هدایت شده از 🏡 کلبه مهربانی💕
بعضی از ما آدمها به خاطر شرایط روحی و محیطی فکر میکنیم که اتفاقهای بد مثل #بیماری و #تصادف، اصلاً برای ما اتفاق نمیافتد.
اما برای من هر دو اتفاق افتاد! وقتی که پدربزرگم بیمار شد، خیلی به هم ریختم. #استادم این به همریختگی را دید. گفت وقتی که بیماری و گرفتاری و مصیبت میآید، خداوند، هم صاحبِ اینها را #امتحان میکند و هم اطرافیان دور و نزدیک این فرد را، حتی من هم در این امتحان شریک هستم.
همراه این بیماری، وقتی که هنوز کمرم خم بود و تمام فعالیتهای #پژوهشی و #تبلیغی ماه مبارک #رمضان را برای #همراهی و #کمک به مادرم کنار گذاشته بودم، پدر و مادرم تصادف کردند.
وقتی که سر سفره افطار بودم و برادرم #خبر تصادف را با احتیاط داد، از کلام او برداشت کردم که یک تصادف جزیی است. الآن به #بیمارستان میروم و نهایتاً یه بانداژ ساده به دست و سرشان است و بر میگردیم.
اما وقتی که به بیمارستان رفتم، برادرم هم تازه رسیده بود! وارد اتاق #تروما که شدم، پدرم را دیدم. بدنش میلرزید! #دل من هم لرزید و #توان از قدمهایم رفت. فهمیدم که اوضاع خیلی #خراب است. فرق سر #شکافته شده بود. #خون روی تخت جمع شده بود و قطرهقطره به زمین میچکید.
سراغ مادر را از برادر گرفتم. اطلاعی نداشت! دوان دوان راهروهای بیمارستان را میدویدم. تا اینکه یک گوشهای یک تختی را دیدم که صدای #نالهی سوزناکی از آنجا میآمد! همهی وجودم قدم به قدم میدوید. اما ته دلم نمیخواستم نزدیک شوم! نزدیک شدم؛ مادرم بود! همهی غم عالم به سراغم آمد و کمر شکستهام بیشتر شکست. برای یک فرزند توان توصیف حال مادر نیست!
#فرزندان همه #بالبال میزدیم و این برای کسی #اهمیتی نداشت و #توجهی نمیکرد! بگذار این بماند! لحظاتی که این صحنهها را میدیدم، انگار چرخش #دنیا متوقف شده بود. چه سخت هم #گذشت. هیچ وقت هم فراموش نمیکنم که چطور #سرمایههای زندگیام #خراش شدید برداشتند و چهها که به آنها نگذشت.
پارسال ایام #شهادت امیرالمومنین علیه السلام و ایام #فاطمیه با بقیهی سالها فرق داشت. الحمدلله رب العالمین. همهی جانها #فدای اهل بیت علیهم السلام. هر چقدر آدم حس کند که به آنها #نزدیک شده است، لذتبخش است. شاید سر سوزنی بعضی چیزها را #متوجه شدم. شکسته شدن کمر، بیچاره شدن، دیدن فرق شکسته پدر، دیدن پهلوی شکسته مادر.
پدر و مادر عزیزم! بابت #تربیت صحیح و چشاندن محبت اهل بیت علیهم السلام دست شما را میبوسم. خوش به حالتان. کاش این لحظات را با خدا و اهل بیت علیهم السلام #معامله کرده باشید. إن شاء الله خداوند برای شما و ما این سختیها را در دنیا و آخرت جبران کند. مگر ما برای #زندگی #خوش این دنیا آفریده شدهایم؟!
✅کلبه مهربانی
@hatefi
هدایت شده از 🏡 کلبه مهربانی💕
29 #اردیبهشت هم آمد و رفت.
پارسال این لحظات را #بیدار بودم. مثل دیشبی با یک #تصادف انگار همهی دنیا سنگ شد و روی دوشم سوار شد. در #بیمارستان_ضیایی_اردکان و #شهید_رهنمون_یزد خیلی سخت گذشت. آنها که خداوند کار ما را به آنها #حواله کرده بود و در این #امتحان_سخت شریک ما بودند، به ظاهر نه #سنگ_صبور بودند و نه #دلسوز! انگار یک چیز خیلی #عادی اتفاق افتاده است! مات و مبهوت به پدر و مادر نگاه میکردیم و کاری از دستمان بر نمیآمد و آنها هم... بگذار در این ایام #درگیری_با_کرونا چیزی نگویم! در یک مطلب خاص، هر آنچه که جای #گله دارد، مینویسم.
ولی امشب را دور هم بودیم. امیدوارم توانسته باشم، لحظات خوشی را برای پدر و مادرم فراهم کرده باشم تا غم آن روزها را #یادآوری نکنند. گرچه باز #عوارض جسمی و روحی مانده است که هیچ وقت نمیتوان آنها فراموش کرد. نمیدانم #راننده و خانوادهی او امشب را یادشان هست یا نیست! نه آهی میکشم و نه نفرینی میکنم، اما به #خدا واگذارشان کردهام و خواهم کرد. وای به حال رانندگانی که با جان عزیزان مردم #بازی میکنند و در پشت #قانون_ضعیف و #بیرحم و #بیمهی_ظالم قایم میشوند، ککشان هم نمیگزد. #مکافاتی در دنیا و #عذابی در آخرت هم هست. #دیر یا #زود میرسد!
دورهمیهای خوشی را با #پدربزرگ و بقیهی اقوام داشتیم. اما دیگر پدربزرگ نیست. شاید دوباره خوشی باشد، اما دیگر مثل قبل نمیشود. هر چه #سن انسان #بالاتر میرود، سختیها زیادتر میشوند. بزرگترها پیرتر میشوند و دنیا هم تنگتر و بیرحمتر. کاش در #روزمرگیهای_زندگی یادمان نرود که #خیلی_زود_دیر_میشود. قدر لحظات زندگیِ کوتاه را بدانیم و این #کلبهی کوچک را سرشار از #مهربانی کنیم. گاهی اتفاقها #خبر نمیکند و ناگهان بر کلبهی کوچک ما #آوار میشوند.
چه زیبا فرمود #امیرالمومنین علیه السلام: الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فانتَهِزُوا فُرَصَ الخَيرِ. #فرصت به مانند #ابر_گذرا مىگذرد، پس فرصتهاى نيك را #غنيمت دانيد. #نهج_البلاغه، #حکمت21.
✅کلبه مهربانی
@hatefi