🕊🍃🌹
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃خصلت خوب
ابراهیم ازکارهای خودش حرفی نمیزد مگر جایی که لازم به آموزش و گفتن بود.
یکبار بحث در رابطه باکشتی بود که ابراهیم گفت:
«وقتی برای کشتی می رفتم همیشه با وضو بودم و همیشه هم قبل کشتی دورکعت نمازمستحبی می خواندم که یک وقت توی مسابقه حال کسی را نگیرم.»
هرجا بحث به غیبت می کشید سریع مطلب را عوض می کرد و یا مرتب می گفت صلوات بفرست.
او از کسی بد نمی گفت مگر برای اصلاحش. هیچوقت هم لباس تنگ و آستین کوتاه نمی پوشید و بارها خودش را به کارهای سخت مشغول می کرد. زمانی هم که علتش را می پرسیدند می گفت: «این کارا برای نفس آدم لازمه.»
یکی دیگر از صفات او دوری از نامحرم بود.
هروقت چشمانش به نامحرمی میفتاد خودش را تنبیه می کرد و اگر قرار بود با نامحرمی صحبت کند سرش را بالا نمی آورد.
به قول دوستانش: «ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت!!»
و ابراهیم واقعا چه زیبا به عمق حدیث نورانی #امام_باقر علیه السلام پی برده بود که می فرمایند:
«سخن گفتن با نامحرم تیری از تیرهای شیطان است.»
📚سلام بر ابراهیم۱
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌺🍃 #شهیده #مریم_فرهانیان
🔸متولد #بیست_و_چهار_دی ۱۳۴۲ #آبادان
🔸شهادت #سیزده_مرداد ماه ۱۳۶۳ #گلستان_شهدا_آبادان در اثر اصابت خمپاره دشمن
🔸محل دفن #گلزار_شهدای_آبادان
🔸 #زندگی_به_سبک_شهدا
🔻خودسازی
🔰 گناههای کوچک
یک روز مریم آمد و گفت:
"به من یک روز مرخصی بده".
رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود!
پرسیدم: "تصادف کردی؟"
جوابی نداد...
پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لولههای نفت -که خدا میداند توی #آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ میشدند- پا برهنه راه رفته!
پرسیدم "چرا این کار رو کردی؟"
گفت:" #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی در #آخرت منتظر من است".
گفتم: "تو که جز #خدمت کاری نمی کنی".
گفت: "فکر میکنی!
بعضی اشارهها، بعضی سکوت های نا به جا؛ همهی اینها گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی میشن".
#شهیده_مریم_فرهانیان
#سالروز_ولادت
#شادی_روحش_صلوات
#اللهم_ارزقنا_توفیق_الشهاده_فی_سبیلک
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔸 #زندگی_به_سبک_شهدا
🔰 گناههای کوچک
یک روز مریم آمد و گفت:
"به من یک روز مرخصی بده".
رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود!
پرسیدم: "تصادف کردی؟"
جوابی نداد...
پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لولههای نفت -که خدا میداند توی #آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ میشدند- پا برهنه راه رفته!
پرسیدم "چرا این کار رو کردی؟"
گفت:" #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی در #آخرت منتظر من است".
گفتم: "تو که جز #خدمت کاری نمی کنی".
گفت: "فکر میکنی!
بعضی اشارهها، بعضی سکوت های نا به جا؛ همهی اینها گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی میشن".
#شهیده_مریم_فرهانیان
🍃🌹
@mabareshohada
🔸 #زندگی_به_سبک_شهدا
🔹دخترانه
🔻خودسازی
🔰 گناههای کوچک
یک روز مریم آمد و گفت:
"به من یک روز مرخصی بده".
رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود!
پرسیدم: "تصادف کردی؟"
جوابی نداد...
پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لولههای نفت -که خدا میداند توی #آفتاب داغ خوزستان چقدر داغ میشدند- پا برهنه راه رفته!
پرسیدم "چرا این کار رو کردی؟"
گفت:" #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی در #آخرت منتظر من است".
گفتم: "تو که جز #خدمت کاری نمی کنی".
گفت: "فکر میکنی!
بعضی اشارهها، بعضی سکوت های نه به جا؛ همهی اینها گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی میشن".
#شهیده_مریم_فرهانیان
#سالروز_شهادت
🌹🌻🌷🌺🍁🌹🌷🌹🌻🌺🌹🍁🌹
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔸در محضــــر شهیـــد...
✍درس خواندنش ڪمی با بقیه فرق داشت! زمـان نـوشتـن یادداشت هایش،اگر فڪرش ڪُند میشد یا در مسئلهای می ماند؛
گوشهی یادداشتش می نوشت:
إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ
🌹 #شهید_دکتر_مجید_شهریاری
#زندگی_به_سبک_شهدا
#خاطره
@mabareshohada