eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
545 دنبال‌کننده
11هزار عکس
820 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ❅ 🌹❅ 🌹❅ 🌹❅🌹❅ 🔰 @mabareshohada 🔰 " 🌹شهید "مهران کابلی🌹 متولد 1340 از اهالی روستای قره تپه استان مازندران بود که در اردیبهشت سال 66 و در عملیات کربلای 10 در ماووت عراق به شهادت رسید و عزت آفرین شد ✳️توصیف احوالات شهید کابلی از زبان یکی از همرزمانش، شنیدنی است: ارتش را که محل خدمت سربازی‌اش بود، به پایان رساند. بعد از خدمت، ازدواج کرد که ثمره ازدواجش، تولد فرزند پسرش حمیدرضا بود. حمیدرضا هنوز دو سالش نشده بود که خبر رسید شهید کابلی به جبهه آمده است. کسی باورش نمی‌شد، تا اینکه در منطقه کردستان او را دیدیم. دیگر آن مهرانی که می‌شناختیمش نبود. روحیه‌اش خیلی تغییر کرده بود. نماز‌هایش، دعا‌هایش، صحبت و رفتار و کردارش همه فرق کرده بود. نماز‌هایش خیلی بامعرفت بود؛ کمتر حرف می‌زد. ادامه عملیات کربلای 10 در تاریخ 14 اردیبهشت 1366 در منطقه ماووت عراق بود که بر اثر ترکش خمپاره ۶۰ به شدت زخمی شد. او را در آمبولانس گذاشتند، هر زمانی که درد زخم‌ها، او را اذیت می‌کرد فقط ذکر مقدس یا حسین(علیه السلام )، یا مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف ) و یا زهرا(سلام الله علیها ) بود که به او آرامش می‌بخشید. به اورژانس نرسیده، به شهادت رسید و روح از کالبد جسمش جدا شده و او نهمین لاله پرپر روستای قره تپه شد. ✅خاطرات در زمان جنگ دوست صمیمی داشت به نام « () او می‌گوید اگر شهید شدی مرا می‌کنی؟گفت:«بله حتما.» گفت: «نه! اینطور نمی‌شود یک دست‌ نوشته به من بده که آن دنیا با خودم داشته باشم وآن دنیا بهت نشان بدهم که تو شفاعت من را کردی.» مهران هم یک دست‌نوشته به او داد. شهید مدافع حرم کابلی هم این دست‌نوشته تربت امام حسین علیه السلام و غبار حرم حضرت علی علیه السلام را به دوستانش داد گفت اگر روزی پیکرم را آوردند اینها را بگذارید روی پیکرم. ✅ وصیت شهید ای امت بزرگ ، هرگز به دل خود شک نیاورید که ما با چشمان بسته رفته ایم بلکه بسیار آگاهانه رفته ایم . 🌹 🌹 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃@mabareshohada 🍃🌺
🌷 (شهیدی که از مزارش بوی می آید) 🔰فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله 🍂شهادت: ۶۶/۱/۲۲ - ۸ ✅یکی از آشنایان خواب را می‌بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند که شهید پلارک به او می‌گوید: 🔴👈«من نمی‌توانم شما را کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید». 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
😳 تا حالا دیدید؟بعضیا چون یه کم براے علیه السلام عزادارے میکنن،دیگه از و حساب و کتابِ نمیترسن،میگن:↶ 😇با عشق به امام حسین علیه السلام میپریم تو . ❌اشتباه نکنید❌ ⚠️به هیچ وجه اولیاى الهى،چراغ سبز براى انجام نیست🔔 🏴اگر هیأت برے،گریه کنے و سینه بزنی😩 ولے از نترسی↶ ❌جلوے زبونت رو نگیری، ❌هروقت دلت خواست بگی، ❌پولترو تو راهِ خرج کنی، ❌نگاهتبه باشه، ❌سرپدر و مادرت داد بزنے،اونا ازت ناراضے باشن و ...... ☝️روز در امان نیستے و باید تاوان کارهایے رو که کردے پس بدی😱 ☝️این حرفِ من نیست،حرفِ خودِ امام حسین علیه السلام است: 💢لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِے الدُّنیا؛ ✨کسے در قیامت در امان نیست،مگر کسے که در دنیا از خدا بترسد. 📚مناقب،ابن شهرآشوب،ج۴،ص۶۹ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌺🍃 @mabareshohada 🌺🍃
🥀🌹🕊🌷 وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ... می گفت : دل ؟ چیه ؟ چند هفته بیشتر از نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم . دلم داشت می ترکید از و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به از عذاب و عشقم نوشتم براش . نوشتم ، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم . بعد بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم . دیدمش با و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد . صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم . دلِ . چیه ، چرا اینقد میکنی؟ تو جات پیش خودمه شده ای. راوی : 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🥀🌹🕊🌷 وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ... می گفت : دل ؟ چیه ؟ چند هفته بیشتر از نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم . دلم داشت می ترکید از و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به از عذاب و عشقم نوشتم براش . نوشتم ، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم . بعد بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم . دیدمش با و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد . صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم . دلِ . چیه ، چرا اینقد میکنی؟ تو جات پیش خودمه شده ای. راوی : 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺
🥀🌹🕊🌷 وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ... می گفت : دل ؟ چیه ؟ چند هفته بیشتر از نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم . دلم داشت می ترکید از و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به از عذاب و عشقم نوشتم براش . نوشتم ، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم . بعد بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم . دیدمش با و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد . صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم . دلِ . چیه ، چرا اینقد میکنی؟ تو جات پیش خودمه شده ای. راوی : 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺