eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
545 دنبال‌کننده
11هزار عکس
820 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بسم رب الشهداﺀ حدود هفت سال بود که اربعین زائر ارباب میشد و پیاده راهی دیار عشق می شد .. از سال هشتاد و نه.. پارسال چندروز مانده به اربعین مُصرانه من رو تشویق به رفتن به پیاده روی کرد و از راه دور همه تلاشش رو کرد که شرایطم برای رفتن فراهم بشه. روز سفر دوبار پشت سرهم تماس گرفت و با خوشحالی میگفت :"کربلایی شدی، خوشبحالت". و بعد گفت: " یادت نره برای شهادتم دعا کنی، سپردمت به شهدا، ان شاﺀلله اونجا هواتو دارن" دوباره گفت: "برای شهادتم زمان تعیین نکنی ها،کم نخای از آقا و… " تماس های سوریه سر هفت دقیقه قطع میشد، یادمه آخر صحبتمون بهش گفتم: حالا که انقدر میگی دعام کن، بگو دقیقا چی میخای، من همون رو روبرو گنبد حضرت عباس (علیه السلام) برات بخام(چون میدونستم بخاطر شلوغی نزدیکتر نمیتونم برم). بعد از مکثی طولانی با صدایی آرام گفت: " دعا کن اربعین کربلایی بشم".. گفتم میشی ان شاالله و تلفن قطع شد و این شد آخرین مکالمه دنیایی ما.. و او، اربعینِ هشتمین سال، زائر واقعی ارباب شد و واقعا کربلایی شد… #شهادت گوارای وجودت که عمری آرزویش را داشتی.. الحمدلله به خوشحالی ات خوشحالم و آرام... 🌷 #شهید_اربعین 🌷 #شهید_نوید_صفری @mabareshohada
🍃 ما توی هر تیمی یک داشتیم و ما ناراحت بودیم که گروه ما یک روحانی نداره که نماز رو بخونیم. هیچ کدوم از بچه ها هم جلو نمی ایستادند ، ۱۳روز گذشته بود که اونجا بودیم و نماز ها رو می رفتیم با گروه های دیگه میخوندیم ، یک شب به شهید میلاد بدری گفتم خب اقا میلاد بگو ببینم چند سالته ؟ چیکار میکنی ؟ متاهلی ؟بچه داری ؟و از این سوالها... لحظه ای که گفت متولد ۷۴ هستم گفتم خدایا سربازهای ای هیچی کم ندارن از دلاور های (ره) ، گفتم خب حالا چیکاره هستی ؟ گفت صداشو در نیار.... هستم.. آقا تا گفت طلبه هستم یه کوچولو محکم زدم به کمرش گفتم ای نامرد ۱۳ روز نمازه ما مثل آوره ها شده و جماعت نصیبمون نشده پ چرا چیزی نگفتی ؟ آنقدر بود، سرشو انداخت پایین و یک لبخند و تبسم آرومی کرد... خلاصه اون شب شهید میلاد رو گذاشتیم جلو واسه نماز جماعت، یک نماز مغرب و عشا پشت سرش بخونیم (اینقدر این پسر فروتن بود به ما نگفت طلبه ام، و اون شد نماز بود ،که صبحش باید میرفتیم روی ارتفاعات سنگر بزنیم ،صبح یعنی ساعت ۱۱ صبح اینا بود اربعین سیدالشهدا که بوسیله تاو آمریکایی اقا میلاد و دو تن دیگر از دوستان به رسیدند... و من ناپاک و ضعیف النفس فقط برای ۳۰ ثانیه از میلاد و دوستان دور شدم که یکباره صدای عجیبی منو زمین گیر کرد   خاطرات‌ تیپ‌ تکاور۱۵امام‌حسن‌مجتبی(ع) التماس دعای شهادت  ازطرف‌همرزم‌شهید ( ا_ ز) @mabareshohada