🌱🍃🌱🍃🌱
🌱..وارد منزل علامه جعفری شدیم. ایشان مشغول صحبت بود و چند نفری در اطراف علامه نشسته بودند.
✨ابراهیم با عصای زیر بغل وارد اتاق شد.
علامه یکباره نگاهش به در افتاد.
از جا بلند شد و به استقبالش آمد. بعد با همان لهجه ی زیبا گفت: به به آقا ابراهیم، بفرمائید، بفرمائید.☺️
🍃ابراهیم را با خودش بالای مجلس برد. همه به احترام او بلند شدند. بعد علامه حرفی زد که بسیار عجیب بود. من اگر خودم نمی شنیدم باور نمی کردم.
✨ علامه با اصرار گفت: «آقا ابراهیم، برو جای من بنشین، ما باید شاگردی شما را بکنیم.»
تا علامه این جمله را گفت، نگاه کردم به صورت ابراهیم مثل لبو سرخ شده بود..
همان جا کنار شاگردها نشست و گفت: استاد، تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید.
🍃علامه بعد از اصرار زیاد به جای خودش برگشت. قبل از اینکه بحث خود را ادامه دهد، رو به دوستانی که در کنارش بودند جمله ای گفت که خوب به یاد دارم:
✨ علامه فرمود: این آقا ابراهیم استاد بنده هستند
✨من چیز زیادی از درجات علمی علامه جعفری نمی دانستم، فقط دیده بودم که مرتب در تلویزیون سخنرانی می کند. اما همینقدر می فهمیدم که کلام این فیلسوف و عالم بزرگ، بی دلیل نیست...
📚سلام بر ابراهیم۲ ص۷۷
#خودسازیباشهدا🌹
{ نـگاه حــرام }
💥بغداد بودیم ، میخواستیم با هم بریم بیرون ، به من گفت : وضعیت حجاب تو بغداد چطوره ؟ گفتم : خوب نیست،مثل تهرانه .
گفت : باید چشممون را از نامحـرم حفظ ڪنیم تا توفیق شهادتــ را از دست ندیم . بعد چفیه اش را انداخت روی سر و صورتش .
در ڪل مدتی ڪه در بغداد بودیم همینطور بود . تا اینڪه از شهر خارج شدیم و راهی نجف شدیم .
🕊شهید محمد هادی ذوالفقاری 🕊
کسی که ارزوش شهادته از لذت حرام متنفر و فرااااریه🏃🏼♂
چون میدونه با تجربش چیزای خیلی بهترو از دست میده🤕💔
z:
🌺eitaa.com/madadazshohada
•°~🍁⚡️
-ابراهیمبهتنهاچیزیکهفڪرنمیڪرد
مادیاتبودوهمیشهمیگفت:
روزۍراخدامیرساندبرڪتپولمهماست
ڪاریهمکهبراۍخداباشد
برڪتدارد..🤍
#شهیدابراهیمهادۍ🌱
z:
🌺eitaa.com/madadazshohada
🌼السلام علیک یابقیه الله
🌼تا به کی هجر و
💫غريبی و فراق و انتظار
🌼جلوه کن بر آشنايت
💫يا اباصالح(عج) بيا
🌼کی رسد لطف پيامت
✨ بر همه خلق جهان
🌼کی رسد بانگ ندايت
💫يا اباصالح (عج) بيا
🌼 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج 🌼
z:
🌺eitaa.com/madadazshohada
🍂🥀🍂🥀🍂
امیرالمومنین علی علیه السلام:
ارزش هر کس به اندازه ی همت اون آدمه
مشکل خیلی هامونه، میدونیم چیکار کنیم ولی همت نداریم، تلاش نمی کنیم، حرکت نمی کنیم...
z:
🌺eitaa.com/madadazshohada
پدرش براش بارانی خریده بود.اما علی نمی پوشید. هرکاری کردم نپوشید.... می گفت: این پسر بیچاره نداره ، منم نمی پوشم...
پسر همسایه مون رو می گفت. پدرش رفتگر بود ونداشت برای بچه هـاش بارانی بخره. علی هم نمی پوشید....
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🕊🌹
z:
🌺eitaa.com/madadazshohada