eitaa logo
مـَـبـْـنــٰا (مسابقه بزرگ نهج البلاغه)
201 دنبال‌کننده
27 عکس
0 ویدیو
2 فایل
اگه ساختمونِ زندگیمون کَجه «مـَـبـْـنـٰا» نداریم. خشت اول گر نهد معمار راست تا ثریا می رود دیوار راست برگزاری مسابقه بزرگ نهج البلاغه امیران کلام در: amiranekalam.ir اینستاگرام instagram.com/_u/amiranekalam خادم شما @hhatefi
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم: با فرمانده‌تان کار دارم. گفت: الان ساعت یازده است، ملاقاتی قبول نمی‌کند. رفتم پشت در اتاقش در زدم، گفت: کیه؟ گفتم: مصطفی، من هستم. گفت: بیا تو. سرش را از سجده بلند کرد، چشمهای سرخ، خیس اشک و رنگش پریده بود. نگران شدم: گفتم چی شده مصطفی؟ خبری شده؟ کسی طوریش شده؟ دو زانو نشست. سرش را انداخت پایین. زُل زد به مهرش. دانه‌های تسبیح را یکی‌یکی از لای انگشت‌هایش رد می‌کرد. گفت: ساعت یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم. بر می‌گردم کارهایم را نگاه می‌کنم. از خودم می‌پرسم کارهایی که کردم، برای خدا بود یا برای دل خودم؟ 🌺🌺🌺🌺🌺 مـَـبـْـنــٰا (مسابقه بزرگ نهج البلاغه)↙️ @mabna14