eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
434 عکس
127 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
رجز خوانی بمناسبت 8شوال تخریب بقیع ای جیره خوار دست ناپاک یهودی هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی تو گرگ خون آشامی وجلاد قرنی از چشم عالم خواب راحت را ربودی درسوریه بحرین یمن بااسم داعش بافتنه هایت آتشی برپانمودی گردن کشی درپیشگاه حق نمایی درپیش شیطان مثل بنده در سجودی داغ شهیدان منا بر سینه داریم بانی آن روز پر از ماتم تو بودی باسرنگونی تو درشهر مدینه صحن حسن راشیعه میسازد به زودی
🏴 هشتم شوال ‌‌.. سالروز تخریب قبور ائمه بقیع از جور وهابیان کور دل🏴 مرغ دل پر میزند بر صحن و ایوان بقیع تا سراید نغمه بر گلهای پژمان بقیع حیف نه صحن و سرا و گنبد و گلدسته ای ست در مدینه بر سر قبر امامان بقیع نا مسلمانان چنان ویرانه کردند صحن شان غیر تلِّ خاک نبود در گلستان بقیع لعنِ بر وهابی و آل سعودی تا ابد هست ذکر عاشقان و بس محبان بقیع آن مزاری که غبارش درد عالم را دواست گشته ممنوع الزیاره بر محبان بقیع از جفای ناجوانمردان و بس وهابیان هرکه بیند در مدینه قبر ویران بقیع بی گمان باشد خجل از نور خود، صبح و مسا تا قیامت آفتاب گرم و سوزان بقیع خاکی است بال و پرِ بس طائرانِ آن قبور کن نظر اوج غریبیِّ امامان بقیع یاد آن شبها بخیر، هرکه به صحنی دلغمین می شنید سوز و نوای روضه خوانانِ بقیع مجتبی و باقر و صادق و زین العابدین صاحب صحن و سرا بودند به ایوان بقیع کی شود تا با ظهور مهدیِ صاحب زمان(عج) گردد آباد همچو مشهد هر شبستان بقیع چار گنبد، هشت گلدسته بسازیم آن سرا کوریِ چشمِ عدوی دین و قرآن بقیع از دمِ تیغش همه وهابیان فانی شوند بس جفا جویان عالم، کلِ عدوان بقیع بر کریم اهل بیت و صادق آل عبا دم بگیرند عاشقان و بس محبان بقیع گرچه صحنِ هرکه باشد در قلوب شیعیان هر دلِ شیعه بود چون باغ و بستان بقیع لیک بوسه بر ضریح اطهر آل علی از خدا باشد به ما رزق فراوان بقیع چون زیارتنامه خوانیم آن سر با سوز دل قبر و محشر بنگریم بس کوه احسان بقیع
جنت الاعلا هشتم شوال سالروز تخریب بقیع در وصف بقیـــع ای بهشت عرشیان روی زمین تربت پاک امـامـان(ع) امین جنت الاعلای خیل خاکیان زائرت هرروز وشب روح الامین مادرسـادات زهرای (ع) بتول گشته پنهان تربتش دراین زمین خفته اندر خاک پاکت اولیا ء چهار خورشیددرخشان یقین نور چشمان علی وفاطمه(س) مجتبی آن مقتدای دومیّن در تو خفته زینت سجاده ها عابـد سجاد زین العابدین(ع) باقر (ع)علم النبی مهمان توست پنجمیــن مرات رب العالمیـن هست درخاک تودُ رّ ی پربها جعفر صادق(ع) امام ششمین فاطمه ام البنین وفاطمه بنت اسد هردومـدفونند درایــن سرزمین زائـرانت عرشیـان وفرشیـان چشم گریان از یسار واز یمین بسته درهای مزارت روزوشب بر روی عشاّق دلخون وغمین مهدی زهرا(عج) بیاید صبح وشام قلب پر خون زار و نالان وحزین شیعـه می سـوزد بـرای غربتت مانده اندر آفتاب اینسان چنین بـردل (راسخ) بـود ایـن آرزو دیدن این جنّتِ نـورآفـریـن سیدرضاراستگو(راسخ کاشانی ششم شوال 1443 18 اردیبهشت 1401
هشتم شوّال ، سالروز تخریب قبور امامان بقیع و دیگر آثار خاندان وحی به دست آل سعود وهابی خبیث ؛؛؛؛؛؛؛؛؛ هشت شوّال مرا حادثه ای غمگین است که خزان از طرفش باغ دلِ یاسین است می وزید آتش صد فتنه به همراهی کفر که از آن دیده ی بارانی دل خونین است شد خزان آنچه ثمر داشت به خود باغ بقیع بانی این همه خونین جگری ، گلچین است نتوان کاست بدین خیره سری از قدرش که به هر ذَرّه ز خاکش نظری زَرّین است نبرد جان به سلامت نفسی آل سعود تا ابد چون که بر آن اهل جفا نفرین است بجز از آل سعودی که سراپا کفر است چه کسی هجمه ی او بر اثراتِ دین است این که تخریب شده بارگه پاک بقیع تا ابد خونجگری در دل ما تأمین است باورم نیست ازین حادثه راحت گذرم وزن این بار گران بر دل من سنگین است بجز از راه علی ، راه دگر هیچ مرو با علی باش که دین تو همه تضمین است نتوان گفت به بی بهره ز دنیا مسکین هر که بی مهر علی بود فقط مسکین است عشق بی آل علی پوچ ترینِ سخن است "یاسر" این اوج کلامت سبب تحسین است oo محمود تاری "یاسر"
به مناسبت هشتم شوال ، سالروز تخریب بارگاه قدس امامان بقیع توسط گروه ضاله وهابیت -------- سینه شد از داغ تو لبریز از فریادها بر زمین افتاد زین غم قامت شمشادها جای لبخندی نمانده روی لب های بقیع بر حریم این حرم رفته ست بس بیدادها پیکرش زخمی ست این مرغ شکسته بال و پر بر گلویش مانده جای دشنه ی صیّادها هر طرف را بنگری قبری ست امّا بی رواق کی رود تصویر این ویرانه ها از یادها شد بهشت خاکیان تخریب با دست ستم وای از آل سعود این زاده ی شدّادها ای بقیعِ گشته ویران هیچ می دانی چرا می زند آتش به هر دل این خراب آبادها می وزد هر چند ، گردد سوز دلها بیشتر در ضمیر خود شرار شعله دارد بادها می چکد خون دل مظلوم دائم بر زمین هست تا تیغ جنایت در کف جلّادها شد بنا گر پایه های ظلم ، آید یار ما تا فرو ریزد ازو ارکان این بنیادها بارالها در ظهور مهدی ات تعجیل کن دوخته این آستانه چشم بر امدادها عاقبت آباد می گردد بقیعِ غرقِ نور می شود نابود از او فتنه ی شیّادها خصم اگر آورده در زنجیر "یاسر" عشق را بگسلد آخر ز هم این حلقه ها ، پولادها ،،،،،،،،،، محمود تاری «یاسر»
نوحه در عزای تخریب بقیع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای بقیع ای یادگار داغ زهرا (2) ای مزار لالـه های باغ زهرا تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این گلستـان را چـرا ویرانه کردند خون دل شمع و گل و پروانه کردند تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در کنــار تربت ختـم رسـولان آن بهشت فاطمی گردیده ویران تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قدسیـان در آسمانها غم گرفتند یــاد تخریب بقیع ماتم گرفتند تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می زند بر قلب مشتاقان شراره یاد تربتـهــای ممنوع الزّیاره تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیده ها پر اشک و دلها پر ز آه است منتقم باز آ که چشم ما به راه است تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست آن وهّابیون ناجوانمرد گُلشن آل پیمبر را خزان کرد تُــربت پــــــــاک امـــامــــــــــــــان شد چرا خامــــــــوش و ویـران واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدّسه)
*(بقیـــع)* بشکنــد دسـتی کـه ویــران کــرد گلــزار بقیــع ای بخشکد ریشه‌ی خـاری که شد خـوار بقیــع جای غـرقــد ، لالــه‌های سرخ عـاشـق خفته‌‌اند چشـمِ دل وا کن ببــین گـل‌هـا به گلــزار بقیــع چـار معصوم‌اند در این خـاک چون گنجیـنه‌ای کـی؟ خـزف داند مقـام و قـدر و معیــار بقیــع مـرکـز عشق است این خـاک مقـدّس در جهان در طـوافش هست دل‌هــا خـطّ پــرگــار بقیــع گرچه ویــران است اما خـاک آن چون تــوتیــا هست بر هـــر دیـده‌ای که هست بیمـــار بقیــع گرچه روزی کرد ویران این حرم را دست ظلم می‌شود شیعـــه ولــی یک روز ، معمــار بقیــع جنبش جهلـی کـه فـرمـان داد بـر تخــریـب آن می‌شـود مــدفــون در آخــر ، زیـــر آوار بقیــع انـدک انـدک گشـته بــــازار وهــابــی‌هـا کسـاد رونقـش افــزون ولیکــن هسـت بــــازار بقیــع می‌رسد روزی که با وحـدت بنـــا خواهیم کرد آن حـــرم‌هــایـی کــه می‌بـاشد ســزاوار بقیــع با گلاب و مشک و عنبر شسته گردد این مکان می‌زدایــد اشـک‌هـــای شــوق ، زنگــــار بقیــع ای خوش آن ر‌وزی که آید آن امیــد شیعیـــان مهــدی مــوعــود "عج" آن تنهـا علمــدار بقیــع نغمــه‌ی "الله اکبـــر" مــی‌شــود اینجـــا بلنـــد می‌رسد بــر گـــوش استکبـــار ، اخبـــار بقیــع هرکسی از هــر مکــانـی رو بــه اینجــا می‌کند تکیــه‌گـاه عــالمـی چـون هسـت دیــوار بقیــع از درون سـیـنه‌هــای خســته از ظــلم و ســتم مــرغ دل پـَــر می‌کشـد آیـد بـه دیــــدار بقیــع جشـن شـادی می‌شود بــر پــا به کــوری سـتم گرچــه تــا محشر بــوَد دل‌هـــا عـــزادار بقیــع (ساقیا) دم از مـی و ساغـر مـزن در این مکان چون بـوَد مسـتی مــا از جـــام سرشــار بقیــع *سید محمدرضا شمس (ساقی)*
🔻بقیع بقعه ندارد ولی بقا دارد ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد برای گنبد و گل دسته که نیامده است گدا به خانه ی ارباب التجا دارد کنار صحن و سرای پیمبر اکرم خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد به احترام امامان شیعه در آن جا اگر مدینه بسازیم باز جا دارد جبین بسای به خاک درش که این درگاه به قدر چشم همه خلق توتیا دارد به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش کبوتری که در آن جا برو بیا دارد کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود کسی که در همه تاریخ آشنا دارد بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد دلی که انس به گل دسته ی رضا دارد به خط خون به سر کوچه ی بنی هاشم نوشته اند که "یک دست هم صدا دارد" به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید که این گلوی رمق دیده عقده ها دارد
ای بقیــع ای تـربت گلهـای پاک ای بهشت عاشقـان،روحـی فداک ای که هستـی عـرش حق را قائمه ای مـزار لالـــــه های فاطمه تـو بهشت قرب جـانـانــی بقیع درمدینــه ازچه ویـرانــی بقیع عطرجنّت فیض خــاک پاک توست یک گلستان گُل نهان در خاک توست بـی نشانـی و ز حق داری نشــان می طپـــد یــاد تو قلب عاشقان شیعیـــان را باب حاجاتــی بقیع خود گــواه اشـک ساداتــی بقیع تــا ابـــد درخلـوت روحانی ات شیعـــه سوزد در غـــم ویرانیت از نهــــادم آه غم ســر می زند یــادشبهــایت دلـم پــرمی زند ای که جبـــریل آورد بـر تو سجود بشکنــد دستـــی که ویرانت نمود خـــاک توتفسیـــرغربت می کند از غمــی پنهـــان حکایت می گند تو مــــزار لاله هـــای چیده ای اشک شبهـــای علـــی رادیده ای گرچــه دورم لیـــک نزدیک توأم یــــاد آن شبهـــای تاریک توأم گو کـــدامین از خدا بیگانـــه ای کرده ایـوان تـــو راویرانـــه ای تو بقیــــع و بُقعـــۀ اهل دلــی کِشتـــی دلهـــای ما راساحلــی چار نـور حق در آغـــوش توأنــد جلــوه ی شبهــای خاموش توأنــد جــان هر دلــداده ای مُشتاق توست از تــو معـــراج دل عُشّــاق توست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اثر از: محمّد نعیمی (قم المقدسه)
*هشتم شوال* *مانند گذشته غمی امسال رسید* *ماه غم شیعیان بدین حال رسید* *کی می رسی از راه همه منتظریم* *یک سال دگر هشتم شوال رسید* *صحن بقیع* *یک روز دل از غصه رها خواهد شد* *در صحن بقیع ، کربلا خواهد شد* *با آمدن منتقم آل الله* *گلدسته وگنبدی بنا خواهد شد* *اولاد رسول* *امروز که غم به دل دوصد چندان است* *چشمان تمام شیعیان گریان است* *درهشتم شوال بپرسید چرا* *اولاد رسول قبرشان ویران است* *تربت ویران* *صد داغ نشسته بردل وجان بقیع* *مانده به رهت هنوز چشمان بقیع* *ای صاحب ذوالفقار تا کی نگریم* *برتربت ویران امامان بقیع* *اثر حاج سید هاشم وفایی*
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هر جا /گنبدی می بینم یاد/ غربتت می افتم آقا /حرفای دلم رو جز تو/با کسی نگفتم مزارت/نداره سایبونی کنارت /نداری روضه خونی حسرتم/فقط دیدن صحن توئه آقا جون/ حرمت توو دل ماست عشق تو /همه ی حاصل ماست آسمون/سر سفره ی پهن توئه حسن جان آقام اقام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غربت/يعني پیش چمشات مادر /رو زمین بشینه غربت/يعني توی کوچه مادر /جایی رو نبینه مادرت/توو کوچه بی پناهه جایی که /براتو قتلگاهه تو کوچه/محاسنت سپید شد آقا گناه/مادر تو چی بوده صورتش /بعد کوچه کبوده چی بگم/از اون ضربه های بی هوا حسن جان آقام اقام