#مسابقه_هفته_بسیج
✅ با سلام و عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن #هفته_بسیج خدمت همه ی دوستان، علی الخصوص بسیجیان عزیز و همیشه در صحنه...
☑️ تعداد 10 سوال طراحی شده و در اختیار عزیزان قرار داده می شود. دوستانی که به هر 10 سوال پاسخ صحیح بدهند به قید قرعه جوایزی اهدا می شود.
💢 #تذکر:
شرکت یک نفر با دو یا چند اکانت #ممنوع می باشد
✅ #نحوه_ارسال_پاسخ:
👈 پاسخ های خود را به صورت یک کد 10 رقمی از چپ به راست با ذکر مشخصات به شماره ۰۹۱۹۵۶۷۹۶۸۴ ارسال نمایید.
🔖 #سوالات_مسابقه
🔹سوال اول- جمله " #بسیج لشکر مخلص خداست" از کیست؟
1- امام خمینی (ره)
2- شهید مطهری (ره)
3- امام خامنه ای
4- شهید بهشتی (ره)
🔹سوال دوم - کدام شاخص در بسیجی بودن مورد تاکید مقام معظم رهبری است؟
1- تفکر بسیجی
2- عمل بسیجی
3- ظاهر بسیجی
4- گزینه 1 و 2
🔹سوال سوم -کدام یک از گزینه های زیر #خصوصیات یک فرد #بسیجی می باشد؟
1- مکتبی بودن
2- اطاعت از ولی فقیه
3- اخلاق مدار و مردمی بودن
4- همه موارد
🔹سوال چهارم- سالروز تشکیل #بسیج_مستضعفین؟
1- پنجم آذر 58
2- پنجم آذر 59
3- پنجم آبان 58
4- پنجم آبان 59
🔹سوال پنجم – این جمله از کیست؟
#بسیجی اصلاً احتیاجی به محافظه کاری ندارد، و به دنبال از دست دادن چیزی نیست، یک کارت عضویـت در بسیج دارد ، که آن سند #شهـادتـش است…
1- شهید آوینی
2- شهید چمران
3- امام خامنه ای
4- شهید بهشتی
🔹سوال ششم- کدام یک از شهدای زیر، شهید #آمر_به_معروف می باشد؟
1- شهید عباس دانشگر
2- شهید علی خلیلی
3- شهید سید نورخدا موسوی
4- گزینه 2 و 3
🔹سوال هفتم- #حر_مدافعان_حرم، لقب کدام شهید بزرگوار می باشد؟
1- شهید سجاد طاهرنیا
2- شهید مصطفی صدر زاده
3- شهید شاهرخ ضرغام
4- شهید مجید قربانخانی
🔹سوال هشتم – این جمله بخشی از وصیت نامه کدام شهید می باشد؟ «فرزندانتان را با #نام و #تصاویر_شهدا آشنا کنید»
1- شهید محسن حججی
2- شهید ابراهیم همت
3- شهید مهدی باکری
4- شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹سوال نهم- کدام شهید بزرگوار بود که به دستور صدام بدنش توسط جیپ به دو قسمت تقسیم شد؟
1- شهید سید علی اقبالی
2- شهید سید حمید میر افضلی
3- شهید مصطفی اردستانی
4- شهید حامد جوانی
🔹سوال دهم – یکی از شئون عاقبت به خیری از نظر شهید #حاج_قاسم_سلیمانی چه بود؟
1-احترام به پدر و مادر
2-تکریم خانواده های شهدا
3-نسبت افراد با جمهوری اسلامی و انقلاب
4- گزینه 1 و 3
کانال معاونت تعلیم و تربیت(پیام رسان سروش)
کانال صالحین استان تهران
Sapp.ir/tehran.salehin
💠 من همواره به خلوص و صفای بسيجيان غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند .
📚 امام خمینی(ره)
🔸 5 آذر روز #بسیج_مستضعفین بر شما جهادگران و بسیجیان دریادل گرامی باد .
🆔 @salehinhoze 🌸
🔘 عکس نوشتههای #فصل_چهاردهم از کتاب #خون_دلی_که_لعل_شد
🔸 فصل چهاردهم : سیل در تبعید
👇👇
در سال ۱۳۵۶ بحران سختی برکشور حکمفرماشد.در این سال،حاجآقامصطفی خمینی_فرزند امام_در نجف در شرایط ابهامآمیزی درگذشت.مرگ او غم واندوهی عمیق در میان مردم برانگیخت،که به صورت مجالسِ مملوّ از خشم و نارضایی و اعتراض علیه قدرت حاکمه درآمد.
پس از رسیدن خبر درگذشت حاجآقامصطفی(رضوان الله علیه)،ما در مشهد برای موضعگیری لازم برنامهریزی کردیم.من به ادارهی پست وتلگراف رفتم وچهار تلگراف تهیّه کردم؛یکی به نام خودم،دیگری به نام آقای طبسی،سوّمی به نام آقای محامی،وچهارمی به نام آقای هاشمینژاد.
وقتی تلگرافها را به کارمند پُست دادم،شگفتزده شد و آنها را به دوستانش نشان داد.درنتیجه،جوّی از حیرت،کارمندان را فراگرفت؛چون متن تلگرافهای تسلیت_که متضمّن تکریم شخص حضرت امام و همدردی عمیق با ایشان بود_عباراتی ستیزهجویانه نسبت به قدرت حاکمه داشت.کارمند پُست گمان کرد وقتی هزینهی مخابره را به من بگوید،منصرف خواهم شد؛امّا با پرداخت یک اسکناس هزارتومانی_که برای امثال من مبلغ سنگینی بود_او را غافلگیر کردم!
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
همچنین تلاش کردیم مراسم ترحیمی در یکی از مساجد برگزار کنیم،امّا مقامات جلوگیری کردند و مسجد را بستند.در قم مؤمنین مراسم ترحیم برگزار کردند،امّا به دستگیری تعدادی از آنها انجامید.
آن روزها فعّالیّتهای اسلامیِ بینظیری همهی شهرهای ایران را دربرگرفته بود و کسانی مانند من سخت سرگرم فعّالیّت سیاسی و تشکیلاتی در میان طلّاب حوزه و دانشجویان دانشگاه،تدوین نشریّههای حاوی اندیشهی سیاسی،تماسهای مخفیانه،و همچنین برگزاری جلسات تفسیر قرآن،بیان مفاهیم انقلابیِ اسلامی و بسیاری فعّالیّتهای دیگر بودند.
در آن ایّام آقای خلخالی از قم با من تماس گرفت و گفت:تعدادی از افراد دستگیر شدهاند و باید قاعدتاً نوبت من و شما هم برسد!گفتم:برای چه؟مگر من چه کردهام که دستگیر شوم؟!
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
سـلام به دوستانی
که بودنشان
نور امیدی ست در دل
امروز از شاخسار خورشید
یک سلام گرم با عطر گلها
و به لطافت لبخند خدا
برایتان چیدهام تا
روزتان بخیر و زیبا شود
با شروع هر روز
فکر کن تازه به دنیا آمدی
مهربان باش
و دوست بدار
و عاشق باش
و از لحظه لحظه زندگی لذت ببر
روزتون پر خیر و برکت
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
@salehinhoze
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
233579_718.mp3
6.77M
🎼 صوت دعای هفتم صحیفه سجادیه
🌟 چله ی استغاثه 🌟روز ششم ✅
🎤 بانوای حاج محمود کریمی
🔆 (بانیت تعجیل درفرج آقاصاحب الزمان🔆
وریشه کن شدن ویروس کرونا ان شاء ا...)🤲
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ
#نذر_گل_نرجس_صلوات
#التماس_دعای_فرج 🤲
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
@salehinhoze
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوجوان_بسیجی
#پویشمنیکبسیجیام
🌺 دکلمهی بسیار زیبای 😍😍 دختر گُلمون هستی خانم سلطانپور ، متربی نوجوان بسیجی #حلقه_نوجوان_سطح1 پایگاه شهیده افضل .
به مناسبت هفتهی بسیج 🌹
#سرگروه: خواهر مطیعی
🌺 با تشکر فراوان از دختر گُلمون ، بسیجی سرافراز هستی خانم .🌹🌸🌻
احسنت به این دختر گل و عزیزمون 👏👏
#شجره_طیبه_صالحین
#پایگاه_شهیده_افضل
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
#حلقه_نوجوان_سطح2
🌸 تقدیر از متربیان پرتلاش و دغدغهمند حلقه نوجوان سطح ۲ #پایگاه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها با اهداء هدایا درب منازل متربیان با رعایت دستورالعملهای بهداشتی توسط سرگروه محترم حلقه خواهر ولدخانی و فرمانده محترم پایگاه خواهر سلطانی .
🌸 با تشکر از سرگروه محترم و فرمانده محترم پایگاه .
#شجره_طیبه_صالحین
#پایگاه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
#حلقه_میانسال
#جهادی
🌺 تهیه و پخت غذای نذری و پخش و توزیع آن بین نیازمندان توسط سرگروه و متربیان حلقه میانسال شهیده فرهانی #پایگاه_شهیده_افضل .
🌺 با تشکر فراوان از سرگروه محترم خواهر شریعت و همچنین متربیان جهادی حلقه .
#شجره_طیبه_صالحین
#پایگاه_شهیده_افضل
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
در اواخر یکی از شبهای زمستان آن سال در خواب بودم که در زدند.از خواب بیدار شدم و طبق عادتم بدون اینکه بپرسم پشت در کیست،شخصاً برای باز کردن در رفتم.یک ساعت به اذان صبح مانده بود و افراد خانواده در اندرونی خوابیده بودند.در را که باز کردم،دیدم افرادی با مسلسل و هفتتیر ایستادهاند! به ذهنم گذشت که آنها عدّهای چپی هستند و قصد تصفیهی مرا دارند؛چون در آن زمان آقای بهشتی به من اطّلاع داده بود که چپیها دست به کشتار و تصفیهی اسلامگراها زدهاند،و از من خواسته بود که هشیار و مواظب باشم.چپیها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی ریخته بودند،دست و پای او را بسته بودند و قصد کشتنش را داشتند که در حادثهای غیرمنتظره توانسته بود بگریزد و از مرگ نجات یابد.این مسئله هنوز هم در ابهام است و برای روشن شدن آن اقدامی نشده است.
به محض آنکه چنین فکری به ذهنم آمد،فوراً در رابستم.آنها تلاش کردند مانع شوند،امّا ترس از مرگ به من قدرت بخشید و زورم را بر آنها چربید و در رابستم.بعد به فکرم رسید که ممکن است آنها از دیوار بالا بیایند یا از راه دیگری وارد خانه شوند.آنها با اسلحهی خود شروع کردند به کوبیدن به شیشهی ضخیمی که روی در بود،و آن را شکستند.
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
در همان حال که من به راهی برای نجات میاندیشیدم،یکی از آنها فریاد زد:《به نام قانون،در را باز کن.》.از این حرفشان فهمیدم که از مأموران ساواک هستند.خدا را شکر کردم که برخلاف تصوّر من،آنها از چپیها نیستند.به طرف در رفتم و در را باز کردم.شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ اندرونی،با خشونت و قساوت مرا به باد کتک گرفتند.در آن هنگام مصطفی که دوازده سال داشت،بیدار شده بود و از پشت شیشهی نازکی که میان من و آنها حایل بود،با حیرت و شگفتی به صحنهی کتک خوردن پدر مینگریست و فریاد میزد.ساواکیها بیرحمانه به کتکزدن من با مشت و لگد ادامه دادند و مخصوصاً با نوک کفش خود به ساق پای من میزدند.به من دستبند زدند و دستور دادند جلو بیفتم و به داخل منزل بروم.به آنها گفتم:این جوانمردی نیست که خانوادهام مرا دستبسته ببینند؛دستبند را باز کنید.دستبند را باز کردند و وارد خانه شدم.دیدم همسرم دلشکسته و ناراحت است و چهار فرزندش هم در اطرافش برخی خواب و برخی بیدارند.کوچکترینشان《میثم》بودکه دوماه داشت.به آنها گفتم:نترسید،اینها مهمانند!
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار...
که شاید آردم صبا خبر ز طرف کوی یار...
🌱صدای عاشقان تو ز هر طرف رسد به گوش...
بیا ستاره سحر قدم به چشم من گذار...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
@salehinhoze
🍃🌷🍃🍃🌷
233579_718.mp3
6.77M
🎼 صوت دعای هفتم صحیفه سجادیه
🌟 چله ی استغاثه 🌟روز هفتم ✅
🎤 بانوای حاج محمود کریمی
🔆(بانیت تعجیل درفرج آقاصاحب الزمان🔆
وریشه کن شدن ویروس کرونا ان شاء ا...)🤲
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ
#نذر_گل_نرجس_صلوات
#التماس_دعای_فرج 🤲
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
@salehinhoze
🍃🌷🍃🍃🌷🍃
💢 #فوری / ترور یکی از دانشمندان هستهای-موشکی ایران
🔻 ساعاتی قبل یکی از دانشمندان رده بالای حوزه هستهای و موشکی کشور در منطقه آبسرد دماوند (استان تهران) ترور شد.
🔻 محسن فخری زاده از دانشمندان موثر و رده بالای حوزه تحقیقات علمی در کشور بوده است.
🔻 او تنها دانشمندی بود که نتانیاهو در یک برنامه از او نام برده بود و رسانههای اسرائیلی اعلام کرده بودند که نقشه ترور وی در یک بار سالهای گذشته شکست خورده بود.
🔻 رسانههای اسرائیلی ادعا کرده بودند که نام این دانشمند از طریق لیستهای سازمان ملل به دست موساد رسیده است.
مأموران ساواک به بازرسی خانه مشغول شدند و تا آشپزخانه و دستشویی راهم گشتند!همسرم اقدام جالبی کرد:وارد اتاقی شد که من با افراد در آنجا ملاقات میکردم.این اتاق دو در داشت؛یکی به کتابخانهام باز میشد،و دیگری به محیط اندرونی.همسرم اعلامیّههای محرمانهای را که در اتاق بود،جمع کرد؛و من نمیدانم چگونه متوجّه وجود این اعلامیّهها در آن اتاق شده بود و چگونه توانست بدون آنکه مأموران امنیّتی متوجّه شوند،وارد آن اتاق شود.حتّی من هم متوجّه این اقدامش نشدم،تا اینکه بعدها خودش به من گفت.او اعلامیّهها را جمع کرده و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکیها آنها را پیدا نکنند.مأمورین وارد کتابخانه شدند،آن را وارسی کردند و مقدار زیادی از کتابها و نوشتهها و اوراق مرا برداشتند،که تعدادی از آن کتابها هنوز مفقود است.
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
یک ساعت یا بیشتر،تمام گوشهکنارها و سوراخ سمبههای خانه را گشتند،تا اینکه وقت نماز صبح رسید.گفتم:میخواهم نماز بخوانم.یکی از آنها با من تا محلّ وضو آمد.وضو گرفتم و به کتابخانه برگشتم و نماز خواندم.یکی از آنها هم نماز خواند ولی بقیّه نماز نخواندند و به بازرسی خانه ادامه دادند.حتّی یک وجب از خانه را بدون وارسی نگذاشتند!به نظرم من از همسرم قدری غذا خواستم و بعد از او خواستم مجتبی و مسعود را که پس از بیدار شدن،دوباره به خواب رفته بودند،بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم.هنگام خداحافظی به فرزندان گفته شد:پدرتان عازم سفر است.گفتم لازم نیست دروغ گفته شود؛و واقع قضیّه را به بچّهها گفتم.
وقتی از خانه بیرون آمدم،دیدم خانه در محاصرهی عدّهی دیگری از افراد است.اتومبیلی را به داخل کوچهی باریکی که خانه در آن واقع بود،آوردند.این اتومبیل یک جیپ معمولی بود.بدون آنکه چشمم را ببندند،مرا در اتومبیل نشاندند.یکی از آنها پشت بیسیم تکرار میکرد:عقاب ... عقاب ... عقاب ، ... گرفتیمش!
این واقعه،تنها یکسال پیش از پیروزی انقلاب بود!
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران
مرا به مرکز ساواک مشهد بردند و در یک زیرزمین جا دادند.در این زیرزمین راهروهای باریکی بود که در دوطرف آنها سلّول قرار داشت.چند ساعت آنجا ماندم. در این بین به قرآنی که همراه داشتم،تفاّل زدم.آیهای آمد که حاوی مژده و بشارت بود.فوراً آن را در پشت قرآن نوشتم.برایم ناهار آوردند.پس از صرف ناهار،مرا در اتومبیلی نشاندند که به سمت بیرون شهر حرکت کرد.نمیدانستم چه میخواهند بکنند،چون وضع با دفعات پیشین فرق میکرد:اتومبیلی معمولی ... بدون بستن چشمها ... و حرکت به سوی خارج شهر!
اتومبیل جلوی پاسگاه ژاندارمری ایستاد.فهمیدم که قصد آنها تبعید من است و نه زندانی کردن من.در پاسگاه ژاندارمری پنجروز ماندم.در این مدّت،خانواده و دوستان چندبار به دیدنم آمدند.در پاسگاه ژاندارمری یک زندانِ نظامی هم بود،امّا مرا به زندان نبردند،بلکه در اتاق افسر کشیک جای دادند.رئیس پاسگاه سرهنگ بود و از شخصیّت و نجابت بسیاری برخوردار بود؛لذا برخوردش با من مثل برخورد زندانبان با زندانی نبود.من نوعی آزادی داشتم.صبح زود از اتاق بیرون آمدم و در هوای آزاد ورزش میکردم.
@salehinhoze
فصل چهاردهم : سیل در تبعید
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب
#کتابخوانی
#حوزه_364_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ناحیه_حیدر_کرار_ع_شهر_پرند
#سپاه_سیدالشهداء_ع_استان_تهران