‹ مَبـهوت ›
از اینجایی که هستم ؛ تا اونجایی که هستی ؛ وجب به وجب دلتنگتم(:
دلتنگی؟!
داستانی با آغازِ بی پایان :))
‹ مَبـهوت ›
(:
هرکسی عیدو بهارش فرق دارد باهمه
خندههای تو بهارو دیدنت عیدمن است!♥️
- فکرشم میکردی یه روز اینقد عاشقت شم ك بشم
شهرهیِ تموم عاشقا ، من بشینم . .
دردودلامو بنویسم بقیه بخوننو ذوق کنن ?!
به چشم یه ملت بخوره و به گوشِ یه ملت برسه و به
قلبِ یه مشت دلداده بشینه ولی تو ،
نفهمی و ندونی ?! تو زندگیتو بکنی بیخیالو بیخبر . .
انگار نه انگار ك من اینجا دارم از دست میرم !
فکرشم نمیکردم یه روزی بنویسم :
‹ اگر تو باشی همه چیز معنی پیدا خواهد کرد اگر تو
باشی رنگهایِ تیره همه روشن میشوند ؛
و ابرهایِ خاکستری میرون کنار اگر الان کنارم دراز کشیده
بودی من اینقدر زور نمیزدم تا کلمات را کنارهم
بچینم و یه مشت هذیان تحویل ملت بدهم :)!
من کَمی دیوانه ام ..با من مُدارا میکُنی؟
ذَرِّه ای از مِهرِ من را در دلت جا میکُنی ؟
کاسهِ ی صبرم شُده ست لبریزِ این پا کَردَنت
یک نگاهی بر تَمَنّایِ دِلِ ما میکُنی ؟
اَندَکی دِل نازُکَم ...سرسوزَنی افسرده حال
کلبه یِ غمگینِ قلبم را شُکوفا میکُنی ؟
لشکری از غم کمین دارد که نابودم کند
با کمانْ اَبرویِ خود پیروزِ غم ها میکنی ؟
گر چه افتادم زِ چَشمت بی گُمان دارم اُمید
شعرِ غمگین را کُنون با خنده امضا میکنی ؟
‹ مَبـهوت ›
°✨💛°
تا تو نگاه میکنی
کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است؟👀🫀
_محبوب من…
نمیتوان در کار خدا دخالت کرد
خدا خودش خواسته من عاشقِ شما باشم...
نه از خندیدنم خندان،نه از رنجیدنم غمگین
مرا نادیده میگیرد،چه دردی بیشتر از این ؟!
بهترین تعریفی که از تنهایی شنیدم این بود
ماه ها خودم نبودم و کسی متوجه نشد .
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی !
‹ مَبـهوت ›
📿✨
گفتی مرا به عشق ك باید ز جان گذشت
جانم توئی چگونه توانم از آن گذشت:)♥️!