خوشا بہ حال آن ڪسانـی
ڪہ رفتنـد و
« ڪلمـہ لا بــر لـبـــ داشتنــد ۰۰۰ »
لا بہ همہ لذائــذ زندگانــی ،
لا بہ هــوای نفــس ،
لا بہ همہ عواطــف ۰۰۰
و
لبيڪـ گفتنـد بہ
« هَـــل مِــن ناصــر ينصـــرنـی »
#شهید_مدافع_وطن 🕊
#شهید_محمد_منتظر_قائم
#سالروز_شهادت
#درگیری_با_گروهڪ_تروریستی_پژاڪ
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
◾️هر سال #محرم که میشد، با بچههای محل تکیهای برپا میکردیم، تو پارکینگ خونه شهید ولایتی.✨
◾️یک سال به خاطر یه سری از مشکلات نمیخواستیم تکیه رو برپا کنیم. تو جمع رفقا، حسین میگفت هر طور شده باید این سیاهیها نصب بشه، باید این روضهها برقرار باشه.☝️
◾️حسینی که از جون و دل مایه میگذاشت در خونه ارباب و نمیخواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمیکنه اومد در خونه ما؛ گفت من دلم نمیاد که امسال تکیه نباشه☝️، سیاهیها و پرچم رو ازم گرفت و رفت..
◾️اون شب خودش تکیه رو برپا کرده بود؛ تنهای تنها. از قرار معلوم شب رو هم تو تکیه خوابیده بود. صبح روز بعد سراسیمه و البته با خوشحالی زنگ خونمون رو زد.😍
بهش گفتم چی شده حسین جان!؟
◾️گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهیها رو نصب کردم تو همون تکیه خوابم برد😴. تو خواب دیدم #امام_حسین(علیه السلام) اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت👌🌺! چه تکیه قشنگی زدی و دستی به سیاهیها کشید و بهم خسته نباشید گفت.☺️🌸
◾️وقتی حسین این جملات رو میگفت، اشک تو چشمای قشنگش حلقه زده بود😢، میدیدم که چقدر خوشحاله از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده بود.
🔻عکس مربوط به عزاداری عاشورای سال ۹۷ دو روز قبل از #شهادت...🕊💔
#شهید_مدافع_وطن
حسین ولایتیفر 🌱
┄┅┅✿❀ @mabareshohada ❀✿┅┅┄
#خاطره_ای_از_امید 🌺
از زبان مادر شهید:
گاهی اوقات می خوابیدم و امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》، میگفت:《تو مادری!》 می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》
همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》 می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》
می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما دعا کن من شهید بشم..》
می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》
می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش》..
دوستش می گفت:
بعداز ظهر عاشورا ترک موتورش بودم.
تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت،پشت چراغ قرمز ایستاد!
بهش گفتم:امید چرا نمیری،ماشینی که اطرافت نیست؟
بهم گفت:رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه،پس اگه رد بشم گناهه داداش...
من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه...!
🌹 #شهید_امید_اکبری
🕊 #شهید_مدافع_وطن
🌹 #شهید_عملیات_تروریستی_سیستانوبلوچستان
🕊 #سالروز_شهادت
@mabareshohada
🕊🌿🌹🌿🕊
#شهید_مدافع_وطن
#محمد_صاحبی
#نون_حلال
از مدرسه احضارم کرده بودند . بدون اینکه پسرم متوجه شود رفتیم اتاق مدیر . معلم ها و کادر دبیرستان از او راضی بودند اما یکی شان گفت : «پسر شما از همه جهت خوب است اما نمی دانیم چرا هر روز دیر به مدرسه میاد» .
خیلی تعجب کردم چون او همیشه سر وقت از خانه خارج می شد . این فکر مرا مشغول کرده بود تا اینکه مجبور شدم در موردش تحقیق کنم . برای اینکه پسرم شک نکند شخصی را برای این کار مامور کردم . آن شخص چند روز بعد با خوشحالی آمد پیشم :« حاج غلامحسن ، الحق که نون حلال دادی به این بچه » .
پرسیدم : چطور مگه ؟ تو این مسیری که به دبیرستان میره یک مدرسه دخترونه هست . پسرتون آنقدر معطل می کنه که زنگ آن مدرسه بخوره و دخترها سر راهش نباشند بعد به دبیرستان میره !
#شهید_محمد_صاحبی از مرزبانان ناجا سی ام مهرماه ۸۶ در مرز میرجاوه بر اثر درگیری با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#با_ذکر_صلوات
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🌹🕊🥀🌸🥀🕊🌹
•••[☘️]
#از_شهداء_بیاموزیم
#شهدا_اینجوری_بودند ❤️
#شهید_مدافع_وطن
#علی_گوهری
واقعا لایق #شهادت بود
او حداقل ماهی یک بار به زیارت امام رضا (علیه السلام ) میرفت. اخلاق و رفتارش با مردم خیلی خوب بود مخصوصا با آدم هایی که مسن بودند، احترام زیاد می گذاشت و با آن ها می گفت و می خندید و باهاشون شوخی می کرد، طوری که بعد از شهادتش همه اهل روستا می گفتند حیف از #علی که رفت خیلی اخلاق و رفتار خوبی داشت.
او تنها #شهید روستایشان است.
شب قبل از #شهادتش زنگ می زند به پدرش و احوالپرسی می کند ، پدرش می گوید که همه خواهر برادرهایت اینجا هستند و #شهید می گوید گوشی را به همه شان بده می خواهم با تک تکشان صحبت کنم و با همه صحبت کرد. اخلاق و رفتار #علی با همه خواهر برادرهایش خیلی فرق می کرد وقتی #شهید شد همه می گفتند که واقعا لایق #شهادت بود.
#علی_گوهری از سربازان انتظامی سیستان و بلوچستان پنجم آبان 1391 در ایست و بازرسی شهر سرباز توسط اشرار ترور و #آسمانی شد .
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
┏━━━━━━🌺🍃━┓
@mabareshohada
┗━━🌺🍃━━━━━┛
🌹🌴🕊🌹🕊🌴🌹
#شهید_مدافع_وطن
#یوسف_فدایی_نژاد
#یوسف یه #تسبیح هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل #صلوات_های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به #محمد_عشقی معروف شده بود و نام #جهادیش شده بود #محمد_عشقی .
بعضی دوستان به ایشون میگفتن #یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا #یوسف به مادرمون خانم #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بود...
#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت #قرآن کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد.
آقا #یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد.
#یوسف بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند.
#پدر_شهید می گفت #یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا #نماز اول وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد #شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا #یوسف مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم.
#یوسف همیشه دست بوس #پدر و #مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادر_شهید !
چطوری #پدر_شهید !
#مادرش ناراحت می شد و میگفت من می خوام #دامادیتو ببینم . #یوسف می گفت نه مامان حالا زوده.🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🌹اینجا معبر شهداست 👇
↶【به ما بپیوندید 】↷
🍃🌺 @mabareshohada 🌺