#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
کاش همچون لاله سوزم در بیابان بقیع
تا شبانگاهى شوم شمع فروزان بقیع
کاش سوى مکه تازد کاروان عمر من
تا کنم بیتوته یک شب در شبستان بقیع
کاش همچون پرتو خورشید در هر بامداد
اوفتم بر خاک قبرستان ویران بقیع
آرزو دارم بمانم زنده و با سوز حال
در بغل گیرم چو جان، قبر امامان بقیع
آرزو دارم ببینم با دو چشم اشکبار
جاى فرزندان زهرا را به دامان بقیع
آرزو دارم بیفتم بر قبور پاکشان
تا که گردم حایل خورشید سوزان بقیع
آرزو دارم که اندر خدمت صاحب زمان
قبر زهرا را ببوسم در بیابان بقیع
آرزو دارم که همچون گوهر غلطان اشک
از ارادت رخ نهم بر خاک ایوان بقیع
اندر آنجا خفته چون قربانیان راه حق
اى موید جان عالم باد قربان بقیع
استاد سیدرضا موید
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
گلدسته دارد پس نگو گنبد ندارد
اینجا حرم دارد نگو مرقد ندارد
از عرش زائر دارد اینجا پس نگوئید
که زائر در حال رفت آمد ندارد
دارالکرم دارد برای زائرانش
بر سینه ی محتاج دست رد ندارد
صحنی شبیه صحن جامع دارد اینجا
صحن غریبی که همه مشهد ندارد
در هیچ جائی در حرم ها غیر از اینجا
خدام بی دین و بد و مرتد ندارد
غربت در این صحن و سرا بیداد کرده
بی شک غریبی در مدینه حد ندارد
خوب است آدم دق کند از غصه اینجا
بیچاره آنکه گریه ی ممتد ندارد
محسن صرامی
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
پر و بالم اگر که وا میشد
غصه ازروی سینه پا میشد
پرتویی از نگات می آمد
قسمتم باز روشنا میشد
مژه های غریبه ام ای کاش
با کف پات آشنا میشد
یا که روزی کبوتر قلبم
از روی دست تو هوا میشد
همه اش از عنایتت بوده
بر درت منصبم غلامی شد
آرزوی همیشه ام این است
در بقیعت حرم بنا میشد
روی هرطاق و گوشه های رواق
وسط صحن پر کنیم چراغ
دوست دارم خودی نشان بدهم
همه ی عرش را تکان بدهم
در هوای مدینه می خواهم
بال خودم را به آسمان بدهم
می روم تا به آستان بقیع
به دلم گر کمی امان بدهم
هر چه هم بر نیاید از دستم
می توانم که سایبان بدهم
پای آن قبرهای خاکی هم
آخرش عاشقانه جان بدهم
میکند یاد روضه های بقیع
به قلم فرصت بیان بدهم
یاد ام البنین و مرثیه اش
واحسینای در حسینیه اش
محمدحسن بیات لو
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
اين جا شرف، از قدر، بر افلاك دارد
در هر قدم صد بذرِ غم اين خاك دارد
اينجا، زيارتگاه رندان جهان ست
در اين صدف صد گوهر تابان جهان ست
هر كس عجين با عشق حق باشد گِلِ او
در هر كجا باشد بوَد اينجا دل او
اينجا، تن جان جهان پنهان به خاك ست
ميعادگاه عاشقان سينهچاك ست
اينجا، بقيع و بقعه، دلهاي كباب ست
نور چراغش، روز ها هم آفتاب ست
هرروزه مِهر، از مِهر، اينجا خاك بوس ست
قنديل، شبها ماه چرخ آبنوس ست
اينجا، رواق لالههاي باغ داغ ست
روشن، ز اشك چشم مردم، چلچراغ ست
خواهم زبانِ گفتن و گوشِ شنیدن
اما "شنیدن کی بود مانند دیدن"
پر خون شده تا قبر زهرا دیده، دیده
از غم فزونتر گرید از نادیده، دیده
اینجا به روی خاک اگر سر میگذارند
اولاد زهرا مادری گمکرده دارند
این جا چراغ آل طاها گشته خاموش
مادر گرفته چار فرزندش در آغوش
خیزید ای سادات و اینجا را بگردید
دنبال قبر مخفی زهرا بگردید
اینجا که دارد از غم حیدر حکایت
زهرا حمایت کرده با جان از ولایت
اینجا در بیت الشرف آتش گرفته
خونین دل شاه نجف آتش گرفته
اینجا رخ خورشیدچون شب گشته نیلی
در کوچه پیش طفل، مادر خورده سیلی
اینجا عدو با کینه با او رو به رو شد
دیگر مپرس از من چه با او از عدو شد
آید به گوش از بیت الاحزانش فغانش
آنجا که دشمن قطع کرده سایبانش
آنجا که رفته سینه و بازو شکسته
در بین ره گه ایستاده گه نشسته
اینجا گرفته دست بر دیوار زهرا
وز درد بوده تا سحر بیدار
اینجا علی تنها تن زهرا به گِل کرد
وز بعد او با چاه شبها درد دل کرد
اینجا علی تا صبح، شبها ناله میکرد
ناله ز داغ یار هجده ساله میکرد
اینجا پدر طفلان خود را خواب میکرد
شمع دل ایتام خود را آب میکرد
اینجا شده اشکش گلاب قبر زهرا
صبر علی افزون شده از صبر زهرا
اینجا جوابی کس نداده بر سلامش
نشنیده کس با گوش جان خود پیامش
دانی دل زائر چرا اینجا شکسته ست
مهدی کنار تربت زهرا نشسته ست
خیزید این جا دامن او را بگیرید
وز او سراغ تربت زهرا بگیرید
اینجاست کز غم جان شیعه بر لب آید
از کوچهها بوی حسین و زینب آید
در این زمین ام البنین ماتم گرفته
ماتم ز داغ صاحب پرچم گرفته
اینجا ز دشت کربلا برگشته زینب
برگشته اما بی بردار گشته زینب
اینجا نشان آورده دختر بهر مادر
پیراهن سوراخ سوراخ برادر
غم سوخت عبدالله را و ساخت اینجا
خود دید زینب را ولی نشناخت اینجا
#علی_انسانی
به مناسبت تخریب قبور ائمه بقيع صلوات الله عليهم
اینجا بقیع و گریه اینجا جرم دارد
با چشم خیس اینجا تماشا جرم دارد
بوی سقیفه می دهد بی حرمتی ها
در شهر حیدر نام زهرا جرم دارد
اینجا هرانکس حرفی از عشق علی زد
اندازه تاریخ دنیا جرم دارد
حق زیارت نامه خواندن هم نداری
اسم مفاتیح الجنان ها جرم دارد
اینجا که یک روزی شبیه کربلا بود
حرف از حرم افسوس حالا جرم دارد
دست از روی دیوار ها بردار زائر
قصدت تبرک هست اما جرم دارد
هرگز مبادا اهت از سینه براید
جز اشک اینجا اه حتی جرم دارد
قاری طوطی وار بسیار است اما
قران با تفسیر و معنا جرم دارد
گفتند روزی با پیمبر این جماعت
کاغذ قلم در مکتب ما جرم دارد
#حسن_کردی
رجز خوانی
بمناسبت 8شوال تخریب بقیع
ای جیره خوار دست ناپاک یهودی
هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی
تو گرگ خون آشامی وجلاد قرنی
از چشم عالم خواب راحت را ربودی
درسوریه بحرین یمن بااسم داعش
بافتنه هایت آتشی برپانمودی
گردن کشی درپیشگاه حق نمایی
درپیش شیطان مثل بنده در سجودی
داغ شهیدان منا بر سینه داریم
بانی آن روز پر از ماتم تو بودی
باسرنگونی تو درشهر مدینه
صحن حسن راشیعه میسازد به زودی
#قاسم_نعمتی
🏴 هشتم شوال .. سالروز تخریب قبور ائمه بقیع از جور وهابیان کور دل🏴
مرغ دل پر میزند بر صحن و ایوان بقیع
تا سراید نغمه بر گلهای پژمان بقیع
حیف نه صحن و سرا و گنبد و گلدسته ای ست
در مدینه بر سر قبر امامان بقیع
نا مسلمانان چنان ویرانه کردند صحن شان
غیر تلِّ خاک نبود در گلستان بقیع
لعنِ بر وهابی و آل سعودی تا ابد
هست ذکر عاشقان و بس محبان بقیع
آن مزاری که غبارش درد عالم را دواست
گشته ممنوع الزیاره بر محبان بقیع
از جفای ناجوانمردان و بس وهابیان
هرکه بیند در مدینه قبر ویران بقیع
بی گمان باشد خجل از نور خود، صبح و مسا
تا قیامت آفتاب گرم و سوزان بقیع
خاکی است بال و پرِ بس طائرانِ آن قبور
کن نظر اوج غریبیِّ امامان بقیع
یاد آن شبها بخیر، هرکه به صحنی دلغمین
می شنید سوز و نوای روضه خوانانِ بقیع
مجتبی و باقر و صادق و زین العابدین
صاحب صحن و سرا بودند به ایوان بقیع
کی شود تا با ظهور مهدیِ صاحب زمان(عج)
گردد آباد همچو مشهد هر شبستان بقیع
چار گنبد، هشت گلدسته بسازیم آن سرا
کوریِ چشمِ عدوی دین و قرآن بقیع
از دمِ تیغش همه وهابیان فانی شوند
بس جفا جویان عالم، کلِ عدوان بقیع
بر کریم اهل بیت و صادق آل عبا
دم بگیرند عاشقان و بس محبان بقیع
گرچه صحنِ هرکه باشد در قلوب شیعیان
هر دلِ شیعه بود چون باغ و بستان بقیع
لیک بوسه بر ضریح اطهر آل علی
از خدا باشد به ما رزق فراوان بقیع
چون زیارتنامه خوانیم آن سر با سوز دل
قبر و محشر بنگریم بس کوه احسان بقیع
جنت الاعلا
هشتم شوال سالروز تخریب بقیع
در وصف بقیـــع
ای بهشت عرشیان روی زمین
تربت پاک امـامـان(ع) امین
جنت الاعلای خیل خاکیان
زائرت هرروز وشب روح الامین
مادرسـادات زهرای (ع) بتول
گشته پنهان تربتش دراین زمین
خفته اندر خاک پاکت اولیا ء
چهار خورشیددرخشان یقین
نور چشمان علی وفاطمه(س)
مجتبی آن مقتدای دومیّن
در تو خفته زینت سجاده ها
عابـد سجاد زین العابدین(ع)
باقر (ع)علم النبی مهمان توست
پنجمیــن مرات رب العالمیـن
هست درخاک تودُ رّ ی پربها
جعفر صادق(ع) امام ششمین
فاطمه ام البنین وفاطمه بنت اسد
هردومـدفونند درایــن سرزمین
زائـرانت عرشیـان وفرشیـان
چشم گریان از یسار واز یمین
بسته درهای مزارت روزوشب
بر روی عشاّق دلخون وغمین
مهدی زهرا(عج) بیاید صبح وشام
قلب پر خون زار و نالان وحزین
شیعـه می سـوزد بـرای غربتت
مانده اندر آفتاب اینسان چنین
بـردل (راسخ) بـود ایـن آرزو
دیدن این جنّتِ نـورآفـریـن
سیدرضاراستگو(راسخ کاشانی
ششم شوال 1443 18 اردیبهشت 1401
هشتم شوّال ، سالروز تخریب قبور امامان بقیع و دیگر آثار خاندان وحی به دست آل سعود وهابی خبیث
؛؛؛؛؛؛؛؛؛
هشت شوّال مرا حادثه ای غمگین است
که خزان از طرفش باغ دلِ یاسین است
می وزید آتش صد فتنه به همراهی کفر
که از آن دیده ی بارانی دل خونین است
شد خزان آنچه ثمر داشت به خود باغ بقیع
بانی این همه خونین جگری ، گلچین است
نتوان کاست بدین خیره سری از قدرش
که به هر ذَرّه ز خاکش نظری زَرّین است
نبرد جان به سلامت نفسی آل سعود
تا ابد چون که بر آن اهل جفا نفرین است
بجز از آل سعودی که سراپا کفر است
چه کسی هجمه ی او بر اثراتِ دین است
این که تخریب شده بارگه پاک بقیع
تا ابد خونجگری در دل ما تأمین است
باورم نیست ازین حادثه راحت گذرم
وزن این بار گران بر دل من سنگین است
بجز از راه علی ، راه دگر هیچ مرو
با علی باش که دین تو همه تضمین است
نتوان گفت به بی بهره ز دنیا مسکین
هر که بی مهر علی بود فقط مسکین است
عشق بی آل علی پوچ ترینِ سخن است
"یاسر" این اوج کلامت سبب تحسین است
oo
محمود تاری "یاسر"
به مناسبت هشتم شوال ،
سالروز تخریب بارگاه قدس امامان بقیع توسط گروه ضاله وهابیت
--------
سینه شد از داغ تو لبریز از فریادها
بر زمین افتاد زین غم قامت شمشادها
جای لبخندی نمانده روی لب های بقیع
بر حریم این حرم رفته ست بس بیدادها
پیکرش زخمی ست این مرغ شکسته بال و پر
بر گلویش مانده جای دشنه ی صیّادها
هر طرف را بنگری قبری ست امّا بی رواق
کی رود تصویر این ویرانه ها از یادها
شد بهشت خاکیان تخریب با دست ستم
وای از آل سعود این زاده ی شدّادها
ای بقیعِ گشته ویران هیچ می دانی چرا
می زند آتش به هر دل این خراب آبادها
می وزد هر چند ، گردد سوز دلها بیشتر
در ضمیر خود شرار شعله دارد بادها
می چکد خون دل مظلوم دائم بر زمین
هست تا تیغ جنایت در کف جلّادها
شد بنا گر پایه های ظلم ، آید یار ما
تا فرو ریزد ازو ارکان این بنیادها
بارالها در ظهور مهدی ات تعجیل کن
دوخته این آستانه چشم بر امدادها
عاقبت آباد می گردد بقیعِ غرقِ نور
می شود نابود از او فتنه ی شیّادها
خصم اگر آورده در زنجیر "یاسر" عشق را
بگسلد آخر ز هم این حلقه ها ، پولادها
،،،،،،،،،،
محمود تاری «یاسر»
نوحه در عزای تخریب بقیع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای بقیع ای یادگار داغ زهرا (2)
ای مزار لالـه های باغ زهرا
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این گلستـان را چـرا ویرانه کردند
خون دل شمع و گل و پروانه کردند
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در کنــار تربت ختـم رسـولان
آن بهشت فاطمی گردیده ویران
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قدسیـان در آسمانها غم گرفتند
یــاد تخریب بقیع ماتم گرفتند
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می زند بر قلب مشتاقان شراره
یاد تربتـهــای ممنوع الزّیاره
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیده ها پر اشک و دلها پر ز آه است
منتقم باز آ که چشم ما به راه است
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دست آن وهّابیون ناجوانمرد
گُلشن آل پیمبر را خزان کرد
تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان
شد چرا خامــــــــوش و ویـران
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدّسه)