🌱حاج اسماعیل دولابی فرمود:
"حر بن ریاحی"اولین کسی بود که
آب را به روی امام بست واولین کسی شد
که خونش را برای او داد.
"عمر سعد" هم اولین کسی بود
که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد
واولین کسی شد که تیر را به سمت او
پرتاب کرد!
💥👈وقتی حال خوبی دارے
يادت نرود
“عاقبت بہ خيریات” را بطلبے..
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
برای وسعت رزق و رفع فقر هنگام اذان ، اذان بگو؛
شَکَا رَجُلٌ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْفَقْرَ قَالَ أَذِّنْ کُلَّمَا سَمِعْتَ الْأَذَانَ کَمَا یُؤَذِّنُ الْمُؤَذِّنُ
امام رضا سلاماللهعلیه فرمودند: شخصی به امام صادق علیه السلام از فقر شکایت کرد. حضرت فرمودند: هرگاه صدای اذان را شنیدی، همانطور که مؤذن اذان میگوید اذان بگو .
📚 بحارالانوار، جلد ۹۲، صفحۀ ۲۹۵
#رفع_فقر_با_اذان
#رزق
حداقل تا ۴۰روز مرتب و منظم انجام دهید و نتیجه و تغییرات را اطلاع دهید .
بِسمِرَبِالشُهدآ♥️••
🌼 تاحالا شده شهدا دست شما رو هم بگیرند؟
🌼 تا حالا شده گره از کارتون باز کنند؟
🌹کرامات و معجزه هایی که از شهدا دیدید وگرفتید به آیدی خادم کانال ارسال بفرمایید تا به مرور در کانال قرار بگیرد ❤️
❤️به قشنگترین وجذاب ترین کرامت از دید کاربران هدیه ای به نیابت از شهدا تعلق میگیره
🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷
آیدی خادم👇
@yazaahrah
🔴دوستانتون رو که کرامتی از شهدا دارند هم به کانال دعوت کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
سلام وعرض ادب
چندوقتی بوداصلا نمی تونستم نمازشب بخونم،ولی روزچهارشنبه متوسل شدم به شهیدمحمدحسین میردوستی وبرای نمازشب بیدارشدم،بیایدوفقط حاجت مادی ازشون نخواهیم حاجات معنوی هم بخوایم.ممنونم بابت گروه خوبتون مابایاداین شهیدان زنده میشیم وقتی که میبینیم اینهاواقعا ازخوددانی ودنیایی خود دل بریدند وگوش به خدای عزیزدادندوزنده هستن،این ماهستیم که باگناهانمون میمیریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍سخنان ۲۸سال پیش سردار قآنی در سبزوار؛ در باب حکمت موفقیت شهداء
@nooranamazashab
49.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر بچه ای که خواب
شهید ابراهیم هادی رو دیده...
خیلی قشنگ و خالصانه بیان میکنه💔🍃
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِيسَبِيلِاللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَرَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
سلام و عرض ادب ✋🌷میخواستم برایتان از کرامات شهدا بگویم 🌷من خواهر شهید هستم برادرم پاسداروظیفه بود و در جزیره ی مجنون سال ۶۴ به فیض شهادت رسید 😪🌷همیشه خوابش رو میدیدم به عناوین مختلف و خیلی زییا و قشنگ بود این رویاهای صادقه در مورد برادرم ، سه سال از شهادت ایشون گذشته بود من به دلیل مشکلاتی که در زندگی برام پیش اومده بود خیلی دوست داشتم بیرون از خانه شغلی داشته باشم و سرگرم باشم و کمتر غصه بخورم نا اینکه یک شب خواب دیدم برادرم با لباس سپاه تو یک گندم زار بسیار بزرگ ایستاده بود تمام خوشه ها ی گندمها طلایی رنگ بود و میدرخشیدن برادرم تا کمر توی خوشه های طلایی ابستاده بود و دستم رو گرفت گفت خواهرگلم مبادا غصه بخوری تمام این گندم زار مال توست ازشون استفاده کن از خواب پریدم دو رکعت نماز خوندم خیلی خوشحال بودم تا اینکه چند وقت بعد تو اداره ی بسیار خوبی مشغول به کارشدم و کارمند شدم و کم کم سرم گرم شد و وارد اجتماع شدم برای خدمت به مردم و موفقیت خودم خیلی سال ست که از این ماجرا میگذرد اما من تمام موفقیتم رو مدیون کرامت و هدیه ی برادرم هستم شهدا را فراموش نکنیم اونها زنده اند و مواظب ما 😪🌷🌷🌷🌷