eitaa logo
مباحث
1.6هزار دنبال‌کننده
34.6هزار عکس
30.3هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| علیه‌السلام ۱۳ چهارم ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی دورقیّ الاصل که جلالت شأن و عظمت قدرش زیاده از آن است که ذکر شود، و از توقیعات شریفه حضرت جواد علیه السلام به او معلوم می شود چه اندازه این معظم جلیل الشأن بوده در یکی از این توقیعات است که مرا مسرور کردی به آنچه ذکر کردی و همیشه مرا مسرور می داری ، خداوند مسرور سازد تو را به بهشت و راضی شود از تو به رضای من ، و در توقیع دیگر است : ( وَ اَسْئَلُ اللّهَ تَعالی اَنْ یَحْفَظَکَ مِنْ بَیْنِ یَدَیْکَ وَ مَنْ خَلْفِکَ وَ فِی کُلِّ حالاتِکَ فَاَبْشِرْ فَاِنّی اَرْجُو اَنْ یُدْفَعَ اللّهُ عَنْکَ وَاللّهُ اَسْئَلُ اَنْ یَجْعَلَ لَکَ الْخَیْرَ الخ ) وَ فی تَوْقیع آخر: ( وَ اَمّا ما سَئَلْتَ مِنَ الدُّعاءِ فَاِنَّکَ بَعْدُ لَسْتَ تَدْری کَیْفَ جَعَلَکَ اللّهُ عِنْدی وَ رَبَّما سَمَّیْتُکَ بِاسْمِکَ وَ نَسَبِکَ مَعَ کَثْرَهَ عِنایَتِی بِکَ وَ مَحَبَّتی لَکَ وَ مَعْرِفَتی بِما اَنْتَ عَلَیْهِ فَاَدامَ اللّهُ لَکَ الْفَضْلَ ) . وَ فی توقیع آخَر: ( یا عَلِیُّ قَدْ بَلَوتُکَ وَ خَبَرْتُکَ فِی النَّصیحَهِ وَ الطّاعَهِ وَ الخِدْمَهِ وَ التَّوقیرِ وَ الْقِیامِ بِما یَجِبُ عَلَیْکَ فَلَوْ قُلْتُ اَنّی لَمْ اَرَ مِثْلَکَ لَرَجَوْتُ اَنْ اَکُونَ صادِقا. اقُولُ فَتَاَمَّلْ فی تِلْکَ التَّوقیعاتِ الشّرَیفَهِ فَاِنَّ فیها غِنیً عَنِ التَّعَرُّضِ لِمَدْحِهِ فَاِنَّ مَدْحَ الاِمامِ اِمامُ کُلِّ مَدْحٍ وَ مَنْ تَصَدّی لِلْقَوْلِ بَعْدَهٌ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْقَدْحِ ) . و بالجمله : در خبر است که علی بن مهزیار پدرش نصرانی بوده و اسلام آورده و گفته شد که خود آن جناب نیز چنین بوده و خداوند او را هدایت فرموده و تفقه نمود. و روایت کرده از حضرت رضا و جواد علیهما السلام و از خواص حضرت جواد علیه السلام گردید تا آنکه از جانب آن حضرت وکالت پیدا کرد چنانچه از جانب حضرت هادی علیه السلام نیز در بعضی از نواحی وکالت داشته و توقیعات که برای شیعه بیرون آمده در باب او به جز خیر و خوبی چیز دیگر نبوده و سی و سه کتاب تصنیف فرموده. و عادت آن جناب بود که چون آفتاب طلوع می کرد و سر به سجده می گذاشت سر بلند نمی کرد تا از برای هزار نفر از برادران مؤ من خود دعا کند به آنچه که برای خود دعا می کرد و در جبهه اش از کثرت سجده پینه بسته بود مثل زانوی شتر. و این علی همان است که در سنه دویست و بیست و شش در منزل ( قرعاء ) آخر شب از رختخواب خود برخاست و بیرون رفت وضو بگیرد مسواکی🪥 در دست داشت و مسواک می کرد که ناگاه دید در سر مسواک مانند آتش🔥 چیزی زبانه می کشد و مثل خورشید شعاع دارد. دست بر آن گذاشت و دید حرارت ندارد آیه شریفه ( الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الاَخْضَرِ نارَا ) تلاوت کرد و در فکر فرو رفت و چون به جای خود برگشت رفقای او محتاج به آتش بودند چون آن نور را دیدند خیال کردند که علی آتش برای ایشان آورده چون نزدیک او شدند دیدند که آتش آن حرارت ندارد و روشنایی آن گاهی خاموش می گشت و گاهی شعله می کشید تا سه دفعه که در آن مرتبه بالکلیه خاموش شد چون در سر مسواک نگاه کردند دیدند ابدا اثری از آتش و سوختگی یا سیاهی در آن نیست. چون خدمت علی هادی علیه السلام رسید و حکایت بگفت حضرت در آن مسواک تأمل نمود و فرمود که آن نور بوده و این به واسطه میل تو به ما و اطاعت از برای من و پدران من بوده . و ابراهیم برادر علی نیز از اجلاء است و روایت شده که او از سفراء امام زمان علیه السلام بوده و محمّد پسر علی بن مهزیار نیز ثقه و از اصحاب حضرت هادی علیه السلام است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔶اگر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامه‌ای برات بفرسته.....⁉️ ‌‌ ‌╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
پنجم _ ثقه الاسلام محمّد بن ابی عمیر است اسم ابی عمیر، زیاد بن عیسی و کنیه محمّد ابو احمد است و از موالی مُهلَّب بن ابی صفره است و اصلش بغدادی و ساکن بغداد نیز بوده و مردی عظیم المنزله و جلیل القدر است نزد ما و نزد مخالفین و از اصحاب اجماع است و عامه و خاصه تصدیق وثاقت و جلالت او را نموده اند و او اعبد و اورع مردم بود و او را افضل و افقه از یونس گفته اند و حال آنکه در فقه یونس، از فضل بن شاذان روایت کنند که می گفت : ما نَشاء فِی الاِسْلامِ رَجُلٌ مِنْ سائِرِ النّاسِ کانَ اَفْقَهَ مِنْ سَلْمانِ الْفارِسی رضی اللّه عنه وَ لا نَشَاءَ بَعْدَهُ اَفْقَهَ مِنْ یُونُس بْنِ عَبْدِالرَّحْمنِ رضی اللّه عنه . و ابن ابی عمیر درک خدمت حضرت کاظم و رضا و جواد علیهم السلام نموده و نود و چهار کتاب تصنیف کرده و محنت او در زمان رشید و مأمون بسیار بوده چه آنکه سالها او را حبس کردند و تازیانه های بسیار زدند که قضاوت کند و هم برای آنکه راهنمایی کند خلیفه را بر شیعیان و اسامی ایشان را بگوید؛ زیرا که او شیعیان عراق را می شناخت و وقتی او را صد تازیانه زدند که طاقتش تمام شد و نزدیک شد که نام ببرد شیعیان را که صدای محمّد بن یونس بن عبدالرحمن را شنید که گفت : ( یا مُحَمَّدَ بْنَ اَبی عُمَیْر اُذْکُرْ مَوْقِفَکَ بَیْنَ یَدَیِ اللّهِ ) لاجرم اسم نبرد و زیاده از صد هزار درهم ضرر مالی به او رسید و مدت چهار سال در زندان بماند. خواهرش کتابهای او را جمع کرده در غرفه ای نهاده بود باران باریده و از دست رفته بود، لاجرم ابن ابی عمیر حدیث را از حفظ نقل می کرد یا از آن نسخه هایی که مردم از روی کتابهای او پیش از تلف شدن نوشته بودند، به همین جهت اصحاب ما به مراسیل او اعتماد دارند مراسیل او را در حکم مسانید گرفته اند و خواهرانش ( سعیده ) و ( منّه ) نیز از روات محسوبند. ( وَ عَنْ کَشّی مُحَمَّدُ بْنُ اَبی عُمَیْرٍ اُخِذَ وَ حُبِسَ وَ اَصابَهُ مِنَ الْجَهْدِ وَ الضّیقِ اَمْرٌ عَظیمٌ وَ اُخِذَ کُلُّ شَیْءٍ کانَ لَهُ وَ صاحِبُهُ الْمَأمُونُ وَ ذلِکَ بَعْدَ مَوْتِ الرِّضا علیه السلام وَ ذَهَبَتْ کُتُب ابْنِ اَبی عُمَیْرِ فَلَمْ تُخَلَّصْ کُتُبُ اَحادیِثِهِ وَ کانَ یَحْفَظُ اَرْبَعینَ جِلْدا فَسَمّاهُ نَوادِرَ وَ لِذالِکَ تُؤْخَذُ اَحادیثُهُ مُنْقَطِعَهَ الاَسانید ) . و هم روایت است که در زمان رشید، سندی بن شاهک به امر هارون او را صد و بیست چوب زد به جهت تشیّع او؛ پس او را در حبس افکند. ابن ابی عمیر صد و بیست و یک هزار درهم بداد تا خلاصی یافت و وارد شده که ابن ابی عمیر متمول بوده و صاحب پانصد هزار درهم بوده . و شیخ صدوق روایت کرده از ابوالولید از علی بن ابراهیم از پدرش که گفت : ابن ابی عمیر بزاز بوده و از مردی ده هزار درهم طلب داشت؛ پس مالش تمام گشت و فقیر شد؛ پس آن مردی که مدیون او بود خانه ای داشت به ده هزار درهم بفروخت و پولش را برای ابن ابی عمیر برد، چون به در خانه او رسید و در را کوبید ابن ابی عمیر بیرون شد، آن مرد پولها را تسلیم او نمود و گفت : این طلب تو است آورده ام. ابن ابی عمیر پرسید که از کجا تحصیل این مال نمودی ؟ آیا به ارث به تو رسید یا کسی به تو بخشید؟ گفت : هیچکدام نبوده بلکه خانه ام را فروخته ام برای قضای دین خود، ابن ابی عمیر فرمود: حدیث کرد مرا ذریح محاربی از علیه السلام که فرمود: ( لا یَخْرُجُ الرَّجُلُ عَنْ مسْقَطِ رَأسِهِ بِالدَّیْن ) ؛ یعنی انسان به جهت دین ترک خانه خود نمی کند. پس فرمود: این پولها را بردار، من حاجت به چنین پولی ندارم و حال آنکه به خدا قسم است که فعلا محتاج به یک درهم می باشم و از این پولها یک درهم قبول نخواهم نمود.
از فضل بن شاذان روایت شده که وقتی داخل عراق شدم شخصی را دیدم که با رفیقش عتاب می کرد و می گفت : تو مردی می باشی صاحب عیال و محتاجی به کسب و کار و با این حال سجده طولانی به جا می آوری و من می ترسم به سبب طول سجده چشمان تو نابینا شود و از کار بیفتی و از این نحو کلمات در نصیحت او بسیار بگفت؛ آخرالأمر رفیقش با وی گفت که چه بسیار عتاب کردی! وای بر تو اگر بنا بود طول سجده باعث کوری شود باید ابن ابی عمیر رضی اللّه عنه نابینا شده باشد چه او بعد از نماز فجر سر به سجده شکر می گذاشت و وقت زوال سر از سجده بر می داشت . و شیخ کشی روایت کرده که فضل بن شاذان به نزد ابن ابی عمیر آمد و او در سجده بود و را بسیار طول داد، چون سر از سجده برداشت و طول سجده او را مذکور ساختند، گفت : اگر سجود جمیل بن دراج را می دیدید سجود مرا طویل نمی شمردید و گفت : روزی به نزد جمیل رفتم و او سجده را بسیار طول داد چون سر برداشت من گفتم که سجده را طول دادید، گفت اگر طول سجده معروف بن خرّبُوذ را می دیدی سجده مرا سهل می شمردی . از ملاحظه این دو خبر معلوم می شود که ابن ابی عمیر به طول سجده که غایت خضوع و منتهای عبادت و اقرب حالات بنده است و به نزد پروردگار و اشد اعمال بر است معروف و محل توجه بوده و ابن ابی عمیر در این عمل اقتدا کرده بود به امام زمان خود حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ؛ ( فَاِنَّهُ علیه السلام کانَ حَلیفَ السَّجْدَهِ الطَّویلَهِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزیرَهِ وَ الْمُناجاتِ الْکَثیرَهِ وَ الضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَهِ ) . چنانچه فقه و حدیث و علم و اخلاق او از برکات این خانواده بود. هر بوی که از مشک و قرنفل شنوی از دولت آن زلف چو سنبل شنوی ─────────── ششم _ محمّد بن سنان ابوجعفر الزاهری ←کلمات علما در باب او مختلف است غایت اختلاف؛ حتی از شخص واحد‌. شیخ مفید رحمه اللّه او را در ( ارشاد ) از خواص و ثقات حضرت کاظم علیه السلام و از اهل ورع و فقه و علم ، از شیعه آن حضرت نوشته و در رساله دیگر خود، او را مطعون شمرده. و شیخ الطائفه در ( فهرست ) و ( رجال ) او را ضعیف شمرده و در ( کتاب غیبت ) در ذکر ممدوحین از خواص ائمه علیهم السلام او را تعداد نموده چنانچه فرموده : و از ممدوحین حمران بن اعین است تا آنکه فرموده و از جمله ایشان است بنا به روایتی که ابوطالب قمی نقل فرموده که گفت داخل شدم بر حضرت جواد علیه السلام در آخر عمرش شنیدم که فرمود: جزا دهد خداوند صفوان بن یحیی و محمّد بن سنان و زکریا بن آدم و سعد بن سعد را از من جزای خیر؛ پس به تحقیق که وفا کردند از برای من. و نیز شیخ فرموده : و اما محمّد بن سنان پس به درستی که روایت شده از علی بن حسین بن داود که گفت شنیدم که حضرت جواد علیه السلام ذکر فرمود محمّد بن سنان را به خیر و فرمود: ( رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ بِرِضائی عَنْهُ فَما خالَفَنی وَ ما خالَفَ اَبی قَطُّ ) . و آیه اللّه علامه رحمه اللّه در ( خلاصه ) در او توقف فرموده و در ( مختلف ) فرموده : قَدْ بَیَّنّا رُجُحانَ الْعَمَلِ بِرَوایَهِ مُحَمَّدِ بْنِ سِنانٍ. و سید بن طاوس رحمه اللّه در ( فلاح السائل ) فرموده : شنیدم از کسی که ذکر می کرد طعن بر محمّد بن سنان را و شاید او واقف نشده مگر بر طعن او و مطلع نگشته بر تزکیه و ثنایی که از برای او است و همچنین احتمال هست در بیشتر از طعنها؛ پس ذکر فرموده مدائح او را و آنکه معجزه حضرت جواد علیه السلام در او ظاهر شد چه آنکه او نابینا بود و مسح کرد آن حضرت چشم او را، به او رد شد، چنانکه در فصل معجزات حضرت جواد علیه السلام خبرش مذکور شد و هم روایتی نقل کرده که اِنَّهُ کانَ مُتَقَشِّفا مُتَعَبِّدا. و بالجمله : در محمّد بن سنان علما کلام را بسط داده اند، هرکه طالب است رجوع نماید به ( رجال کبیر ) و ( تعلیقه ) و ( رجال سید اجل علامه بحرالعلوم ) و ( خاتمه مستدرک ) شیخ مرحوم ؛ چه این مختصر را مقام آن نیست. گویند که بعضی از عارفین تفأل زد به کتاب اللّه مجید برای استعلام حال محمّد بن سنان این آیه به نظرش آمد: ( اِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ ). و نسب محمّد بن سنان رضی اللّه عنه منتهی می شود به زاهر مولی عمرو بن الحمق که در کربلا شهید شد، به این نحو محمّد بن الحسن بن سنان بن عبداللّه بن زاهر و در ترجمه زاهر، به آن اشارات رفت در مجلد اول. و در میان اولاد و احفاد محمّد جمله ای از راویان احادیث می باشند از جمله ابوعیسی محمّد بن احمد بن محمّد بن سنان است که از مشایخ شیخ صدوق است . ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴۶۸ 🏷️ مسؤوليّت سرمايه داران ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ يَعَضُّ اَلْمُوسِرُ فِيهِ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ وَ لَمْ يُؤْمَرْ بِذَلِكَ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ لاٰ تَنْسَوُا اَلْفَضْلَ بَيْنَكُمْ تَنْهَدُ فِيهِ اَلْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ اَلْأَخْيَارُ وَ يُبَايِعُ اَلْمُضْطَرُّونَ وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اَللَّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عَنْ بَيْعِ اَلْمُضْطَرِّينَ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: مردم را روزگارى دشوار در پيش است كه توانگر اموال خود را سخت نگهدارد، در صورتى كه به بخل ورزى فرمان داده نشد. خداى سبحان فرمود: «بخشش ميان خود را فراموش نكنيد. بَدان در آن روزگار، بلند مقام و نيكان، خوار گردند و با درماندگان به ناچارى خريد و فروش مى‌كنند. در حالى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از معامله با درماندگان نهى فرموده. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در پيشآمدهاى ناروا) فرموده است: (۱) مى‌آيد بر مردم، روزگار بسيار گزنده (دشوار) كه در آن توانگر بر آنچه در دو دست او است مى‌گزد (بمال و دارائى بخل ورزيده آنرا در راه خدا نمى‌دهد) و باين كار امر كرده نشده است، خداوند سبحان (در س ۲ ى ۲۳۷) فرموده: «وَ لاٰ تَنْسَوُا اَلْفَضْلَ‌ بَيْنَكُمْ‌» يعنى فضل و احسان خدا را بين خود فراموش ننمائيد (بيكديگر كمك كنيد) (۲) در آن روزگار بد كاران برخاسته گردن مى‌كشند، و نيكوكاران بيچاره و خوار شوند، و با درماندگان خريد و فروش كنند (بآنها گران فروخته و از آنان ارزان خرند) (۳) و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از فروختن (طعام) به درماندگان (يا داد و ستد با آنها) منع نموده است (چون بايد بآنان كمك كرد، يا با آنها چنان معامله و خريد و فروش نمود كه با آنكه درمانده و بيچاره نيست معامله مى‌نمايند) ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام در اين گفتار پرمعنا كه جنبۀ پيشگويى زمان آينده را دارد اشاره به زمانى مى‌كند كه مردم در فشار شديد قرار مى‌گيرند و ارزش‌هاى اسلامى به فراموشى سپرده مى‌شود مى‌فرمايد: «زمانى بر مردم فرا مى‌رسد كه ثروتمندان بر آنچه در دست دارند دندان مى‌فشارند در حالى كه چنين دستورى به آن‌ها داده نشده است (بلكه به عكس) خداوند سبحان مى‌فرمايد: «احسان و بخشش را در ميان خود فراموش نكنيد» (و در آن زمان) اشرار و بدان بر مردم مسلّط مى‌شوند و نيكان و پاكان را خوار مى‌كنند و مردم بينوا، هستى خود را از روى اضطرار (به قيمت كم) مى‌فروشند در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از چنين معامله‌اى نهى فرموده است»؛ (يَأْتِي عَلَى النَّاسِ‌ زَمَانٌ‌ عَضُوضٌ‌، يَعَضُّ‌ الْمُوسِرُ فِيهِ‌ عَلَى مَا فِي يَدَيْهِ‌ وَ لَمْ‌ يُؤْمَرْ بِذٰلِكَ‌، قَالَ‌ اللّٰهُ‌ سُبْحَانَهُ‌: « وَ لَا تَنْسَوا الْفَضْلَ‌ بَيْنَكُمْ‌ ». تَنْهَدُ فِيْهِ‌ الْأَشْرَارُ، وَ تُسْتَذَلُّ‌ الْأَخْيَارُ، وَ يُبَايِعُ‌ الْمُضْطَرُّونَ‌، وَ قَدْ نَهَىٰ‌ رَسُولُ‌ اللّٰهِ‌ صلى الله عليه و آله عَن بِيَعِ‌ الْمُضْطَرِّينَ‌). 💡 «عضوض» از مادۀ «عضّ‌» (بر وزن خزّ) در اصل به معنى گازگرفتن با دندان است، سپس اين واژه در مورد مشكلات طاقت‌فرسا كه انسان را شديداً تحت فشار قرار مى‌دهد اطلاق شده است و «عضوض» صيغۀ مبالغه از اين ماده است و معنى آن در كلام امام عليه السلام زمانى است كه بسيار مردم را تحت فشار قرار مى‌دهند. 💡 «تنهد» از مادۀ «نهد» (بر وزن مهد) به معنى برآمدن چيزى است و در كلام امام عليه السلام به معنى حاكميت اشرار است. امام عليه السلام دربارۀ مشكلات و مصائب آن زمان به چهار نكتۀ اساسى اشاره مى‌كند: نخست بخل و امساك ثروتمندان را مطرح مى‌كند. آن‌ها چنان دربارۀ اموالشان سختگير مى‌شوند كه گويا با دندان گرفته و فشار مى‌دهند. آنگاه مى‌فرمايد: اين برخلاف دستور است. خداوند در آيات متعددى از قرآن با صراحت دستور به احسان و نيكى داده، از جمله در سورۀ بقره، آيۀ 237 به اين معنى اشاره فرموده كه هرگز مسلمانان نبايد احسان و بخشش را فراموش كنند گرچه گاهى در مورد مهريۀ زنان مطلقه مى‌باشد ولى حكمى كه در پايان آن آمده عام است و مخاطب آن، همۀ مسلمانان هستند... ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
229 💫 سوره مبارکه هود [علی نبینا و آله و علیه السلام] ✨ آیات مبارکه 63 - 71 🎧 تلاوت 🎞 تصویری 🎙 تفسیر 📖 ترجمه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ✨ ثوابِ تلاوت این صفحه هدیه به [علیه‌ آلاف التهیة و الثناء] ✨ جهت سلامتی و تعجیل در فرج (عجّل الله تعالی فرجه و علیه‌السلام) و سلامتی و عزت و اقتدار نائب الامام امام خامنه‌ای مدّظله العالی صلوات ═════❖•°🌸 °•❖════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═⊹❁❈【 ۲۲۹ 】 ❈❁⊹═┄ ╔═════════ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ ۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ ﴿ ۶۳ ﴾ صالح گفت: «‌مردم! اگر معجزه‌ای از طرف خدا داشته باشم و از طرف خودش به من حقایقی داده باشد، چنانچه در رساندن پیامش کوتاهی کنم، آن‌وقت به‌نظر شما چه کسی در برابرش به من کمک خواهد کرد؟! این اصرار بی‌جای شما در ترک مسئولیتم جز ضرر، چیزی برای من ندارد! وَ يَا قَوْمِ هَٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ ﴿ ۶۴ ﴾ مردم! این ماده‌شتر که معجزۀ خداست، نشانۀ راستگویی من است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به او نرسانید تا مبادا عذابی در همین روزها دامن‌گیرتان شود!» فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ۖ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ ﴿ ۶۵ ﴾ ولی آن‌ها آن شتر را کشتند! صالح تهدیدشان کرد: «فقط سه روز دیگر فرصت دارید که در شهر و دیارتان از زندگی برخوردار شوید. این تهدید دروغ نیست!» فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿ ۶۶ ﴾ وقتی فرمان ما فرا رسید، صالح و مؤمنانِ همراهش را از سرِ لطفمان، از خواریِ آن روز نجات دادیم. بله، صاحب‌اختیار توست نیرومندِ شکست‌ناپذیر. وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿ ۶۷ ﴾ غرّشی وحشت‌زا بدکارها را فرا گرفت و زیر آوارِ خانه‌هایشان به‌زانو درآمدند. كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِثَمُودَ ﴿ ۶۸ ﴾ چنان نابود شدند که انگار در آنجا زندگی نکرده بودند! بدانید مردمِ ثمود خدا را باور نکردند. هان! نفرین بر مردم ثمود! وَ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ ﴿ ۶۹ ﴾ مأموران ما با مژدۀ بچه‌دارشدنِ ابراهیم، پیش او آمدند. سلام کردند. جواب سلامشان را به‌گرمی داد. طولی نکشید که گوساله‌ای بریان برای پذیرایی آماده کرد. فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ ﴿ ۷۰ ﴾ وقتی دید دستشان را به‌طرف غذا دراز نمی‌کنند، احساس ناخوشایندی به او دست داد و از آنان ترسی به دل گرفت! گفتند: «نترس! ما فرشته‌ایم و ما را فرستاده‌اند برای عذاب مردم لوط.» وَ امْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَ مِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿ ۷۱ ﴾ به ساره، همسر ابراهیم هم که داشت حرف‌ها را گوش می‌داد، مژدۀ پسری دادیم به‌نام اسحاق و نوه‌ای به نام یعقوب. او از شدت تعجب، خنده‌اش گرفت ══════❖•° 𑁍 °•❖══════ | | 🔗 مبـاحـث | فـقه و احـکام | تـلاوت | 🖱️ فـهرسـت سـور قـرآن کـریـم ╭══════════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 112 اِنْس: بشر خلاف جِنّ. در قرآن مجید پیوسته در مقابل جنّ به کار رفتهذ←«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ اِلاّ لِیَعْبُدُونَ» (56/ذاریات)، یعنی: من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند (و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند) ∆ واحد آن اِنسِیّ است مثل «فَلَنْ اُکَلِّمَ الیَوْمَ اِنْسِیّا» (26/مریم)، یعنی: و با احدی امروز سخن نمی گویم (این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد). ∆ جمع آن اُناس و اَناسیّ است. مثل «قَدْ عَلِمَ کُلُ اُناسٍ مَشْرَبَهُمْ» (60/بقره)، یعنی: به طوری که هر یک (از طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل) چشمه مخصوص خود را می شناخت. «وَ اَناسِیّ کَثیرا»(49/فرقان)، یعنی: و انسان های بسیار. 🔄 اِنس 18 بار در قرآن و اُناس 5 بار و اِنسیّ و اَناسِیّ 1 بار در قرآن آمده است: از مجموع 18 محل در هفت محل، اِنس قبل از جنّ و در یازده محل، جنّ قبل از اِنس آمده است؛ بنابراین نمی شود گفت: چون جنّ پیش از انس به وجود آمده لذا پیش از آن ذکر می شود؛ زیرا در این صورت می بایست در همه جا، پیش از اِنس بیاید، قبل و بعد ذکر شدن آنها روی تقریب های به خصوصی است که با تدبّر در آیات روشن می شود. ┅───────────────┅ 113 اِنْسان: با مراجعه به موارد آن خواهیم دید که از آن جسد ظاهری و صورت ظاهری مراد نیست، چنان که در بشر مراد است، بلکه باطن و نهاد و استعداد و انسانیّت و عواطف او در نظر است، مثل «اِنَّ الاِْنْسانَ لَظَلُومٌ کَفّار» (34 / ابراهیم)، یعنی: انسان ستمگر و کفران کننده است. «وَ کانَ الاِْنْسانُ عَجُولاً» (11/اسراء)، یعنی: و انسان همواره عجول است. «وَ کانَ الاِْنْسانُ اَکْثَرَ شَیْءٌ جَدَلاً» (54/کهف)، یعنی: ولی انسان بیش از هر چیز به جدل می پردازد. «لَیْسَ لِلاِْنْسانِ اِلاّ ما سَعی» (39/نجم)، یعنی: برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست. «وَ وَصَّیْنَا الاِْنْسانَ بِوالِدَیْهِ اِحْسانا» (15/احقاف)، یعنی: ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند. فرق مشروح میان انسان و بشر در بشر خواهد آمد. 🔄 (تکرار: 65). ┅───────────────┅ 114 اَنْف: بینی 👃 ← «وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَ الاَْنْفَ بِالاَْنْفِ» (45/ مائده)، چشم در مقابل چشم و بینی در مقابل بینی است. آنِفا: هم اکنون. «ماذا قالَ آنِفا» (16/محمد)، یعنی: هم اکنون چه گفت؟ 📖 در مجمع البیان گوید: آنِفا یعنی در اوّلین وقتی که به ما نزدیک است. 🔄 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 115 اَنام: خلق، جنّ و انس. مطلق خلق اعمّ از جنّ و انس (قاموس). «وَ الاَْرْضَ وَضَعَها لِلاَْنامِ» (10/رحمن)، یعنی: و زمین را برای خلایق آفریدیم. در مجمع البیان انسان ها معنی کرده و در کَشّاف مطلق آنچه در روی زمین از جنبندگان است، گفته. و چون سوره اَلرَّحْمن درباره جنّ و انس است احتمال قویّ آن است که مطلق جنّ و انس مراد باشد. 🔄 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 116 اَنّی: ظرف زمان و مکان است و برای بحث از آن دو باشد و در استفهام نیز به کار می رود، معنای فارسی آن: کی و کجا و چطور، است (اَیْنَ، مَتی، کَیْفَ) ←مثل «یا مَرْیَمَ اَنّی لَکِ هذا» (37 / آل عمران)، یعنی: ای مریم این طعام برای تو از کجاست؟ ← و مثل «اَنّی جِئْتَ» کی آمدی؟ ←و مثل «اَنّی یُحْیی هذِهِ اللّه بَعْدَ مَوْتِها» (259 / بقره)، یعنی: خدا این مردگان را چطور زنده می کند؟ ← «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ اَنّی شِئْتُمْ» (223/بقره)، یعنی: زنان شما، محلّ بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می توانید با آنها آمیزش کنید. 🔄 (تکرار: 28) ━━━━━━••••••••••••••••‌• ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
١٤» وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ‌ آمَنُوا قالُوا آمَنّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‌ شَياطِينِهِمْ‌ قالُوا إِنّا مَعَكُمْ‌ إِنَّما نَحْنُ‌ مُسْتَهْزِؤُنَ‌ و چون با اهل ملاقات كنند گويند:ما(نيز همانند شما)ايمان آورده‌ايم. ولى هرگاه با(همفكران) شيطان‌صفت خود خلوت كنند، مى‌گويند: ما با شما هستيم، ما فقط‍‌(اهل ايمان را)مسخره مى‌كنيم.
02.Baqara.014.mp3
1.02M
| ۱۴ ______ 📝 🎙️ حجت‌الاسلام قرائتی ╭────๛- - - - - ┅╮ │ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
نكته‌ها: 😈 «شيطان» از«شَطَن»به معناى دور شده از خير است و به هركَس القاى انحراف كند، اطلاق شده و به انسان‌هاى بدكار و دور از حقّ‌ نيز گفته مى‌شود.
پيام‌ها: ١- منافق، نان را به نرخ روز مى‌خورد. «قالُوا آمَنّا... قالُوا إِنّا مَعَكُمْ‌» ٢- گرچه اظهار براى مسلمانى كافى است، ولى بايد مواظب عوامل بود. «قالُوا آمَنّا» ٣-منافق، شهامتِ‌ صداقت ندارد و از مؤمنان ترس و هراس دارد. «خَلَوْا» تماس و ارتباط‍‌ منافقان با مؤمنان،آشكار و علنى است ولى تماس آنان با كفّار يا سران و رهبران خود، سرّى و محرمانه، در نهان و خلوت صورت مى‌گيرد. ٤- دوستان منافقان، شيطان‌صفت هستند.«شياطينهم» ٥- كفّار و منافقان با همديگر ارتباط‍‌ تشكيلاتى دارند و منافقان از آنان خطّ‍‌ فكرى مى‌گيرند.«شياطينهم» ٦- منافقان، مؤمنان را به استهزا مى‌گيرند. «إِنَّما نَحْنُ‌ مُسْتَهْزِؤُنَ‌» ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا