدینی در تفسیر آیه 116 سوره انعام نوشته است «به نظر بنده باید دوباره دین را در این موارد بازنگری کرد... به هر حال زمان قبل با زمان کنونی فرق داشته است مثلا قبلا جامعه مرد سالار بود و علتش این بود که همه یا اکثر کارها سخت افزاری بود و چون مرد زوردار بود امنیت و اقتصاد به دست او بود و در نتیجه همهکاره بود و زن به طور طبیعی وقتی میدید نمیتواند مثل مرد باشد مجبور بود تابع مرد باشد و همینکه مرد به او روزی میداد از او ممنون بود. ولی جهان امروز صنعتی شده است و مرد و زن با یکدیگر میتوانند کار کنند و بجای اینکه خودشان زمین را بکنند تراکتور چنین میکند. خلاصه اینکه کارها نرم افزاری شده است. در چنین زمانی زن با خود میگوید چرا مرد بالای سر من باشد...».
و این اشکال من بر او بود:
سلام علیک
جناب استاد عابدینی
صباج الخیر
توفیقی شد چند سطری از تفسیر جنابعالی را مطالعه کنم فرمودی (جهان امروز صنعتی شده است و مرد و زن با یکدیگر میتوانند کار کنند).
اولا این کار متساوی در هیچ جای جهان عمومیت تدارد و نمیتواند عمومیت داشته باشد.
مثلا در اروپا و آمریکا و چین هم زنان در معادن و کارهای ستگین جسمی کار نمیکنند [الا ندرتا] چنانکه در طول تاسیس آمریکای بزرگ حتی یک زن رئیس جمهور نشد و همینطور در فرانسه و چین ووو
و نیز سران اصلی نظامی و انتظامی در بزرگترین و پیشرفته ترین کشورها نیز از زنان نیستند.
جسم زن برای کارهای سنگین ساخته نشد اشکالی اگر باشد - نعوذ بالله - اشکال بر خالق زن و مرد است
ثانیا: نتیجه تحلیل جنابعالی هرج و مرج در مدیریت جامعه انسانی و شناور بودن آن است
حتی در میان حیواناتی که جمعی زندگی میکنند مانند شیرها مدیریت مجنمع حیوانی با نران است و جنس زن مورد حمایت قرار میگیرد نه اینکه حامی باشد.
ثالثا صریح آیه قران (الرجال قوامون علی النساء) روایت نیست
آیه قرآن است که برای همه جهان و همه اعصار و همه زمانها امده است.
رابعا: اگر صنعتی شدن جهان موجب تغییر در قوانین خانواده میشود بفرمایید در مورد وظایف تکوینی زنان مانند بارداری و شیر دادن نیز تجدید نظر شده و بار ان بین زن و مرد تقسیم بشود.
از این عرض من هدف تبیین اشکال بود و قصد جسارت ندارم
مشکل تحلیهای اینچنینی این است که مدریت خانواده زا امتیاز میپندارند نه تکلیف و وظیفه
اگر مدیریت خانواده را مانند مدیریت جامعه تکلیف بدانیم - کما هو الحق - نیازی به این تحلیلهای شناوری نیست. . ارادتمند: احمد باقریان ساروی
پاسخ اقای عابدینی
سلام بر شما و تشکر. ان شاءالله که همیشه بخوانید نه گهگاهی. زمان که عوض می شود نگاهها عوض میشود نه اینکه اشکال بر خالق باشد حتی شاید اشکال بر فهم گذشتگان هم نباشد بلکه عصر جدید فهم جدید را به همراه دار.
باقریان:
تشکر
اینکه مصادره به مطلوب است
چون عصر جدید شد پس همه چیز دگرگون شود؟!
نحن ابناء الدلیل
[در ادامه اقای عابدینی به پاسخ اشکا دیکران پرداخت و به اشکال من پاسخ نداد]
💐 الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
امام محمد تقی جواد الائمه - علیه السلام - فرمود:
مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است:
توفیق از طرف خداوند متعال،
واعظی از درون خود، قبول
و پذیرش نصیحت کسی که او را نصیحت نماید.
«بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۶۵، ح ۳»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
صبح بخیر ❤️
صبح آغاز ماجرای جديدی ست،
از دوست داشتنمان
وقتی، طلوع چشمهای تو
شهر دلم را گرم میکند
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
میلادی: Thursday - 02 February 2023
قمری: الخميس، 11 رجب 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️4 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️14 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️15 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️16 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم