eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
513 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
943 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 📞از به جامانده ها؛ هنوز هم مےدهند اما بہ "اهل درد" نه بے خیال هافقط دم زدن افتخار نیست... ☝️🏻باید... ،حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان هم باشد...🌹 را شهدایی کنیم خادمان شهدا باشیم... 🌷🌷🌷🌷🌷 @mabareshohada
🍃 ما توی هر تیمی یک داشتیم و ما ناراحت بودیم که گروه ما یک روحانی نداره که نماز رو بخونیم. هیچ کدوم از بچه ها هم جلو نمی ایستادند ، ۱۳روز گذشته بود که اونجا بودیم و نماز ها رو می رفتیم با گروه های دیگه میخوندیم ، یک شب به شهید میلاد بدری گفتم خب اقا میلاد بگو ببینم چند سالته ؟ چیکار میکنی ؟ متاهلی ؟بچه داری ؟و از این سوالها... لحظه ای که گفت متولد ۷۴ هستم گفتم خدایا سربازهای ای هیچی کم ندارن از دلاور های (ره) ، گفتم خب حالا چیکاره هستی ؟ گفت صداشو در نیار.... هستم.. آقا تا گفت طلبه هستم یه کوچولو محکم زدم به کمرش گفتم ای نامرد ۱۳ روز نمازه ما مثل آوره ها شده و جماعت نصیبمون نشده پ چرا چیزی نگفتی ؟ آنقدر بود، سرشو انداخت پایین و یک لبخند و تبسم آرومی کرد... خلاصه اون شب شهید میلاد رو گذاشتیم جلو واسه نماز جماعت، یک نماز مغرب و عشا پشت سرش بخونیم (اینقدر این پسر فروتن بود به ما نگفت طلبه ام، و اون شد نماز بود ،که صبحش باید میرفتیم روی ارتفاعات سنگر بزنیم ،صبح یعنی ساعت ۱۱ صبح اینا بود اربعین سیدالشهدا که بوسیله تاو آمریکایی اقا میلاد و دو تن دیگر از دوستان به رسیدند... و من ناپاک و ضعیف النفس فقط برای ۳۰ ثانیه از میلاد و دوستان دور شدم که یکباره صدای عجیبی منو زمین گیر کرد   خاطرات‌ تیپ‌ تکاور۱۵امام‌حسن‌مجتبی(ع) التماس دعای شهادت  ازطرف‌همرزم‌شهید ( ا_ ز) @mabareshohada
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی! طوری که همه ی به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان ، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش هم به تو میبالد🌹 . 🍃میبالیم به تویی که هیچ نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای ! چه سر نترسی داشتی . چه بودی تو! . 🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد. که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی دارم. . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔰شب 🌙قبل از بابڪ بود. یه ماشین مهمات تحویل من بود. من هم قسمت موشکی بودم و هم نیروی آزاد ادوات. اون شب هوا واقعا سرد بود. بابڪ اومد پیش من گفت: علی جان توی چادر جا نیست من بخوابم. پتو هم نیست.گفتم: تو همش از غافله عقبی. بیا پیش من، گفتم: بیا این پتو؛ اینم سوءیچ .... برو جلو ماشین بخواب، من عقب می‌خوابم. ساعت ۳ شب من بلند شدم رفتم بیرون. 🔰دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره نماز می‌خونه... وقتی میگم ساعت ۳ صبح ⛅️یعنی خدا شاهده اینقدر هوا ❄️سرده نمی‌تونی از پتو بیای بیرون!!گفتم: بابڪ با اینکارا نمیشی پسر.. حرفی نزد، منم رفتم خوابیدم.‌‌صبح نیم ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شهید شد🙂💔 🕊 شادی روح پاکشون صلوات🕊 ✍راوی: همرزم‌شهید @mabareshohada
🦋✨🦋✨🦋 🌻خاص یعنی: با بودن در مسیر بودن عطر🌸 را داشتن رنگ را داشتن 🌻اخلاص را داشتن مورد عنایت بودن تا در دام افتادن نه در دام دنیا و شیطان افتادن @mabareshohada
💫 ﷽💫 گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن ، از خود شهادت🌷 کمتر نیست، چیز عظیم و حقیقت شگفت‌آوری👌 است. ما چون به شهدا عادت کرده‌ایم و گذشتها و ایثارها و و وصایا📜 و راهی که آنها را به شهادت رساند🕊 زیاد دیده‌ایم، این حقیقت نورانی💫 و بهشتی برایمان مخفی میماند. مثل عظمت خورشیـ☀️ـد و آفتاب که از شدّت ، برای کسانی که در آفتابند، مخفی میماند. زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از نیست.... ادامه راه شهدا 🌹 ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ڪانال برتــر ⏬⏬ ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
☘ گاهی عشق می‌کند و بی‌سیم‌چی گردان ، آشنای غریب می شود. . 🍀امیر امینی ، ی ساده ی گردان که حال و هوای هر را با به جاماندگان خبر می‌داد. . ☘ فرمانده قلبش شد و و مناجاتش برای خدا . آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و شد. . ☘ عکاس ِجنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، بی‌سیم‌چیِ عاشق را ثبت کرد و این برگی شد از دفتر ، که این روزها دل هر آدم را می لرزاند😣 . 🍃سربندش،چشم هایش که از خستگی آرام گرفته است و لب های خونینش، که گویی هنوز هم می‌گویند.این‌ها هرکدام روضه ای است برای آنان که دنیا شده‌اند💔 . 🍀 او با و گریه‌هایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و شد برای دنیا و آدم‌هایش . . ☘ کاش می‌شد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای و کمی بندگی کنیم و او با بی‌سیم‌اش از عشق به محبوب بگوید😢 . 🍃به مناسبت سالروز تولد . ✍ نویسنده: . 📆 تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه . 📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵ . 🥀مزار: بهشت زهرای تهران . @mabareshohada
🌹💐🌹 🔰شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی می‌کرد 🔸کارمند امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی💗 علی آقا بودند. یعنی علی مجموعا" #۸یتیم را سرپرستی می‌کرد. 🔹تازه بعد از یک عمر زندگی با فهمیدم که درآمدهایش💰 را کجا خرج می‌کرده و من که بودم نفهمیدم علی چه کار می‌کرد! 💥یک به تمام معنا بود 🔸پدر شهید مدافع حرم علی امرایی می‌گوید پس از فرزندم کم‌کم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک👶 را برعهده داشته و از او به عنوان «کم‌سن‌ترین خیّر» تقدیر شده‌بود. (حسین ذاکر) ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ شهادت: ۱۳۹۴/۴/۱ درعا، سوریه 🌷 ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
2.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹💐🌹 .های.شهدایی🌷 از شهـــــدا🌷 بہ جامانده ها: هنوز هم مےدهند🌷 اما بہ "اهــل درد" نه بے خیال ها فقط دم زدن از افتخار نیست ... 💞 باید زندگےمان💞 حرفمان، نگاهمان ...🍃 لقمه هایمان، رفاقتمان هم بوی شهــــدا بگیرد ...🍃🌷 باز پنج شنبه و یاد شهدا با 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🕊🌹🕊 🌺🍃در عشق اگرچه منزل آخر است تکلیف اول است زیستن...🕊 سلام خوبان و عزیزان من 🌹🍃🌹🍃🌹 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء👇 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🌹یکی از همسنگرانش می گفت: چند هفته قبل از شهادتش در تهران پای تخته نوشت: «اذا کان المنادی زینب سلام الله علیها فاهلا با الشهاده»: اگر دعوت کننده زینب «سلام الله علیها» است، پس سلام بر .... بعد از ظهر 29 دی 92 همزمان با میلاد رسول مکرم اسلام «صلی الله علیه و آله» و امام صادق«علیه السلام» 5 سال پیش در یک چنین روزی داماد شد و در سالروز ازدواجش به دیدار معشوق حقیقی خود رفت... راوی: برادر شهید؛ دکتر احمدرضا بیضایی @mabareshohada 🍃🌺
🌷علاقه محمد به 💠روی انگشترش نام ،فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) نقش بسته. محمد علاقه ی زیادی به حضرت مادر داشت. مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریور،همان موقع محمدم خواب دیدم سرش را برروی زانوهام گذاشته بعد گفت یازهرا(س) وسرش از زانوهام افتاد. 🌹راوی:مادر بزرگوار شهید غفاری ┈┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈┈ @mabareshohada