#رزق
##شب_ششم 🏴
یاقاسم_بن_الحسن ❤️
_علیه السلام
قاسم سیزده سال یا کمتر داره اما خوب می فهمه، خوب می بینه:
طفل عاشق کی ز عشق بیگانه است
بچه ی پروانه هم پروانه است
دید باباش صداش زد، جلوی عمو سر به زیر نشسته است، امام حسن (علیه السّلام) دست قاسم را تو دست ابی عبدالله گذاشت، سفارش کرد، این جانشین من در کربلا با توست … .
آری، او مصداق این آیه است:
(قال انی عبدالله اتانی الکتاب وجعلنی نبیا)
فرمود: قاسم جان ! یه وصیت شفاهی کنم، عموت کربلا می ره، نذاری غریب بمونه، همه ی خانواده بر حسن (علیه السّلام) گریه کردند، این بچه ده سال تو دامن عمو بزرگ شد … .
ابی عبدالله همون احترامی که به دیگر بچه هاش می کنه به قاسم و عبدالله می کنه، عبدالله همش سکوت داره، همش دارای ذکر است، تا شب عاشورا سردارها سخن گفتند، تا گفت: عمو جان ! عمو فرمود: جانم، کاَنَّ منتظر بود، قاسم حرف بزنه، آیا من هم فردا فدای شما می شوم، فرمود: مرگ در ذائقه ی تو چگونه است، بی درنگ فرمود: احلی من العسل
نه برای علی اکبر (علیه السّلام) و نه برای عباس (علیه السّلام) این جمله ای که برای قاسم فرمود را نگفت: فرمود: نه تنها فردا شهید می شوی، بلکه به بلای عظیم گرفتار می شی.
تنها رزمنده ای که هیچ زره به تن نکرده قاسمه، آمد میدان صدا زد: ان تنکرونی فابن الحسن گفت: هذا حسین کالاسیر … .
برگشت به سمت خیمه ها فرمود: عمو ! تنشمه، فرمود: الان به دست جدم سیراب می شی، برگشت میدان، بعضی پیرمردهای کوفه گفتند: این پسر سلطان جمل است، ریشه ی جملیون را از کار انداخته، فقط باید محاصره اش کرد، از دور نیزه پرتاب کنید، سنگ بزنید، قاتل اومد … .
میان این همه آشوب و نیزه و شمشیر
مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام
به خاک خیمه گه آرام بگذاریدم
مر ا که زیر سم اسب نخ نما شده ام
منبع:كتاب گلواژه های روضه
🔷🔸ڪانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا🔸🔷
╔═──═🏴✨🏴✨🏴═──═╗
@mabareshohada
╚═──═🏴✨🏴✨🏴═──═╝
Shab06Moharram1394[02].mp3
7.92M
#صوت
▪️شب ششم_به نام قاسم ابن الحسن علیه السلام
➖➖➖➖➖
▪️نشرباذکرصلوات جهت تعجیل درظهور
▪️اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
#حتما_گوش_کنید
#فوروارد_یادتون_نره
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
audio_2018-09-16_10-10-12.ogg
877.9K
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_85 قرآن کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🌴🕊🌴
15 روز بود که بیهوش افتاده بود روی تخت.
گفتند به هوش اومده.
با پدرش رفتیم بیمارستان. انگار داشت اشاره می کرد. تشنه بود.
آب که به لبش رسید حالش عوض شد. شاید یاد تشنگی امام حسین علیه السلام افتاده بود.
شروع کرد به یا حسین (ع) گفتن.
بعد از 15 روز بیهوشی این اولین کلمه ای بود که به زبون آورد.
هنوز داشت یا حسین(ع) می گفت که شهید شد...
راوی: مادر #شهید_حسینعلی_پوراسحاق
🌺🍃 @mabareshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام شبکه های دنیا مجازیست
دلم را تنها به شبکه های حقيقىِ
ضریح تو گره زده ام.
اَللهّم الرزقنى شفاعۃ الحسينﷺ
فى الدنيا و الآخرة
🔷🔸ڪانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا🔸🔷
╔═──═🏴✨🏴✨🏴═──═╗
@mabareshohada
╚═──═🏴✨🏴✨🏴═──═╝
#رزق
##شب_هفتم 🏴
#السلام_علیک_یا_بابالحوائج
#یا_علی_اصغر (علیه السلام )
دو حالت بود یا بچه را عمودی گرفت، یا روی دو دست ، داشت حرف می زد دید دستاش داغ شد، تا گفت هل من ناصرینصرنی زلزله افتاد تو خیمه، گهواره به تلا طم افتاد، آمد در خیمه ها ،نگفتم تا هستم گریه نکنید، گفت برادر این بچه ببین چه می کند، بچه را زیر عبا آورد ،گفتن حسین قرآن آورده قسم دهد ،علی را بیرون آورد، همه نگاه کردن، عمر سعد صدا زد حرمله کجاست ،کارش را یکسره کن، پدر یا پسر، سفیدی زیر گلو را می بینی، بچه رو دست حسینه ،حرمله اومد جلو، تیر سه شعبه زد ،گوش تا گوش علی پاره شد😭
...
وقتی برای مرحوم آیت الله العظمی میرزای قمی (ره) مشکل پیش می آمد، توسل به ذیل عنایات علی اصغر (علیه السّلام) پیدا می کردند و علت آن را می فرمودند: هر کدام از شهداء می جنگیدند و یا حداقل از خودشان دفاع می نمودند، ولی حضرت علی اصغر (علیه السّلام) قدرت دفاع از خود را نداشت.
باب الحوائج حضرت علی اصغر، ص 172
منبع:كتاب گلواژه های روضه
🔷🔸ڪانال مَـــــعـــــبَـــــر شُـــــهَــــدا🔸🔷👇
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
audio_2018-09-17_11-00-42.ogg
931.9K
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_86 قرآن کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
همه حرفش نماز اول وقت بود،
همه فعالیتش حول نماز اول وقت بود.
در هر شرایطی در بین دوستان و مهمونی و...
او امام جماعت میشد و پدر و اهالی خانه بهش اقتدا می کردند .
درس میداد می گفت : نماز اول وقت ...
توی اردوهای آموزشی میگفت : نماز اول وقت ...
توی میدان جنگ هم نماز اول وقت ...
یاد این حرف افتادم که :
« لبیک یا حسین(ع) یعنی نماز اول وقت ... »
شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی
🌺🍃 @mabareshohada
🍃🕊
🌹🍃ماجرای نامهی امام حسین(علیه السلام) به شهید
قبل از اذانِ صبح با حالتِ عجیبی از خواب پرید و گفت:
حاجی! خواب دیدم قاصدِ امام حسین(ع) اومد و بهم گفت:
آقا سلام رساندند و فرمودند:به زودی به دیدارت خواهم آمد...
📌خاطرهای از زندگی شهید محمد باقر مؤمنیراد
📚منبع: کتاب یک جرعه آفتاب ، صفحه 44
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#رزق
#شب_هشتم_محرم🏴
#علےاکبر_علےو_اڪبر_شد
#یاعلےاڪبر_ارباب_ادرڪنے
#شب_هشتم_محرم🏴
مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: سه جا وقتی امام حسین (علیه السّلام)، علی اکبر (علیه السّلام) رو فرستادند، داشت جون می داد:
دفعه ی اول وقتی علی اذن میدان گرفت، خواست بره میدان، رنگ بر صورت حسین (علیه السّلام) نبود، چند قدم پشت سر علی راه می رود، دست به محاسن می کشه، می گوید: «لا حَول و لا قوه الّا بالله ... » پسرم ! کمی آهسته تر برو، کمی بیشتر نگاهت کنم.
بار دوم، وقتی که برگشت از میدان صدا زد: «یا ابتا العطش قد قتلنی » عطش منو داره می کشه، ابی عبدالله زبان در دهان علی گذاشت، وقتی علی اکبر دید زبان بابا از او خشک تره خجالت کشید، آنجا هم حسین (علیه السّلام) می خواست جان بدهد.
به امام صادق (علیه السّلام) عرض کردند، بهترین نعمات الهی برای یک پدر چیه؟ حضرت فرمودند: بهترین نعمت برای بابا اینه که جوانش بزرگ بشه، پیش او راه بره.
باز از حضرت سؤال کردند، سخت ترین لحظه چیه؟ فرمودند: آن لحظه ای که آن جوان به پیش پدر می خواهد جان بدهد.
بار سوم مرحوم شوشتری می گه آن لحظه ای بود که ابی عبدالله دم در خیمه قدم می زد، (خدایا چه بر سر پسرم می آید) یه دفعه دید صدای علی داره میاد، ناسخ التواریخ می گه، تا صدای علی را شنید سوار اسب شد، به بالای سر علی آمد. وقطّعوهُ سیوفهُ ارباً اربا.
هفت مرتبه صدا زد: ولدی ولدی ...
آنجا لشگر یه لحظه فکر کردند حسین جان می ده، گفتند: هم پسر را کشتیم و هم پدر رو، لذا لشگر کف زدند ... .
منبع:كتاب گلواژه های روضه
روضه و مداحی👇👇
🌐 @mabareshohada
◼️◻️◾️◽️▪️
محرم_حاج_محمود_کریمی_حاج_آقا_مومنی_حض (2).mp3
1.17M
حاج محمود کریمی
حاج آقا مومنی
روضه و مداحی
حضرت علی اکبر علیه السلام
🏴🏴🏴🏴
🌸
😭😭😭
💠💠💠💠
@mabareshohada
🕊🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃🌹🕊
✍ 🌿مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا🌿