فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شناخت امین
🔹 هیچگاه شریعت بدون امین و حجت نیست؛ پس در هر زمان باید به دنبال امین بر آن شریعت باشیم، همچنین در این زمان ...
🎙️ بخشی از سخنرانی
سید هاشم الحیدری
دبیرکل جنبش اسلامی عهدالله
#جهاد_تبیین #ولایت_فقیه
#کلیپ_ویژه
✍️ #ارسالی | تشکر از عزیزی که این فیلم را ارسال نمودند.
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۹۱
🏷️ مشكلات دنيا
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام إِنَّمَا اَلْمَرْءُ فِي اَلدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ اَلْمَنَايَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ اَلْمَصَائِبُ وَ مَعَ كُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ
وَ لاَ يَنَالُ اَلْعَبْدُ نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى وَ لاَ يَسْتَقْبِلُ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ
فَنَحْنُ أَعْوَانُ اَلْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ اَلْحُتُوفِ فَمِنْ أَيْنَ نَرْجُو اَلْبَقَاءَ وَ هَذَا اَللَّيْلُ وَ اَلنَّهَارُ لَمْ يَرْفَعَا مِنْ شَيْءٍ شَرَفاً إِلاَّ أَسْرَعَا اَلْكَرَّةَ فِي هَدْمِ مَا بَنَيَا وَ تَفْرِيقِ مَا جَمَعَا
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: همانا انسان در دنيا تخته نشان تيرهاى مرگ و ثروتى است دستخوش تاراج مصيبتها: با هر جرعۀ نوشيدنى، گلو رفتنى و در هر لقمهاى، گلوگير شدنى است.
و بنده نعمتى به دست نياورد جز آن كه نعمتى از دست بدهد و روزى به عمرش افزوده نمىگردد جز با كم شدن روزى ديگر؛ پس ما ياران مرگيم و جانهاى ما هدف نابودىها؛ پس چگونه به ماندن جاودانه اميدوار باشيم؟ در حالى كه گذشت شب و روز بنايى را بالا نبرده جز آن كه آن را ويران كرده و به اطراف پراكند.
🇯 🇴 🇮 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در پند و اندرز) فرموده است:
(۱) مرد (آدمى) در دنيا نشانهاى🎯 است كه مرگها (سببهاى مرگ) در آن تير مىاندازند، و چپاول شدهاى است كه بلاها و دردها بآن مىشتابند و با هر آشاميدنش گلو گرفتنى و در هر لقمهاش اندوهها است (هر لذّت و خوشى با اندوهى است)
(۲) و بنده به نعمتى نمىرسد مگر به جدائى از #نعمت ديگرى، و رو نمىآورد به روزى از زندگيش مگر به جدائى روز ديگر از مدّت (زندگانى) خود (كه برايش مقدّر گشته)
(۳) پس ما ياوران مرگيم (كه هر روزى بآن نزديك مىشويم و بهر نفس گامى به سويش پيش مىنهيم) و جانهاى ما نشانۀ تباهىها است، پس از كجا ببقاء و هستى اميدوار باشيم در حاليكه اين شب و روز بچيزى شرافت و بزرگى ندادند مگر آنكه بشتاب باز گشتند در ويرانى آنچه ساخته و پراكندگى آنچه گرد آورده بودند؟! (آرى دلبستگى باين زندگانى شايسته نيست چون هر شب و روزى مىبينيم جمعى مُرده، مقام و بزرگواريشان از بين رفته ثروت و دارائيشان پراكنده مىگردد).
📖 امام عليه السلام در اين گفتار نورانى چهرۀ واقعى دنيا را به همگان نشان داده و از بىوفايى و ناپايدارى و مشكلات گوناگون آن سخن مىگويد؛ سخنى كه از جان مولا برخاسته و بر جان مىنشيند.
حضرت در آن به شش نكتۀ مهم اشاره كرده است: نخست مىفرمايد: «انسان در اين دنيا هدفى است كه تيرهاى مرگ همواره به سوى او نشانهگيرى مىكند و ثروتى است كه مصائب، در غارت آن شتاب دارند و بر يكديگر سبقت مىگيرند»؛ (إِنَّمَا الْمَرْءُ فِي الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا وَ نَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ) . «غرض» به معناى هدفى است كه به آن تير مىاندازند و «تَنْتَضِلُ» از ريشۀ «نضل» (بر وزن عزل) به معناى غلبه در مبارزه و «منايا» جمع «منية» به معناى مرگ است.
جالب اينكه در اين عبارت انسان به دو چيز تشبيه شده؛ يكى هدفى🎯 كه تيراندازان آن را نشانه مىگيرند و ديگر سرمايهاى💰 كه غارتگران آن را چپاول مىكنند. انسان آن هدف است و عوامل مرگزا تيرهايى كه به سوى او پرتاب مىشوند. وجود انسان و استعدادهاى فراوان او همان سرمايۀ عظيمى است كه مصائب مختلف به غارت آن مىپردازند و به همين دليل آرامش واقعى هرگز در اين زندگى ديده نمىشود. چگونه انسانى مىتواند آرامش داشته باشد در حالى كه دشمنانى از اطراف، او را نشانه گرفتهاند و غارتگرانى اطراف خانۀ او جمع شدهاند.
در دومين نكته كه در واقع تكميل كنندۀ نكتۀ پيشين است مىفرمايد: «همراه هر جرعهاى گلوگير شدنى و همراه هر لقمهاى (نيز) گلوگرفتنى است»؛ (وَ مَعَ كُلِّ جُرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِي كُلِّ أَكْلَةٍ غَصَصٌ)
«شَرَق» مايهاى است كه گلوى انسان را مىگيرد و «غَصَص» غذايى كه گلوگير مىشود.
اشاره به اينكه در كنار هر لذتى از لذات دنيا خطرات و ناراحتىهايى وجود دارد؛ در كنار هر نوشى نيشى است و در كنار هر خوشبختى بدبختى. زندگى آميخته با انواع مشكلات و مصائبِ از دست رفتن نيرو و توان جسمانى و بستگان و دوستان و ثروتها و سرمايهها
سپس در ادامۀ معرفىِ حقيقت دنيا به سومين نكته پرداخته مىفرمايد: «(يكى از مشكلات مهم دنيا اين است كه) انسان به نعمتى از آن نمىرسد جز با فراق نعمت ديگرى»؛ (وَ لَا يَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى)
اين نكته واقعيتى ملموس و شايان دقت و عبرت است؛ فى المثل كسى كه #فرزند ندارد واقعاً در زحمت است؛ اما هنگامى كه خدا اين #نعمت را به او ارزانى مىدارد مشكلات زيادى براى نگهدارى و اداره و #تربيت فرزند به سراغ او مىآيد، هنگامى كه مركبى ندارد در زحمت است و وقتى صاحب مركبى شد آسودگىهاى ديگرى را از دست مىدهد و هنگامى كه نام و نشان و شهرتى پيدا مىكند به نعمتى رسيده؛ اما نعمتهاى ديگرى را به سبب اين شهرت از دست مىدهد. در واقع تمام نعمتهاى دنيا اينگونه است كه نعمتها با هم جمع نمىشوند، بلكه يكى مىآيد و ديگرى از دست مىرود.
در چهارمين نكته كه بىشباهت به نكتۀ قبل نيست مىفرمايد: «انسان به استقبال هيچ روز از عمرش نمىرود جز اينكه از روز ديگرى از عمرش جدا مىشود»؛ (وَ لَا يَسْتَقْبِلُ يَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ)
گرچه هر روزى از #عمر نعمتى از نعمتهاى گرانبهاى الهى است ولى اين نعمت از سرمايۀ عمر انسان برداشته مىشود و او را يك گام به #مرگ نزديكتر مىكند. اين شبيه همان چيزى است كه در يكى ديگر از گفتارهاى حكيمانۀ امام عليه السلام (در حكمت 74 گذشت) كه مىفرمايد: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ ؛ نفسهاى انسان گامهاى او به سوى پايان عمر است» بسيارند كسانى كه از اين نكته غافلند؛ گويى عمر خود را در اين دنيا جاويدان مىدانند به همين سبب به سادگى روزها و ماهها و سالهايى را به هدر مىدهند بىآنكه چيزى در برابر اين سرمايۀ عظيم دريافت دارند. اين حقيقت را قرآن مجيد به صورت ديگرى بيان كرده، مىفرمايد: «وَ اَلْعَصْرِ * إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ» ؛ سوگند به عصر كه انسان در زيانكارى است»
.آن گاه در پنجمين نكته كه باز در ارتباط با #نكات پيشين است مىفرمايد: «بنابراين ما اعوان و ياران مرگيم و جانمان هدف (عوامل) مرگبار و با اين حال چگونه مىتوانيم اميد بقا داشته باشيم»؛ (فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَ أَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَيْنَ نَرْجُو الْبَقَاءَ)
«منون» از ريشۀ «منّ» به معناى قطع و نقصان گرفته شده و از آنجا كه #مرگ عمر انسان را قطع مىكند و مايۀ نقصان عدد انسانها مىگردد به آن «منون» گفته شده است.
تعبير به «أعْوانُ الْمَنُون» (ياران و كمككاران مرگ) از اين نظر است كه انسان با گذراندن #عمر خود گويى به مرگ خويش كمك مىكند و تعبير به «نَصْبُ الْحُتُوف» (حتُوف جمع «حَتف» به معناى مرگ) اشاره به اين است كه عوامل نابودى، بيمارىها، سيلها، زلزلهها، جنگها و حادثههاى ناگوار هر كدام جان انسان را نشانه گرفتهاند و سرانجام يكى از آنها تير خود را به هدف مىزند و به زندگى انسان پايان مىدهد و به اين دليل امام عليه السلام مىفرمايد: با وجود اين عوامل مرگبار ما چگونه اميد بقا داريم؟ هيچ كَس از يك روز بعد از اين و يا حتى يك ساعتِ بعد آگاه نيست كه چه سرنوشتى دارد. آيا در زمرۀ زندگان است، يا در كنار مردگان آرميده؛ خواه پير باشد يا جوان، سالم باشد يا بيمار.
حضرت در ششمين و آخرين نكته در تكميل بحثهاى گذشته مىفرمايد: «اين شب و روز هرگز ارزش چيزى را بالا نبرده جز اينكه به سرعت باز مىگردند و آنچه را بنا كرده ويران مىسازند و هرچه را جمع كرده پراكنده مىكنند»؛ (وَ هَذَا اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ يَرْفَعَا مِنْ شَيْءٍ شَرَفاً إِلَّا أَسْرَعَا الْكَرَّةَ فِي هَدْمِ مَا بَنَيَا وَ تَفْرِيقِ مَا جَمَعَا)
شب و روز در واقع واحدهاى زندگى انسان را تشكيل مىدهند كه عمر انسان با گذشت آنها سپرى مىشود و نسبت حوادث به شب و روز (با آنكه آنها ظرف زمانند نه عامل حوادث) نوعى مجاز در نسبت است...
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
#شهید_دستغیب
126 - توسلات مؤثرند
تقریبا چهل سال قبل در مدرسه دارالشفای قم، شب 25 رجب، مجلسی از علما و فضلا برای #توسل به حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام بود. بنده هم حاضر بودم، یک نفر از آقایان فرمود وقتی که مختار محله مشراق نجف اشرف ( نامش را فراموش نموده ام ) مرحوم شد، شب در عالم رؤیا خود را در صحن مطهر امیرالمؤمنین علیه السّلام دیدم در حالی که آن حضرت با کمال جلال روی منبری بودند، ناگاه دیدم مختار محله را که تازه مرحوم شده بود آوردند در حالی که دو نفر مأمور او بودند و آثار عذاب از او آشکار بود. چون محاذی حضرت رسید، استغاثه به آن حضرت نمود و طلب #شفاعت کرد. حضرت فرمود خطاها و گناهانت را فراموش کردی؟
عرض کرد : صحیح می فرمایید لیکن من به شما حق دارم؛ زیرا در تمام ایام سرور شما اهل بیت (علیهمالسلام) اهل محله را جمع می کردم و مجلس جشن و سرور می گرفتم و در ایام #عزاداری مجالس روضه خوانی و سینه زنی برپا می کردم، خلاصه چنین و چنان می کردم. حضرت فرمود : تمام آنچه می کردی برای خودت بود می خواستی ریاست کنی و به این وسیله ها طلب جاه و شهرت نمایی.
سر به زیر انداخت سپس گفت صحیح است لیکن خودت می دانی که به جان و دل، شما را دوستدار بودم و بلندی نام شما را خواستار بودم و هروقت در مجالس، نام شما به عظمت یاد می شد، دلشاد می گردیدم.
حضرت او را تصدیق فرمود آنگاه به مأمورین فرمود : ( خَلُّوهُ ) او را رها کنید و چون مأمورین رفتند، شاد و خرم گردید .
عمل ریایی باطل است
یکی از نشانه های راستی و درستی خواب، مطابق بودن آن است با قواعد فقهی و مطالب مسلم شرع مقدس اسلام. از این خواب دو مطلب دانسته می شود که هر دو از مطالب قطعی است.
مطلب اول؛ بطلان عملهای ریایی آن میت است و از مسلمیات مذهب ماست هر عبادتی که انجام داده می شود واجب باشد یا مستحب ، بدنی یا مالی مانند #نماز و #روزه ، #حج ، #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر ، اذکار و اوراد، قرائت قرآن ، #زیارت مشاهد، ذکر فضایل یا مصایب اهل بیت علیهم السّلام و #گریه بر حضرت #سیدالشهداء و انواع انفاقهای مالی واجب مانند #زکات و #خمس و انفاقهای مستحبی چون دستگیری از فقرا و بنای مسجد و بیمارستان، هرگاه منظور و خواسته درونیش ، نمایش دادن به خلق و کسب منزلت و آبرو نزد مردم باشد آن عمل باطل است و نه تنها در صفحه نیکیهایش ثبت نمی شود بلکه مستفاد از آیات و روایات آن است که عمل ریایی، حرام و جزء گناهان به شمار می رود و شرح آن در کتاب گناهان کبیره داده شده است. تنها اینجا در این آیه شریفه دقت شود : (وای (یا چاهی در دوزخ) بر نماز گزارانی که از نمازشان سهل انگاری می کنند و ریا می نمایند)¹
پس اهل #ایمان باید سعی کنند عملشان خالص گردد نه اینکه عمل را به احتمال ریا، ترک نمایند چنانچه در داستان بعدی تذکر داده می شود.
فواید بی شمار در دوستی اهل بیت (علیه السلام)
مطلب دوم؛ موضوع دوستی حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام است. از ضروریات اسلام، وجوب مودّت و #محبت اهل بیت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله که در رأس آنها حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام می باشد و دلیلهای آن در کتب مربوطه ذکر شده و در اینجا به #آیه_مودت اشاره می شود که می فرماید : ( بگو بر رسالت، پاداش از شما نمی خواهم مگر دوستی بستگانم را )²
ضمنا باید دانست فایده این حکم نه چیزی است که عائد اهل بیت علیهمالسّلام گردد؛ بلکه نتیجه آن فایده هایی است که به خود مسلمانان می رسد چنانچه در جای دیگر قرآن مجید بیان می فرماید : ( و آنچه از پاداش از شما خواستم برای خود شماست)³
از جمله آن فایده ها، بهره مندی از شفاعت ایشان است که در این باره روایات فراوانی رسیده است در جلد 3 بحارالانوار بیشتر آنها مذکور است و در جلد 15 بحار نیز روایاتی در این زمینه نقل نموده است و خلاصه، بهره مندی دوستان اهل بیت علیهم السّلام از شفاعت ایشان است و آنان را رحمت و آمرزش خداوندی در برمی گیرد و این مطلب قطعی است لکن دوستان باید بدانند هرچند به شفاعت، از آثار گناهان پاک شوند لیکن از ثواب و اجرهای نیکوکاران و مخلصین محروم خواهند بود .
مثلاً این مختار مرحوم هر چند از آثار سوء ریاکاریهایش خلاص شد، لکن اگر اعمال را از روی #اخلاص انجام داده بود، چه ثوابهای بزرگی که داشت ولی خود را از آنها محروم ساخت و این مطلب در بحث اخلاص کتاب ( قلب سلیم ) به تفصیل نوشته شده و در اینجا به نقل یک داستان شگفت انگیزی اکتفا می شود.
--------------------------------------------------
1- فَوَیلٌ لِلْمُصَلّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلوتِهِمْ ساهُونَ الَّذَینَ هُمْ یُراؤُنَ
2- قُلْ لا اَسْئَلکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی
3- قُلْ ما سَئَلْتُکُمْ مِنْ اَجْرٍ فَهُو لَکُمْ
فریادرسی عمل خالص
یک نفر از اهل #معرفت و #بصیرت و مکاشفه ( یعنی دیدن امور برزخی ) بالین محتضری که در سکرات مرگ بود حاضر شد؛ پس بدن برزخی او را دید که از سر تا پا غرق کثافت و آلودگی است و آثار کثافتکاری و گناهکاری او آشکار است، سخت ناراحت شد و به خود گفت : وای اگر این بیچاره در این حالت بمیرد ، در #برزخ چه بر او خواهد گذشت، در همان حال صدایی از غیب شنید که این بنده را نزد ما حقی است و در این ساعت او را یاری خواهیم کرد ناگاه می بیند چیزی مانند آب از سر تا پای او را احاطه کرد و تمام کثافتها شسته شد و بدن برزخی بمانند یک قطعه بلوری صاف و پاک و درخشان گردید سپس ملک الموت او را میرانید و از دنیا رفت .
از پروردگار خود خواست به او بفهماند این میت چه حقی بر خداوندش داشت که این طور به فریادش رسید، شب در عالم خواب روح میت را می بیند و از او می پرسد، در پاسخ می گوید من در دنیا در دستگاه حکومتی آبرومند و صاحب نفوذ بودم، روزی مظلومی را محکوم به اعدام کردند و من یقین به مظلومیت و بی گناهی او داشتم، چون خواستند او را اعدام کنند نگذاشتم و سپس بی گناهی او را ثابت نمودم تا آزادش کردند و چون این کار را تنها برای خدا انجام دادم و هیچ منظوری جز او نداشتم، ساعت مرگم همانطور که مشاهده کردی مرا پاک فرموده و میرانید : ( اِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلاً ) .
همه را به حساب خدا بگذارد
به این مناسبت شما را به فرمایش #حضرت_سیدالشهداء علیه السّلام متذکر می نمایم در شهادت حبیب بن مظاهر و بعضی دیگر از شهدا وقتی که خبر شد فرمود : ( اَحْتَسِبُهُ عِنْداللّهِ ) یعنی این مصیبت را در حساب خداوند گذاردم. در مصیبت طفل شیرخوارش فرمود : ( بر من آسان می کند که در نظر خداوند است ) .
خلاصه، مؤمن باید عبادتها، انفاقها، گذشتها، مصیبتهایش را در حساب خداوند بگذارد و نشانه در حساب خدا بودن آن است که آنچه به جای آورده فراموش نماید و از آنها بازگو ننماید؛ زیرا در یاد و ذکر آنها خطر سُمعه و بیرون رفتن از حساب خداست و تفصیل این مطلب در کتابهای ( گناهان کبیره و قلب سلیم ) گفته شده است.
چنانچه نشانه در حساب خدا بودن صبر بر مصیبت و بی تابی نکردن و به قضای الهی ایراد ننمودن است. خداوند ما را موفق بدارد که با او سر کار داشته باشیم .