🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
🍃
🌹
اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین 🚩
و علی علی بن الحسین🚩
و علی اولاد الحسین 🚩
و علی اصحاب الحسین🚩 (علیهالسلام )
🌹
🍃@madadazshohada
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون.....
🌸شهدای عزیز این چله🌸
شهدای عزیز❤️
1- 🌷شهید سید ابراهیم رئیسی✅
۲- 🌷شهیدمحمد علی رهنمون ✅
۳- 🌷شهید علی اکبرابوترابی ✅
۴- 🌷شهیدعلی اصغر خنکدار ✅
۵- 🌷شهیدحاج قبادشمس الدینی✅
۶_ 🌷شهیدعباس دانشگر ✅
۷- 🌷شهیدمهدی نوروزی ✅
۸- 🌷شهیدمصطفی ردایی پور ✅
۹- 🌷شهیدعلی آقا عبداللهی
۱۰- 🌷شهید سعید شاهدی
۱۱- 🌷شهید سید محمود اعتصامی
۱۲- 🌷شهید سید میثم تراهی
۱۳--🌷شهید محمد استحکامی
۱۴--🌷شهید حسن ابراهیمی
۱۵-🌷شهیدحامد بافنده
۱۶-🌷شهیدامیر سیاوشی
۱۷-🌷شهیدمجید خدمت(مجیدسوزوکی)
۱۸-🌷شهیدحجت الله رحیمی
۱۹-🌷شهیدمحسن دین شعاری
۲۰-🌷شهید علی یزدانی
۲۱-🌷شهید حسن منزوی
۲۲-🌷شهیدغلام عباس اللهیاری
۲۳-🌷شهیدمحمود بیضایی
۲۴-🌷شهیدعلی عابدینی
۲۵-🌷شهیدعارف کاید خورده
۲۶-🌷شهیدرضا چراغی
۲۷-🌷شهیدمحمد حسین میر دوستی
۲۸🌷-شهیدسید احمد قریشی
۲۹-🌷شهیده نسرین افضل
۳۰-🌷شهیدمحمود پرتوی
۳۱-🌷شهید حامد سلطانی
۳۲-🌷شهید فرهاد کاظمی
۳۳-🌷شهید علیرضا محمدی پور
۳۴-🌷شهید سید میلاد مصطفوی
۳۵-🌷شهید محمد رضا تورجی زاده
۳۶-🌷شهید مهدی ثامنی
۳۷-🌷شهید علی اصغر پارسا
۳۸-🌷شهیدمنصور حسین نژاد
۳۹-🌷شهیدیونس زنگی آبادی
۴۰-🌷شهید مجید سلمانیان
روز اول👈🏼 ۲۷ خرداد✅
روز دوم👈🏼 ۲۸ خرداد ✅
روز سوم👈🏼 ۲۹ خرداد ✅
روز چهارم👈🏼 ۳۰ خرداد ✅
روز پنجم👈🏼 ۳۱ خرداد ✅
روز ششم👈🏼 ۱ تیر ✅
روز هفتم👈🏼 ۲ تیر ✅
روز هشتم👈🏼 ۳ تیر ✅
روز نهم👈🏼 ۴ تیر
روز دهم👈🏼 ۵ تیر
روز یازدهم👈🏼 ۶ تیر
روز دوازدهم👈🏼 ۷ تیر
روز سیزدهم👈🏼 ۸ تیر
روز چهاردهم👈🏼 ۹ تیر
روز پانزدهم👈🏼 ۱۰ تیر
روز شانزدهم👈🏼 ۱۱ تیر
روز هفدهم👈🏼 ۱۲ تیر
روز هجدهم👈🏼 ۱۳ تیر
روز نوزدهم👈🏼 ۱۴ تیر
روز بیستم👈🏼 ۱۵ تیر
روز بیست ویکم👈🏼 ۱۶ تیر
روز بیست دوم👈🏼 ۱۷ تیر
روز بیست وسوم👈🏼 ۱۸ تیر
روز بیست وچهارم👈🏼 ۱۹ تیر
روز بیست وپنجم👈🏼 ۲۰ تیر
روز بیست وششم👈🏼 ۲۱ تیر
روز بیست وهفتم👈🏼 ۲۲ تیر
روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۳ تیر
روز بیست ونهم👈🏼 ۲۴ تیر
روز سی ام 👈🏼 ۲۵ تیر
روز سی ویکم👈🏼 ۲۶ تیر
روز سی دوم👈🏼 ۲۷ تیر
روز سی سوم👈🏼 ۲۸ تیر
روز سی وچهارم👈🏼 ۲۹ تیر
روز سی وپنجم👈🏼 ۳۰ تیر
روز سی وششم👈🏼 ۳۱ تیر
روز سی وهفتم👈🏼 ۱ مرداد
روز سی وهشتم👈🏼 ۲ مرداد
روز سی ونهم👈🏼 ۳ مرداد
روز چهلم👈🏼 ۴ مرداد
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫
سـ🌸ـلام
روزتون پراز خیر و برکت🌸
🗓 امروز یکشنبه
☀️ ۳ تیر ١۴٠۳ ه. ش
🌙 ۱۶ ذی الحجه ١۴۴۵ ه.ق
🌲 ٢۳ ژوئن ٢٠٢۴
@madadazshohada🌸🍃
🌸هرکس صبح کند
و سه بار بگوید :
💫الحَمدللهِ ربِّ العَالَمِین
💫الحمدُلِلّهِ حَمدًا کَثِیرَا
💫طَیِّبًا مُبَارَکًا فِیهِ
🌸حق تعالی هفتاد بلا
را از او دفع می کند.
📚 بلدالامین
@madadazshohada 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید مصطفی ردانی پور:
در همه گرفتاریهاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گرهها به دست ایشون باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند.
شهید#مصطفی_ردانی_پور🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
@madadazshohada
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهیدامروز چله مون شهیدمصطفی ردایی پور
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#روزتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به والله که جانانم تویی تو
به سلطان عرب آی جانم تویی تو♫♪
#یا_علی
@madadazshohada
♦️تصویری از لحظات پیش از سقوط بالگرد رئیس جمهور که توسط بادیگارد رئیس جمهور گرفته شده
@madadazshohada
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#روزیکه_حاجقاسم_اشکم_را_درآورد!
🌷خیالم راحت بود که اسمم در لیست هست. آن شب حسینیه الوارثین یادش بخیر! بعد از نماز مغرب و عشاء و خواندن سوره واقعه که شیرینی زیبای آن هنوز در کامم هست و حسرت عجیب آن زمان را میکشم شهید حاج قاسم اصغری که معاون گردان بود اسامی را خواند. همه به ولوله افتاده بودند که شاید اسمشون باشه یا نباشه. منم نمیدونم حسی میگفت خیالت راحت، اسمت هست؛ لذا با خیال راحت به دیوار ته حسینیه تکیه داده بودم. یهو دیدم اسامی تمام شد و اسمم خونده نشد. انگار برق منو گرفت و رفتم جلو به حاج قاسم گفتم: اسم من؟ گفت: نیست و قسمتت نشد؛ انشاءالله مأموریت بعدی!
🌷شروع کردم به التماس. از من التماس و از حاج قاسم، خونسردی و لبخند ملیح. خواهش و تمنا طول کشید و یادم هست که حتی برادر تاجیک آمد و به من دلداری داد که عیبی نداره؛ همینجا هستیم و مأموریت بعدی با هم میریم! قانع نمیشدم و متوسل به حضرت رقیه شدم و به نظرم آن شب هم روضه حضرت رقیه خوانده شد. بعد از روضه خودم رفتم در تاریکی بیابان موقعیت الوارثین و حال عجیبی داشتم. بالای پشت بام حسینیه و در بیابان مشغول خودم بودم و توسل به سه ساله امام حسین(ع) و دلم حسابی شکست که رفیقام دارن میرن و من انتخاب نشدم. به نظرم تا صبح خوابم نبرد.
🌷صبح بچهها تجهیزاتشان رو تحویل میگرفتن و سوار مینیبوس میشدن که من هم باز به حاج قاسم التماس کردم و گفتم: یکبار دیگه لیست رو نگاه کن؛ اسم من باید باشه. گفت: نیست. خلاصه با ناامیدی و حال عجیبی تکیه به ستون چادر دادم و رفتن رفیقام رو نظاره میکردم که از زیر قرآن رد میشدن و سوار ماشین میشدن که یهو حاج آقا روح افزا که خدا حفظش کنه اومد بهم گفت: چرا اینجا ایستادی؟ بدو برو تجهیزات بگیر و سوار ماشین شو! نفهمیدم چه جوری به زاغه رسیدم و تجهیزاتم رو گرفتم و پا برهنه سوار ماشین شدم و به خودم اومدم دیدم که توی راه "سردشت"یم.
🌷در آن مأموریت حاج قاسم و حاج رسول با هم شهید شدند و بعد از شهادتشون از برادر عزیز حاج مجید مطیعیان فرمانده گردان راجع به موضوع و اینکه من تا به این مأموریت بیام حاج قاسم کلی اشک منو درآورد، پرسیدم. حاج مجید گفت: در جریان هستم چون من اسامی رو حین رانندگی نوشته بودم خیلی بدخط شده بود. خصوصاً فامیلی تو رو آن خدا بیامرز اصلاً نتونسته بود بخونه و با کلی پیگیری و تلاش فهمیده بودن آن فامیلی شوشتری است. خلاصه فهمیدم آن مأموریت میبایست با خلوص نیت و التماس و توسل به ائمه خصوصاً سه ساله امام حسین (ع) نصیب من بشود. یاد شهدای آن مأموریت حاج رسول و مجتبی اکبری خصوصاً حاج قاسم سردار بزرگ تخریب بخیر.
#راوی: رزمنده دلاور هادی شوشتری
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@madadazshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند روز دگر عید غدیر اسٺ🌸🎊🌸
راهبهشت...
ازطرفِخانهےعلیست🌱
ای عاشقان!
نشانی از این مستقیم تر...؟!
#جانعالمبفداےتوعلی
تنها به جهان🌍
علـــــــــــ❤️ــــــــــی (علیه السلام) امیر است💚💛💚
@madadazshohada🌸🍃
به امام صادق علیهالسلام عرض کرد قربانی گیر نیاوردم ، صلاح میدانید بجای قربانی پولش بدم فقیر؟
حضرت فرمود نه
برو بگرد قربانی پیدا کن
خدا دوست داره خون قربانی به زمین بریزه
۶۰۳۷۶۹۷۵۶۳۸۰۳۷۶۳
(میترا آبیاری)
روی شماره کارت بزنید کپی میشه
قربانی روز عید غدیر
⭕️عزیزان توجه داشته باشید سفارش گوسفندرو میخایم بدیم
هر کس دوست داره در قربانی غدیر سهمی داشته باشه به اندازه ارادتش بگه یاعلی...
امام صادق علیه السلام:
🗨یک درهم برای #غدیر خرج نمودن، معادل هزار هزار درهم به حساب خواهد آمد.
📚 وسایل الشیعه، ج۱۴، ص۳۸۸
نبی مکرم اسلام در حدیثی فرمودند:
🗨آگاه باشید که قربانی كردن از اعمال نجات دهنده است، صاحبش را از شر دنيا و آخرت نجات ميدهد.
💥مشارکت در قربانی عید غدیر
💳
۶۰۳۷۶۹۷۵۶۳۸۰۳۷۶۳(میترا آبیاری) ⭕️روی شماره کارت بزنید کپی میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المؤمنین
راهبهشت...
ازطرفِخانهےعلیست🌱
ای عاشقان!
نشانی از این مستقیم تر...؟!
#جانعالمبفداےتوعلی
❤️🌱@madadazshohada
#غدیر
#عید_غدیر
🌷 سیره #شهید_جواد_الله_کرم
به روایت همسر
به مناسبت سالروز تولد شهید
✍ ذکر و یاد امام مهدی(عج) در رفتارهای شهید تاثیر فوق العادهای داشت؛
به عنوان مثال من گاهی می دیدم که ایشان نیتشان را از پرداخت صدقه، سلامتی امام زمان (عج) عنوان می کرد و معتقد بود که این نیت، موارد دیگر را نیز در بر می گیرد و بالاترین مسألت هاست.
🔸 دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر (عج) همیشه ورد زبان ایشان بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن (حتی سوره ای از قرآن) یا زیارت عاشورا کند؛ اگر هم فراموش می کرد، تلاوت را قطع می کرد و بعد از دعای فرج، ادامه می داد. گویا احساس می کرد که بدون دعای فرج اعمالش مقبول نیست.
🔸بسیار دیده بودم که ایشان در شرایط و موقعیت های مختلف نشسته یا ایستاده، در حال تماشای تلویزیون یا حین راه رفتن، گویی ناخودآگاه چیزی از ذهن و دلش می گذشت و دست بر سر می گذاشت و به امام زمان (عج) سلام میداد.
🔸نمیدانم در آن شرایط چه چیزی به دلش خطور می کرد ولی این برای من همیشه جای تعجب بود که چطور همیشه و در هر حال ارتباطشان برقرار است. اینگونه نبود که فقط در موقعیتهای خاص به یاد حضرت(عج) بیفتد یا دیگران به ایشان یادآوری کنند، بلکه در هر شرایطی در زندگی روزمره گویا این ارتباط حفظ میشد.
🌱 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و #شهید_جواد_الله_کرم...صلوات🌱
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ🌸
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴
*خب دوستان*
*امشب*
*مهمان 💕شهیدالله کرم💕بودیم
*هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام*
*در هیاهوی محشر*
*فراموشمون نکنید*
* برادر شهید*
⚘@madadazshohada
🌺 مدد از شهدا 🌺
🦋 #پروانه_ای_دردام_عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۵۷ 🎬 عماد رابغل کردم وزار زدم... عماد هم که ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 مدد از شهدا 🌺
🦋 #پروانه_ای_دردام_عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۵۷ 🎬 عماد رابغل کردم وزار زدم... عماد هم که ا
🦋 #پروانه_ای_دردام_عنکبوت🕷
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قست۵۸ 🎬
@madadazshohada
در که بسته شد,عمادراکه محکم به بغلم چسپیده بود,غرق بوسه کردم،بمیرم برای برادرزجرکشیده ام,بچه باورش نمیشد که منم,ازخوشحالی کلمات نامفهومی ازدهانش درمیامد،چشمم افتادبه فیصل که غرق تماشای ما بود،لبخندی به اوردم وگفتم,فیصل جان دوست داری با عماد رفیق بشی وبازی کنی؟پسرک لبخندی زد وسرش رابه نشانه بله تکان داد،خواستم عماد را زمین بگذارم,اما ازبغل من تکان نخورد,بچه احساس ناامنی میکرد ومن به اوحق میدادم,بعدازمدتها اغوش امنی برای خودش یافته بود
همینجور که عمادبغلم بود,رفتم کوله ام راکه ناریه باخودش,داخل اورده بود,برداشتم وکنار فیصل نشستم وارام ارام عمادرا از بغلم جداکردم وروی زانوهایم نشاندم,یک دست ازلباسهای عماد راکه باخود اورده بودم از داخل کوله دراوردم وبا ناز ونوازش شروع به تعویض لباسها کردم,فیصل چشمش افتاد به دوتا ماشین اسباب بازی داخل کیف ,تا امد بردارد گفتم:نه نه عزیزم,اینها مال عماد است ,از عماد اجازه بگیر اگر اجازه داد بردار,فیصل امد نزدیک عماد وگفت:عماد ,اجازه میدهی یکی رابردارم.
عماد که انگار احساس امنیت میکرد وفهمیده بود اینجا از گزند داعشیها درامان است,لبخندی زد وخودش از روی زانوام بلند شد ویکی از ماشینها را برای خودش ویکی دیگر را به فیصل داد ومشغول بازی باهم شدند.
خداراشکر کردم واز جایم بلندشدم ,چادر رادراوردم ورفتم سمت اشپزخانه تا چیزی بیارم برای خوردن وبه بچه ها بدهم.
چقدر این کانکس جم وجور ودرعین حال زیبا وراحت بود,باخودم فکرمیکردم،دولت داعش را بنا میکنند وبا انواع واقسام امکانات تجهیز مینمایند که اب توی دل مجاهدانش تکان نخورد وباخیال راحت سرببرند وغارت کنند واسیرکنند وبا وحشیگریشان ,اسلام را دین عقب مانده ووحشی به دنیا معرفی کنند,بی شک هدف تمام بانیان وحامیان داعش این است که اسلام هراسی را دردنیا به وجود اورند ,تا دین خدا ازبین برود وشیطان پرستی رواج گیرد....
لیوان شیر باچند خرما به هرکدام ازبچه ها دادم تابخورند،بمیرم برای برادر بینوایم ,نمیدانم این نازدردانه ی بابا که غذایش رافقط برزانوی پدرم میخورد دراین روزهای اسارت چگونه خورده وخوابیده,دوباره اشکهایم روان شد,زود پاکشان کردم,عمادنباید میدید,باید این احساس امنیتی را که تازه بدست اورده,بااشکهای گاه وبیگاهم,از اونگیرم.ذهنم درگیربود,نمیدانستم عاقبتم چه میشود,نمیدانستم چه تصمیم بگیرم,الان که عمادرا دارم,فرارکنم یابمانم؟کجا فرارکنم؟به چه امیدبمانم؟؟؟
امیدوتوکل کردم به خدای خوبم ,همان که دراوج ناامیدی عمادرا دراغوشم انداخت وبرای فراراز فکروخیال به دنیای بچه ها خودم رامیهمان کردم و
کنارشان رفتم ومنم بچه شدم وهمبازی عمادوفیصل گشتم...
#ادامه دارد....
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
🦋 #پروانه_ای_دردام_عنکبوت🕷
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۵۹ 🎬
انقدر بازی کردیم وهردو را قلقلک داده بودم که هرسه تایمان از خستگی بازی بی توجه به صداهای اردوگاه و..,نقش زمین شدیم.
باصدای بازشدن در ،سرمان به سمتش کشیده شدناریه بود که داخل امد.
فیصل با شتاب از زمین بلندشد وخود را دراغوش مادرش انداخت وگفت:مادر امروز خیلی خیلی خوش گذشت,من مثل روزهای قبل اصلا خسته نشدم وگریه هم نکردم,میشه خاله وپسرش پیش ما بمونن؟؟
وای خدای من ,انگار این پسرک به دنیا امده بود که فرشته ی نجات من وعماد باشد.
ناریه:حالا بیا پایین,خسته ام,بعدشم باید خاله سلما خودش بخواد اینجا بمونه,ازخودش بپرس میمونه یانه؟ویه چشمک به من زد وگفت:خوشت اومد چطوری توپ راتوزمین تو انداختم وخودم راازیک زلزله ده ریشتری رها کردم😆
خندم گرفته بود وگفتم:سلام....من ازاین زلزله ها دوست دارم,بیا پیش من فیصل جان.
فیصل وعماد دوباره مشغول بازی شدند وناریه به قول خودش گلویی تازه کردوگفت:نزدیک اذان ظهراست,باید به مسجدبروم وبعداز ان هم داخل شهر گشت امربه معروف داریم.زحمت فیصل برگردن خودت است,اینجا امکانات پخت وپز داریم ,منتها من چون سرم خیلی شلوغ است وقت غذا درست کردن ندارم،موادغذایی خام برای غذا داخل کانکس تهیه نکردم اما تا دلت بخواهد انواع واقسام غذاهای اماده ونیمه اماده داخل یخچال هست،داخل کابینت های بالا هم کنسروجات و...ازخودتون پذیرایی کنید,برای شب که خواستم بیایم ,غذای گرم از اشپزخانه ی مجاهدان داخل شهر میگیرم.
دوباره بلندشد وچادرش رامرتب کرد ومیخواست برود،سرش را اورد کنار گوش من وگفت:ام عماد ،من ازگذشته توهیچ نمیدانم ونمی خواهم که بدانم,پسرت راپیدا کردی تاشب فرصت داری تصمیمت رابگیری اگر دوست داری از اردوگاه بروی خودم تامنزلت میرسانمت واگر دلت میخواهد به دولت اسلامی بپیوندی,تاشب تصمیمت رابگیر وبه من بگو تابرایت مدارک شناسایی جورکنم وبعدخداحافظی کردورفت.
ازحرفهای ناریه یه جوراحساس ناخوشایند بهم دست داد,همش فکرمیکردم یه چیز پلید پشت حرفهای منطقیش پنهان شده اما چه چیز؟؟واقعا نمیدانم..
#ادامه دارد...
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۶۰ 🎬
فکرم مشغول شده بود باید تصمیم خودم رامیگرفتم,اما مگر راه حلی جز ماندن برایم باقی مانده بود؟اگرمیخواستم به خانه بروم که مطمینا قربانی بکیر میشدم واگراز شهرمیخواستم خارج شوم بازهم قربانی داعش,پس بهترین راه ,ماندن درپناه ناریه وتوکل برخدا...
نمازم را به سبک اهل تسنن خواندم چون ترسم ازاین بود درحین نمازخواندن ناریه غافلگیرم کند وبرسد ویا فیصل متوجه تفاوت نمازخواندنم بشود وبگوید,پس بهتردیدم تقیه کنم ومکربه کاربرم.
بچه ها غذا میخواستند ,درب یخچال را بازکردم,ناریه راست میگفت ,مملوبود از,غذاهای نیمه اماده ازگوشت وبرنج مرغ گرفته تا ماست وپنیر وماهی و...,هرچه میلت میکشید بود,کابینت کنسروجات راباز کردم ان هم پروپیمان بود،انواع واقسام کنسروجات ,جالب است مارک اکثرشان ازعربستان سعودی وحتیu.s.aیا همان امریکا بود بعضی هاشون هم مارک اسراییل را داشتند,واین یعنی داعش از همه جا حمایت وتغذیه میشد وهرجا جنایت وخرابکاری هست نام عربستان وامریکا واسراییل در صدر ان میدرخشد.
یک بسته شنیسل مرغ برداشتم ومشغول اماده کردنش شدم,بچه ها قاشق بدست حرکات من را زیرنظر داشتند ,انگار واقعا گرسنه شان بود,عماد, درست است ازوقتی که پیدایش کردم ,یک کلمه هم نتوانسته حرف بزند اما رفتار وحرکاتش حاکی از ان است ازاین وضع راضی است.
بمیرم برایش,خدا میداند دراین چندروزه چه زجرها کشیده,بمیرم برایش,حتی زبان ندارد تا ازلیلا سوال کند,لیلا وعماد خیلی به هم وابسته بودند...آخ آخ....لیلایم کجایی خواهر😭
داخل کابینت بالادنبال سفره بودم که کنسروها سرنگون شد بر زمین وهمراه ان پوشه ای پراز مدارک ریخت کف اشپزخانه,همینجورکه برگه ها را جم میکردم متوجه مدارک شناسایی شدم که به نام ناریه وفیصل بود پاسپورت و...
تعجب کردم دونمونه پاسپورت که باعکسهایی ازناریه وفیصل اما نام هایی متفاوت ,یعنی یکیشان ناریه وفیصل ودوتای دیگر باعکس ناریه وفیصل اما نام های دیگری بود...یعنی چه؟؟چرا؟؟؟مغزم هنگ کرده بود که باصدای....
#ادامه دارد....
💖 کانال مدداز شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#ختمی_مجرب_براےحصول_ثروت
✍🏻گویند براے حصول غنی و دولت و ثروت ، در روز سه شنبه این ختم را شروع نموده تا ده روز هر روز 1000 مرتبه :
یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا وَلِیُّ یا وَفِّیُّ
هر روز بر یک مُشت مویز بخوانید و بخورید و در روز دهم نان و حلوا (لقمه شیرین ، غذا )به مستحقان بدهید به تعداد سنت ، ان شاء الله تعالی موثر خواهد بود..
مثلا ۳۳سالته ۳۳ تا لقمه یا ۳۳ پرس غذا
📚دعاهاے سرازیر شدن
رزق و روزے ، ص 135
@madadazshohada
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
🍃
🌹
اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین 🚩
و علی علی بن الحسین🚩
و علی اولاد الحسین 🚩
و علی اصحاب الحسین🚩 (علیهالسلام )
🌹
🍃@madadazshohada
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃
💫♥️🍃♥️🍃💫
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
♥️با توسل به جمیع شهدا و شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️
🍀قرار هست چهل روز بصورت ویژه با واسطه قراردادن شهدا، بریم در خانه خدا و اهلبیت و مدد بگیریم ازشون.....
🌸شهدای عزیز این چله🌸
شهدای عزیز❤️
1- 🌷شهید سید ابراهیم رئیسی✅
۲- 🌷شهیدمحمد علی رهنمون ✅
۳- 🌷شهید علی اکبرابوترابی ✅
۴- 🌷شهیدعلی اصغر خنکدار ✅
۵- 🌷شهیدحاج قبادشمس الدینی✅
۶_ 🌷شهیدعباس دانشگر ✅
۷- 🌷شهیدمهدی نوروزی ✅
۸- 🌷شهیدمصطفی ردایی پور ✅
۹- 🌷شهیدعلی آقا عبداللهی ✅
۱۰- 🌷شهید سعید شاهدی
۱۱- 🌷شهید سید محمود اعتصامی
۱۲- 🌷شهید سید میثم تراهی
۱۳--🌷شهید محمد استحکامی
۱۴--🌷شهید حسن ابراهیمی
۱۵-🌷شهیدحامد بافنده
۱۶-🌷شهیدامیر سیاوشی
۱۷-🌷شهیدمجید خدمت(مجیدسوزوکی)
۱۸-🌷شهیدحجت الله رحیمی
۱۹-🌷شهیدمحسن دین شعاری
۲۰-🌷شهید علی یزدانی
۲۱-🌷شهید حسن منزوی
۲۲-🌷شهیدغلام عباس اللهیاری
۲۳-🌷شهیدمحمود بیضایی
۲۴-🌷شهیدعلی عابدینی
۲۵-🌷شهیدعارف کاید خورده
۲۶-🌷شهیدرضا چراغی
۲۷-🌷شهیدمحمد حسین میر دوستی
۲۸🌷-شهیدسید احمد قریشی
۲۹-🌷شهیده نسرین افضل
۳۰-🌷شهیدمحمود پرتوی
۳۱-🌷شهید حامد سلطانی
۳۲-🌷شهید فرهاد کاظمی
۳۳-🌷شهید علیرضا محمدی پور
۳۴-🌷شهید سید میلاد مصطفوی
۳۵-🌷شهید محمد رضا تورجی زاده
۳۶-🌷شهید مهدی ثامنی
۳۷-🌷شهید علی اصغر پارسا
۳۸-🌷شهیدمنصور حسین نژاد
۳۹-🌷شهیدیونس زنگی آبادی
۴۰-🌷شهید مجید سلمانیان
روز اول👈🏼 ۲۷ خرداد✅
روز دوم👈🏼 ۲۸ خرداد ✅
روز سوم👈🏼 ۲۹ خرداد ✅
روز چهارم👈🏼 ۳۰ خرداد ✅
روز پنجم👈🏼 ۳۱ خرداد ✅
روز ششم👈🏼 ۱ تیر ✅
روز هفتم👈🏼 ۲ تیر ✅
روز هشتم👈🏼 ۳ تیر ✅
روز نهم👈🏼 ۴ تیر ✅
روز دهم👈🏼 ۵ تیر
روز یازدهم👈🏼 ۶ تیر
روز دوازدهم👈🏼 ۷ تیر
روز سیزدهم👈🏼 ۸ تیر
روز چهاردهم👈🏼 ۹ تیر
روز پانزدهم👈🏼 ۱۰ تیر
روز شانزدهم👈🏼 ۱۱ تیر
روز هفدهم👈🏼 ۱۲ تیر
روز هجدهم👈🏼 ۱۳ تیر
روز نوزدهم👈🏼 ۱۴ تیر
روز بیستم👈🏼 ۱۵ تیر
روز بیست ویکم👈🏼 ۱۶ تیر
روز بیست دوم👈🏼 ۱۷ تیر
روز بیست وسوم👈🏼 ۱۸ تیر
روز بیست وچهارم👈🏼 ۱۹ تیر
روز بیست وپنجم👈🏼 ۲۰ تیر
روز بیست وششم👈🏼 ۲۱ تیر
روز بیست وهفتم👈🏼 ۲۲ تیر
روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۳ تیر
روز بیست ونهم👈🏼 ۲۴ تیر
روز سی ام 👈🏼 ۲۵ تیر
روز سی ویکم👈🏼 ۲۶ تیر
روز سی دوم👈🏼 ۲۷ تیر
روز سی سوم👈🏼 ۲۸ تیر
روز سی وچهارم👈🏼 ۲۹ تیر
روز سی وپنجم👈🏼 ۳۰ تیر
روز سی وششم👈🏼 ۳۱ تیر
روز سی وهفتم👈🏼 ۱ مرداد
روز سی وهشتم👈🏼 ۲ مرداد
روز سی ونهم👈🏼 ۳ مرداد
روز چهلم👈🏼 ۴ مرداد
🌼روزتون شهدایی🌼
❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ویک زیارت عاشورا هدیه به شهید همون روز ( زیارت عاشورا اختیاری هستش اجبار نیست)
🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼
🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷
❤️حاجت روا ان شالله❤️
🌷التماس دعا🌷
@madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫