حکمت ۸۷ از سخنان امیرالمومنین حضرت علی علیه
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ .
و درود خدا بر او فرمود: در شگفتم از كسي كه مي تواند استغفار كند و نااميد است.
باسلام بعلت قطع اینترنت پخش قرآن وحکمت باتاخیرمواجه شد ببخشید
💢انسانیت
خانم و آقایی در شهر میانه آذربایجان شرقی بە میدانی که کارگران در آن می ایستند تا کاری پیدا کنند،میروند و میگویند به سه کارگر نیاز دارند
ولی بیشتر از بیست هزار تومان برای یک روز کار به آنها نمیدهند
خیلی ها عقب گرد میکنند و نمیروند
ولی از میان آن همه کارگر سه نفر که نیاز مند بودند به ناچار برای بیست هزار تومان همراه آن زن و مرد میروند که کار کنند
وقتی به خانه آن زن و مرد میرسند حسابی مورد پذیرایی قرار میگیرند سپس یکی از کارگران میگوید که کار ما را بگویید تا کار کنیم
صاحبکار میگوید ما کاری نداریم که انجام بدهید فقط چند لحضه صبر کنید تا دستمزدتان را بیاورم بدهم پس از دقایقی صاحب خانه با شش میلیون تومان پول نقد وارد اتاق میشود و به هر نفر از کارگران دو میلیون تومان میدهد
و میگوید که این شش میلیون پول مسافرتمان بود که نرفتیم و شما که به خاطر بیست هزار تومان مجبور شدید بیایید کار کنید حتما خیلی نیازمندید و این پول را به شما میدهیم که شاید خدا هم از ما راضی باشد.
📚 حکایتیبسیارزیباوخواندنی
طلبکاری که مدتها سر دوانده شده بود برای وصول طلبش عزم جزم کرد و خنجر برهنه ای برداشت و به سراغ بدهکارش رفت تا طلبش را وصول کند.
بدهکار چون وضع را وخیم دید گفت:.چه به موقع آمدی که هم اکنون در فکرت بودم تا کل بدهی را یکجا تقدیمت کنم.
چون طلبکار را با زبان کمی آرام کرد دستش را گرفت و گوسفندانی را که از جلوی خانه اش میگذشتند نشانش داد و گفت: ببین در هر رفت و برگشت این گوسفندان، چیزی از پشمشان به خار و خاشاک دیوارهای کاه گلی این گذر گیر کرده و از همین امروز من شروع به جمع آوری آنها میکنم.
بقدر کفایت که رسید آنها را شسته و به رنگرز میدهم تا رنگ کند و بعد از آن زن و بچه ام را پای دار قالی مینشانم تا فرشی بافته و به بازار برده فروخته و وجه آن را دو دستی تقدیم تو میکنم.
طلبکار از شنیدن این مهملات از فرط خشم به خنده افتاد و بدهکار هم چون خنده او را دید گفت:مرد حسابی طلب سوخته رو به این راحتی زنده کردی، تو نخندی من بخندم....؟
525_Page.MP3
زمان:
حجم:
922.7K
تلاوت با معنی ۵۲۵ جز ۲۷
حکمت ۸۸ از سخنان امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
وَ حَكَي عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ( عليه السلام ) أَنَّهُ قَالَ :
كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلي الله عليه وآله ) وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِي فَالِاسْتِغْفَارُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَي وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ .
قال الرضي : و هذا من محاسن الاستخراج و لطائف الاستنباط .
و درود خدا بر او (امام باقر (ع) از حضرت اميرالمومنين (ع) نقل فرمود:) دو چيز در زمين مايه امان از عذاب خدا بود، يكي از آن دو برداشته شد، پس ديگري را دريابيد و بدان چنگ زنيد، اما اماني كه برداشته شد رسول خدا (ص) بود، و امان باقيمانده، استغفار كردن است، خداي بزرگ به رسول خدا فرمود (خدا آنان را عذاب نمي كند در حالي كه تو در ميان آناني، و عذابشان نمي كند تا آن هنگام كه استغفار مي كنند.)
(اين روش استخراج نيكوترين لطايف معني، و ظرافت سخن از آيات قرآن است)