eitaa logo
‹ مَبـه‍‌‌وت ›
10.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
261 ویدیو
0 فایل
اینجا ؟! _ چنل‌صرفاً‌ دلی‌هست‌ خالی کردن حرفای دل _ [ تَراوشاتِ‌ذهنِ‌دختر‌دهه‌هشتادی‌ ] _ گه‌گاهی‌ناشناس‌‌گذاشتن _ | برای همه می‌نویسم تا یک نفر بخواند | متولد شده در: 𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟒/𝟐𝟏 کپی: ازعکس های شخصی‌ممنوع! شرایط= @sharayet_m
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگند به نامت ، که تو آرام منی ...!
از اینجایی که هستم ؛ تا اونجایی که هستی ؛ وجب به وجب دلتنگتم(:
هدایت شده از ‹ مَبـه‍‌‌وت ›
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
‹ مَبـه‍‌‌وت ›
(:
هرکسی عیدو بهارش فرق دارد باهمه خنده‌های تو بهارو دیدنت عیدمن است!♥️
تو همانی ڪه بہ قصر دل من سلطانی حاڪم قلب منی خوب خودت می دانی ...!!
- فکرشم میکردی یه روز اینقد عاشقت شم ك‌ بشم شهره‌یِ تموم عاشقا ، من بشینم . . دردودلامو بنویسم بقیه بخوننو ذوق کنن ?! به چشم یه ملت بخوره و به گوشِ یه ملت برسه و به قلبِ یه مشت دلداده بشینه ولی تو ، نفهمی و ندونی ?! تو زندگیتو بکنی بیخیالو بی‌خبر . . انگار نه انگار ك‌ من اینجا دارم از دست میرم ! فکرشم نمی‌کردم یه روزی بنویسم : ‹ اگر تو باشی همه چیز معنی پیدا خواهد کرد اگر تو باشی رنگ‌هایِ تیره همه روشن میشوند ؛ و ابرهایِ خاکستری میرون کنار اگر الان کنارم دراز کشیده بودی من اینقدر زور نمیزدم تا کلمات را کنارهم بچینم و یه مشت هذیان تحویل ملت بدهم :)!
من کَمی دیوانه ام ..با من مُدارا میکُنی؟ ذَرِّه ای از مِهرِ من را در دلت جا میکُنی ؟
کاسهِ ی صبرم شُده ست لبریزِ این پا کَردَنت یک نگاهی بر تَمَنّایِ دِلِ ما میکُنی ؟
اَندَکی دِل نازُکَم ...سرسوزَنی افسرده حال کلبه یِ غمگینِ قلبم را شُکوفا میکُنی ؟
لشکری از غم کمین دارد که نابودم کند با کمانْ اَبرویِ خود پیروزِ غم ها میکنی ؟
گر چه افتادم زِ چَشمت بی گُمان دارم اُمید شعرِ غمگین را کُنون با خنده امضا میکنی ؟
این غزل پایان دَهد بر خواهِشی بی انتِها بیوفا آخِر چرا امروز و فردا میکنی ؟
هدایت شده از ‹ مَبـه‍‌‌وت ›
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
°✨💛°
‹ مَبـه‍‌‌وت ›
°✨💛°
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟👀🫀
_محبوب من… نمی‌توان در کار خدا دخالت کرد خدا خودش خواسته من عاشقِ شما باشم...
نه از خندیدنم خندان،نه از رنجیدنم غمگین مرا نادیده می‌گیرد،چه دردی بیشتر از این ؟!
دلتنگِ‌‌‌اون‌آدمی‌‌كه‌فکر‌نمیکردم‌انقد‌دل‌سنگ‌باشه(:
بهترین تعریفی که از تنهایی شنیدم این بود ماه ها خودم نبودم و کسی متوجه نشد .
-شعر‌بخونیم :)
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می توانستی نتازی بر من، اما تاختی
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی !
هدایت شده از ‹ مَبـه‍‌‌وت ›
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」