مباحث
🔥 مشاهده وضعیت برزخی یک #بدحجاب توسط تجربه گر مرگ 😱 حق الناسی که بخاطر عدم رعایت #حجاب، به گردن زن
با یک آرایش 🧖
با یک لاک 💅
با یک رنگ مو 💇🏼♀️
با یک شلوار تنگ
با یک عشوه 💘
#حجاب_حکم_خدا
#حجاب | #حق_الناس
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 امام #ایمان و #امید
📹 نماهنگی ویژه از حال و هوای مراسم سالگرد ارتحال #امام_خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
پرسش وپاسخ11خرداد1402استادالهی.mp3
22.36M
🎤 حجت الاسلام و المسلمین #استاد_الهی حفظه الله
🔰 سخن ابتدایی و #پرسش_و_پاسخ
_ تنبلی
📆 #شب_جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
۱۲ ذیقعده ۱۴۴۴
🕌 امامزاده شاه جمال علیه السلام
🏴 هیئت حجت ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف | @ostadelahi
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
منبراستادالهی11خرداد1402حقیقت ولایت.mp3
21.69M
🎤 #سخنرانی | حجت الاسلام و المسلمین #استاد_الهی حفظه الله
✨ حقیقت #ولایت
📆 شب جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲
۱۲ ذیقعده ۱۴۴۴
🕌 امامزاده شاه جمال علیه السلام
🏴 هیئت حجت ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف | @ostadelah
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
#کتاب_بخوانیم #کتاب منتهی الآمال باب هشتم : در تاریخ حضرت امام بحق ناطق مبین المشکلات و الحقائق جن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
نهم | عبداللّه بن ابی یعفور است که ثقه و بسیار جلیل القدر است در اصحاب ائمه و از حواریین صادقین علی
دهم و یازدهم | عمران بن عبداللّه بن سعد اشعری قمی و برادرش عیسی بن عبداللّه است » که هر دو از اجلاء اهل قم و از دوستان حضرت صادق علیه السلام و از محبوبین آن حضرت بوده اند و حضرت ، ایشان را خیلی دوست می داشت و هر وقت بر آن حضرت به مدینه وارد می شدند از ایشان تفقد می فرموده و احوال اهل بیت و اقوام و خویشان و بستگان آنها را می پرسیده ، و وقتی عمران بر حضرت صادق علیه السلام وارد شد آن جناب از او احوال پرسی فرمود و با او نیکویی و بشاشت فرمود؛ چون برخاست برود ( حمّادناب ) از آن حضرت پرسید که کیست این شخص که این نحو با او نیکویی کردید؟ فرمود: این از اهل بیت نجباء است ، یعنی از اهل قم که اراده نمی کند ایشان را جبّاری از جبابره مگر آن که خدا او را در هم می شکند.
و روایت شده که وقتی آن حضرت میان دیدگان عیسی را بوسید و فرمود: تو از ما اهل بیت می باشی.
و این عمران همان است که حضرت صادق علیه السلام از او خواسته بود که چند خیمه ⛺ برای آن حضرت درست کند، او درست کرد و آورد در منی برای آن جناب نصب نمود، یک خیمه زنانه و یک خیمه مردانه و یک خیمه برای قضای حاجت ، چون حضرت صادق علیه السلام با اهل بیت خود وارد شد، پرسید این خیمه ها چیست ؟ گفتند: عمران بن عبداللّه قمی برای شما درست کرده ، حضرت در آنجا نازل شد و عمران را طلبید و فرمود: این خیمه ها به چند از کار درآمده ؟ گفت : فدایت شوم کرباسهای آن از صنعت خودم است و من اینها را برای شما به دست خود درست کرده ام و به رسم هدیه برای آن حضرت آورده ام و دوست دارم فدایت شوم قبول فرمایید و من آن مالی را که فرستاده بودید برای این کار رد کردم؛ پس حضرت دست او را گرفت و فرمود: سؤال [ درخواست ] می کنم از خدا که #صلوات بفرستد بر محمّد و آل محمّد و آنکه تو را و عترت تو را در سایه رحمت خود درآورد روزی که سایه نباشد جز سایه او.
و پسر عمران ( مرزبان ) از راویان اصحاب ابوالحسن الرضا علیه السلام و صاحب کتاب است وقتی خدمت آن جناب عرض می کند که سؤال می کنم شما را از اهم امور نزد من آیا من از شیعه شما می باشم ؟ فرمود: بلی ، گفت : اسم من مکتوب است نزد شما؟ فرمود: بلی .
دوازدهم | فضیل بن یسار البصری ابوالقاسم
ثقه جلیل القدر از روات و فقهاء اصحاب صادقین علیهما السلام و از اصحاب اجماع است ، یعنی از کسانی که اجماع کرده اند اصحاب ما بر تصدیق او و اقرار کرده اند به فقه او.
و روایت است که حضرت صادق علیه السلام هرگاه او را می دید که رو می کند می فرمود: ( بَشِّرِ الْمُخْبِتینَ ) هرکه دوست دارد که نظر کند به سوی مردی از اهل بهشت پس نظر کند به سوی این مرد.
و می فرمود که فضیل از اصحاب پدر من است و من دوست می دارم که آدمی دوست بدارد اصحاب پدرش را.
و در زمان حضرت صادق علیه السلام وفات کرد و آن کسی که او را غسل داده بود برای آن حضرت نقل کرده که در وقت غسل فضیل دستش سبقت می کرد بر عورتش حضرت فرمود: خدا رحمت کند فضیل را او از ما اهل بیت بود.
وَ رُوِیَ عَنِ الفُضَیْلِ قالَ: قُلْتُ لاَبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام ما یَمْنَعْنی مِنْ لِقائِکَ اِلاّ أَنّی ما اَدْری ما یُوافِقُکَ مِنْ ذلِکَ؟ قالَ فَقالَ علیه السلام : ذلِکَ خَیْرٌ لَکَ.
و پسران فضیل، قاسم و علاء و نواده او محمّد بن قاسم جمیعاً از اجلاء و ثقات اصحاب می باشند رضوان اللّه علیهم اجمعین .
سیزدهم | فیض بن المختار کوفی است
که ثقه و از روات حضرت باقر و صادق علیه السلام است. وقتی خدمت حضرت صادق علیه السلام اصرار بلیغ و مسئلت کثیر نمود که او را خبر دهد به امام بعد از خود، حضرت پرده ای که در کنار اطاق آویخته بود بالا زد و پشت آن پرده رفت و او را نیز طلبید، فیض چون به آن موضع وارد شد دید آنجا مسجد حضرت است ، حضرت در آنجا نماز خواند آنگاه منحرف از قبله نشست ، فیض نیز در مقابل آن حضرت قرار گرفت که ناگاه امام موسی علیه السلام داخل شد و در آن حال در سن پنج سالگی بود و در دست خود تازیانه ای داشت حضرت صادق علیه السلام او را بر زانوی خویش نشانید و فرمود: پدرم و مادرم فدایت باد! این تازیانه چیست در دستت ؟ گفت : گذشتم به علی برادرم دیدم این را در دست داشت و بهیمه را می زد از دست او گرفتم ، آنگاه حضرت فرمو: ای فیض ! همانا صحف ابراهیم و موسی رسید به رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم و آن حضرت سپرد او را به علی علیه السلام و او را امین دانست بر آن؛ پس یک یک از امامان را ذکر فرمود تا آنکه فرمود آن صحف نزد من است و من امین دانستم بر آن این پسرم را با کمیِ سنش و اینک نزد او است.
فیض گفت : دانستم مراد آن حضرت را لکن گفتم فدایت شوم بیانی زیاده بر این می خواهم ، فرمود: ای فیض ! پدرم هرگاه می خواست که دعایش مستجاب شود، مرا به طرف راست خود می نشاند و دعا می کرد من آمین می گفتم، پس مستجاب می گشت دعای او و من نیز با این پسرم چنین هستم و دیروز هم تو را در موقف یاد کردیم فذکرناک بالخیر.
گفتم : سید من ! زیاد کن بیان را، فرمود هرگاه پدرم به سفر می رفت من با او بودم؛ پس هرگاه بر روی راحله خود می خواست خوابی کند من راحله خود را نزدیک راحله او می بردم و ذراع خود را وساده او می نمودم یک میل و دو میل تا از خواب بر می خاست و این پسر نیز با من چنین می نماید.
باز سؤال زیاده کرد، فرمود: من می یابم به این پسرم آنچه را که یعقوب در یوسف یافت.
گفتم : ای سید من ! زیاده بر این بفرما، فرمود: این همان امام است که از آن سؤال نمودی؛ پس اقرار کن به حق او پس برخاستم و سر آن حضرت را بوسیدم و دعا کردم برای او، پس ( فیض ) اذن طلبید که به بعضی اظهار کند، فرمود: به اهل و اولاد و رفقایت بگو، ( فیض ) در آن سفر با اهل و اولاد بود به آنها اطلاع داد، حمد خدا را بسیار نمودند و از رفقایش یونس بن ظبیان بود. چون به یونس خبر داد ، یونس گفت : از آن حضرت باید خودم بلا واسطه بشنوم و در او عجله بود؛ پس روان شد به جانب خانه آن حضرت. فیض گفت من عقب او رفتم. همان که به در خانه آن جناب رسید صدای آن حضرت بلند شد که امر چنان است که فیض برای تو گفت ، یونس گفت شنیدم و اطاعت کردم .
#نهج_البلاغه | #حکمت ۴۴۴
🏷️ ارزش تداوم كار
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوانى است كه رنج آور باشد
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در ستودن پشتكار گرفتن) فرموده است: كار اندك كه بآن ادامه داده شود بهتر است از كار بسيار كه خستگى آورد (اين فرمايش همان فرمايش دويست و هفتادم است با مختصر تفاوتى در لفظ كه شرح آن گذشت).
🇯 🇴 🇮 🇳