eitaa logo
مباحث
1.8هزار دنبال‌کننده
43.1هزار عکس
39.8هزار ویدیو
1.9هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ــــــــــــ ❒ قرآن کریم ؛ @Nafaahat | @ye_ayeh ❒ نهج البلاغه ؛ @nahj_olbalaghe ❒ صحیفه سجادیه ؛ @ghararemotalee ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه (۳) ─┅•═༅ بند سوم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَس
📿 صلوات الله علیه (۴) ─┅•═༅ بند چهارم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ بِغَوَایَتِی أَوْ خَدَعْتُهُ بِحِیلَتِی فَعَلَّمْتُهُ مِنْهُ مَا جَهِلَ وَ عَمَّیْتُ عَلَیْهِ مِنْهُ مَا عَلِمَ وَ لَقِیتُکَ غَداً بِأَوْزَارِی وَ أَوْزَارٍ مَعَ أَوْزَارِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ «خدایا، از تو آمرزش می‌طلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریبکاری به سوی آن کشاندم و با نقشه و خدعه او را دادم، آن گاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلو دید او را از آنچه می‌دانست گرفتم و می‌دانم که فردای باید با وزر و وبال دیگران، علاوه بر گناه خود، با تو ملاقات کنم، پس بر محمد و آلش درود فرست و آن گناهان را بر من بیامرز، ای بهترین آمرزندگان.» @ostadelahi
💭 خاطره ای از سیره حضرت امام که در این شلوغی های امروز شنیدی است. ⭕️ مرحومه ﻣﺮﺿﻴﻪ ﺣﺪیدچی: ﺩﺭ نوفل‌لوشاتو به علت ارزانی ﺩﻭﻛﻴﻠﻮ پرتقال🍊 ﺧﺮﻳﺪﻡ. امام با دیدن پرتقال‌ها گفت: اینهمه ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟ عرض ﻛﺮﺩﻡ:امروز ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ارزان بود، ﺑﺮﺍی چندروز خریدم. ایشان فرمودند: شما مرتکب دو شُدید! ... اولاً اینکه ما نیاز به اینهمه پرتقال نداشتیم؛ ثانیاً شاید امروز در نوفل‌لوشاتو کسانی باشند که تا به حال ﺑﻪ علت گران بودن پرتقال توانستند آن‌را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن می‌توانستند تهیه ‌کنند. ببرید مقداری از آنها را پس بدهید! گفتم: پس‌دادن آن‌ها ممکن نیست. امام فرمودند: پس پرتقال ها را پوست بکنید و به افرادی بدهید که تا حالا پرتقال نخورده‌اند. شاید از این طریق، خدا از گناهان شما بگذرد... 📚 از کتاب «سرگذشت‌های ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی » | ﺟﻠﺪ۴
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند نهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند دهم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ظَلَمْتُ بِسَبَبِهِ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِکَ أَوْ نَصَرْتُ بِهِ عُدُوّاً مِنْ أَعْدَائِکِ أَوْ تَکَلَّمْتُ فِیهِ بِغَیْرِ مَحَبَّتِکَ أَوْ نَهَضْتُ فِیهِ إِلَی غَیْرِ طَاعَتِکَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا از تو آمرزش می‌طلبم از هر گناهی که به واسطه آن به ولیّی از اولیایت ظلم کردم، یا یکی از دشمنانت را یاری کردم، یا بر خلاف تو در آن سخن گفتم، یا در غیر مسیر طاعتت به آن اقدام کردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود بفرست و آن را بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
هدایت شده از فقه و احکام
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 غیر از خدا چه کسی می‌بخشد... 🎙 آیت الله
📖 ‮امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پرمعنا اشاره به اهميت كرده مى‌فرمايد: «شفاعت كننده بال و پَرِ طلب كننده است»؛ (الشَّفِيعُ‌ جَنَاحُ‌ الطَّالِبِ‌) . شفاعت بر دو گونه است: تكوينى و تشريعى؛ شفاعت تكوينى آن است كه موجودات قوى‌تر اين جهان به موجودات ضعيف‌تر براى پرورش و تكامل و نموّ كمك كنند، تابش آفتاب، ريزش باران و وزش نسيم نوعى شفاعت در عالم تكوين نسبت به پرورش گياهان است. باغبان نيز در حدّ خود در مورد گياهان و درختان شفاعت مى‌كند. اين‌گونه شفاعت دامنۀ وسيعى در جهان هستى دارد. در عالم تشريع نيز انسان‌هايى كه در درگاه خدا مقرب‌ترند افراد ضعيف و آلودۀ به و واماندۀ در راه را كمك كرده آنها را به سرمنزل مى‌رساند. به يقين هر دو نوع شفاعت هنگامى مؤثر واقع مى‌شود كه در شفاعت شونده قابليت و لياقت لازم وجود داشته باشد وگرنه به يك دانۀ فاسد گياه هر قدر آفتاب بتابد و باران ببارد و نسيم بوزد گياهى از آن نمى‌رويد و همچنين انسانى كه رابطۀ خود را با شفيعان به كلى قطع كرده شفاعت شافعان نفعى به حال او نخواهد داشت. اين‌كه امام در گفتار حكيمانۀ بالا مى‌فرمايد: شفاعت كننده بال و پر طلب كننده است واقعيت مسلّم عقلى و نقلى است، همان‌گونه كه هيچ پرنده‌اى بدون بال و پر نمى‌تواند پرواز كند بسيارى از طلب‌كنندگان نيز بى‌بال و پر شفاعت، پرواز در آسمان قرب خدا براى آنها غير ممكن است. اين جملۀ كوتاه در واقع هم اشاره‌اى به فلسفۀ شفاعت و هم مفهوم و معناى آن و هم شرايط شفاعت كننده و شفاعت شونده دارد. پرنده بايد همه چيز او كامل باشد تا بعد از رويش بال و پر بتواند پرواز كند و استفادۀ از بال و پر براى پرنده عيب نيست، بلكه افتخار است و عالم اسباب در جهان هستى در واقع چهره‌هايى از همين شفاعت است. در عالم تشريع نيز گاه معصومان و پيشوايان بزرگ شفاعت مى‌كنند، گاهى علماى دين و و صالحان و زمانى اعمال خوب انسان مانند و و او با دشمن يا با نفس سبب شفاعتش می‌شود. 📚 پیام امام علیه‌السلام
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه‌اش از زينت فقر و زينت غنا سخن مى‌گويد و مى‌فرمايد: «خويشتن‌دارى و عفت زينت فقر و شكرگزارى زينت غناست»؛ (الْعَفَافُ‌ زِينَةُ‌ الْفَقْرِ، وَ الشُّكْرُ زِينَةُ‌ الْغِنَى). فقير در معرض آفات مختلفى قرار دارد: اظهار حاجت توأم با ذلت، دست بردن به سوى اموال حرام، ناسپاسى در برابر خداوند و مانند اينها؛ اما اگر خويشتن‌دار باشد نه دست حاجت به سوى لئيمان مى‌برد و نه عزت نفس خود را زير پا مى‌گذارد، نه آلودۀ حرام مى‌شود و نه زبان به ناشكرى مى‌گشايد؛ بنابراين عفت به معناى خويشتن‌دارى، زينت فقر است، از اين رو خداوند از اين‌گونه فقيران در قرآن مجيد با عظمت ياد كرده و مى‌فرمايد: ««لِلْفُقَرٰاءِ‌ اَلَّذِينَ‌ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ‌ اَللّٰهِ‌ لاٰ يَسْتَطِيعُونَ‌ ضَرْباً فِي اَلْأَرْضِ‌ يَحْسَبُهُمُ‌ اَلْجٰاهِلُ‌ أَغْنِيٰاءَ‌ مِنَ‌ اَلتَّعَفُّفِ‌ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِيمٰاهُمْ‌ لاٰ يَسْئَلُونَ‌ اَلنّٰاسَ‌ إِلْحٰافاً»؛ (انفاق شما مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفتند (از وطن خود براى شركت در ميدان جهاد آواره شده و در تأمين زندگى وامانده‌اند) آنها نمى‌توانند (براى تأمين روزى) مسافرتى كنند و از شدت خويشتن‌دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‌نياز مى‌پندارند؛ اما آنها را از چهره‌هايشان مى‌توانى بشناسى. آنان هرگز با اصرار چيزى از كسى نمى‌خواهند». اين همان عفّت است كه زينت فقر است. البته بايد توجه داشت كه عفت معناى عام و معناى خاصى دارد: معناى خاص آن پاكدامنى در مقابل آلودگى‌هاى جنسى و معناى عامّ آن هر گونه خويشتن‌دارى در برابر و كارهاى زشت و پست است. در حديث ديگرى از امام عليه السلام در غرر الحكم مى‌خوانيم: «مَنْ‌ عَفَّ‌ خَفَّ‌ وِزْرُهُ‌ وَ عَظُمَ‌ عِنْدَاللّٰهِ‌ قَدْرُهُ‌؛ آن‌كس كه پيشه كند بار گناهش سبك و قدر و مقامش در پشگاه خدا افزون مى‌شود»؛ اما در مورد غنا كه بهترين زينت، شكرگزارى است؛ نه تنها شكر لفظى بلكه شكر عملى. اغنيا و ثروتمندانى كه شكر عملى به جا مى‌آورند، به نيازمندان كمك مى‌كنند، در كارهاى خير و عام المنفعه سرمايه‌گذارى مى‌نمايند، به آنها كه وام مى‌خواهند وام مى‌دهند و حتى به كسانى كه محتاجند و روى سؤال ندارند به طور پنهانى كمك مى‌كنند آنها برترين زينت را در زندگى براى خود فراهم كرده‌اند، در پيشگاه خدا آبرومندند و در برابر خلق خدا نيز داراى شخصيت و آبرو و چه زينتى از اين بالاتر.
...امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز به اهميت سكوت و كم‌گويى اشاره كرده مى‌فرمايد: «هنگامى كه عقل كامل گردد سخن كم مى‌شود»؛ (إِذَا تَمَّ‌ الْعَقْلُ‌ نَقَصَ‌ الْكَلَامُ‌). رابطۀ كمال و تمام عقل با كم سخن گفتن از اينجا روشن مى‌شود كه؛ اولاً ريشۀ مفهوم عقل، منع و جلوگيرى است و زانوبند شتر را از اين جهت «عقال» مى‌گويند كه او را از حركت باز مى‌دارد و از آنجا كه سخنان سنجيده، كم است و سخنان نسنجيده، بسيار، عقل به انسان مى‌گويد: بيشتر بينديش و كمتر بگو. ثانياً مطالبى كه گفتن آن ضرورت دارد نسبت به فضول كلام و سخنان زيادى بسيار كمتر است، از اين رو افراد عاقل غالباً خاموش‌اند و به موقع سخن مى‌گويند. ثالثاً انسان عاقل مى‌داند كه بيشترين و مهم‌ترين گناهان با زبان انجام مى‌شود بدين سبب براى محفوظ ماندن از عواقب زيان‌بار سعى مى‌كند كمتر سخن بگويد؛ ولى متأسفانه افرادى را مى‌بينيم كه دم از مى‌زنند و گويى سخنان خود را جزء اعمال خود به حساب نمى‌آورند؛ در مجالس از آغاز تا پايان از سخنان لغو و بيهوده يا سخنانى كه آميخته با ، اهانت و تهمت باشد ابا ندارند. انسان عاقل هرگز خود را گرفتار عواقب سوء پرگويى نمى‌كند. رابعاً گفتار زياد، نيروها و انرژى‌هاى ذخيرۀ انسان را بر باد مى‌دهد و وقت عزيز او را تلف مى‌كند و موجب دشمنى‌ها و عداوت‌ها مى‌شود؛ بنابراين عقل و شرع به ما فرمان مى‌دهد كه كم‌بگوئيد و گزيده بگوئيد. در حديثى از حضرت در غررالحكم مى‌خوانيم: «إيّاكَ‌ وَ فُضُولَ‌ الْكَلاٰمِ‌ فَإنَّهُ‌ يُظْهِرُ مِنْ‌ عُيُوبِكَ‌ مٰا بَطَنَ‌ وَ يُحَرِّكُ‌ عَلَيْكَ‌ مِنْ‌ أعْدائِكَ‌ مٰا سَكَنَ‌؛ از زياده‌گويى بپرهيز كه عيب‌هاى نهانى تو را ظاهر مى‌سازد و كينه‌هاى آرام‌گرفتۀ دشمنانت را بر ضد تو تحريك مى‌كند». در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم: «إنَّ‌ الرَّجُلَ‌ لَيَتَحَدَّثُ‌ بِالْحَديٖثِ‌ مٰا يُريٖدُ بِهِ‌ سُوءً‌ا إلاّ لِيُضْحِكَ‌ بِهِ‌ الْقَوْمُ‌ يَهْوىٖ‌ بِهِ‌ أبْعَدَ مِنَ‌ السَّمٰاءِ‌؛ انسان گاهى سخنى مى‌گويد كه قصد بدى ندارد جز اين‌كه مى‌خواهد مردم را بخنداند و به سبب آن (از مقام خود) سقوط مى‌كند بيش از فاصلۀ زمين و آسمان»
آن‌گاه امام در ادامۀ اين سخن و پس از ذكر تالى فاسدها به توضيح مسئلۀ اختيار پرداخته و به صورت بسيار شفاف و روشنى آن را بيان مى‌كند و مى‌فرمايد: «خداوند سبحان بندگانش را امر كرده و آنها را اختيار بخشيده و نهى كرده و برحذر داشته، تكاليف آسانى بر دوش آنان گذارده و هرگز تكليف سنگينى نكرده است. در برابرِ (اطاعت كم) پاداش كثيرى قرار داده و هرگز كسى از روى اجبار، او را نكرده و از روى اكراه اطاعت ننموده است»؛ (إِنَّ‌ اللَّهَ‌ سُبْحَانَهُ‌ أَمَرَ عِبَادَهُ‌ تَخْيِيراً، وَ نَهَاهُمْ‌ تَحْذِيراً، وَ كَلَّفَ‌ يَسِيراً، وَ لَمْ‌ يُكَلِّفْ‌ عَسِيراً، وَ أَعْطَىٰ‌ عَلَى الْقَلِيلِ‌ كَثِيراً؛ وَ لَمْ‌ يُعْصَ‌ مَغْلُوباً، وَ لَمْ‌ يُطَعْ‌ مُكْرِهاً) امام عليه السلام در اينجا اوامر و نواهى تشريعى را آميخته با صفت اختيار ذكر كرده و فضل الهى را نيز در سنگين نبودن تكاليف و افزون بودن پاداش‌ها بر آن افزوده است سپس در ادامۀ سخن سه تالى فاسد ديگر براى قول به جبر ذكر كرده و آن اين‌كه اگر واقعاً مردم مجبور باشند، ارسال رسل و انزال كتب آسمانى همه لغو و بيهوده است؛ زيرا نه نيكوكارِ مجبور را مى‌توان از نيكوكارى باز داشت و نه گنهكارِ مجبور را از . مى‌فرمايد: «خدا پيامبران را بيهوده نفرستاده و كتب آسمانى را براى بندگان عبث نازل نكرده است»؛ (وَ لَمْ‌ يُرْسِلِ‌ الْأَنْبِيَاءَ‌ لَعِباً، وَ لَمْ‌ يُنْزِلِ‌ الْكُتُبَ‌ لِلْعِبَادِ عَبَثاً) اصولاً اگر ما قائل به جبر باشيم تمام مكتب‌هاى اخلاقى و توصيه‌هاى علماى اخلاق فرو مى‌ريزد؛ زيرا كسانى كه كار غير اخلاقى را به حكم جبر انجام مى‌دهند هرگز گوششان بدهكار توصيه‌هاى علماى اخلاق يا برنامه‌هاى پيامبران الهى و دستورات كتب آسمانى نيست. در آخرين تالى فاسد مى‌فرمايد: «خداوند آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست را باطل و بى‌هدف نيافريده. اين گمان كافران است. واى بر كافران از آتش دوزخ»؛ (وَ لَا خَلَقَ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ الْأَرْضَ‌ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً: «ذٰلِكَ‌ ظَنُّ‌ اَلَّذِينَ‌ كَفَرُوا، فَوَيْلٌ‌ لِلَّذِينَ‌ كَفَرُوا مِنَ‌ اَلنّٰارِ» ) يعنى آفرينش آسمان و زمين به حكم رواياتى كه سخن از تسخير آنها براى انسان‌ها مى‌گويند براى اين انسان است تا مسير حق را در پيش گيرد و راه تكامل را بپيمايد. اگر گفتار طرفداران جبر صحيح باشد آفرينش آسمان‌ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست باطل و بيهوده خواهد بود، چون انسان براى پيمودن راه تكامل اختيارى ندارد و مى‌دانيم تكامل جبرى تكامل نيست. اينكه امام - مطابق نسخۀ كافى - فرموده است: اين نظر، عقيدۀ بت‌پرستان و دشمنان رحمان و قائلان به قدَر و مجوس اين امت است اشاره به اين است كه مجوس قائل به ثَنَويّت و دوگانه پرستى بودند: يزدان را خداى خير مى‌دانستند كه صدور شر از او غير ممكن است و اهريمن را خداى شر كه صدور خير از او غير ممكن. حوادث و موجودات جهان را نيز به خير و شر تقسيم مى‌كردند؛ خيرات را به يزدان و شُرور را به اهريمن نسبت مى‌دادند و به اين ترتيب در مبدأ جهان هستى نيز قائل به جبر بودند و به طريق اولى، انسان‌ها را در افعالشان مجبور مى‌پنداشتند.
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند سی‌ و دوّم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِ
📿 صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند سی‌ و سوّم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ کَتَبْتَهُ عَلَیَّ بِسَبَبِ عُجْبٍ کَانَ مِنِّی بِنَفْسِی أَوْ رِیَاءٍ أَوْ سُمْعَةٍ أَوْ خُیَلَاءَ أَوْ فَرَحٍ أَوْ حِقْدٍ أَوْ مَرَحٍ أَوْ أَشَرٍ أَوْ بَطَرٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ أَوْ رِضاً أَوْ سَخَطٍ أَوْ شُحٍّ أَوْ سَخَاءٍ أَوْ ظُلْمٍ أَوْ خِیَانَةٍ أَوْ سَرِقَةٍ أَوْ کَذِبٍ أَوْ نَمِیمَةٍ أَوْ لَعِبٍ أَوْ نَوْعٍ مِمَّا یُکْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ وَ یَکُونُ فِی اجْتِرَاحِهِ الْعَطَبُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ ┅───────────────┅ ❖ «بار خدایا! از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که بر من نوشته ای، به جهت خود پسندی که در من به وجود آمده، یا خودنمایی، یا خودستایی، یا تکبّر، یا شادمانی، یا کینه، یا خوشی، یا لذت مستانه، یا شادی، یا حمیّت، یا تعصّب، یا خشنودی، یا خشم، یا بخشندگی، یا بخل، یا ظلم، یا ، یا دزدی، یا ، یا سخن چینی، یا لهو و لعب، یا هر نوع کاری که با مانند آن مرتکب می‌شوند و هر که آن را انجام دهد خود را به هلاکت اندازد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و آن را بر من بیامرز، ای بهترین آمرزندگان» @ostadelahi
Nashre Hadi Ba Hamkarie Madrese Taali Taghdim Mikonad04 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
زمان: حجم: 17.15M
🔈 📣 جلسه چهارم ادامه واقعه سوم..‌ * از اینکه افراد سرشار از تعفن ولی بی خیال بودند، تعجب کردم. * خودرو هایی که کاملا تمیز بودند. * دنبال منشأ صدای قهقهه می گشتم. * موجودی هفت برابر انسان، با قیافه بسیار زشت را دیدم. * شیطانک هایی که گرد آن موجود طواف می کردند. * چرا شیطان بلند بلند می خندید. * ماشین، تمثل از موجود رونده است * توانم برای از بین بردن ابلیس، ناکام بود * کثافاتی که با وجود انسانها یکی بودند. * آنچه می دیدم، تمثل بود نه کشف استار و اسرار * شبکه نور و ظلمت که به هم تنیده بودند. * خانه های نورانی با شعاع نور به هم وصل بودند و از هم انرژی می گرفتند. * واقعه چهارم * نورانی ترین نقطه عالم با رائحه ای دیوانه کننده * تمثل را می کردم * از آن شب، هر شب کربلا بودم. * به شفاعت علیه السلام برگشتم. * یکی بودن کربلا وحرم شاه عبدالعظیم حسنی علیه السلام * اسم و رسم دنیا همه سراب است. * وقتی برگشتم، گناه برایم معنایی نداشت. * اثر مثل آهن گداخته روی پوست است. * بعد از برگشت، هرچه اراده می کردم می دیدم. * با طهارت روحی پیدا می کنیم. * طهارت ظاهر و باطن انسان را در معرض نور خدا قرار می دهد. * مکان نورانی و عمل نورانی انسان را نورانی می کند. * محل صدور نور است. * حقیقت سلام چیست؟ ⏰ مدت زمان :۴٢:٣١ 📆1401/03/08 @Aminikhaah_Media 🌐 @Mabaheeth
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (در اندرز) فرموده است: شما را به پنج چيز سفارش ميكنم كه براى بدست آوردن آنها اگر (با پاشنه‌هاى پاى خود) زير بغلهاى شترها بزنيد (بشتاب رفته رنج و سختى را بر خود هموار سازيد) سزاوار است:(اوّل) بايد هيچيك از شما اميدوار نباشد مگر به پروردگار خود (زيرا اميدوارى و توجّه باو مستلزم در عمل و دوام عبادت و بندگى است، دوم) و نترسد مگر از خود (زيرا بزرگترين ترسها از عذاب و كيفر خداوند است و به بنده نمى‌رسد مگر بر اثر گناه، سوم) و اگر چيزى را كه نمى‌داند از او بپرسند بايد شرم نكند كه بگويد نمى‌دانم (زيرا اگر شرم كند ندانسته مى‌گويد و ديگرى را گمراه مى‌سازد و آن موجب تباهى است، چهارم) و اگر چيزى را نمى‌داند بايد شرم ننمايد از اينكه آنرا بياموزد (زيرا اگر شرم نمايد در جهل و نادانى باقى مى‌ماند و بيچاره ميشود، پنجم) و بر شما باد بصبر و شكيبائى زيرا (هيچيك از فضائل و كمالات از صبر خالى نيست و) شكيبائى از مانند سر است است از تن، و خير و نيكى نيست در تنى كه سر نداشته باشد و در ايمانى كه با آن شكيبائى نباشد. ● • ۰ ◄▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬►