هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸قسمت چهارم: پايبندي به عقل و استدلال
🖊احمدحسين شريفي
🔸از جمله درسهاي مهمي که از زندگي علمي آيتالله مصباح آموختني است، پايبندي به عقلانيت است؛ نوشتهها و گفتههاي آن علامه فقيد نشان ميدهد که هيچ سخني را بدون استدلال نميپذيرفت. او نمونة برجستة فيلسوفاني است که حق عقل و عقلانيت را به خوبي ادا کردند.
🔸علامه مصباح هرگز در مسائل فکري و معرفتي، دچار جوزدگي نميشد. احساسات و عواطف را در مسائل عقلي و استدلالي دخالت نميداد. عليرغم آنکه به افرادي مثل علامه طباطبائي عشق ميورزيد و حقيقتاً شيفتة منش و رفتار او بود، اما هرگز مواجهه مقلدانه و متعبدانه با انديشههاي آن استاد بزرگ نداشت؛ جديترين نقدها به انديشههاي فلسفي علامه طباطبائي را در تعليقهاي که بر نهاية الحکمة نوشتند، بيان کردند. قسمت زيادي از تعليقه بر نهاية الحکمه را در زمان حيات خود علامه طباطبائي تدوين کرده بودند.
🔸در مواجهه با انديشهها و افکار غربيان نيز همين سبک و شيوه را داشت؛ در نقد افلاطون و ارسطو و اپيکوريان و رواقيان تا نقد مارکسيسم و کمونيسم و ليبراليسم و اومانيسم، معيار و ميزان او، عقل و استدلال بود. سخنان مستدل و مبرهن آنها را تأييد ميکرد و نادرستي سخنان غيرمستدل آنها را به صورتي مستدل و مبرهن نشان ميداد. نگاهي به کتاب آموزش فلسفه، فلسفه اخلاق و نقد و بررسي مکاتب اخلاقي اين حقيقت را به خوبي نشان ميدهد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸قسمت پنجم: جامعيت
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از شرايط لازم براي فهم درست اسلام و اقامة دين در زندگي فردي و اجتماعي، برخورداري از دانشي همهجانبه و جامع نسبت به همه آموزهها و معارف ديني است. نگاه تکبعدي به دين از مهمترين عوامل تعصبات کور و طرد و تکفيرهاي جاهلانه است؛ در روايتي از پيامبر اکرم(ص) نقل شده است که تنها کساني ميتوانند دين را به معناي درست کلمه «اقامه» کنند که از همه جوانب نسبت به آن آگاهي داشته باشند. امام خميني(ره) ميفرمود بيشترين ضربهاي که اسلام متحمل شده است، از عالمان تکسونگر بوده است. يعني کساني که فقط فقه اسلامي را ميدانستند و از فلسفه و عرفان و کلام اسلامي بياطلاع بودند يا کساني که فقط عرفان اسلامي را ميدانستند و از فقه و کلام و فلسفه و اجتماعيات و سياسات اسلام بيخبر بودند.
🔸آيتالله مصباح حقيقتاً يکي از جامعترين انديشمندان معاصر بودند. به تعبير آيتالله جوادي آملي او «جامع معقول و منقول» بود. علامه مصباح در حوزة حديثشناسي و فقه و تفسير و فلسفه و کلام و اخلاق اسلامي بيشک، مجتهدي مسلم و بلکه انديشمندي نظريهپرداز بود.
🔸در سن 24 سالگي تصحيح بخش السماء و العالم بحار الانوار (54 تا 59)و تعليقه بر آنها را برعهده داشت؛ تصحيح کتاب حديثي بسيار مهم معاني الاخبار از شيخ صدوق و تعليقه بر آن را بر عهده داشت. تخصص و تبحر ايشان در دانشهاي ناظر به حديث را با تأمل در تعليقاتي که بر اين کتابها زده است به وضوح ميتوان دريافت (ر.ک: مقاله «درنگي در چگونگي بررسي اسناد احاديث در تعليقات آيتالله مصباح بر «معاني الاخبار» و «بحار الانوار» نوشته غلامعلي عزيزيکيا، معرفت، شماره 247، سال 1397) در سن جواني به اجتهاد در فقه رسيد، تقريرات درس خارج بيع امام خميني را نوشت؛ در حوزه تفسير کتابهاي بيسابقه «معارف قرآن» را نگارش کرد که در حقيقت با تدوين اين کتابها يکي از زمينههاي لازم براي توليد علوم انساني قرآنپايه را فراهم کرد. در حوزه فلسفه و کلام و معرفتشناسي و اخلاق و فلسفه اخلاق که نوآوري و نظريهپردازي او بر همگان آشکار است.
🔸افزون بر اينها، در علوم انساني معاصر به ويژه در جامعهشناسي و روانشناسي و علوم تربيتي حقيقتا صاحبنظر و صاحب ايده بود. ايدهها و نوآوريهاي ايشان در اين علوم را ميتوان در کتاب چهارجلدي «رهآوردها» مشاهده کرد. کتاب فلسفه تعليم و تربيت در اسلام ، نمونة عالمانه و دقيقي براي اسلاميسازي علوم انساني حتي در رشتههاي جامعهشناسي و روانشناسي و علوم سياسي و اقتصاد و مديريت و امثال آن است.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸قسمت ششم: روحية انتقادي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي مهم آيتالله مصباحيزدي داشتن روحية انتقادي و نقادي بود. چنين روحيهاي البته از لوازم استقلال رأي و شجاعت در فکر و حريت در انديشه و تسلط بر موازين و معيارهاي عقلي و تخلق به اخلاق علمي و پژوهشي است.
🔸حقيقتاً همه موازين اخلاقي و علمي در نقد انديشهها را به خوبي مراعات ميکرد (براي آشنايي با اين موازين ر.ک: مدخل «اخلاق نقد» در دانشنامه اخلاق کاربردي). هرگز از سر تعصب و تصلب و بدون بررسي بنيانها و ريشههاي انديشهها و سياستها و بدون رعايت جوانب اخلاقي مسأله، به نقد آنها اقدام نميکرد. بلکه بعد از فهم همه جانبه و دقيق سخن ديگران به نقد آنها ميپرداخت.
🔸به هر حال، از ويژگيهاي بارز در روششناسي علمي آيتالله مصباح، برخورداري از روحية نقادي بود. همين روحيه موجب شده بود که اولاً، مطالب و سخنان ديگر انديشمندان را خوب و دقيق بفهمد؛ ثانياً، هيچ سخني را بدون برخورداري از منطق و استدلال نپذيرد؛ و ثالثاً در مواجهه با افکار و انديشههاي ديگران هرگز از جاده انصاف خارج نشود؛ بعد از تشخيص سره و ناسره، سرهها را بپذيرد و ناسرهها را بدون هيچ گونه تعصبي و صرفاً به مقتضاي برهان و استدلال رد کند.
🔸در اين عرصه براي او فکر و محصول فکر مهم بود نه متفکر و صاحبنظر؛ به همين دليل، چه در مواجهه با سقراط و افلاطون و ارسطو، و چه در مواجهه با ابنسينا و شيخ اشراق و ملاصدرا و همچنين هم در مواجهه علمي با استاد محبوب خود، علامه طباطبائي، و هم در مواجهه با فيلسوفان مارکسيست و ليبراليست، نوع مواجهه انتقادي او هيچ تفاوتي نميکرد. با نگاهي به کتابهاي فلسفي، سياسي، حقوقي، اخلاقي و معرفتشناختي او ميتوان آشکارا وجود چنين حريت و آزادگي علمي و استقلال فکري را در ايشان مشاهده کرد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸قسمت هفتم: نظم وانتظام فکري و عملي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي علمي بارز و غيرقابل انکار آيتالله مصباحيزدي «نظم و انتظام و انسجام فکري» بود. ايشان ذهني بسيار منظم و منطقي داشت؛ اين ذهن منطقي در کنار رسايي در بيان مطالب، موجب ميشد که سخنان و مطالب علمي ايشان بسيار منظم و ضابطهمند و منسجم باشند. به همين دليل، بعيد ميدانم به سادگي بتوان تعارضي دروني در ميان گفتهها و نوشتههاي فراوان ايشان پيدا کرد.
🔸استاد مصباح به دليل آنکه اهل تعقل و عقلانيت بود، و هيچ سخني را بدون برخورداري از برهان و استدلال نميپذيرفت، ثبات و استقرار انديشهاي و شخصيتي داشت. در طول حيات پربرکت علمي ايشان، چيزي به نام مصباح اول و مصباح دوم و مصباح سوم نداريم. برخلاف برخي به اصطلاح روشنفکران و مدعيان انديشه که به دليل بيثباتي در فکر و بيانضباطي در انديشه هر روزي بت عيارشان به شکلي جلوه ميکند. (و عجيب اينکه به اين دمدمي مزاجي هم افتخار ميکنند!) يک روز اشعريمسلکاند و يک روز معتزلي مسلک و روزی دیگر از نومعتزلي سخن ميگويند؛ يک روز مدافع انجمن حجيته ميشوند و روز ديگر امام زمان را منکر ميشوند؛ يک روز سخن گفتن زنان با مردان را از بزرگترين ناهنجاريها ميدانند و روز ديگر ازدواج يک زن با چند مرد را حق قانوني او ميدانند و يک روز از اهميت ازدواج سخن ميگويند و روز ديگر آن را از ضداخلاقترين نهادها ميدانند. يک روز تحت تأثير فلان انديشمند و نحلة فکرياند و روز ديگري مدافع سينهچاک نحلهاي ديگر و مکتبي ديگر ميشوند؛ روزي از معنويت علوي سخن ميگويند و روز ديگري از معنويت بودايي دفاع ميکنند.
🔸آیت الله مصباح در مقام عمل و در مسائل مديريتي و رفتاري نيز حقيقتاً نظمي کمنظير داشت. در طول سالياني که افتخار همکاري با ايشان در امور آموزش و پژوهش و برخي از شوراهاي عالي مؤسسه را داشتم، جلسهاي را به خاطر ندارم که از سوي ايشان لغو شده باشد! و يا بسيار بسيار به ندرت پيش ميآمد که ايشان حتي يک دقيقه تأخير در حضور در جلسات داشته باشد. حتي گاهي پيش ميآمد ايشان جلوتر از همه معاونين در جلسه حاضر ميشد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هفتم: نظم وانتظام فکري و عملي
🖊احمدحسين شريفي
🔸از ويژگيهاي علمي بارز و غيرقابل انکار آيتالله مصباحيزدي «نظم و انتظام و انسجام فکري» بود. ايشان ذهني بسيار منظم و منطقي داشت؛ اين ذهن منطقي در کنار رسايي در بيان مطالب، موجب ميشد که سخنان و مطالب علمي ايشان بسيار منظم و ضابطهمند و منسجم باشند. به همين دليل، بعيد ميدانم به سادگي بتوان تعارضي دروني در ميان گفتهها و نوشتههاي فراوان ايشان پيدا کرد.
🔸استاد مصباح به دليل آنکه اهل تعقل و عقلانيت بود، و هيچ سخني را بدون برخورداري از برهان و استدلال نميپذيرفت، ثبات و استقرار انديشهاي و شخصيتي داشت. در طول حيات پربرکت علمي ايشان، چيزي به نام مصباح اول و مصباح دوم و مصباح سوم نداريم. برخلاف برخي به اصطلاح روشنفکران و مدعيان انديشه که به دليل بيثباتي در فکر و بيانضباطي در انديشه هر روزي بت عيارشان به شکلي جلوه ميکند. (و عجيب اينکه به اين دمدمي مزاجي هم افتخار ميکنند!) يک روز اشعريمسلکاند و يک روز معتزلي مسلک و روزی دیگر از نومعتزلي سخن ميگويند؛ يک روز مدافع انجمن حجيته ميشوند و روز ديگر امام زمان را منکر ميشوند؛ يک روز سخن گفتن زنان با مردان را از بزرگترين ناهنجاريها ميدانند و روز ديگر ازدواج يک زن با چند مرد را حق قانوني او ميدانند و يک روز از اهميت ازدواج سخن ميگويند و روز ديگر آن را از ضداخلاقترين نهادها ميدانند. يک روز تحت تأثير فلان انديشمند و نحلة فکرياند و روز ديگري مدافع سينهچاک نحلهاي ديگر و مکتبي ديگر ميشوند؛ روزي از معنويت علوي سخن ميگويند و روز ديگري از معنويت بودايي دفاع ميکنند.
🔸آیت الله مصباح در مقام عمل و در مسائل مديريتي و رفتاري نيز حقيقتاً نظمي کمنظير داشت. در طول سالياني که افتخار همکاري با ايشان در امور آموزش و پژوهش و برخي از شوراهاي عالي مؤسسه را داشتم، جلسهاي را به خاطر ندارم که از سوي ايشان لغو شده باشد! و يا بسيار بسيار به ندرت پيش ميآمد که ايشان حتي يک دقيقه تأخير در حضور در جلسات داشته باشد. حتي گاهي پيش ميآمد ايشان جلوتر از همه معاونين در جلسه حاضر ميشد.
#علامه_مصباح
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔷 ارتباط با ادمین:👇
@mjbayat
🌹