🏴 فلسفه حرکت امام حسین (ع) مبارزه با ظلم بود
◾️ رهبر انقلاب: امام حسین علیهالسّلام، فلسفه حرکت خود را مقابله با جور قرار میدهد… بحث بر سرِ مقدّسترین هدفهاست که همه منصفین عالم آن را قبول دارند. چنان انسانی، در راه چنین هدفی، دشوارترین مبارزه را تحمّل میکند.۱۳۷۳/۰۳/۱۷
🏴 #از_تبیین_تا_قیام
📥 نسخه قابل چاپ👇
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=50707
هم پریشان حسینم هم پریشان حسنم سید مجید بنی فاطمه شب ششم محرم ۹۸ - روضه.mp3
25.65M
هم پریشان حسینم هم پریشان حسنم سید مجید بنی فاطمه شب ششم محرم ۹۸ - روضه
نه فقط زر داده به گدا محمود کریمی شب ششم محرم ۹۸ - روضه.mp3
18.3M
نه فقط زر داده به گدا محمود کریمی شب ششم محرم ۹۸ - روضه
میون این هلهله ها کیه صدام میزنه مهدی رسولی شب ششم محرم ۹۸ - زمینه.mp3
7.9M
میون این هلهله ها کیه صدام میزنه مهدی رسولی شب ششم محرم ۹۸ - زمینه
شبیه زمزمه یه نامه میثم مطیعی شب ششم محرم ۹۸ - زمینه.mp3
7.6M
شبیه زمزمه یه نامه میثم مطیعی شب ششم محرم ۹۸ - زمینه
Mahmoud Karimi - Seda Zadi Amoo Amoo Jan Dadam.mp3
11.33M
🌴صدا زدی عمو عمو جان دادم رسیدم و کنار تو افتادم
🎙 #حاج_محمود_کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 صدا زدی عمو عمو جان دادم رسیدم و کنار تو افتادم
🎙 #مداحی_سلیم_موذن_زاده
🎤 #ششم_محرم
#مداحی_های_ماه_محرم
#کلیپ_تصویری
#مداحی_آذری
مثل قاسم با شهیدان حسین طاهری شب ششم محرم ۹۸ - تک.mp3
4.5M
مثل قاسم با شهیدان حسین طاهری شب ششم محرم ۹۸ - تک
🏴 #لوح | کانونِ جهاد تبیین
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدّظله العالی: هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد در راه احیای مکتب ائمه. اهلبیت (علیهمالسلام) چه جور جهادی میکردند؟ ائمّه جهاد نظامی که نمیکردند؛ جز معدودی بقیّهی ائمّه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «#جهاد_تبیین». هیئت، محلّ جهاد تبیین است.
🗓️ ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
🏴 #از_تبیین_تا_قیام
◾ Farsi.Khamenei.ir
🏴 فلسفه حرکت #امام_حسین (علیه السلام) مبارزه با ظلم بود.
◾️ #رهبر_انقلاب: امام حسین علیهالسّلام، فلسفه حرکت خود را مقابله با جور قرار میدهد… بحث بر سرِ مقدّسترین هدفهاست که همه منصفین عالم آن را قبول دارند. چنان انسانی، در راه چنین هدفی، دشوارترین مبارزه را تحمّل میکند.
🗓️ ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
🏴 #از_تبیین_تا_قیام
📥 نسخه قابل چاپ👇
https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=50707
مباحث
#یاد_شهدا 🌹 سلام و درود بر همه شهدای هشت سال #دفاع_مقدس و شهدای گرانقدر روستای شم آباد و روحانی #شه
❣️ احمد آقا...
... نامش احمد بود و هم سن ما بود؛ اما برای ما احمد آقا بود.
💠 بچه ها هم احمد آقا صدایش می کردند.
🔹خیلی جوان پاکی بود...
اولین بار در جبهه با احمد! یعنی احمد آقا رفیق شدم.
🔵 از آن به بعد همیشه و همه جا دوست داشتم کنارش راه بروم، چون واقعا آقا بود.
وقتی کنارش راه می رفتم فکر می کردن کنار یک مرد بزرگ راه می روم؛ واقعا راه رفتن کنار یک آقا لذت دارد.
🚱 وقتی در جبهه وضو می گرفتم، می گفت: بین شستن اعضای وضو، شیر آب را ببند تا اسراف نشود.
هنوز که هنوزه بخاطر #توصیه او بین وضو شیر آب را می بندم.
حمام عمومی هم که می رفتیم به ما توصیه می کرد اسراف نکنیم.
آنجا فهمیدم که آقاها نباید اسراف کنند...
❇️ همه بچه ها هم به حرفش گوش می کردند.
آنوقت فهمیدم که اگر آقا باشی همه به حرفهایت گوش می کنند.
🔷 می گفت در عملیات اگر تشنه شُدید، یک تکه سنگ کوچک در دهانتان بگذارید و یا زهرا بگویید تا تشنگی تان رفع شود.
فهمیدم که آقایی را، از خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها گرفته.
روز به روز بیشتر به آقاییش پی می بردم.
✅ یکبار #نماز که تمام شد، بلند شدم بروم. گفت برگرد. با حسین مؤمنی کنارش نشستیم.
گفت بعد از هر نماز تسبیحات #حضرت_زهرا علیهاالسلام را بگویید.
گفتم: من بلد نیستم.
شروع کرد به یاد دادن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها.
بندهای انگشتمان را شمردیم و توضیح داد چگونه تسبیحات بگوییم.
هنوز که هنوزه هر وقت بعد نماز تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها را می گویم یاد احمد آقا می افتم.
آنجا فهمیدم که آقاها باید بعد از نماز تسبیح خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها را بگویند.
وقتی #دعا یا #زیارت می خواندند، احمد آقا از بچه ها جدا می شد و در تاریکی زار زار #گریه می کرد.
حالا میفهمم که وقتی همه جوره با خدا باشی، آقا می شوی...
🖋️برگرفته از مصاحبه با آقای علی اسلامی
دوست و همرزم شهید حجت الاسلام والمسلمین احمد شم آبادی
به آقاییش #صلوات
اللّٰهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۳۷
🏷️ ارزش صدقه دادن
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام اِسْتَنْزِلُوا اَلرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: روزى را با صدقه دادن فرود آوريد.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ صدقه) فرموده است: رسيدن روزى را (از آسمان رحمت) با صدقه دادن بخواهيد (چون #صدقه سبب رسيدن #روزى است)
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين كلام كوتاه حكمتآميز اشاره به اسباب فزونى #نعمت كرده مىفرمايد: «روزى را به وسيلۀ صدقه فرود آوريد»؛ (اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ).
منظور از #رزق و #روزى تمام مواهب الهى است كه انسان در زندگى به آن نياز دارد و معمولاً بر مواهب مادّى از قبيل مال و املاك گوناگون اطلاق مىشود، هرچند درباره امور معنوى نيز به كار مىرود؛ مثلاً مىگوييم: «اللّٰهُمّ ارْزُقْنَا الْايمانَ وَ الْيَقينَ ؛ خداوندا #ايمان و #يقين به ما روزى بفرما» ولى در كلام مورد بحث اشاره به مواهب مادى است.
منظور از «صدقه» هر گونه موهبت مادّى است كه بدون عوض و با انگيزۀ الهى در اختيار ديگرى قرار داده شود.
امام عليه السلام در اين كلام نورانى رابطۀ نزديكى ميان صدقات و فزونى رزق و روزى بيان فرموده است. اين معنا در روايات ديگر نيز با عبارات متفاوتى آمده است از جمله در حكمت 258 خواهد آمد كه امام عليه السلام مىفرمايد: «إذا أمْلَقْتُمْ فَتاجِرُوا اللّٰهَ بِالصَّدَقَةِ ؛ هر زمان فقير و نيازمند شديد با دادنِ #صدقه با خداوند معامله كنيد».
در حديث ديگرى از #امام_صادق عليه السلام مىخوانيم كه به يكى از فرزندانش فرمود: از آن مالى كه نزد تو بود چقدر باقى مانده؟ عرض كرد: فقط چهل دينار. امام عليه السلام فرمود: برو و آن را به نيازمندان صدقه بده. عرض كرد: چيزى غير از آن در بساط نيست. فرمود: مىگويم آن را صدقه بده خدا به جاى آن به ما مىدهد. سپس فرمود: « أَ ما عَلِمْتَ أنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ مِفْتاحاً وَ مِفْتاحُ الرِّزْقِ الصَّدَقَةُ ؛ آيا نمىدانى هر چيز كليدى دارد و #كليد_رزق صدقه است؟» پس برو و آن را در راه خدا به نيازمندان بده. فرزند امام اين كار را كرد. ده روز نگذشته بود كه از محلى چهار هزار دينار خدمت حضرت آوردند. امام عليه السلام فرمود: فرزندم! چهل دينار براى خدا دادى و خداوند چهار هزار دينار به ما داد.
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
75 - شِفای نابینا
عالم متقی جناب حاج سید محمد جعفر سبحانی امام جماعت مسجد آقالُر فرمود در خواب، محل اجابت دعا را در قبه حسینیه علیه السّلام به من نشان دادند و آن قسمت، بالای سر مقدس تا حدی که محاذی قبر جناب حبیب بود و در سفری که با مرحوم والد مشرّف شُدیم، پدرم ناگهان چشم درد گرفت و از هر دو چشم نابینا شد و من سخت ناراحت و در زحمت بودم؛ زیرا باید دائما مراقبش باشم و دستش را بگیرم و حوائجش را انجام دهم.
بالجمله حرم مطهر مشرف شدم و در همان محل اجابت دعا عرض کردم چشم پدرم را از شما می خواهم. شب در خواب دیدم بزرگواری به بالین پدرم آمد؛ دست مبارک را بر چشمش کشید و به من فرمود: این چشم، ولی اصل خرابست.
چون بیدار شدم دیدم هر دو چشم پدرم خوب و بینا شده است ولی معنای کلمه ( أصل خرابست ) را ندانستم تا سه روز که از این قضیه گذشته، پدرم از دنیا رفت آنگاه معنای کلمه واضح شد.