eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
544 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
833 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 بوی (عج) ... 🌷خاطرم هست که هفتهای برای عرض ارادت به ، همراه آقا به بهشت زهرا رفته بودیم. 🌟در لابهلای صحبتهای احمد آقا به سر مزار رسیدیم که او را نمیشناختیم. همانجا نشستیم. 🌻 فاتحهای خواندیم. امّا آقا گویی مزار برادرش را یافته حال پیدا کرد! 🍁در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: آقا آن را میشناختی؟ پاسخ داد: نه! 🍀پرسیدم: پس برای چه سر او آمدیم؟ امّا جوابی نداد. 🌺فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: اینجا بوی (عج) را میداد. 🌱 ما قبلاً به کنار مزار این آمده بودند. ❤ منبع:کتاب عارفانه 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @mabareshohada
براستی صاحب   .....!!! روزی بر سر مزار فرزندم در گلزار بهشهر رفته  بودم. دیدم زن و شوهری بر سر پسرم نشسته‌اند و به شدت گریه می‌کنند. رفتم نزدیک شون و علت را جویا شدم. به آنها گفتم که این مزار من است اما در این قبر نیست که شما اینقدر برایش گریه می‌کنید. پسر من است. در ضمن من اصلا شما را نمی‌شناسم. از سر و وضعشان هم معلوم بود که شمالی نبودند. خانمی که گریه می‌کرد در جواب من گفت:  فرزند دارم که از ناحیه دو پا بود. دوا و درمان‌های ما نتیجه نداد و از سلامتی‌اش ناامید شدیم اما پسرم یک شب در خواب دید که به سراغش آمده است و به او می‌گوید که از جایش شود. پسرم در پاسخ جوان می‌گوید که من فلج هستم و قادر به راه رفتن نیستم. می‌گوید برخیز تو یافته‌ای من از مازندران هستم. فرزندم از خواب بلند شد در حالی که شفا گرفته بود. من تمام شهرهای را یک به یک رفتم و روی سنگ مزارها را خواندم. تا اینکه بالاخره در گلزار شهدای بهشهر(اینجا) این سنگ قبر را پیدا کردم. پدر می‌گفت: نشستم و دوباره برایم مسلم شد که فرزندم است ..... هدیه به روح 🍃🌹 @mabareshohada
🌹🕊🌴🏴🌴🕊🌹 از 2_3 ماه مانده به روز شماری می کرد برای نوکری ، با شوق خاصی برنامه ریزی می کرد . هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مطهرش در آنجاست ، راه اندازی می کرد . خرید ملزومات و وسائل رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری می کرد ، تمامی رو هم از بهترین ها ، معتقد بود برای نباید کـــــم گذاشت ، تا زمانی که اونها دستت رو با می گیرند تو هم نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی . خادم امام زاده و هیئت بود ، ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد . معتقد بود این بهتره و خاکـی بودن برای لطف بیشتری دارد . می گفت هر چی باشی برای السلام بیشتر نگاهت میکند. السلام 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 ‌ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🌹اینجا معبر شهداست 👇 ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🌺