🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌷🌷🌷 🔅شهید محمدحسین عطری 🔅متولد: هشت مرداد ۱۳۵۵، تهران 🔅شهادت: چهارده خرداد ۱۳۹۲، سوریه 🌺🍃 @maba
🕊🍃🌷
✍ به روایتی از مادر شهید :
یادم می آید که به دلیل کم صحبت بودن او ، مدیر مدرسه اش مرا خواست
فکر می کرد بچه ام افسرده است اما او از همان موقع اهل تفکر بود…وقتی از محمدحسین سوال می کردی چرا کم صحبت می کنی!؟
می گفت :
#مفاسد_زبان زیاده (غیبت ، تهمت ،و….) و کم صحبت کردن باعث #کمتر_گناه_کردن می شود از #غیبت فراری بود .اگر شخصی که قصد غیبت داشت از او کوچکتر بود او را از این کار منع می کردو اگر بزرگتر بود بدلیل محترم بودن او جمع را ترک می کرد…
با زبان روزه به دیدار ارباب رفتند...
🌹 #شهید_محمد_حسین_عطری
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🌷🌷🌷 🔅شهید محمدحسین عطری 🔅متولد: هشت مرداد ۱۳۵۵، تهران 🔅شهادت: چهارده خرداد ۱۳۹۲، سوریه 🌺🍃 @maba
#خاطرات_شهید ✨
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد❤️
در یڪی از شب های سرد زمستانے وقتے ڪه با هم به خانه برمیگشتیم،پیرمرد دستفروشے در ڪنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانے میفروخت.
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در ڪنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند.♥️
بعد از اینڪار خوشحالے خاصے در چهره اش پیدا بود 😍
بعد فهمیدم ڪه شهید وسایلے که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود💚
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
#جواز_کربلا
خیلی دوست داشتم اربعین کربلا باشم،اما هر بار که حرف از رفتن میشد باز پدرم راضی نمیشد. چند روز بیشتر به اربعین نمانده بود. دلم شکست و با همان حال به دانشگاه رفتم. در گوشهای باخودم خلوت کردم. عکس محمدرضا را روبرویم گرفتم و شروع به درد و دل کردم و از او خواستم دست مرا بگیرد. ظهر که شد، برادرم خبر داد پدر راضی شده، من زائر کربلا شدم.
راوی: دوست شهید
#کتاب_ابووصال
🌺🍃 @mabareshohada
097_Page.MP3
887.9K
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_97 قرآن کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🔹همسر شهیدمدافع حرم کمیل قربانی:
برای شهدا نامه مینوشتیم تا کمکمان کنند در عروسیمان گناه نباشد
فردای عقدمان سر مزار شهید کاظمی رفتیم.
قبل از جشن عقدمان نگران بودیم حرامی داخل جشن عقد نشود.
نذر کردیم سه روز روزه بگیریم و برای تمام شهدایی که میشناختیم نامه نوشتیم که در مراسممان گناه نباشد.
🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🔹همسر شهیدمدافع حرم کمیل قربانی: برای شهدا نامه مینوشتیم تا کمکمان کنند در عروسیمان گناه نباشد ف
🌸﷽🌸
#شهید_کمیل_قربانی
#شهید_مدافع_حرم
راوی_نزدیکان_شهید
✅ گاهی تحمل وضعیت فرهنگی و محیط دانشگاه واقعا برایش سخت می شد
اما وظیفه اش درس خواندن و ارتقاء سطح علمی بود.
در کلاس که می نشست 👌
نزدیکترین صندلی به استاد را انتخاب می کرد
✅ یا سرش در کتاب بود یا نگاهش به استاد
بین کلاس ها هم بیشتر وقت ها می رفت سر مزار شهدای گمنام
🌷 جز در موارد ضروری وارد محوطه دانشگاه نمی شد
خوب یادمه که پیرزنی در همسایگی شان بود که به او خاله می گفتند
خاله هر کاری داشت به کمیل می گفت
و کمیل هم بی درنگ برایش انجام می داد
✅ در رفت و آمد های خانه ی خاله یک بار هم نشد سرش را بالا بیاورد نگاهی به صورت او کند.
خاله چند باری به شوخی گفته بود : من جای مادربزرگ تو هستم چرا اینقدر سرت رو پایین می کنی..!
👈 کمیل اما اعتقاد داشت نامحرم نامحرم است
و هیچگاه نظر به صورت کسی نمی انداخت
پیر و جوان هم برایش تفاوتی نداشت.
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
audio_2018-10-04_10-31-11.ogg
729.4K
🌹🕊🌹🕊🌹
#فایل_صوتی _بسیار_زیبا
#صفحه_98 قرآن کریم
✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا
ڪلیڪ ڪنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
#سروش
http://sapp.ir/mabareshohada
🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊
آرامشش زبانزد بود
خیلی بر اعمالش مسلط بود و کم حرف
به جا حرف می زد و اغلب مشغول ذکرگفتن بود
سوال که می پرسیدند،جواب می داد
و دوباره ذکرهایش را از سر می گرفت
می گفت از فرصت ها خوب استفاده کنید
یک بار گروهی داشتیم به جبهه می رفتیم
گفت:«بیایید با هم سوره صف را حفظ کنیم»
به مقصد که رسیدیم همه آن سوره را حفظ کرده بودیم…
#سردار_شهید_حسن_ترک
#سالگرد_ولادت
هدیہ به روح مطهرش صلوات🌹
🌺🍃 @mabareshohada
🕊🌹🕊
محمدجواد می گفت «در لحظهای که صدای انفجار براثر اصابت موشک یا خمپاره دشمن بر گوشم طنینافکن شد ناگهان به مدت 20 ثانیه خود را در آسمان مشاهده کردم و از بالا به بدن خود نگاه کردم و فهمیدم به شهادت رسیدهام که ناگهان به یاد همسر و فرزندانم افتادم. بهمحض خطور این فکر در من به ناگاه از آسمان در کنار پیکر خود نزول کردم و دوباره درون پیکرم وارد شدم و دوستانم را صدا زدم.»
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
🕊🌹🕊 محمدجواد می گفت «در لحظهای که صدای انفجار براثر اصابت موشک یا خمپاره دشمن بر گوشم طنینافکن شد
🌹🕊🕊🌹🕊🕊🌹
🌹آخرین بارکه تماس گرفت گفت:
دلم خیلی برای بچهها بخصوص زینب تنگشده؛دوست دارم آنها را ببینم»
بعدازآن دستانم رابه آسمان بلندکرده وگفتم:خدایااگرقراربرشهیدشدن است،فقط یکبار بچههاراببیندوآرزوبهدلش نماند!
🔹خود محمدجواد گفت «در لحظهای که صدای انفجار براثر اصابت موشک یا خمپاره دشمن بر گوشم طنینافکن شد ناگهان به مدت 20 ثانیه خود را در آسمان مشاهده کردم و از بالا به بدن خود نگاه کردم و فهمیدم به شهادت رسیدهام که ناگهان به یاد همسر و فرزندانم افتادم. بهمحض خطور این فکر در من به ناگاه از آسمان در کنار پیکر خود نزول کردم و دوباره درون پیکرم وارد شدم و دوستانم را صدا زدم.»
🌹خیلی زود او را به بیمارستان حلب و پس از آن به تهران منتقل میکنند. دردهای جسمانی محمدجواد را اذیت میکند اما جز ذکر یا زینب و یا رقیه چیزی نمیگوید. با شنیدن خبر مجروحیت او به تهران رفتم و با بیقراری تمام به دیدن مرد زندگیام رفتم. هرگز در زندگیام آنقدر غصهدار نبودم، اما با یاد حضرت زینب سلام الله علیها سخت و استوار به دیدار همسرم رفتم. چند روز بعد محمدجواد از بیمارستان مرخص شد و به دیدار فرزندانمان آمد. محمدجواد که وارد خانه شد فرزندانمان را تنگ در آغوش گرفت و زینب عزیزش را بویید و بوسید.
🔹اما این خوشحالی دیری نپایید و دوباره حال محمدجواد بد شد و دیگر خانه رنگ پدر ندید. وقتی خبر شهادت محمدجواد را شنیدم، آرزو کردم که دیگر لحظهای پس از او زنده نباشم، اما چه میکردم، این راه سپاسگزاری از هدیه خداوند بود و به رضای خدا باید راضی میبود.
#شهیدمدافع_حرم
🌹 #محمدجوادقربانی 🌹
#به_روایت_همسر
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
97357866877179259555.gif
97.7K
▪️🕯▪️
▪️شهادت یادگار کربلا
▪️نگین آرامش قلب اهل حرم
▪️حضرت سید الساجدین،امام زین العابدین علیه السلام
▪️بر آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام عاشقان اهل بیت تسلیت باد...▪️🌷
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺