🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
💠او را در خواب میبینم 🔹زمانی که در #معراج_شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده، او را #بوسیدم. یک ه
🍃🌺🕊
قبل ازدواج، هر خواستگاری میآمد به دلم نمینشست!
برایم اعتقاد و ایمان همسر آیندهام خیلی مهم بود.
دلم میخواست ایمانش واقعی باشد نه ظاهر و حرف... میدانستم مؤمن واقعی برای زن و زندگی ارزش قائل است.
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میدهد این چله را آیتالله حقشناس فرموده بودند با صد لعن و صد سلام!
کار سختی بود! اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود که ارزش داشت برای رسیدن به بهترینها، سختی بکشم. آنهم برای من که همیشه دوست داشتم از هر چیز بهترین آن را داشته باشم...
چهل روز را به نیت همسر معتقد و با ایمان خواندم.
4-3 روز بعد از اتمام چله، خواب شهیدی را دیدم...
چهرهاش را به خاطر ندارم اما یادم هست که لباس سبز به تن داشت و روی سنگ مزار خودش نشسته بود.
دیدم همه مردم به سر مزار او میروند و حاجت میخواهند اما به جز من هیچکس او را نمی بیند که او روی مزار نشسته...
شهید یک تسبیح سبز به من داد و گفت حاجتت را گرفتی!
هیچکس از چله من خبر نداشت...
به فاصله چند روز بعد از آن خواب امین به خواستگاریام آمد،
شاید یک هفته از چله عاشورا گذشته بود!
به روایت همسر شهید مدافع حرم #امین_کریمی چنبلو
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🍃🌺🕊 قبل ازدواج، هر خواستگاری میآمد به دلم نمینشست! برایم اعتقاد و ایمان همسر آیندهام خیلی مهم
در محضر همسران شهدا
شهید مدافع حرم #امین_کریمی 🌷
دفترچه خاطرات📝
امین وقتی از اولین سفر سوریه برگشت، گفت « سوغاتیها را بیاور. برای شما یک هدیه مخصوص آوردهام!» گفتم «من که سوغات نخواسته بودم! مگر قرار نبود از حرم بیرون نروی که خطر تهدیدت نکند!» گفت «حالا برو آن جعبه را بیار!»
یک تسبیح سبز به من داد... با خودم گفتم من که تسبیح نخواسته بودم! گفت « این یک تسبیح مخصوص است...» گفتم «یعنی چی؟ یعنی گرونه؟» گفت «خب گرون که هست اما مخصوصهها... این تسبیح به همه جا تبرک شده ... و البته با حس خاصی برایت آوردهام... این تسبیح را به هیچکس نده...» تسبیح را بوسیدم و گفتم خدا میداند این مخصوص بودنش چه حکمتی دارد ...بعد شهادتش، خوابم برایم مرور شد.. تسبیحام سبز بود که یک شهید به من داده بود...
روحش شاد و یادش تا ابد جاودان به برکت #صلوات
♥️♥️♥️🕊♥️♥️♥️
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺