eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
20هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
449 ویدیو
78 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان ☺️ خانم میم هستم، بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔸 حالا ‌کم‌کم بریم سراغ مثال‌ها😇 ▫️بعید می‌دونم حوادث پاییز پارسال و اون اتفاقات تلخ فراموش‌تون شده
🔹 پارسال یک نفر جایی تعریف کرده بود: شب‌ها چند نفر می‌اومدن توی کوچه یا خیابونی که ما بودیم و تا می‌تونستن به انقلاب و نظام و خلاصه هر چی که بود توهین می‌کردن و شعار می‌دادن. دیگه یه شب گفتم این طور فایده نداره. همین‌که توی خیابون شروع کردن به شعار دادن، رفتم لب پنجره و شروع کردم به الله اکبر گفتن. چند لحظه‌ای که گذشت دیدم از خونه‌های بغل دستمون هم دارن بلند الله اکبر می‌گن. خلاصه دیگه از اون شب به بعد کسی نيومد توی کوچه ما و شعار بده... _ _ _ _ 🔹اثر "اقامه و روایت" همينه، باعث می‌شه اون‌هایی که مردد هستن و نیاز به نیروی محرکه‌ای دارن، بیان پای کار... | @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔹 پارسال یک نفر جایی تعریف کرده بود: شب‌ها چند نفر می‌اومدن توی کوچه یا خیابونی که ما بودیم و تا می‌
🔸 این روزها هم جز روز‌های خاص هست. ما هم باید دنبال اقامه باشیم و هم این اقامه رو برای بقیه روایت کنیم. ▫️عده‌ی زیادی احتمالا مردد به شرکت در انتخابات هستن اما وقتی دعوت شما رو می‌بینن یا روایتی از تجربه زیسته‌تون می‌خونن، می‌تونن تصمیم بگیرن. 🔻اگر شما تجربه‌ یا روایتی از دعوت دیگران، خاطره‌‌ای از روز انتخابات، اثر انتخابات روی منطقه‌ محل زندگی‌تون و ... دارید، برای ما بفرستید تا این‌جا برای همه منتشر کنیم✌️ 📮 @adm_mabna | @mabnaschoole |
🔸 من معلم هستم... ▫️تجربه‌ها و روایت خودتون از دعوت مردم به انتخابات رو برامون بفرستید✌️ 📮 @adm_mabna | @mabnaschoole |
🔸 کارت دعوت... ▫️تجربه‌ها و روایت خودتون از دعوت مردم به انتخابات رو برامون بفرستید✌️ 📮 @adm_mabna | @mabnaschoole |
🔸عدم مشارکت بنی‌اسرائیل پای صندوق رای خلیفة‌‌الله ▫️بار اقامه بر دوش مردم است... 🔻سکانس اول | @mabnaschoole |
رادیو روایتخانم خیّاط.mp3
زمان: حجم: 6.14M
──┅┅─═ஜ۩ ﷽ ۩ஜ═─┅┅── 🔰 خانم خیّاط ✍🏻 خاطره‌ای از حجت‌الاسلام 📖 روایتی از کتاب 🎙 "دستور از خمینی" - صفحه ۱۰۰ 📻 کاری از رادیو روایت 📻 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
تجربه شما از دعوت دیگران! 💡تو این ساعات پایانی چجوری مشارکت رو بالا ببریم؟🗳 من مخاطبان زیادی رو تو گوشیم ذخیره کردم. گفتم شروع کنم پیامک بدم و با برخی از آشنایان تماس بگیرم. اولش گفتم آخه عمده مخاطبین من انقلابی هستند و رای خواهند داد🙁 بعد گفتم عیب نداره ولو ۲۰ نفر هم باشه خوبه👌 یک متن برای پیامک آماده کردم. شروع کردم به گشتن مخاطبین. باورم نمیشد این ۲۰ نفر تخمین اولم، تبدیل شد به ۲۲۰ نفر😳💪 🔺اما چجوری؟ دیدم از رفقای ۱۵ سال پیشم در دبیرستان شماره دارم، تا عموها و دایی‌ها و پسرخاله‌ها. از مبل‌فروشی تا سفره عقد تا مکانیک🔧 و پرینتی‌ها و بناها و فروشنده گوسفند زنده🐑 تا ۷ سلمانی که تا الان ذخیره دارم😅 بعضی‌هاشون چقدر خوشحال شدن که دوباره ارتباط گرفتیم و بعضی‌ها خوش و بش و شوخی. بعضی‌ها هم حتما نشناختن. خلاصه تجربه خوبی بود😇 تا فرصت هست سریع این کارو انجام بدیم🏃‍♂🏃 حتما یه عده از نزدیکان که احتمال داره رای ندهند هم یک تماس لازم داره📞 به نیت شهدایی که مظلومانه جانشان را پای این نظام فدا کردند، دست به کار بشیم. یا علی❤️ | @mabnaschoole |
کوچه به کوچه 🔸باید فکری برای بچه‌هایمان می‌کردیم. یکی بچه‌اش را پیش مادرش گذاشت. یکی سپرد به مادرشوهرش، دیگری هم بچه‌ها را نشاند پیش بابای خانه، شاید هم بابای خانه را پیش بچه‌ها. یکی هم رو انداخت به مادرانی که از قبل گفته بودند:《ما پای کار انتخاباتیم با نگهداری از بچه‌هاتون.》 یکی هم بچه‌اش را با خودش آورد تا جنس‌مان جور باشد... 🔻قسمت اول | @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
✨کوچه به کوچه 🔸باید فکری برای بچه‌هایمان می‌کردیم. یکی بچه‌اش را پیش مادرش گذاشت. یکی سپرد به مادرش
🔹 با دو ماشین پراید و دو مادر باردار که همراهمان بودند، عازم محله‌ای شدیم که از قبل نشان کرده بودیم. هوا گرم بود و کوچه‌ها خلوت. بعد از چند دقیقه دور زدن توی کوچه‌ها، چشممان به چند جمع زنانه افتاد. جلو رفتیم. سلام و احوالپرسی کردیم و کنارشان نشستیم. یکی از مادران روشنگر، صحبت انتخابات را وسط کشید... 🔻قسمت دوم | @mabnaschoole
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔹 با دو ماشین پراید و دو مادر باردار که همراهمان بودند، عازم محله‌ای شدیم که از قبل نشان کرده بودیم.
🔸 از انتخابات گفتن همانا و بازشدن سر درد و دل‌ها همان. از بیماری‌هایشان و داروهایی که نمی‌توانند بخرند گفتند. از بیکاری شوهر و بچه‌هایشان، از صف روغن و مرغ و شکر و سبدکالا، از آمدن نامزدها به محله‌شان قبل از انتخابات و غیب‌شدنشان بعد از انتخابات. بعضی‌هایشان می‌گفتند ما رای نمی‌دهیم تا اوضاع درست شود. بعضی هم می‌گفتند، اصلا آدم خوب پیدا می‌شود برای رای دادن؟ خیال می‌کردند از طرف نامزدهای انتخاباتی به سراغشان رفته‌ایم... 🔻قسمت سوم | @mabnaschoole |
مدرسه مهارت آموزی مبنا
🔸 از انتخابات گفتن همانا و بازشدن سر درد و دل‌ها همان. از بیماری‌هایشان و داروهایی که نمی‌توانند بخر
🔹 یکی از وسط جمع پرسید:《 اصلا شما به کجا وصلین؟ از طرف کی اومدین؟ چقدر بهتون پول می‌دن؟ چرا خونه و زندگی‌تون رو ول کردین و اومدین تو کوچه‌ها با چهارتا آدم بیسواد حرف میزنین؟》 کم‌کم شروع به صحبت کردیم. از مشکلات خودمان گفتیم. قسم خوردیم ما از جنس خودشان هستیم و از طرف کسی نیامده‌ایم. یکی از خانم‌ها گفت:《پس اگه مشکل دارین، بشینین سرخونه و زندگی‌تون. بیکارین دوره افتادین واسه رای آوردن این‌ها؟》 گفتم:《 حاج خانم ما اتفاقا برای حل همین مشکلات دوره افتادیم تو کوچه و خیابون‌ها.》 🔻قسمت چهارم | @mabnaschoole |
🔸 بعضی‌ها اما همچنان اصرار داشتند که توی انتخابات شرکت نخواهند کرد. بعضی هم کمی نرم شده بودند و می‌گفتند شاید توی انتخابات شرکت کنند.حاج خانمی که تا آن موقع فقط به صحبت‌ها گوش می‌داد گفت:《 خب این حرف‌ها رو بیاین تو جلسه قرآن مسجد بگین که جمعیت زیاده》 چند تا از خانم‌ها هم حرف حاج‌خانم را تایید کردند و قرار شد برای جلسات قرآن مسجد خبرمان کنند... 🔻قسمت آخر 📚برگرفته از کتاب " مادران میدان جمهوری" | @mabnaschoole |