eitaa logo
آیت‌ الله ملک زاده
5.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
65 ویدیو
270 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🔶 مباحث: کانالی برای پاسخ به نیازهای طلبه پساانقلاب و تربیت مجتهد تمدن ساز 💥 اطلاع رسانی و ارائه دروس، سخنرانی‌ها، تالیفات، آراء و ... «آیت‌الله محمدحسین ملک زاده» توسط جمعی از شاگردان؛ 🔶 خادمان کانال: @seyyedifard @Zeini64
مشاهده در ایتا
دانلود
#مصاحبه ⏪ مصاحبه «پایگاه نمایندگی #ولی_فقیه در #حج و #زیارت» با آیت الله ملک زاده 🔶 لزوم استخراج #قواعد_فقهیه توسط مراکز پژوهشی حج / تربیت روحانیون تراز اول برای کاروانها 🔶 متن تفصیلی http://hajj.ir/fa/92809 ⏪ مباحث: کانالی برای پاسخگویی به نیازهای #طلبه_پسا_انقلاب و تربیت #مجتهد_تمدن_ساز http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
#مصاحبه ⏪ مصاحبه «پایگاه نمایندگی #ولی_فقیه در #حج و #زیارت» با آیت الله ملک زاده 🔶 لزوم استخراج #قواعد_فقهیه توسط مراکز پژوهشی حج / تربیت روحانیون تراز اول برای کاروانها 🔶 متن تفصیلی http://hajj.ir/fa/92809 ⏪ مباحث: کانالی برای پاسخگویی به نیازهای #طلبه_پسا_انقلاب و تربیت #مجتهد_تمدن_ساز http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
⏮ گفتگوی اختصاصی با آیت الله ملک زاده ✅ تبيين و با تطبيق بر مسائل 🔶 قسمت 💥 اشاره: استاد محمد حسین ملک‎زاده، علاوه بر دروس تفسیر، علوم حدیث، فلسفه، اخلاق و عرفان، در دروس خارج اصول از محضر آیات عظام سید کاظم حائری (به مدت 13 سال)، جعفر سبحانی (یک دوره خارج اصولِ 6 ساله) و وحید خراسانی، و در دروس خارج فقه از محضر حضرات آیات میرزا جواد تبریزی (حدود 4 سال)، بهجت (حدود 2/5 سال)، شریعتی (طیّ 15 سال) و برخی بزرگان دیگر بهره برد و در عنفوان جوانی، توفیق کسب اجازه اجتهاد از بعضی از اساتیدش را یافت. وی عموم کتب حوزوی از مقدمات تا سطوح عالی را مکرّراً تدریس نموده است. افزون بر تدریس در مقطع دکتری در بعضی از دانشگاه‌ها و سطح چهار در برخی از مراکز تخصصی حوزه، اینک به تدریس خارج فقه (به روش سامرّایی) و خارج اصول (به صورت مهذّب) اشتغال دارد. این استاد جوان دروس خارج، حافظ قرآن بوده و به چند زبان زنده دنیا تسلط دارد. ایشان تاکنون ده‎ها عنوان کتاب به رشته تألیف درآورده است که از جمله می‎توان به کتاب‎های نواندیشی دینی و نوآوری فقهی، برنامه درسی حوزه، عناصر مشترک در استنباط شریعت، ولایت فقیه، اصول نظام‎سازی فقهی و ... اشاره کرد. ⏮ به نظر حضرتعالی فقه از چه جایگاهی در مواجهه با مسائل فضای مجازی برخوردار است؟ 🔶 فقه، دانش کشف، تبیین و ارائه شریعت و قوانین الهی برای سامان‌دهی به زندگی بشر در تمامی سطوح، اعمّ از فردی، خانوادگی، اجتماعی، حکومتی و تمدنی است. فقها، یا همان دانشمندان فقه، کسانی هستند که پس از سال‌ها آموزش و پژوهش در زمینه اسلام‌شناسی، و بعد از دستیابی به توانایی اجتهاد و تلاش بی‌وقفه در جهت تفقّه در دین الهی، برنامه دین برای رسیدن بشر به سعادت دنیوی و اُخروی، و پاسخ اسلام به مسائل انسان و جامعه انسانی را به روش مشروع و ضابطه‌مندی که با نام اجتهاد خوانده می‌شود و مُستبطِن «استفراغ الوُسع» یعنی به کارگیری نهایت تلاش است، استخراج و استنباط می‌کنند و در مقام انذار، در قالب‌های گوناگون در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهند. مبنای این اقدامشان نیز ادله متعدد، از جمله آیه معروف به نَفْر است: و ما کان المؤمنون لِیَنفروا کافهً، فلولا نَفَرَ مِن کلّ فرقهٍ منهم طائفهٌ لِیَتَفقّهوا فی الدین و لِیُنذروا قومَهم إذا رَجَعوا إلیهم لعلّهم یَحذَرون. [توبه: 122]. 🔶 فقه و فقها موظف هستند که علی‌الاقل برای پاسخگویی به مسائلی که در حوزه فضای مجازی مطرح می‌باشند، مانند هر موضوع یا مسأله شرعیِ دیگری که برای بشر مطرح است ورود نمایند و به این مسائل جواب دهند. پاسخگو بودن فقه به پرسش‌های شرعیِ مطرح برای انسان و جوامع انسانی، پایین‌ترین سطح انتظاری است که می‌توان و باید از فقه داشت. اما انتظارات سطح بالاتری نیز از فقه و دستگاه فقاهت وجود دارد. 🔶 در توضیح باید بگویم که ما یک فقه و اجتهاد پاسخگو داریم و یک فقه و اجتهاد راهگشا برای عرصه‌های تازه. می‌توان این دو حالت را با وام گرفتن تقسیم ثنائیِ جهاد، به جهاد ابتدائی و جهاد دفاعی، بهتر تبیین کرد؛ بدین صورت که اجتهاد را هم تقسیم کنیم به: 1⃣ اجتهاد ابتدائی؛ 2⃣ اجتهاد دفاعی. اجتهاد دفاعی آن است که وقتی پرسش یا پرسش‌هایی طرح گردیدند و بر فقها عرضه شدند، فقیه، به ویژه فقیه جامع الشرائط که مرجع امّت و مورد تقلید است، بنابر ادله شرعیِ نقلی و عقلی، مسؤول جواب دادن به آنها و یا دفاع فقهی در قبال آن مسائل و اشکالات است و باید در مقام استنباط و ارائه پاسخ به «حوادث واقعه» برآید، همان‌گونه که در توقیع شریف می‌خوانیم: 🔶 و أما الحوادثُ الواقعهُ فَارجِعوا فیها إلی رواهِ حدیثنا، فإنّهم حُجّتی علیکم، و أنا حجه الله. این توقیع را شیخ صدوق (ره) در کتاب إکمال الدین و إتمام النعمه، از محمّد بن محمّد بن عِصام، و او از شیخ بزرگوار محمّد بن یعقوب کلینی، و او از إسحاق بن یعقوب از امام زمان (عج)، و نیز شیخ طوسی (ره) در کتاب الغیبه، به سند بسیار محکم خود از جناب ثقه الإسلام کلینی، و او از إسحاق بن یعقوب از حضرت بقیه الله الأعظم (عج) نقل نموده‌اند؛ و عموم فقها و علما، این حدیث را تلقّی به قبول کرده‌اند و بر طبق آن عمل کرده و فتوا داده‌اند. به لحاظ دلالت هم، همان طور که علمای مذهب اهل بیت (ع) در طول تاریخ، در کتب استدلالیِ خود گفته‌اند و این کمترین نیز در کتاب‌های مختلفم از جمله «ولایت فقیه؛ چیستی، گستره، دیرینه » و «صفوه الکلام فی شرح شرائع الإسلام» توضیح داده‌ام ... متن کامل مصاحبه: http://b2n.ir/746859 http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
آیت‌ الله ملک زاده
✅ #مصاحبه ⏮ گفتگوی اختصاصی #دفتر_مطالعات_اسلامی با آیت الله ملک زاده ✅ تبيين #اجتهاد_دفاعى و #اجته
⏮ گفتگوی اختصاصی با آیت‌الله ملک زاده؛ 🔶 قسمت ✅ تبیین و با تطبیق بر مسائل ... منظور از «روات حدیث» فقها و اسلام شناسان تخصصی هستند. 🔶 همچنین روایات و نورگفته‌های دیگری، مثل حدیثی از امام صادق (ع) که امام حسن عسکری (ع) آن را نقل نموده است: ◾️ مَن کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لأمر مولاه، فللعوام أن یُقلّدوه و ذلک لایکون إلا بعض فقهاء الشیعه. و غیره. 🔶 البته در نگاه بَدْوی، ممکن است برخی گمان کنند چیزی به نام مسائل فضای مجازی، و یا به تعبیر دقیق‌تر، مسائل اختصاصیِ فضای مجازی وجود ندارد که فقیهی بخواهد وقت علی حده برای استنباط احکام آنها بگذارد و مبتنی بر تعبیر مذکور، به اجتهاد دفاعی در این ساحت بپردازد؛ زیرا به طور مثال همان‌گونه که کذب، غیبت، تهمت، اشاعه فساد و فحشا، نمیمه و غیره در فضای بیرونی حرام هستند، در فضای مجازی و با استفاده از ابزارها و قابلیت‌های این فضا هم حکمشان حرمت است. 🔶 روشن است که اگر مسائل فضای مجازی در این حد باشند، نیازمند یک فقه مجزّا، مضاف و تخصصی به نام «فقه فضای مجازی» نیستیم و بیان چنین احکامی، به اجتهاد و کوشش فِقاهیِ خاصی نیاز ندارد. و تقریباً هر استدلالی که برای استنباط حکم این امور در خارج و در فضای بیرون از رایانه و اینترنت و غیره مطرح می‌شود، طابَقَ النعلُ بالنعل، درباره حکم آنها در فضای مجازی هم قابل طرح است و تقریباً «الکلام الکلام». 🔶 البته می‌دانید که درباره فضای سایبر بحث‌های هستی‌شناسانه و چیستی‌شناسانه فراوانی در جریان است، ولی به هر حال و با نگاه فقهی، آن شخص بهره‌گیر، کاربر، کنشگر و کسی که به هر نحوی از انحاء با فضای مجازی و در این فضا کار می‌کند اگر یک انسانِ مکلّف باشد همه احکامی که در فضای بیرونی بر افعال او مترتّب می‌شود، در فضای سایبر هم مترتّب می‌گردد، و مثلاً همان‌طور که همیاری و تعاون در اعمال و امور متّصف به عنوان «برّ و تقوا» و یا مثلاً امر به معروف و نهی از منکر، با وجود شرایطشان، در فضای بیرونی بر او لازم و واجب هستند، در فضای مجازی هم، بی کم و کاست، بر وی لازم و واجب می‌باشند. 🔶 بنده خودم هم وقتی می‌خواستم بحث خارج فقه فضای مجازی برگزار کنم، چون می‌دانستم چنین برداشت و تصوّری در ذهن خیلی‌ها وجود دارد، در همان جلسه نخست به فضلای حاضر در بحث عرض کردم که ما نمی‌خواهیم مسائل و اموری که فضای مجازی هیچ تأثیری در ایجاد یا تغییر موضوع و یا حمل عناوین ثانوی بر آن ندارد را به بحث بگذاریم و دوباره بررسی فقهی و فِقاهی کنیم؛ یعنی به طور مثال، نمی‌خواهیم مجدداً ادلّه حرمت غیبت را از اول تا آخر طرح کنیم و پس از بحث طولانی و نقض و اِبرام فراوان، سرآخِر بگوییم: خُب، در فضای مجازی هم غیبت حرام است. بلکه در این درس فقط از مسائل ویژه فضای مجازی بحث می‌شود. 🔶 بگذریم، به هر حال، همین بزرگواران و مجتهدانی که در نگاه اولیه و با عنایت به موارد و مصادیقی که ذکر شد، می‌پندارند فرع و مسأله چندانی به عنوان فروع و مسائل مختصّ فضای مجازی و حوزه‌های مرتبط با آن وجود ندارد وقتی به صورت جدّی به این پهنه ورود می‌کنند، آرام آرام با این واقعیت مواجه می‌شوند که «شیئاً فشیئاً بَدَت تتجلّی المسائل» و مسائل یکی پس از دیگری برایشان آشکار می‌گردند تا جایی که با حجم سهمگینی از مسائل پیچیده و نوپدید روبه‌رو می‌شوند که یکایکشان پس از موضوع‌شناسی و مسأله‌شناسی دقیق، باید بر اساس ضوابط و هنجارهای فقهی و فقاهی و در چهارچوب اجتهاد مشروع بررسی شوند و حکم آنها اعمّ از حکم تکلیفی و وضعی از دیدگاه اسلام استخراج گردد. 🔶 برای نمونه، در مورد مسأله بسیار مهم و سرنوشت‌ساز با تمامی ابعاد و فروعش، مسائل مربوط به سیاست‌گذاری، جهت‌دهی، و ، یا حریم خصوصی در فضای مجازی، یا اینترنت اشیاء و سایر فناوری‌های مرتبط با فضای مجازی، گذشته از سؤالات فلسفی و غیره، سؤالات شرعی فراوانی وجود دارد که باید با خاستگاه فقهی و با بهره‌گیری از دستگاه فقاهت و در چارچوب و ضابطه‌مند به پاسخگویی به آنها بپردازیم. 🔶 همچنین درباره ، حقیقتاً سؤالات بسیاری وجود دارد که یکی از دَمِ دست‌ترین سؤالات درباره آن، این است که مسؤولیت حقوقیِ اقداماتی که به وسیله هوش مصنوعی به انجام می‌رسد با چه کسی است؟ خصوصاً اگر آن هوش مصنوعی به گونه‌ای طراحی شده باشد که خودش و بدون دستور گرفتن و مهار (کنترل) شدن به وسیله یک انسان، تصمیم بگیرد و اجرا کند. یعنی سازنده آن هیچ نقش مستقیمی در تصمیم‌گیری و عملیاتی ساختن آن تصمیم به وسیله آن هوش مصنوعی نداشته باشد... متن کامل مصاحبه: http://b2n.ir/746859 http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
⏮ گفتگوی اختصاصی با آیت‌الله ملک زاده؛ 🔶 قسمت ✅ تبیین و با تطبیق بر مسائل ؛ 🔶 ... حتی اگر فرض احکام تکلیفیه، مثلاً برای یک ربات انسان‌نمای دارای هوش مصنوعی، به سهولت قابل ردّ و انکار باشد، و اصلاً «وضعُ القلم» بر او ثابت نباشد تا از «رفع القلم» از او بحث شود، آیا احکام وضعیه هم بر آن مترتب نمی‌شود. به طور مثال آیا معاملاتی که مستقلاً انجام می‌دهد نافذ هستند؟ اگر بتوان به نوعی قصد انشاء برای آن تصوّر نمود آیا باز هم، مسلوب العباره است؟ آیا می‌توان برای آن ذمّه در نظر گرفت؟ آیا می‌تواند ضامن یا دائن و یا مدین شود؟ آیا دارای شخصیت است؟ و اگر برای آن، شخصیت لحاظ شود، این شخصیت، حقیقی است یا حقوقی؟ و ... . 🔶 البته بنده بخشی از این‌گونه مسائل را بحث کرده و با بضاعت مزجات و فهم قاصر خویش پاسخ فقهی داده‌ام، ولی به هر حال، از این دست سؤالات به وفور، قابل طرح می‌باشند و باید پاسخ داده شوند. ⏮ لطفاً علاوه بر این­ها، چند مسأله دیگر از مسائلی که در درس خارج فقه فضای مجازی در حوزه علمیه قم بررسی کردید را بفرمایید. 🔶 به طور مثال، در این درس، در مورد رمزارزها بحث کردیم که از مسائل اختصاصی فضای مجازی است. رمزارز، تعدادی کد و رمز در فضای مجازی است که با تکیه بر فناوری بلاک چین به وجود می‌آید و با توجه به آن، یک ارزش مالی، یا به اصطلاح، یک ارز یا سکه اعتبار می‌گردد؛ مثل بیت کوین و امثال آن. 🔶 این ارز یا سکه، هیچ وجودی در خارج از فضای مجازی و دیجیتالی ندارد و تا الآن، به بانک مرکزی هیچ کشوری وابسته نبوده است، کما اینکه تاکنون، بسیاری از حکومت‌ها و دولت‌ها از به رسمیت شناختنِ آن سر باز زده‌اند. 🔶 یا از خیار مجلس در تجارت الکترونیکی و بیوع اینترنتی بحث کردیم. یکی از مهمترین خیاراتِ مختصّ بیع، خیار مجلس است. در حال حاضر معاملات و بیوع فراوانی در دنیا از طریق ارتباطات مجازی، در فضای اینترنتی و به صورت الکترونیکی انجام می‌شوند. در تمام این تجارات و بیوع، یا در غالب آنها، متبایعَین و طرفین بیع، یعنی خریدار و فروشنده، نه تنها در یک مکان حضور ندارند بلکه گاهی اوقات در دو نقطه بسیار دور از هم، مثلاً یکی در یک کشور و نفر دوم در کشور دیگری که ممکن است در آن طرف کره زمین قرار داشته باشد حضور دارند. در نتیجه، از همان ابتدا مجلس معامله، با همان نگاه عرف سنتی، انعقاد نیافته است و تفرّق مکانی به صورت کامل در مورد آنها صدق می‌کند. 🔶 حال، با این اوصاف و شرایط، آیا می‌توان برای تجارت و بیع اینترنتی، در صورتی که طرفین در مکان‌هایی دور از هم حضور دارند، نیز خیار مجلس در نظر گرفت و قاعده «البَیِّعان بالخیار ما لم یَفترقا» را درباره خرید و فروش در فضای مجازی و با استفاده از این فضا هم جاری دانست؟ البته خیار مجلس بحثی است که در تراث فقهی و فقه سنّتی مطرح بوده است، اما تطبیقش بر فضای مجازی، نیازمند بحث و بررسی‌های تازه و ویژه‌ای است که قبلاً صورت نگرفته است. و هکذا فروع و مسائل دیگر. ⏮ تا اینجا درباره اجتهاد دفاعی در فقه فضای مجازی، مطالب بسیار ارزشمندی را بیان کردید. اما لطف بفرمایید، اشاره‌ای هم به اجتهاد ابتدائی داشته باشید. 🔶 بله تا اینجا عرض شد که حتی اگر ما فقه و اجتهاد را در همان سطح رایج و سنتی یعنی سطح دفاعی لحاظ کنیم، باز هم فقها باید به عرصه فقه فضای مجازی و مسائل آن ورود کنند و به این مسائل و پرسش‌ها که بسیار زیاد و گاهی بسیار پیچیده، دقیق و ذو ابعاد هم هستند پاسخ دهند. 🔶 اما اگر از این سطح بالاتر رفته و علاوه بر اجتهاد دفاعی قائل به اجتهاد ابتدائی نیز شدیم، مسلّماً وظیفه فقه و فقها و انتظاری که از آنها باید داشت به مراتب افزون‌تر و اساسی‌تر خواهد شد. 🔶 در اجتهاد ابتدائی، بر خلاف اجتهاد دفاعی، فقیه منتظر نمی‌ماند تا امری به یک مشکل و مسأله تبدیل شود و بخش قابل توجهی از مردم به آن دچار شوند، سپس آن مشکل را در قالب سؤال فقهی و استفتاء با فقیه در میان بگذارند و از او راهنمایی بخواهند، آنگاه او به سراغ منابع و ادله برود و حکم آن را استنباط نماید، بلکه فقیه، خود و پیش از به وجود آمدن مسأله و گرفتار شدن انسان‌ها و مکلفین به آن، دیدگاه دین، و در حقیقت، نقشه و برنامه دین برای زندگی انسان را به دست می‌آورد و در اختیار قرار می‌دهد تا با اجرایی شدن آن برنامه، اصلاً چنان مشکل و مسأله‌ای فرصت بروز نیابد و طرح نشود. یعنی به جای حلّ مسأله و دفع مشکلی که هجوم آورده و چه بسا تلفات زیاد جانی، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ... هم بر جای گذاشته است، بستر را به گونه‌ای فراهم می‌آورد که اساساً آن مشکل و مسأله به وجود نیاید ... متن کامل مصاحبه: http://b2n.ir/746859 http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
آیت‌ الله ملک زاده
✅ #مصاحبه ⏮ گفتگوی اختصاصی #دفتر_مطالعات_اسلامی با آیت‌الله ملک زاده؛ 🔶 قسمت #سه ✅ تبیین #اجتهاد
⏮ گفتگوی اختصاصی با آیت‌الله ملک زاده؛ 🔶 قسمت 🔶 طرح مورد تأیید اسلام یا طرحی که بتواند به شکل حداکثری، اهداف، مقاصد و آرمان‌های اسلامی را در زمینه نظام اقتصادی و مشخّصاً سیستم مالی و پولی محقَّق نماید، باشیم که در صورت به منصه ظهور رسیدن و اجرا شدنش اصلاً چنین مسأله‌ای و عویصات و معضلات شبیه به آن پیش نیایند. و معنای عرض بنده به طور خلاصه عبارت بود از اینکه: به جای پرداختن به اجتهاد دفاعی، به دنبال اجتهاد ابتدائی باشیم. 🔶 حقیقت آن است که در اجتهاد دفاعی با نوعی انفعال در قبال حادثه‌سازی‌ها و مسأله‌آفرینی‌های دیگران مواجهیم؛ گویا فقیه در صحنه و زمینی که دیگران طراحی کرده‌اند ایفای نقش می‌کند. این دیگران هم می‌توانند عبارت باشند از مکاتب، علوم، فرهنگ‌ها، سبک‌های زندگی و تمدن‌های غیر اسلامی. 🔶 اما در اجتهاد ابتدائی، فقه و فقیه، خود، صحنه‌گردان و حادثه‌ساز، بلکه طراح زمین و صحنه هستند. در اجتهاد دفاعی، غالباً فقیه، چاره‌ای ندارد جز پرداختن به معلول‌ها و مبارزه با شاخه‌ها و میوه‌ها؛ ولی در اجتهاد ابتدائی، فقیه به سراغ علت‌ها می‌رود و به صورت ریشه‌ای به مبارزه با مشکلات و مسائل می‌پردازد. 🔶 فقیه در اجتهاد ابتدائی، منتظر نمی‌نشیند تا مسأله به او عرضه گردد، کج‌راهه پیش پایش نهاده شود، نقشه نادرست برایش ترسیم شود و کار تا جایی پیش رود که احیاناً و در تنگنای عناوین ثانویه‌ای مثل اضطرار و ضرورت، کارشناسانِ کارناشناس برای طرح‌های معوج و التقاطی خود از او امضا بگیرند، بلکه او خود، و لو در صورت نیاز پس از بازخوانی تجربه متراکم بشری، دست به طراحی می‌زند، افق‌گشایی می‌کند و عرصه‌ها و راه‌های جدیدی را فرا روی بشر، تصویر و ترسیم می‌کند. به نظر می‌آید این جمله امیر المؤمنین امام علی (ع) درباره جهاد که در خطبه 27 نهج البلاغه آمده است: «وَ الله ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقْر دارِهِم إلّا ذَلّوا» تا حدودی درباره اجتهاد نیز صدق می‌کند و اهمیت اجتهاد ابتدائی را به یادمان می‌آورد؛ خصوصاً در عصر حاضر و با وجود هژمونی غرب مدرن و سیطره جهانیِ تمدن تمامیّت‌خواهِ سکولار. 🔶 فقیه در اجتهاد ابتدائی، به هیچ روی، منتظر و متوقّف نمی‌ماند؛ یا راه را می‌یابد و یا آن را می‌سازد. یا به سراغ ادله و منابع اسلامی می‌رود و راه را درون آنها می‌یابد، و یا مبتنی بر مبانی و اصول کلان گفتمانی و در چارچوب اندیشه‌ها و باورهای بنیادینِ اسلامی، راه را می‌سازد. و در مجموع، از نقشه اسلام برای عرصه‌های گوناگون حیات بشر پرده‌برداری می‌نماید. 🔶 در برخی از نوشته‌هایم از اجتهاد ابتدائی با عنوان سطح یا مرتبه پنجم اجتهاد یاد کرده‌ام. سطح و مرتبه پنجمِ اجتهاد، طبق تعریف، جایگاه انجام نظریه‌پردازی‌های اساسی و راهگشا و نوآوری‌های بنیادین و بن‌بست‌شکن در علوم و معارف اسلامی، تولید علوم انسانی – اسلامی و نیل به توان نظام‌سازی و کشف دیدگاه‌های کلان اسلام در پهنه‌های گوناگون و ارائه اَنظِمه و نظام‌های اسلامی همچون نظام فرهنگی اسلام، نظام تعلیم و تربیت اسلامی، نظام اجتماعی اسلام، نظام اقتصادی اسلام، نظام سیاسی اسلام و ... می‌باشد. 🔶 مطالبی که تا بدین­جا بیان گردید همگی بر محور تقسیم اجتهاد به دفاعی و ابتدائی بود، حال اگر سه رویکرد: فردی، اجتماعی و حکومتی در عرصه فقه و فقاهت را هم لحاظ نماییم و آن دو قِسم اجتهاد، یعنی اجتهاد دفاعی و اجتهاد ابتدائی را در این سه رویکرد ضرب کنیم، شش صورت به دست می‌آید؛ که توضیح یکایک آنها و ذکر مثال‌هایی برای هر یک، مجال گسترده‌تری می‌طلبد و بهتر است که به فرصت دیگری احاله شود. 🔶 ولی به هر حال، همه این انواع، اقسام، سطوح و مراتب اجتهاد و فقاهت، مشمول تعریف مختار از اجتهاد که آن را در کتاب «رهیافت اجتهادی به علوم انسانی اسلامی» آورده‌ام می‌شوند؛ تعریفی نسبتاً جامع، و ناظر به هر نوع نظریه‌پردازی اسلامی و استخراج و استنباط هر سه شاخه از تعلیمات، آموزه‌ها و معارف الهی (عقائد، احکام و اخلاق) و علوم مختلف اسلامی: «تکاپوی نظری روشمند با تمام توان، برای کشف دیدگاه اسلام و نظریه‌پردازیِ اسلامی» و یا: «فهم قاعده‌مند "ما أنزَلَ الله" و کشف و استخراج روشمند پاسخ‌های دین به نیازها و مسائل بالفعل و بالقوه بشر». ⏮ متن کامل مصاحبه: http://b2n.ir/746859 http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
#مصاحبه 🔶 روزنامه #صبح_نو ⏪ #فقه_نظام با ابواب #فقه_سنتی منافات ندارد. 🔶 موضوع: نگاه منظومه ای به فقه 🔶 تاریخ: 18 آذر 97 ▪️ آیت الله ملک زاده http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
⏮ پایگاه تحلیلی خبری 👤 آیت‌الله ملک زاده ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی ⏮ قسمت 🔶 مدیریت دانش سازمانی ⏮ مدیریت دانش از جمله مقولاتی است که در چند سال اخیر بحث ‌ها و سخنرانی‌های متعددی درباره آن داشته‌اید و از زوایای مختلف به آن پرداخته و آثار و فوائد آن را به خصوص در زمینه بومی‌سازی علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی مورد تأکید قرار داده‌اید. حال، به عنوان اولین پرسش، لطفاً تلقّی و تعریف خودتان از مدیریت دانش و تفاوت آن با مدیریت آموزش یرا بیان فرمایید. 🔶 یکی از مفاهیم و عناوینی که در دانش مدیریت مطرح است، مدیریت دانش است. طبیعتاً در علم مدیریت و در رشتة مدیریت وقتی از مدیریت دانش صحبت می‌شود، در واقع، به مدیریت دانش در چارچوب سازمان اشاره می ‌گردد . 🔶 در علم مدیریت به دنبال آن هستند که تجربیات اداری و سازمانی کادر و نیروهای عضو سازمان در ذهن و سینة آنها باقی نماند و این تجربیات جمع‌آوری شود و پس از تنظیم و تدوین به عنوان ذخیرة معنوی، نرم‌افزاری و مدیریتیِ سازمان ثبت و ضبط شود و در اختیار قرار گیرد. در واقع یک سازمان پس از مدتی ک ه کار می‌کند همچنان که خروجی‌ها و ثمرات مادی یا معنوی برای دیگران دارد، طبیعتاً برای خودش نیز آورده ‌ هایی دارد، مثلاًممکن است از نظر امکانات مادی رشد کند، یا بیشتر شناخته شود و در نتیجه، چه بسا سطح اعتبارش در جامعه بالاتر رود، یا ارتباطات گسترده ‌ تری پیدا کند و ... . اما یکی از دستاوردهای بسیار ذی ‌ قیمت یک سازمان که به مرور زمان و طیّ آزمون و خطاهای فراوان به دست می ‌ آید ، تجربیات درون‌سازمانی است که کادر و اعضا ی آن سازمان به دست می‌آور ن د. طبعاً نباید این تجربیات مغفول واقع شو ن د و مورد استفاده قرار نگیر ن د و کارمندان سازمان پس از جدا شدن از کار ، یا بازنشستگی و یا مرگ این تجربیات را با خود ببرند و کسی از این تجربیات بهره‌مند نشود. لذا مدیریت دانش که در علم مدیریت از آن بحث می ‌ شود ناظر به همین است که در درون سازمان بتوانیم تجربیات به دست آمده را تجمیع کنیم و از آنها بهره ببریم. 🔶 اما به نظر می‌رسد می ‌ توان عنوان مدیریت دانش را توسعه داد به صور تی که از چارچوب یک سازمان خارج گرد د و به کل فضای علمی یک جامعه و حتی جامعة جهانی تسری داده شود و شامل همه جا شود. می‌توان گفت که مدیریت دانش طبق تعریف ما می‌خواهد روند و مسیر دانش را در سطح جامعه و دنیا مدیریت کند . طرح این دیدگاه دور از ذهن نیست و به نظر منطقی می‌آید. 🔶 ادامه دارد ... http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
آیت‌ الله ملک زاده
✅ #مصاحبه ⏮ پایگاه تحلیلی خبری #مفتاح 👤 آیت‌الله ملک زاده ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی 
⏮ پایگاه تحلیلی خبری 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی ✅ مدیریت دانش طبق معنای مختار و تفاوت آن با مدیریت آموزشی 🔶 پیش از تعریف مدیریت دانش باید به این نکته توجه داشت که اصطلاحی تحت عنوان مدیریت آموزشی نیز وجود دارد. مدیریت آموزشی یعنی مدیریتی که در درون یک سازمان علمی و آموزشیاِعمال می‌شود. در حقیقت نوع مدیریتی که یک مدیر مدرسه، مدیر دانشگاه و مدیر مؤسسة علمی که به فعالیت آموزشی می ‌ پردازد، ارائه می‌کند مدیریت آموزشی نام دارد. 🔶 اما در این مقام ، از مدیریت آموزشی سخن گفته نمی‌شود، بلکه از مدیریتی سخن گفته می‌شود که نه «در» مر ا کز آموزشی بلکه «بر» مر ا کز آموزشی و دیگر فضاهای علمی ا ِعمال می‌گردد. 🔶 به عبارت دیگر مجموعه‌ای از مراکز علمی، دانشمندان و اندیشمندان در سطح جامعه در زیرچتر مدیریتی ِ مدیریت دانش قرار می‌گیرند و بر کار آنها نظارت می ‌شود و به آنها جهت داده می‌شود. 🔶 در حقیقت در مدیریت دانش یا مدیریت علم به این نکته توجه می‌کنیم که در جامعه به چه دانشی نیاز است و چه کسانی یا چه مراکزی می‌توانند دانش مورد نیاز را تولید کنند، سپس میان این افراد یا مراکز ربط برقرار می‌کنیم؛ یعنی مراکز علمی و دانشمندان و اندیشمندان را در راستایی جهت‌دهی می‌کنیم که به صورت هم ‌ یار و هم ‌ افزا دانش مورد نیاز جامعه را تولید کنند و بر روند تولید دانش در مراحل تولید، فرآوری، ارتقا، توسعه و ... تا رسیدن به جامعة هدف نیز نظارت می‌کنیم . این امر مدیریت دانش نام دارد. 🔶 در این تعریف جدید از مدیریت دانش از تعاریف اولیة مدیریت دانش در درون سازمان و رشتة مدیریت استفاده کرده‌ایم اما تعریفمان به آن محدود نیست. طبیعتاً در مدیریت د انش به دنبال یک نظام هستیم؛ سامانه‌ای که از فرآیند خلق علم و دانش‌آفرینی تا فرآیند استفاده از علم و به کار‌گیری دانش را در بگیرد و سامان بدهد. این نظام، نظام مدیریت علم و دانش نام داد. ✅ نیاز به نظام مدیریت دانش در تولید علوم انسانی اسلامی ⏮ به نظر شما نقش و جایگاه مدیریت دانش در تولید علوم انسانی اسلامی چیست؟ 🔶 به نظر می‌رسد در طیّ این سال ‌ ها که در جامعة ما بحث تولید علم، به ویژه تو لید علوم انسانی اسلامی مطرح است و بعد از سال‌ها آزمون و خطا و تلاش‌هایی که در این راستا صورت گرفته است و دانشمندان، اندیشمندان و مراکز علمی متعددی در این جهت فعال شده‌اند، بزرگترین نقص و معضلِ این عرصه، نبود نظام مدیریت دانش و نظام‌سازی علمی بوده است؛ امری که مع الاسف به صورت جدی مورد عنایت قرار نگرفته و به آن پرداختهنشده است. 🔶 توضیح اینکه مراکزی با کیفیت و کمیت نیروی انسانی و امکانات معنوی و مادی متفاوت وجود دارند که به انحاء مختلف و با رویکردها و رهیافت ‌های گوناگون، در جهت تولید علوم انسانی اسلامی فعال هستند. اشخاصی نیز وجود دارند که در حوزه و دانشگاه متناسب با رشتة خودشان در این گستر ه فعالیت می‌کنند. برخی از این افراد و مراکز در بخش مبادی و مبانی علوم انسانی کار می‌کنند، برخی از این مرحله عبور کرده‌ اند و در جهت تولیدالگو و روش مشغول هستند، برخی (با هر مبنا وروشی) مشغول تولید گزارة علمی هستند، برخی بیشتر به کار آموزشی نظر دارند و برخی در حوزة فرهنگ‌سازی و ترویج و اشاعة این مباحث فعال هستند. 🔶 اما واقعیت ناگوار آن است که بسیاری از این افراد و مراکز نظیر جزایر جداافتاده از یکدیگر کار می‌کنند. این سخن به این معنی نیست که هیچگونه ارتباطی میان این افراد و مراکز وجود ندارد، بلکه ارتباط منظم، هدفمند و مستحکمی میان آنها وجود ندارد. در بسیاری از موارد ِ برقراری ارتباط نیز این کار از سنخ دغدغه‌های شخصی و به صورت موردی و اتفاقی است؛ یعنی شخص یا مرکزی با توجه بهدغدغه‌ای که دارد ارتباطی می ‌ گیرد و احیاناً اقدام مشترکی را سامان می‌دهد اما چنین نیست که یک سیستم قوی حاکم باشد و همة این اشخاص و مراکز را شناسایی کرده باشد و ارتباط منطقی میان آنها را برقرار کند و ترتیب و ترتب میان حلقات تولید علوم انسانی ا سلامی را از آغاز تا انجام مشخص ن ماید تا معلوم گرد د که کدام شخص یا مجموعه، مشغول به حلقه مقدم است و کدام یکمشغول به مؤخر، چه کسی کار ش مکمّل دیگری است، کدام ‌ ها موازی ‌ کاری می ‌ کنند و کدام مراحل خالی مانده است و اشخاص و مراکز به قدر لزوم یا کفایت در آن مراحل فعالیت نمی ‌ کنند. 🔶 در مجموع، سیستمی حاکم نیست تا مشخص کند در یک بخش از تولید علوم انسانی اسلامی چه مراکزی با رویکردها و رهیافت‌های مختلف مشغول به فعالیت هستند و هر کدام چه خروجی و نتیجه ‌ای خواهند داشت. 🔶 ادامه دارد ... http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
آیت‌ الله ملک زاده
✅ #مصاحبه ⏮ پایگاه تحلیلی خبری #مفتاح 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت #دو ✅ موضوع: مدیریت دانش در را
⏮ پایگاه تحلیلی خبری 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی 🔶 به طور مثال در بحث تولید روش ممکن است افرادی در دانشگاه و حوزه روش‌های مختلفی برای دستیابی به علوم انسانی اسلامی مطرح کنند. تمام این افراد در ایستگاه و پایگاه تولید روش فعالیتمی‌کنند اما هر کدام با رویکرد و دیدگاه خاص خود به این امر مبادرت می ‌ و ر ز ند. مثلاً آنهایی که در درون گفتمان فلسفه اسلامی به مفهوم صدرایی کار می‌کنند اهتمامی به استفاده از استقرا ندارند؛ چرا که استقرا را یقین‌آور نمی‌دانند و معتقدند نمی‌توان از استقرا در تولید علم مخصوصاً تولید علوم اسلامی استفاده کنیم. در مقابل، کسانی که نظریة شهید صدر در مبانی منطقی استقرا را پذیرفته باشند، بر این باور هستند که می‌توان از استقرا نیز به عنوان یک روش در تولید علوم اسلامی بهره گرفت. مثال دیگر این است که عده‌ای در بحث روش بر روی روش اجتهادی تأکید زیادی دارند و برخی اصلاً به این روش کاری ندارند و با تأکید بر استفاده از روش‌های تجربی موجود ، به نظریه ‌پردازی در زمینه چگونگی تولید علوم انسانی اسلامی می‌پ ر دازند و گروهی هم در عین تأکید بر محوریت روش اجتهادی، قائل به جامعیت در روش و بهره ‌ گیری از روش ‌ های مختلف، هر یک در مورد و جایگاه خود هستند. تمام این اندیشمند ان با رویکرد و جهت‌گیری خاص خود در مرحلة تولید روش فعالیت می‌کنند. 🔶 در مبانی نیز چنین است. برخی در مرحلة مبانیِ پیش از روش ، بر مبانی فلسفی در چارچوب مکتب فلسفی صدر ایی یا نوصدرایی تأکید می‌کنند. در مقابل، عده‌ای دیگر ، اساساً آنچه به نام فلسفة اسلامی شناخته می‌شود ، از جمله حکمت متعالیه رافلسفه‌ای یونانی ‌ زاده و یونانی‌زده و در عین حال، ناکارآمد می‌دانند که به هیچ وجه صلاحیت و اهلیت لازم برای قرار گرفتن در جایگاه مبنای علوم انسانیاسلامی را ندارد و بر این باور ند که باید برای این مهم، طرحی نو درانداخت و با مبانی ناب و فلسفه‌ای جدید به سراغ تولید علم دینی و از جمله، علوم انسانی اسلامی رفت . 🔶 تازه همه اینها در حوزه تولید دانش بود. در حوزه توزیع و مصرف دانش نیز اوضاع بهتر از این نیست و می ‌ دانیم که نظام مدیریت دانش، پوشش ‌ دهنده و سامان ‌ بخش هر سه مرحله است: 1.     تولید علم و معرفت 2.     توزیع علم و معرفت 3.     مصرف علم و معرفت 🔶 ادامه دارد ... http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
⏮ پایگاه تحلیلی خبری 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی 💥 لزوم تشکیل ستاد و شورای مراکز فعال در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی؛ 🔶 به نظر می‌رسد که اکنون و با عنایت به تکثّر و تعدّد افراد و مراکز فعال در این زمینه و اختلاف نظرگاه‌ها یی که به مواردی از آن اشاره شد، مدیریت دانش ، اقتضا دارد که یک ستاد مرکزی یا شورای هماهنگی ِ واقعی، قدرتمند و بسیار فعال و مؤثر برای این امر شکل بگیرد. یک ستاد مرکزی که تمام این مراکز و اشخاص را شناسایی، احصاء و معرفیک ند، مرحله یا مراحلی که هر کدام از اینها در آن مشغول به فعالیت هستند را مشخص کند، کمک‌ها و هم‌افزایی‌هایی را که هر کدام نسبت به د یگری می‌تواند داشته باشد معلوم ن مای د، نقاط افتراق و اشتراک مراکز را معیّن کند و اثر هر کدام را در بخش برون ‌ داد ها مشخص کند؛ یعنی مشخص کند که با حرکت بر اساس هر کدام از مبانی و روش ‌ هاچه خروجی یا خروجی ‌ هایی به دست خواهد آمد. 🔶 اقدام دیگر این مجمع یا ستاد مرکزی این است که زمان تقریبی و تخمینی دست‌یابی به هدف بر اساس روش‌های مختلف را مشخص نماید. مثلاً بیان کند که خط مشیی که پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پیش گرفته است سبب می ‌ شود که زمان تقریب ی رسیدن به مرحلۂ تولید گزارۂ علمی طبق دیدگاه این پژوهشگاه از زمان تقریبی مورد نیاز، متناسب با خط مشی بعضی مراکز دیگر کوتاه‌تر باشد. مستحضرید که بعضی از این مراکز آنقدر مبدء را بعید در نظر گرفته‌ اند که رسیدن به مرحلۂ تولید گزارۂ علمی طبق مبنا و روش آنها در زمانی کمتر از یک قرن محتمل نیست. 🔶 مثال دیگر، نظر ی است که بعضی اساتید [مثل دکتر رضا ] به آن قائل هستند و معتقدند علم و جامعه با هم قوام می‌یابند . مبتنی بر این رأی، به وجود آمدن علم اجتماعی، وابسته به وجود بستر اجتماعی ِ لازم است و علم اجتماعی اسلامی هم، منوط به شکل‌گیری مدینۀ اسلامی است. نخست باید عالمی با نظام اسلامی، نظم  اسلامی و غایات اسلامی ساخته شود تا آنگاه بتوان از علوم اجتماعی اسلامی سخن گفت . با مسامحه، شاید بتوان این دیدگاه را از جهاتی شبیه یا حتی تکرار بخشی از دیدگاه در کتاب اقتصادنا نیز تلقّی نمود، که البته توضیحش مجال دیگری می ‌طلبد. روشن است که این دیدگاه ، تولید را به پاره ای امور غیرمعرفتی گره می‌ زند و از این جهت، از سایرین متفاوت است. همچنین به لحاظ زمانی نیز مقدار زمانی که برای رسیدن به اسلامی بر اساس چنین دیدگاهی لازم است احتمالاً بسیار طولانی ‌ تر از برخی دیدگاه ‌ های دیگر است. 🔶 به معنای این نیست که مشخص کنیم کدام نظریه صحیح و کدام یک غلط است. اساساً در مدیریت دانش، اولاً و بالذات، به درست بودن و غلط بودن کاری نداریم بلکه به تفاوت‌ها توجه داریم و مشخص می‌کنیم که هر کدام به چه نوع برون دادی و تقریباً در چه بازۂ زمانی دست خواهند یافت و احتمالاً پاسخ کدام مسأله و نیاز و کدام جامعه هدف را می ‌ توانند بدهند. ✅ ترکیب اعضای ستاد و شورای مذکور 🔶 برای تشکیل ستاد، مجمع و یا شورایی برای هماهنگی میان مراکز ، اعم از حوزوی و دانشگاهی، پژوهشگاه‌ها، مؤسسات و ...، نخست باید به دنبال شناسایی مراکز و دانشگاه‌های پیشتاز، پیش‌آهنگ و خط‌شکن در زمینه علوم انسانی اسلامی بو د. سپس از اشخاص حقیقی که خارج از مؤسسات هستند نیز دعوت شود و در نهایت شورایی شکل بگیرد. طبیعتاً شکل‌گیری چنین شورایی نیازمند حمایت‌های جدی دستگاه حاکمیتی است. باید دبیرخانه‌ای وجود داشته باشد که هماهنگی‌ها را انجام دهد و همه را دور هم جمع کند. 🔶 ادامه دارد ... http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9
آیت‌ الله ملک زاده
✅ #مصاحبه ⏮ پایگاه تحلیلی خبری #مفتاح 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت #چهار ✅ موضوع: مدیریت دانش در
⏮ پایگاه تحلیلی خبری 👤 آیت‌الله ملک زاده ⏮ قسمت ✅ موضوع: مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی 🔶 افزون بر حوزه علمیه، از مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه‌های ی که در این زمینه فعالیت می‌کنند می‌توان از دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه امام حسین (ع)، دانشگاه آزاد اسلامی (معاونت علوم انسانی و هنر)، دانشگاه شاهد، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه سوره و دانشگاه خوارزمی، در شهر تهران، همچنین مؤ سسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، دانشگاه باقرالعلوم (ع)، جامعة المصطفی (ص)، دانشگاه قم، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و دانشگاه معارف اسلامی (دانشگاه نهاد رهبری) ، در شهر قم، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و دانشگاه فردوسی در شهر مشهد، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در قزوین ، دانشگاه اصفهان، دانشگاه شیراز، دانشگاه تبریز ، دانشگاه باهنر کرمان و بعضی دانشگاه ‌ های بزرگ دیگر نام برد که هر کدام ظرفیت‌هایی د ارند که می‌توان از آنها بهره برد. 🔶 مراکزی نیز در این عرصه مشغول به فعالیت هستند که از جمله می‌توان به انجمن ‌ های علمی و برخی از مدارس و مراکز تخصصی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیو قطب ‌ های علمی دفتر تبلیغات اسلامی ، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، مؤسسه علوم انسانی اسلامی صدرا، مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)، مؤ سسه مفتاح و ... اشاره کرد. 🔶 شورای هماهنگ ی باید از مجموع این مراکز حوزوی، دانشگاه‌ها، پژوهشگاه ‌ ها، مؤسس ات ، مراکز و غیره که در بحث تولید علوم انسانی اسلامی پیشتاز و خط‌شکن هستند یا این ظرفیت را دارند که به صورت جدی در این عرصه فعالیت کنند و نیز از اشخاص حقیقی ، اعم از اینکه این ا شخ ا ص حقیقی در یکی از دانشگاه‌ها و مؤسس ات فعالیت داشته باش ن د یا نه ، شکل بگیرد. درباره اشخاص حقیقی ِ عضو مراکز، این واقعیت وجود دارد که بعضی از آنها جایگاه و خصوصیات ی د ارند که فارغ از مر کزی که در آن مشغول به کار هستند قابل استفاده می‌باشند. 🔶 در سطح و لایه‌ای دیگر، آن دسته از اصحاب رسانه، نشریات، پایگاه‌ها و کانال‌های مجازی و بخش‌هایی از صدا و سیما مثل شبکه چهار سیما، که نسبت به علوم انسانی اسلامی و ساحت‌های نزدیک به آن اهتمام می‌ورزند دعوت شوند. 🔶 همچنین، فراخوان مجامع و اتحادیه ‌ های نشر و پخش کتاب و انتشاراتی‌ها و مراکز فعال در عرصه چاپ، نشر و توزیع آثار دینی، فرهنگی، تمدنی، فلسفی، معرفتی و علوم انسانی، به خصوص علوم انسانی اسلامی نیز نباید از قلم بیفتد و همه این مجموعه‌ها هم باید نمایندگانی در شورای مذکور داشته باشند. 🔶 ادامه دارد ... http://eitaa.com/joinchat/761921543C9cf554b0c9